واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: سينما - زنگها براي كه به صدا در ميآيند؟
سينما - زنگها براي كه به صدا در ميآيند؟
تام راستن/ ترجمه: يحيي نطنزي:اسپايك لي دستگاه ضبط صداي ديجيتالي را از روي ميز به سمت خودش ميكشد، آن را جلوي لبهايش ميگيرد و ميگويد: «اسپايك لي قبول ندارد كه هر فرد سفيدپوستي يك نژادپرست است. من اصلا چنين اعتقادي ندارم و در گذشته هم هرگز چنين اعتقادي نداشتم. مردمي وجود دارند كه اينطور فكر ميكنند؟ بله! اما من ضامن افكار آنها نيستم». لي پشت يك ميز كنفرانس بزرگ در دفتر تاچاستون شركت ديزني در نيويورك سيتي واقع در ميدان تايمز نشسته است و در ميان پوسترهاي فيلم جديدش «معجزه در سانتا آنا» محصور شده است. فيلم جديد وي سرنوشت شوم چهار سرباز سياهپوست در لشكر 92 پياده نظام را به تصوير ميكشد كه در خلال جنگ جهاني دوم پشت خطوط دشمن در ايتاليا گرفتار ميشوند (در لشكر 92 پياده نظام 1500 آفريقايي - آمريكايي وجود داشت كه با صفت «سربازهاي بوفالو» هم شناخته ميشدند). اسپايك لي پشت ميز آنچنان در خود مچاله شده و در خود فرو رفته است كه خيال ميكنيد بيشتر از آنكه آماده تهاجم باشد از بيخوابي رنج ميبرد. وي اين مسئله را پيش ميكشد كه مردم آمريكا به عنوان كشوري كه تقريبا سه چهارم جمعيت آن را سفيدپوستها تشكيل ميدهد احتمال دارد به زودي به باراك اوباما راي بدهند تا وي به اولين رئيسجمهور آفريقايي – آمريكايي تبديل شود. كارگردان 51 ساله با مشت خود ضربه سرخوشانهاي به ميز چوبي ميزند و ميگويد: «اين اتفاق ميافتد و اوباما رئيسجمهور ميشود». لي براي توضيح پيشبيني خود درباره انتخابات رياست جمهوري از يكي از صحنههاي فيلمش كه حاوي يك مشاجره احساسي است كمك ميگيرد: «صحنهاي در معجزه در سانتا آنا وجود دارد كه در آن دو شخصيت اصلي فيلم درك لوك كه نقش استمپز را بازي ميكند و مايكل ايلي كه نقش بيشاپ را بر عهده دارد مشغول بحث كردن هستند. همان بحثي كه سالهاست ميان بوكر تي. واشينگتن و دابليو اي بي دوبويز و البته ميان مارتين لوتر كينگ و مالكوم ايكس جريان دارد. بيشاپ ميپرسد: «چرا ما اينجا هستيم؟ اين جنگ مال ما نيست». و استمپز جواب ميدهد: «من اين كار را براي آينده انجام ميدهم. اين كار را براي فرزندانم انجام ميدهم». افرادي مانند استمپز تا حد زيادي ايمان دارند كه بالاخره يك روز آمريكا به وعده خود كه تمام انسانها با ارزش يكسان خلق شدهاند عمل خواهد كرد و به اعتقاد من اكنون بيش از هر زمان ديگري به عملي شدن آن وعده نزديك شدهايم. در سال 2008 يك فرد سياهپوست در شرف رئيسجمهور شدن است و فكر ميكنم اين اتفاق نشانهاي برتغيير در اين كشور باشد».
قرار گرفتن در آستانه احتمال «تغيير بنيادين» لي را سر ذوق آورده است و ديگر اثري از ناراحتي و تاخت و تاز به كلينت ايستوود در وي وجود ندارد. لي در ماه مي ايستوود را به دليل ناديده گرفتن سربازان آفريقايي - آمريكايي در دو فيلم خود با محوريت جنگ جهاني دوم مورد انتقاد قرار داد: دو فيلم «پرچمهاي پدران ما» و «نامههايي از ايوو جيما». لي درباره اتفاقات ماه مي ميگويد: «ايستوود در واكنش به حرفهايم خيلي تند رفت. آدمي مثل او اينجور مواقع بايد دهانش را ببندد و چيزي نگويد». با اين حال لي كماكان از مواضع قبلي خود عقبنشيني نميكند: «در فيلمهايي با محوريت جنگ جهاني دوم هيچ سياهپوستي را بر پرده سينما نميبينيد. نه اينكه سياهپوستان قهرمان نيستند. نه! بلكه اصلا به آنها اشاره نميشود. شخصا با اين نوع اسطورهشناسي مشكلاتي دارم كه تا به امروز هم حل نشدهاند و اگر مردم به خاطر آن مشكلات آبشان با من به يك جوي نميرود نميدانم چه بايد بگويم چون ميدانم كه دروغگو نيستم!».
لي در فيلم جديد درست مانند مانند «كار درست را انجام بده» در سال 1989 نتوانسته است از طرح حرفها و پيامهاي صريح و شفاف درباره مسائل نژادي صرفنظر كند. لي به عنوان كسي كه در بروكلين بزرگ شده و دو عمويش هم در جنگ خدمت كردهاند عاشق تماشاي فيلمهايي با محوريت جنگ جهاني دوم بوده است. خودش ميگويد: «از همان زماني كه فيلمساز شدم ميخواستم يك فيلم درباره جنگ جهاني دوم كارگرداني كنم. تمام فيلمهايي كه تا به حال كارگرداني كردهام آمادهام كردند تا به سراغ يك اثر حماسي با وسعت و اندازه معجزه در سانتا آنا بروم». وي تنها به يك منبع اقتباس نياز داشته است كه با كتاب جيمز مكبرايد مشكلش حل شده است. رمان مك برايد كه در سال 2002 منتشر شد سرگذشت چهار سرباز بوفالو است كه بر اساس تحقيقات گسترده مكبرايد شكل گرفته است. لي بعد از موفقيت اقتصادي فيلم «نفوذي / Inside Man» از مكبرايد خواست فيلمنامه فيلم جديدش را بنويسد. مكبرايد با كارگرداني مواجه ميشود كه براي توليد فيلم خود سرسختي زيادي داشته است و از فيلمنامهنويساش خواسته است حتما شخصيتهاي چند بعدي خلق كند؛ خواه اين شخصيتها سربازان آفريقايي - آمريكايي باشند و خواه پارتيزانهاي ايتاليايي يا افسران نازي.
توليد اين فيلم 45 ميليون دلاري در اكتبر سال 2007 در فلورانس ايتاليا آغاز شد. لي نتوانست براي تضمين فروش فيلم از بازيگران با استعدادي مانند ترنس هاوارد و وزلي اسنايپس استفاده كند (ترنس هاوارد مشكل تداخل برنامه داشت و وزلي اسنايپس درگير دردسرهايش با IRS بود - سرويس درآمد داخلي كه تحتنظر دولت فدرالي ايالات متحده مسوول جمعآوري ماليات است). وي به همين دليل ناگزير به سراغ بازيگران نسبتا ناشناخته رفت: درك لوك، مايكل ايلي، لاز آلونسو و عمر بانسن ميلر.
درك لوك از اسپايك به عنوان يك «ميانجيگر تاريخي» نام ميبرد كه بازيگرانش را مجبور كرده است قبل از شروع فيلمبرداري دو هفته در يك اردوگاه آموزشهاي نظامي زندگي كنند. لي بازيگران آفريقايي – آمريكايي را (نسبت به بازيگران آلماني) در مكان محدودي اسكان داد تا به خوبي درك كنند سربازان آفريقايي – آمريكايي كه در محاصره آلمانها بودند با بدترين امكانات روزگار ميگذراندند.
لي همچين در فيلم خود يك صحنه محوري دارد كه قتل بيشتر از 500 زن، كودك و افراد مسن ايتاليايي را در دهكده سانتاآنا در توسكاني به تصوير ميكشد كه آلمانيها در سال 1944 يك قتل عام وسيع در آنجا به راه انداختند: «هنگام فيلمبرداري ارواح كشتهشدگان را در اطرافمان حس ميكرديم»؛ لي در حالي كه اين جمله را به زبان ميآورد كه تاكيد ميكند «معجزه در سانتا آنا» علاوه بر اصلاح جايگاه آفريقايي – آمريكاييها در جنگ جهاني دوم مسائل ديگري را هم مطرح ميكند: «اين فيلم درباره چيزهاي متفاوت زيادي است؛ به جنايتي ميپردازد كه تاكنون در هالهاي از ابهام باقيمانده است و از ايتالياييها هم غافل نميشود. همان ايتالياييهايي كه برخي از آنها دنبالهرو رژيم فاشيستي شدند و برخي ديگر خواهان دموكراسي بودند».
لي در مورد آينده كاري پربار خود ميگويد در حال حاضر براي توليد سه فيلم برنامهريزي كرده است: دنبالهاي براي «نفوذي»، فيلمي درباره شورشهاي لسآنجلس و يك اثر زندگينامهاي بر اساس زندگي جيمز براون.
اما اگر اوباما برنده شود لي ميتواند با دوربين خود به كاخ سفيد راه يابد؟ خودش ميگويد: «اطرافيان اوباما در كمپ وي شماره تماسم را دارند». لي با خندهاي كه به قهقهه بدل ميشود ادامه ميدهد: « مردم زنگها را به صدا درآوردهاند؛ زنگهايي كه به نظر من متعلق به ستاد فرماندهي اوباما هستند».
منبع: لسآنجلس تايمز
معجزه در سانتا آنا Miracle at St. Anna
كارگردان: اسپايك لي/ تهيهكنندگان: رابرت چيكوتو، اسپايك لي، لوئيجي موسيني/ فيلمنامهنويس: جيمز مكبرايد / بر اساس رماني به قلم جيمز مكبرايد/ بازيگران: درك لوك، مايكل ايلي، لاز آلونسو، عمر بنسون ميلر، جان لگوئيزامو، كري واشينگتن / مدير فيلمبرداري: متيو ليباتيك/ موسيقي: ترنس بلنشارد/ تدوين: بري الكساندر براون/ محصول 2008 آمريكا ايتاليا
خلاصه داستان: چهار سرباز سياهپوست كه عضو لشكر 92 پيادهنظام هستند با شرايط دشوار در ايتاليا به جنگ مشغولاند. همه چيز ظاهرا بر وفقمراد است اما يكي از آنها براي نجات يك پسر بچه ايتاليايي جان خود را به خطر مياندازد و با اين كار خود و دوستانش را در دهكده كوچكي به نام سانتا آنا نزديك توسكاني ايتاليا گرفتار ميكند. دشمن تا نزديكيشان پيشروي كرده است و آنها چارهاي ندارند جز اينكه راهي براي نجات پيدا كنند.
دوشنبه 8 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 319]