واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: رسانه و ناهنجاريها در خانواده
خانواده به عنوان مهمترين نهاد اجتماعي تأثير فزايندهاي بر ايجاد آسيبهاي اجتماعي دارد و رسانه نيز به عنوان يك ابزار قدرتمند بر افكار و انديشه زوجين و روابط آنها با فرزندان مؤثر واقع ميشود.
اگرچه رسانه ميتواند به صورت مستقيم تمامي افراد جامعه را تحت تأثير قرار دهد، اما تأثير مهم آن از طريق اثرگذاري بر نهادهايي چون خانواده است. رسانه از ابزار گوناگوني در زمينه برنامهسازي برخوردار است و ميتواند مفاهيم را در قالبهاي متنوع و جذاب به مخاطب عرضه كند. در دنياي امروز خانواده با تحولات بزرگي روبرو شده، كاهش تعداد فرزندان، تغيير نقش زن و شوهر و دگرگوني نقش زنان در اجتماع در كنار عوامل اجتماعي ديگر ساختار خانواده را متحول كرده است. اين دگرگونيها تحت تأثير عوامل متعددي به وقوع پيوسته كه رسانهها را ميتوان از جمله مؤثرترين آنها دانست. پيامد اين اثرگذاري را ميتوان در دو قالب پيامدهاي مثبت همچون افزايش سطح آگاهي اعضاي خانواده در زمينههاي مختلف از جمله موضوعات و مسايل جسمي، روحي و اصلاح رفتار فردي و جمعي و پيامدهاي منفي چون افزايش خشونت خانوادگي، طلاق و جرائم اجتماعي مشاهده كرد.
رسانهها ميتوانند بر موضوعاتي چون تربيت فرزندان و چالشهاي درون خانواده مؤثر واقع شوند. بررسي پيامدهاي رسانهاي در هر يك از اين موارد ميتواند چشمانداز روشني از وضعيت و عملكرد آن را نشان دهد. رسانهها در كشور ما در بسياري از موارد به اصلاح و افزايش سطح آگاهي خانوادهها كمك كرده و در مواردي خود عامل ايجاد ناهنجاريها در سطح خانواده بودهاند. اين مقاله بر آن است تا تأثير دوگانه رسانه بر ناهنجاريهاي خانوادگي را بررسي كند.
رسانه و خشونت خانوادگي
رسانهها به اشكال گوناگون بر اعضا و روابط افراد خانواده تأثير ميگذارند. برنامههاي گوناگون راديويي و تلويزيوني ميتواند الگوهاي رفتاري را در قالب فيلم، سريال و نمايشهاي راديويي ارائه دهد. اين الگوها از زمان كودكي در فرد دروني شده، تصويري خاص از روابط زن و شوهر و فرزندان ايجاد ميكند.
امروزه بحث خشونت خانوادگي را ميتوان در قالب كودك آزاري و همسرآزاري در نظر گرفت. همسرآزاري به دو صورت زن آزاري و شوهرآزاري قابل بررسي است كه البته شكل غالب آن زن آزاري يعني خشونت شوهر نسبت به همسر خود از كميت بالاتري برخوردار است، از آنجا كه اين نوع خشونت اغلب در درون محيط خانواده روي ميدهد و كمتر در جامعه شاهد آن هستيم، آمارهاي موجود نميتواند معرف وضعيت روشني از آن باشد.
در واقع رسانهها ميتوانند به صورتي پنهان قالبهاي خاص فرهنگي را در ذهن فرد ايجاد كنند، اين قالبها ميتواند نوعي اقتدار در شكل مردسالاري يا تسلط مرد بر زن و هم چنين روابط ناسالم با فرزندان باشد.
هنگامي كه در يك سريال تلويزيوني مرد بودن، عامل سلطه بر ساير اعضا معرفي ميشود يا درخواستهاي بجاي فرزندان ناديده گرفته ميشود و همزمان پاسخ زن يا فرزندان در قالب پرخاشگري به نمايش درميآيد، خشونت خانوادگي ترويج ميشود.
هدف سازندگان اين سريالها، دامن زدن به خشونتهاي خانوادگي نيست، بلكه برعكس ممكن است تلاش آنها در جهت ثبات و تحكيم روابط خانوادگي باشد، اما بين آن چه كه ما هدف ميناميم با آن چه كه به صورت واقعي روي ميدهد، تفاوت زيادي وجود دارد.
حتي ممكن است نمايش زياده خواهي فرزندان يا تجملگرايي، نوعي نياز كاذب در بيننده ايجاد كرده و او را در رسيدن به چنين موقعيتهايي تشويق كند. نظريههاي جديد در زمينه خشونت خانوادگي به دنبال شناخت عوامل ساختاري هستند كه خانواده را مستعد بروز خشونت ميسازد. به عقيده اين نظريهپردازان، خشونت بر ضد زنان مشكل شخصي يا خانوادگي نيست، بلكه بازتاب ساختارهاي وسيع نابرابري جنسي و اقتصادي در كل جامعه است.
اين نظريهپردازان معتقدند خشونت مردان عليه همسرشان به هيچ وجه تخطي از نظم اجتماعي نيست، بلكه بر عكس تاييد نوع خاصي از نظم اجتماعي است و ميتوان آن را ناشي از اين باور اجتماعي- فرهنگي دانست كه زنان كم اهميت تر و كم ارزشتر از مردانند و با آنان برابر نيستند (Dobash و1979:15). بدين ترتيب رسانه مروج نوع خاصي از رفتار تلقي نميشود، بلكه تنها منعكس كننده باورهايي است كه جامعه به صورت ضمني آنها را پذيرفته است.
از ديدگاه نظريه يادگيري اجتماعي در خانوادههايي كه اعضاي آن در دوران كودكي شاهد خشونت والدين خود بوده يا آن را تجربه كردهاند، احتمال بروز خشونت بيشتري وجود دارد. اين نظريه به سابقه مشاهده و تجربه خشونت در خانواده اشاره دارد.
همچنين اين تجربه ميتواند از طريق محتوايي كه رسانه ارائه ميكند، شكل گرفته و به مرور زمان تقويت شود.
بدين ترتيب ميتوان گفت القاي يك تفكر يا روش غلط در هر يك از زمينههاي رفتاري ميتواند به تشديد يا شكلگيري آسيبهاي جديد منجر شود.
نقش رسانه، عمدتاً در طرح نيازها و خواستهها است، در برخي از سريالهاي تلويزيوني، مردان متأهل به پنهان كاري و داشتن رابطه با زنان ديگر متهم ميشوند.
اگر چه هدف اين سريالها نشان دادن چهرهاي نامطلوب از اين رفتار است اما بيننده اين سريالها ممكن است با برداشت سطحي از اينگونه موارد تحت تاثير آن قرار گيرد.
شنبه 6 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]