واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: روز قدس ، سهم مان را در آزادي فلسطين محفوظ داريم
خبرگزاري جمهوري اسلامي(ايرنا):سعدالله زارعي- فلسطين از آنجايي كه با " قدس " و بيت المقدس پيوند دارد ، فقط يك قطعه جغرافيايي در منتهي اليه غربي خاور ميانه نيست. اگر اين گونه بود هم تصرف آن به سادگي ميسر بود و هم آزادسازي آن.
فلسطين در حدود 24 هزار كيلومتر مربع مساحت دارد. بخش اعظم اين مساحت را صحرايي سوزان و لم يزرع ـ نقب ـ پوشانده و درمساحتي تحت عنوان «بئرالسبع »گنجانده شده است.اين صحراي سوزان فاقد منابع زيرزميني و معدني و به جز بخش جنوبي آن كه به «خليج عقبه» ختم مي شود، فاقد جنبه هاي استراتژيك مي باشد.
سرزمين كوچك فلسطين ميان دو كشور عربي واسلامي محصور گرديده است.بيشترين مرز آن با اردن ـ در حد فاصل 30/29 تا 40/22 درجه شمالي اردن ، 30/29 تا 15/31 درجه شمالي مصر ، 40/32 تا 50/33 درجه شمالي سوريه ، 35 تا 40/35 درجه افقي لبنان واقع شده است.مناطق آباد فلسطين از ميانه ي آن يعني غزه در ميانه غربي و اريحا و الخليل در ميانه شرقي شروع مي شود و به مرزهاي شمالي آن با لبنان ختم مي شود و البته هرچه از ميانه به سمت نوارهاي شمالي نزديك مي شود، آب و هواي بهتر و منابع زيرزميني مناسب تر دارد. اهميت فلسطين به هيچ وجه ارتباطي با جنبه ژئوپلتيك يا ژئواكونوميك يا نيروي انساني آن ندارد چه اينكه فلسطين از اين زوايا چندان حرفي براي گفتن ندارد.فلسطين قطعه كوچكي است كوچكتر از صحراي سينا وحتي منطقه تاباي مصر و جمعيتي معادل 11 ميليون نفر دارد كه البته دوسوم آنان بصورت آواره در خارج از مرزهاي فلسطين زندگي مي كنند .فلسطين به هيچ وجه نمي تواند بدون كمك خارجي روي پاي خود بايستد. رژيم صيهونيستي با درك اين واقعيت تلاش زيادي كرده است تا از طريق صدور جنگ افزار ، جلب توريسم ، جلب كمك هاي مالي خارجي ، استفاده فراوان از صنايع تبديلي ، تحريك يهودي هاي دنيا براي كمك به اين رژيم و.... بر فقر سرزميني فلسطين غلبه كند و تا حدودي نيز موفق شده است . اين به آن معناست كه نه اشغالگران فلسطين و نه حاميان اين اشغالگران به هيچ وجه رويكرد اقتصادي به فلسطين نداشته اند .با اين وجود كمتر سرزميني با اين قطعه جغرافيايي قابل قياس است . البته مكه ومدينه داراي موقعيت ويژه اي است ولي اين ويژگي به مسلمين محدود است ولي قدس و بيت المقدس در نزد همه اديان ابراهيمي ، ميراثي مهم و بي بدليل شمرده مي شوند و فراتر از اديان ، بيت المقدس و فلسطين يك ميراث مهم بشري است و هيچ جاي ديگر اينطور نيست . اهميت اين قطعه جغرافيايي به حدي است كه مكاتب انحرافي و استعماري ـ نظير بهائيت ـ نيز اين نقطه راكانون خيرش خوانده است. دقيقاً به همين رو وقتي در كنفرانس بال سوئيس كه در سال 1276 (ه.ش) با حضور سران آژانس يهود برگزار شد ، فلسطين بعنوان كانون الهام بخش انتخاب گرديد و پيشنهادات ديگر نظير انگولا ـ براي استقرار دولت يهود- مورد پذيرش قرار نگرفت و فلسطين برگزيده شد.شرايط پس از جنگ جهاني اول و دوم براي انتقال دولت يهودي به بيشتر ممالك تجزيه شده اروپايي ، آسيايي و افريقايي فراهم بود ، صيهونيست ها مي توانستند يك سرزمين پهناور با منابع فراوان اقتصادي را برگزينند ولي آنان قطعه كوچك فلسطين را برگزيدند و البته شعار از نيل تا فرات را سرودند . يك سئوال اين است كه آيا آنان واقعاً دنبال از نيل تا فرات بودند و يا اينكه اين شعار را براي جلب يهوديان دنيا براي عزيمت به فلسطين برگزيدند . اگر اين شعار واقعي بود چرا بطور علني مطرح گرديد ؟ آيا واقعاً 6 ـ 5 ميليون يهودي دنيا در حد فاصل نيل تا فرات مي گنجيدند ؟ اين تعداد يهودي چگونه مي توانستند از سرزميني با اين مساحت مراقبت نمايند ؟ به هر روي آنان چه بعنوان نقطه آغاز و چه به عنوان نقطه انجام ، فلسطين را برگزيدند و روي اهميت آن و يهودي بودن آن تبليغات گسترده اي انجام دادند . اين تبليغات دامنگير سران رژيم صيهونيستي شده حتي نخست وزير سابق آن ـ اسحاق رابين ـ را به كام مرگ فرستاده بود . هرگونه عقب نشيني ارتش رژيم صيهونيستي از كرانه باختري ، الجليل ، بيت المقدس ، جنين، بيت لحم و... بعنوان خيانت به آرمان يهود تلقي ميشود و دست سران تل اويو را در برابر يهودي هاي افراطي تر از صيهونيسم مي بندد.فلسطين صدالبته از جنبه ژئواستراتژيك اهميت فوق العاده اي دارد . اين سرزمين خاطره هاست. هرملتي به اين سرزمين بعنوان نقطه اي برتر مي نگرد در اين بين مسلمانان از دهه دوم از قرن اول هجري به اين سرزمين دست يافتند و با مسلمان شدن سكنه مسيحي آن فلسطين بعنوان قلب جهان اسلام عزت مضاعفي پيدا كرد .فلسطين قبل از اسلام به عنوان يكي از كانونهاي امپراطوري تجاوزگر بيزانس مطرح بود و بارها نقطه عزيمت سپاه بيزانس براي تهديد جبهه غربي اسلام - منطقه عراق و حجاز- بود .جنگ تبوك كه در آخرين روزهاي عمر با بركت پيامبر اسلام(ص) به راه افتاد ازطريق درياي مديترانه ، فلسطين و شامات آن روز تدارك گرديد.فلسطين در دوره خلافت عثماني بار ديگر در سالهاي 566 هجري ـ معادل 1187 ميلادي با دلاوري صلاح الدين ايوبي آزاد گرديد و سالها تحت حاكميت امپراطوري عثماني اداره شد . فتح فلسطين در دوره ي اول و سپس فتح مجدد آن در زمان خلافت اسلامي عثماني بصورت يك عقده حقارت براي صليبي ها درآمد اين عقده حقارت در فاصله دو فتح و در اواسط دوره قرون وسطي بصورتي جنايت بار تركيد . بسياري از محققان مسيحي با صراحت نوشتند صليبي ها در سال 478 هجري برابر با 1099 م آنقدر جنايت كردند كه از كشته ها پشته ساخته شد، نهرهاي خون جاري گرديد و تا زانوي آنها را خون فراگرفت ! . همين ها وقتي نحوه برخورد سپاه اسلام و صلاح الدين ايوبي كه درجه اسلاميت آن نازل نيز بود با سكنه مسيحي و يهودي فلسطين را گزارش كرده اند از مداواي زخمي هاي غيرمسلمان و منع تعقيب فراريان از نواميس مسيحي توسط سپاه اسلام خبر داده اند .در عين حال صليبي ها و حاملان ستاره داوود ، هيچگاه مسلمانان را بخاطر دعوت آشتي جويانه مسيحيان به اسلام نبخشيدند و همواره در صدد جبران دو شكست تاريخي خود برآمدند. فلسطين رفته رفته به يك نهاد مهم از شكست يا پيروزي تبديل گرديده و به موازات آن مسلمانان نيز سرنوشت خود را با فلسطين پيوند دادند و همواره بر آن تاكيد كردند. از اين رو امروز حتي نامي از بسياري از ممالك اسلامي به گوش اكثريت قاطع مسلمانان نخورده است در حالي كه كوچه پسكوچه هاي فلسطين ، روستاها و قصبات ، چاهها و قنوات آن ،مواقع و مراقبت آن ، رخدادها و حوادث آن و مردان نامي و عادي آن براي بخش وسيعي از مسلمانان آشناست .فلسطين براي هيچ مسلماني يك كشور خارجي به حساب نمي آيد كمااينكه بيت المقدس براي مسلمانان غربت شناخته نمي شود .بيت المقدس قبل از آنكه به تسخير مسلمانان درآيد محل رفت و آمد پيامبر اسلام بوده است . ...سبحان الذي اسري بعبده ليلاً من المسجد الحرام الي المسجد الاقصي الذي باركنا حوله... پيامبر ما بعد از نبوت به هيچ سرزميني گام نگذاشت . فلسطين تنها جايي بود كه او از آنجا به آسمان مي رفت چرا كه بيت المقدس مأمن پدران پيامبر و مادران او و ميراث آنان بود. اما در عين حال بايد اعتراف كرد كه مسلمانان ـ بخصوص در دوره ي اخير ـ در آن حد كه بايد به سرزمين مادر عنايت نورزيده اند . فلسطين متعلق به اسلام ومسلمين است اما از زمان اشغال تا چند دهه از مبارزه اسلامي و با حضور همه مسلمين دراين مبارزه خبر چنداني نبود. نهضت روحاني شهيد عزالدين قسام در سال 1314 ه.ش با مرگ او به پايان رسيد و سپس جريان ناسيوناليسم و شعوبيگري جاي آن را گرفت و در نهايت به شكست انجاميد و در اين بين روزگار تلخي بر فلسطين و مردم بيت المقدس گذشت.انقلاب اسلامي ايران در موضوع فلسطين يك نقطه عطف بود . رهبر نهضت اسلامي ايران ، حضرت امام خميني(ره) از سال 1342 ه.ش همزمان با پرچم مخالفت با استبداد محمدرضا شاهي پرچم مقابله با اسرائيل را نيز بلندكرد . رژيم شاه در يك هم پيماني آشكار با سران اسرائيل رسماً از هرگونه اظهارات ضداسرائيلي در مجامع عمومي پرهيز مي داد. حضرت امام (ره) با صراحت به اين سياست هجوم آورد و مبارزه با اسرائيل را جزء جدايي ناپذير مبارزه با رژيم سلطنتي و پس از آن جزء جدايي ناپذير مبارزه با استكبار جهاني قرارداد. اين پيوستگي البته هرروز عيان تر شد تا جايي كه در هر كوي و برزن ايران شعار امروز ايران فردا فلسطين سروده شد و به اصلي از اصول انقلاب اسلامي تبديل گرديد.با پيروزي انقلاب ايران ، مبارزه ضد اسرائيلي از جنبه ناسيوناليستي و پان عربيستي به مبارزه اي اسلامي تبديل گرديد اين ماجرا سبب شد كه ظرفيت عظيم مسلمانان كه در پشت ديوارهاي فلسطين معطل مانده بود به درون سرزمين هاي فلسطين جاري گردد. البته مبارزه اسلامي بر خلاف مبارزه ناسيوناليستي كه به دليل عدم محق به استفاده از "سلاح" محدود مي شود و كارآيي خود را از دست مي دهد ، بر جنبه هاي مختلف فرهنگي ، سياسي و نظامي سوار شد و استوار گرديد.اولين جوانه هاي فلسطيني اسلامي شدن مبارزه در زمستان 1366 به بار نشست انتفاضه اسلامي فلسطين با شعار الله اكبر و لا اله الاالله توسط جوانان پرشور مذهبي كه از انقلاب اسلامي تأثير پذيرفته بودند نمودار شد . پس از آن سازمان جهاد اسلامي ، سازمان عمل اسلامي گروه عزالدين قسام و دهها گروه كوچك و بزرگ اسلامي براه افتادند . اين روند آنقدر تهديد آميزبود كه اسرائيلي ها براي اولين بار ناچار شدند واگذاري بخشي از سرزمين فلسطين به فلسطيني ها را اعلام كنند. مبارزه اسلامي ادامه پيدا كرد و در ادامه آزادي منطقه غزه ـ 380 كيلومتر مربع از خاك فلسطين را در پي داشت اين روند يك سال بعد به پيدايي اولين دوست اسلامي در فلسطين انجاميد . دولت اسماعيل هنيه امام جمعه ي شهر غزه از دل مجلسي اسلامي برخاست كه مردم فلسطين در شهرهاي غزه ، كرانه باختري و شهر بيت المقدس اعضاي آن را انتخاب كرده بودند.فلسطين امروز بيش از هر زماني به آزادي نزديك شده است. شكست سنگين اسرائيل از جنگ 33 روزه ـ تابستان 1385 با حزب اله لبنان شيرازه اين رژيم را ازهم گسسته است . اعتماد مهمترين ركن موجوديت يك ملت و يك رژيم است.امروز بي اعتمادي همه جانبه تار و پود حكومت ، ارتش و شهروندان صيهونيستي را در بر گرفته است . نكته ديگر اين است كه امروز در حداقل نيمي از يهوديان ساكن اين سرزمين لزوم صيانت از حكومت يهودي از بين رفته است . صهيونيسم پير و فرتوت شده و جامعه ي جواني برآمده از آن اعتقاد به حقانيت و راستي راه صهيونيسم ندارد . امروز مهاجرت به فلسطين اشغالي متوقف شده است . 85 درصد يهوديان آمريكايي كه مهمترين پشتيبانان دولت صهيونيستي اند اعلام كرده اند براي يك بار هم به اسرائيل مسافرت نكرده اند و هيچ تمايلي نيز به اين سفر ندارند. امروز 85 درصد يهوديان كانادايي شهروندان سابق رژيم تل اويو بوده اند كه از سرزمين هاي اشغالي گريخته اند.پيروزي فلسطينيان بسيار نزديك شده است .اگر مسلمانان اتحاد خود و پشتيباي سياسي و ديپلماتيك از فلسطيني ها را ادامه دهند بدون ترديد تا پايان 10 سال آينده شاهد حذف كامل اين رژيم از نقشه جغرافيايي دنيا خواهيم بود. اعلام روز جهاني قدس در اين ماجرا و روند صعودي حركت فلسطينيان نقش پر اهميتي دارد . جريان اسلامي فلسطين فرزند راهپيمايي هاي روز قدس است فريادهاي روز قدس امان از رژيم صهيونيستي بريده است. پس پرچم آن را برافراشته تر و چهره ي آن را بر افروخته تر داريم تاسهم ما در آزادي فلسطين محفوظ باشد .
پنجشنبه 4 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]