واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: مثنوي عميقا در پيوند با كلام وحي است
در آستانه هشتم مهرماه روز بزرگ داشت مولانا نشست تأثير قرآن بر «مثنوي معنوي» مولانا با حضور سهيل محمودي و كاظم محمدي در شانزدهمين نمايشگاه بين المللي قرآن كريم برگزار شد. به گزارش ايسنا، دراين مراسم، سهيل محمودي از برخورد و مواجهه سطحي با متون گران سنگ و ارزشمند فرهنگي تمدن ايراني به عنوان يكي از آسيب هاي جدي روزگار ما ياد كرد و با ارائه نگاهي اجمالي نسبت به آن چه كه تحت عنوان تفكر مدرن وارد فضاي فرهنگي جامعه ايراني شده است، اين را عامل فاصله انداختن ايران امروزي با سنت هايش ذكر كرد و گفت: از همين رو ما با متون برجسته فرهنگي خود به صورت سطحي برخورد مي كنيم. اين شاعر در ادامه با اشاره به تفأل زدن به ديوان حافظ يادآور شد: اين تفأل زدن در گذشته بهانه اي بوده براي ارتباط گيري و رفتن به سراغ حافظ اما الان به صورت عوامانه با اين امر برخورد مي كنيم. او مصداق عوامانه برخور د كردن با ديوان حافظ و تفأل زدن به اين شاعر را رايج شدن تفأل تلفني در گوشي هاي تلفن همراه و شبكه هاي ماهواره اي دانست و با انتقاد از اين نوع مواجهه با حافظ، به تشريح نوعي ديگر از رويكرد عوامانه نسبت به متون فرهنگي پرداخت و اظهار كرد: نوع ديگر برخورد سطحي با متون فرهنگي و كلام وحي اين است كه مي بيني فردي آمده قرآن را به زبان شعر فارسي برگردانده است و به او برابر مدرك دكتري و اين طور چيزها هم داده اند در حالي كه ترجمه كردن قرآن به هرشكلي در شعر فارسي غيرممكن است و كساني كه اين كار را مي كنند، كم ترين شناختي از ترجمه قرآن و شعر فارسي ندارند و ديديم كه قبلا هم صفي علي شاه با خلوص نيت اين كار را كرد و جواب نداد. او با انگيزه مدرك و نام و نان هم اين كار را نكرد. وي اين كار را در بحري كه مثنوي معنوي مولانا سروده شده، انجام داده است ولي به هرحال جواب نداد. به اعتقاد من، كساني كه اين كار را مي كنند، درك نازلي از شعر فارسي و كلام وحي دارند و من نسبت به اين مسئله نگرانم كه با يك دست مايه غني فرهنگي اين گونه برخوردي سطحي مي كنيم و هيچ كس هم عين خيالش نيست و با كاغذ دولتي و گاه از سوي ناشر دولتي هم اين ها چاپ مي شود. محمودي در ادامه متذكر شد: ما اگر به معناي دقيق فرهنگي به مولانا رجوع داشته باشيم، مي بينيم كساني مانند مولانا بدون اين كه بيايند كلام وحي را كلمه به كلمه ترجمه كنند و آن را به زبان شعر درآورند، عميقا در پيوند با كلام وحي هستند و از آن جا كه قرآن در زندگي و ذهن مولانا جاري است، مي بينيم آموزه هاي كلام وحي در اشعارش جاري است. وي همچنين تأكيد كرد: حقيقت اين است كه سرچشمه ها ما را از سهل انگاري دور خواهند كرد. به گذشتگان و پيشينيان كه مراجعه مي كنيم، مي بينيم آن ها با سرچشمه معرفتي كه در دست داشته اند، خيلي جدي تر روبه رو شده اند و با قرآن بخش نامه اي روبه رو نشده اند. جاري بودن اين معارف وقتي جدي است كه سهل انگاري با متن كلام وحي را كنار بگذاريم. در ادامه نشست، كاظم محمدي - نويسنده كتاب «مولانا و ترجمه آيات قرآن» - سخنان خود را با طرح انگيزه تأليف اين كتاب آغاز كرد و با اشاره به نام گذاري سال ٢٠٠٧به نام مولانا و اقبال جهاني نسبت به اين شاعر پارسي گو، گفت: اين اتفاق را بايد به فال نيك گرفت كه نام يك عارف بزرگ ايراني در جهان مطرح مي شود و جهان از اين آبشخور سيراب مي شود اما جنبه ديگري هم دارد اين كه چيزي عموميت پيدا مي كند و خوشايند نيست و خود اصل كار زير سؤال مي رود و عوام زده مي شود و متأسفانه درباره مولانا اين اتفاق افتاده است و يكي از انگيزه هايي كه باعث شد اين كار را تأليف كنم، همين مسئله بود تا پاسخي به عوام زدگي داده باشم. اين استاد دانشگاه با تأكيد بر اين كه مولانا در بين عرفا حرف اول را مي زند، به نقد مدعيان مولوي پژوهي پرداخت و با طرح اين پرسش كه مدعيان مولوي پژوهي تا چه اندازه مولوي را خوب شناخته اند، گفت: از رهگذر نقدي جدي است كه مي توان ادعاي مولوي پژوهان را محك زد. بسياري از افرادي را كه ميل به نام بردن آن ها ندارم و به عنوان مفسر آراي مولانا و انديشه وي معرفي مي شوند، رد مي كنم. وقتي نگاه مي كني، مي بيني فرسنگ ها از انديشه مولانا دور هستند. در بسياري از همايش هايي كه تدارك ديده مي شود، همه چيز گفته مي شود جز آن چه متعلق به مولاناست و با بيان اين كه مولانا در پي عشق بود، پرونده او بسته مي شود و از اين كه عشق چيست و شهوت كجا قرار دارد، صحبت نمي شود. محمدي تصريح كرد: البته كه حرف مولانا عشق است اما كدام عشق حرف مولانا، عشق به خداست. او حقيقت عشق را در آرمان هاي زميني معطوف به پيامبر خاتم (ص) مي بيند و حقيقت عشق را در جهت ايشان جست وجو مي كند. اين مولوي پژوه هشدار داد: در شناخت مولانا عده اي به بي راهه رفته اند و كج راهه اي را پيش رو قرار داده اند، كه مولانا با دين، خدا و قرآن سر و كار ندارد و يك مولاناي طريقتي صرف و ضدشريعت را تبيين مي كنند. اين چيزي است كه از سوي مدعيان مولوي پژوهي به خورد جوان هاي ما داده مي شود. او در ادامه از «مثنوي معنوي» به عنوان بزرگ ترين كتاب عرفاني در همه ادوار تاريخي ياد كرد و گفت: «مثنوي معنوي» براي دوره آخر عمر مولاناست، كه اين مسئله عملا مغفول مانده است. وي سپس با ارائه مستندات تاريخي، روش هاي مطرح شده در روند زندگي مولانا را به چالش كشيد و خاطرنشان كرد: آن چه مدعيان مولوي پژوهي مي گويند، اين است كه زندگي مولوي دو دوره دارد يك دوره كه هنوز به ديدار شمس تبريزي نائل نيامده است و دوره دوم حيات مولانا را پس از ديدار با شمس مي دانند و بر اين اساس، يك تحليل منحرف را القا مي كنند كه مولانا پيش از اين كه با شمس ديدار كند، يك متشرع جمود انديش و متعصب است كه ناگهان شمس از راه مي رسد و فقه و شريعت را بر او مي بندد و مولانا را وارد طريقت مي كند اين حرفي است كه مدعيان مولوي پژوهي مي زنند، كه هجو است. محمدي همچنين متذكر شد: به اعتقاد من، نه شمس اين كار را كرده و نه مولانا آن قدر بچه بوده است كه بخواهد اين همه از شمس متأثر باشد و من به استناد آرا و نظرات مولانا در كتابم استدلال كرده ام كه مولانا «مثنوي معنوي» را در سال هاي آخر عمرش سروده است. او در ادامه با ارائه توضيحي درباره كتابش و اشاره اي به حسام الدين و نقش او در زندگي مولانا، از كتابش به عنوان پاسخي به مدعيان مولوي پژوهي ياد كرد و گفت: مدعيان مولوي پژوهي با جمله فريبنده «مولانا فرادين است»، او را فردي فارغ از دين و مذهب معرفي مي كنند. فرادين يعني مهم نيست چه ديني داري در حالي كه اين اصلا براي مولانا مهم بود. مولانا در اوج شريعت بود اما در قاعده شريعت، حرف و حديث هايي دارد كه كم تر فقيهي دارد زيرا مولانا پيش از اين كه عارف شود، فقيه بوده است و فردي صاحب فتوا بوده و سال هاي پاياني عمر هم پاسخ سؤالات شرعي را مي دهد. محمدي در پايان تأكيد كرد: عده اي با كلمه دروغين فرامذهب، مولانا را از قيد مذهب رها كرده اند و عجيب اين است كه ما مولانا را حافظ قرآن نمي دانيم در حالي كه همه عرفاي ما بدون استثنا حافظ قرآن بوده اند منتها نگاهي كه عرفا به مسئله دين و قرآن دارند، نگاه خاصي است. در همين «مثنوي معنوي»، مولانا نگاهش را نسبت به دين و قرآن تبيين مي كند و معتقد است براي به انحراف نرفتن بايد از محك انبيا (ع) و قرآن تبعيت كرد.
شنبه 6 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 323]