تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):براستى كه قرآن ظاهرش زيباست و باطنش عميق، عجايبش پايان ندارد، اسرار نهفته آن پايان نم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815079619




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ركود سياسي امريكا و اسرائيل و تاثير جهاني و منطقه يي آن


واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: ركود سياسي امريكا و اسرائيل و تاثير جهاني و منطقه يي آن
سيدحسين موسويہ

چارچوب نظري

پاييز امسال شاهد تعليق بسياري از مسائل جهاني و برخي مسائل منطقه يي است، چرا كه در ايالات متحده امريكا مبارزات انتخاباتي شروع شده و در منطقه خاورميانه، اسرائيل شاهد تحولات سياسي دروني در شكل كناره گيري ايهود اولمرت و تشكيل دولت جديد است. در نتيجه ملاحظه مي شود بسياري از مذاكرات و توافقات در عرصه جهاني متوقف شده يا تكليف نهايي آن به نتايج انتخابات رياست جمهوري اين كشور موكول شده است. در منطقه خاورميانه نيز به دليل تحولات سياسي اسرائيل همه روندها متوقف شده يا با كندي حركت مي كند. نتيجه گيري اوليه اين معادله اين است كه ايالات متحده امريكا به عنوان يك بازيگر بزرگ در عرصه جهاني به دليل ضرورت ها و مقتضيات سياسي داخلي قادر به اتخاذ تصميم در مورد بسياري از مسائل جهاني نيست. در نتيجه در بسياري از كانون هاي جهاني نوعي ركود سياسي ملاحظه مي شود. اسرائيل نيز به عنوان يك بازيگر منطقه يي و به عبارتي پايگاه منطقه يي ايالات متحده با گرفتاري ها و مشكلات سياسي داخلي دست به گريبان بوده و قادر به اتخاذ تصميمات قطعي درباره روندهاي منطقه يي از قبيل مذاكرات صلح با فلسطيني ها، مذاكرات غيرمستقيم با سوريه و چگونگي حل و فصل تراژدي نوار غزه نيست، در نتيجه همه چيز در منطقه دستخوش ركود شده است. نتيجه گيري دوم اين است كه ركود كنوني در عرصه جهاني و منطقه يي نشان مي دهد هر گاه ايالات متحده و اسرائيل ثقل سياسي خود را از عرصه جهاني و منطقه يي به مسائل دروني خود منتقل مي كنند، جهان شاهد آرامش، ركود و به عبارتي رخوت و سكون است و بالعكس هر گاه ثقل ايالات متحده و اسرائيل به خارج از قلمروهاي مرزي شان منتقل مي شود، تنش و ناآرامي و بحران و در خوشبينانه ترين قضاوت روندها و كانون ها و گسل هاي موجود فعال مي شوند. نتيجه گيري سوم اين است كه ناظران سياسي بين المللي مي توانند بي آنكه خصومتي با قدرت هاي بزرگ جهاني و منطقه يي داشته باشند به اين قضاوت نزديك شوند كه ايالات متحده امريكا در بسياري از تحولات جهاني دخالت دارد و اين دخالت صرفاً در چارچوب رايزني و تبادل نظر و توافق محدود نمي شود، بلكه اين دخالت جنبه حياتي دارد و بسياري از رفتار دولت ها و منافع آنها و حتي حوزه امنيت ملي آنها را تحت تاثير قرار مي دهد. اين قضاوت در مورد اسرائيل و نقش آن در بسياري از تحولات، ناآرامي ها و ددمنشي ها نيز قابل سرايت است. نتيجه گيري چهارم اين است كه برخي كشورهاي جهان (با هر ميزان از قدرت تاثيرگذاري جهاني يا منطقه يي) معتقدند اگر ايالات متحده امريكا دخالت خود را در هدايت تحولات جهاني متوقف كند، جهان بهتر يا حداقل جهان آرام تري پيش روي نسل ها و ملت هاي كشورهاي گوناگون خواهد بود و نيز اگر اسرائيل از سوي خانواده بين المللي مهار شود، منطقه خاورميانه آرامش بيشتري خواهد داشت و بسياري از بدبيني ها و بي اعتمادي هاي موجود ميان ملت هاي منطقه و قدرت هاي بزرگ حامي اسرائيل به ويژه ايالات متحده امريكا رو به كاهش خواهد گذاشت. نتيجه گيري پنجم اين است كه اگر فرضيه ها و نتيجه گيري هاي فوق صحت داشته باشد، چرا وجدان هاي بشري از خواب غفلت بيدار نمي شود؟ چرا رسانه هاي گروهي جهان و روشنفكران و سازمان هاي مدافع حقوق بشر در برابر واقعيت هاي تلخ جهاني و نقش ويرانگر قدرت هايي نظير ايالات متحده در فجايع و ناآرامي هاي جهاني موضع نمي گيرند؟ اين سكوت جهاني در قبال معادله فوق مي تواند براي آينده جهان زيانبار و بلكه فاجعه بار باشد، زيرا حركت ها و اقدامات تكروانه ايالات متحده امريكا در سطح جهاني و نيز اقدامات بحران ساز اسرائيل در خاورميانه كه با حمايت پيوسته واشنگتن صورت مي گيرد، ممكن است فاجعه يي به بار آورد كه ندامت در مورد آن ديگر چندان ارزشي نداشته باشد. با اين مقدمه نظري به روندهاي راكد جهاني و منطقه يي مي پردازيم كه در اثر ركود سياسي داخلي امريكا و اسرائيل به وجود آمده است.

1- در ايالات متحده امريكا همه چيز معطوف به انتخابات رياست جمهوري است. سياست خارجي واشنگتن تقريباً شبه تعطيل است و رايس صرفاً به ديدارهاي پروتكلي به اين سو و آن سوي جهان اكتفا مي كند. ناظران امريكايي ديدارهاي رايس را از كشورهاي گوناگون جهان روابط عمومي شخصي توصيف مي كنند. دو كانديداي انتخابات رياست جمهوري يعني باراك اوباما نامزد دموكرات ها و جان مك كين نامزد جمهوريخواهان به انتقاد از برنامه هاي يكديگر مي پردازند. نكته جالب اينكه باراك اوباما همه آنچه را كه در فرضيه هاي فوق مطرح شده به عنوان پيامدهاي منفي سياست خارجي امريكا در دوره جرج بوش تلقي مي كند. وي آشكارا مي گويد سياست هاي جرج بوش به ويژه در عراق و افغانستان و خاورميانه، امريكا را در ميان خانواده بين المللي در انزوا قرار داده است. جان مك كين نيز به نوبه خود رقيب خود را به بي تجربگي سياسي متهم مي كند. نكته مهم اين است كه گفتماني در ايالات متحده شكل گرفته كه نشان مي دهد حداقل بخشي از افكار عمومي امريكا، دخالت هاي كشور متبوع خود را در مناطق گوناگون جهان براي منافع ملي ايالات متحده زيانبار مي داند، اما متاسفانه اين گفتمان جنبه موقتي دارد و عمدتاً به انتخابات رياست جمهوري اين كشور و رقابت هاي سياسي دو حزب رقيب محدود مي شود. پرسش اين است كه اگر اظهارات باراك اوباما در مورد سياست هاي زيانبار امريكا در عرصه جهاني حتي چگونگي رفتار واشنگتن با متحدان اروپايي اش درست است چرا اين سياست ها در دوره بعدي دولت امريكا مورد تجديد نظر جدي قرار نمي گيرد؟ مذاكرات ايالات متحده امريكا با بسياري از كشورهاي جهان و در موضوعات گوناگون جهان دچار وقفه و ركود مبهم و ترديدآميز شده است. اين ركود سياسي فقط در مورد خاورميانه يا كانون هاي شعله ور منطقه يي نظير عراق و افغانستان و موضوع كشمكش اعراب و اسرائيل محدود نمي شود. مذاكرات امريكا در مورد مسائل جهاني نظير گرم شدن كره زمين، معاهده كيوتو، معاهده محدود كردن سلاح هاي استراتژيك با روسيه و مذاكرات امريكا با كشورهاي امريكاي جنوبي همه و همه متوقف شده تا نتايج انتخابات رياست جمهوري اين كشور روشن شود. حتي بحران مالي امريكا از قبيل ورشكستگي ليمان برادرز و ديگر نهادهاي مالي و اعتباري و نيز بحران مستغلات اين كشور تحت تاثير ركود سياسي قرار گرفته است و اگر نتايج نظرسنجي ها حصول پاره يي پيشرفت ها در كمپين انتخاباتي جان مك كين را نشان نمي داد، احتمال اقدام سريع دولت جرج بوش براي نجات پاره يي نهادهاي ورشكسته مالي كاهش مي يافت.ركود سياسي در ايالات متحده امريكا در عرصه جهاني به ويژه در خطوط تماس منافع و حوزه هاي امنيت ملي كشورها و ديگر قدرت هاي جهاني نيز تاثير گذاشته است. شما ملاحظه كنيد رهبران روسيه موضوع حل و فصل بحران سياسي خود را با گرجستان بر سر دو ايالت اوستياي جنوبي و آبخازيا، به دوره يي موكول كردند كه ركود سياسي در ايالات متحده حاكم شود. زمانبندي و عكس العمل سريع روسيه در مورد موضوع گرجستان بسيار هوشمندانه بود، به گونه يي كه نه ايالات متحده امريكا و نه پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) قادر به كوچك ترين عكس العمل جدي و همه جانبه نبودند. بحران روسيه و گرجستان از سال 2003 شكل جدي به خود گرفت و تلاش مسكو براي منحرف كردن رهبران گرجستان از پيوستن به پيمان ناتو بي نتيجه ماند، اما روسيه اقدام عملي خود را به دوره يي موكول كرد كه سردرگمي بر يكي از مهم ترين پايتخت هاي جهان حاكم باشد. البته نبايد از ياد برد كه ناكامي هاي پيوسته ايالات متحده امريكا به ويژه در دوره دوم رياست جمهوري جرج بوش در جبهه هاي عراق، افغانستان و امريكاي جنوبي به روسيه اين فرصت طلايي را داد كه تقريباً از دو دهه خواب عميق خود بيدار شود و مجدداً به نقش آفريني در عرصه جهاني بپردازد. به نظر مي رسد اين ناكامي هاي امريكا ركود سياسي اين كشور را تشديد كرده و رهبران دولت بعدي امريكا را وادار به تجديدنظر در بسياري از سياست هاي خود خواهد كرد.

2- منطقه ناپايدار خاورميانه نيز در اثر ركود سياسي ايالات متحده امريكا و اسرائيل دستخوش ركود و بي وزني شده است. همه طرف هاي مهم خاورميانه در انتظار تعيين تكليف رياست جمهوري امريكا و تشكيل دولت جديد در اسرائيل هستند. مذاكرات ميان فلسطيني ها و اسرائيل متوقف شده است. از يك سو فلسطيني ها كه خود نيز دچار دودستگي آشكار شده اند، در انتظار روي كار آمدن دولت جديد در اسرائيل هستند تا با اين دولت مذاكرات خود را دنبال كنند. البته آشكار است كه دولت محمود عباس به دلايل داخلي فلسطيني ها (بحران حماس و فتح) و بحران سياسي اسرائيل در مورد نتايج مذاكرات خود با اسرائيل بدبين است. در اسرائيل نيز هنوز در مورد مسائل سرنوشت ساز مذاكرات با فلسطيني ها نظير سرنوشت قدس، مساله آوارگان و سرنوشت شهرك هاي يهودي نشين و بالاخره موضوع مرزهاي كشور فلسطين اجماع به دست نيامده است. كميسيون چهارجانبه به اين نتيجه رسيده است كه اميد چنداني در مورد اعلام موجوديت كشور مستقل فلسطين تا پايان سال جاري مسيحي به دليل تحولات سياسي اسرائيل وجود ندارد. در نتيجه همه چيز در محور مذاكرات فلسطيني ها و اسرائيل به حالت تعليق درآمده است. در محورهاي ديگر نيز اوضاع چندان رضايت بخش نيست. مذاكرات غيرمستقيم سوريه و اسرائيل كه با ميانجيگري تركيه جريان داشت، به درخواست دولت اسرائيل به حالت تعليق درآمده است. در واقع هرگاه اسرائيل در معرض تصميمات جدي قرار مي گيرد، بحران داخلي افزايش يافته و توافق بر سر اقدامات سرنوشت ساز ناممكن مي شود. اصلي ترين موضوع مذاكرات سوريه و اسرائيل، باز پس دادن بلندي هاي جولان بر مبناي فرمول صلح در برابر زمين است و اين موضوع هنوز در اسرائيل به نتيجه قطعي نرسيده است. در محورهاي ديگر نيز اوضاع جنبه تعليقي پيدا كرده است. ايهود باراك وزير دفاع كنوني اسرائيل هنوز براي حزب الله لبنان خط و نشان مي كشد. به عبارت ديگر موضوع عقب نشيني اسرائيل از كشتزارهاي شبعا تا روشن شدن مالكيت اين منطقه از سوي سازمان ملل متحد به حالت تعليق درآمده است. بدين ترتيب ملاحظه مي شود هنگامي كه اسرائيل دچار بحران سياسي داخلي مي شود همه محورهاي خاورميانه و روندهاي آن متوقف شده و حتي مذاكرات قبلي نيز به حالت تعليق درمي آيد. نكته جالب اينكه دولت هاي بعدي در اسرائيل آماده از سرگيري مذاكرات صلح از نقطه يي كه دولت هاي قبلي بدان دست يافتند، نيستند. معناي اين سياست اسرائيل اين است كه سرنوشت بحران اعراب و اسرائيل در تل آويو رقم مي خورد نه در پايتخت هاي عرب.اگر بخواهيم به موضوع اصلي اين نوشتار بازگرديم بايد به اين واقعيت اشاره كنيم كه نقش ايالات متحده امريكا در امور جهاني و منطقه يي و نقش اسرائيل در خاورميانه در تحريك يا تعليق روندها آنقدر زياد است كه هيچ حركتي بدون اخذ موافقت واشنگتن و تل آويو در خاورميانه قابل اجرا نيست. بدين ترتيب اين پرسش مطرح مي شود كه دولت هاي مهم جهان عرب نظير مصر و عربستان سعودي و نيز نهادهايي نظير اتحاديه عرب چه جايگاهي در قضاياي سرنوشت ساز خاورميانه دارند؟ پرسش بعدي اين است كه اگر وزن و ثقل ايالات متحده و اسرائيل در حل و فصل يا در ابقاي بحران هاي خاورميانه تعيين كننده است، چرا كشورهاي عرب خاورميانه براي برقراري موازنه منطقه يي يا تشكيل يك جبهه وسيع از ايران تا فلسطين براي رويارويي با وزن و ثقل امريكا و اسرائيل كوشش نمي كنند؟ در واقع اسرائيل از ضعف كشورهاي عربي براي تحميل موجوديت و ثقل خود بهره گيري مي كند. ايالات متحده امريكا نيز با در دست داشتن سلاح كمك هاي اقتصادي به دولت مصر و اردن ثقل اين كشورها را در جيب خود ريخته و وزن خود را افزايش مي دهد. تغيير اين معادله چندان دشوار نيست. كشورهاي عربي مي توانند ثقل و وزني مستقل از امريكا در منطقه خاورميانه ايجاد كنند، بدين ترتيب كه اگر منظومه جهان عرب به ويژه منظومه نفتي بنيه اقتصادي كشورهايي نظير مصر و اردن را تقويت كنند، تعهدات خارجي مصر و اردن كاهش يافته و در مقابل تعهدات منطقه يي اين كشورها افزايش مي يابد. در نتيجه منظومه جهان عرب قادر خواهد بود ابتكار عمل امريكا و اسرائيل را در منطقه خاورميانه كاهش داده و ابتكار عمل خود را به منصه ظهور برساند. چنين وضعيتي در صورت تحقق، روندهاي خاورميانه را از اسارت متغيرهاي داخلي اسرائيل و ايالات متحده امريكا خارج كرده و نقش و نفوذ آنها را كاهش مي دهد. اين وضعيت حتي براي افزايش اهميت جايگاه جهاني منظومه عرب نيز مفيد است، زيرا امريكا و اسرائيل ديگر قادر نيستند ديدگاه ها و تمايلات خود را بر اعراب تحميل كنند. همچنين كشورهاي عربي ديگر نبايد از احتمال تهاجم نظامي اسرائيل بيمناك باشند. اسرائيل در اثر شكست هاي پي درپي سال هاي اخير ديگر قادر به تغيير جغرافياي خاورميانه با تكيه بر فرمول جنگ نيست.

ہرئيس مركز پژوهش هاي علمي و مطالعات استراتژيك خاورميانه
 يکشنبه 7 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[مشاهده در: www.iscanews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن