تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):ما اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم ما برگزیدگان ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815308846




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خاطره‌اي از يك رزمنده هرمزگاني در دوران دفاع مقدس


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: خاطره‌اي از يك رزمنده هرمزگاني در دوران دفاع مقدس
داخلي. اجتماعي. دفاع‌مقدس.

با گذشت حدود ‪ ۲۶‬سال از عمليات غرورآفرين بيت‌المقدس كه منجربه آزادسازي خرمشهر از چنگال دشمن بعثي شد رزمندگان دلاور شركت‌كننده در اين عمليات غرورآفرين خاطراتي بازگو مي‌كنند كه دانستن و مطالعه آنها براي نسل امروز و حتي افرادي كه موفق به حضور در خط مقدم جبهه‌ها نشدند بسيار جالب است.

خاطره‌اي كه در زير نقل‌شده مربوط به علي‌اكبر ارجمندمنش رزمنده هرمزگاني شركت‌كننده در عمليات فتح خرمشهر است كه هم‌اكنون بعنوان فرماندار در يكي از شهرهاي استان هرمزگان مشغول به فعاليت است.

" فروردين ماه سال ‪ ۶۱‬در جريان عمليات پيروزمندانه بيت‌المقدس و فتح‌خرمشهر كه بنده مشغول به تحصيل در سال سوم متوسطه بودم به اتفاق تعداد ديگري از دانش‌آموزان بسيجي جهت حضور در جبهه و شركت در عمليات بزرگ و پيش بيني شده دعوت بعمل آمد.

گرداني از استان فارس به راه افتاديم و به تيپ امام حسين(ع) كه توسط سپاه و بسيج اصفهان در آن زمان اداره مي‌شد ملحق شديم.

بنده نيز در سازماندهي مربوطه بعنوان بي‌سيم‌چي گردان انتخاب شدم و در نهايت د رمنطقه دارخوين كه شهري بين اهواز و خرمشهر است مستقر شديم.

مسوول عقيدتي گردان فردي با شهرت داودي بود در اولين جلسه عقيدتي به نكته‌اي تكان‌دهنده اشاره و مطرح ساخت حسب خواب مباركي كه ديده شده سپاه ايران تا حدود چهل روز ديگر از حالت تدافعي بيرون آمده و حالت تهاجمي به خود مي‌گيرد و در اولين عمليات خود با يك پيروزي بزرگ دسترسي پيدا خواهد كرد كه آن عمليات هم يك شب جمعه آغاز خواهدشد.

رزمندگان گردان همگي متحير بوديم كه آيا سخنان نامبرده به وقوع خواهد پيوست يا رويايي غير صادق بوده؟
ايام مي‌گذشت و يكباره در عصر يك روز سه شنبه فرماندهاي ذيربط تيپ و گردان جهت شركت رزمندگان در عملياتي به نام"ذوالفقار" دوستان را توجيه كردند و ابراز داشتند: عمليات فرداشب يعني چهارشنبه آغاز خواهد شدكه هدف از انجام آن درنهايت طي سه مرحله فتح خرمشهر است.

همه ما پس از توجيه با خود گفتيم آن عملياتي كه مسوول عقيدتي گردان اشاره كرده بود يقينا اين عمليات نيست چون گفته بود كه عمليات در يك شب جمعه شروع خواهد شد.

فرداي آن روز در كمال ناباوري مجددا يعني چهارشنبه نيروهاي گردان فرا خوانده شدند و فرمانده تيپ در اجتماع رزمندگان گفت: قرار بود ما مثل امشب عمليات بزرگي را آغاز كنيم، ليكن به دليل پاره‌اي تحركات دشمن اين عمليات به فردا شب يعني شب جمعه موكول شد و ام آن هم به دليل بزرگي و موقعيت قابل پيش بيني از ذوالفقار به " بيت‌المقدس تغيير يافته است.

پس از اعلام اين خبر رزمندگان گردان ما حيرت‌زده به يكديگر مي‌نگريستند و صحبت مسوول عقيدتي گردان را در ذهن خود مجسم مي‌كردند.

خلاصه روز موعود فرا رسيد و با ايجاد اولين پل شناور دوران جنگ بر روي رود كارون رزمندگان هنگام غروب پنجشنبه شب از پل عبور كردند و گردان استان فارس بعنوان گردان خط شكن ماموريت يافت خاكريز دايره‌شكلي كه بين رزمندگان مطرح بود كه اين خاكريز توسط مهندسين نظامي اسرائيل طراحي و ساخته شده را فتح نمايند.

به دستور فرماندهي گردان نيروها در نزديكي خاكريزبا رعايت اصول حفاظتي و نظامي مستقر شدند و منتظر مانديم تا با اعلام رمز عمليات رسما حمله را آغاز نماييم.

با توجه به اينكه اين جانب امر پاسخ به ارتباطات بي‌سيمي را عهده‌دار بودم رزمندگان به محض كمترين صحبت بيس سيمي پرسش مي‌كردند برادر ارجمند چي شد ما آماده حمله هستيم و انتظارمان به سرآمده‌است.

اينها نشان از شدت انگيزه شوق و علاقه وافر رزمندگان به ايثار و از خود گذشتگي بود، به هر صورت نزديكي‌هاي نيمه‌شب رمز مبارك " يا علي‌بن ابي‌طالب" الام شد و همه رزمندگان سر از پا نشناخته تكبير گويان به خاك‌ريز دشمن حمله ور شدند برخي از يگان‌هاي ارتش مستقر در منطقه نيز پس از شروع عمليات به ما پيوسته‌اند.

با صداي بلند فرمانده با تجربه ارتش حاضر در صحنه خطاب به بسيجيان گردان اظهار مي‌داشت: فرزندانم اصول نظامي را رعايت كنيد به اين شكل تلفاتمان كمتر خواهد شد.

ليكن بسيجيان شوق زده ظاهرا مسير خودشان را طي مي‌كردند ديري نپاييد خاكريز فتح شد اين درحالي بود كه قبل از فتح و هنگام درگيري با دشمن بعثي شدت ريزش آتش دشمن بر سر رزمندگان به گونه‌اي بود كه وقتي آسمان صحنه درگيري را نگاه مي‌كردي فرشي از گلوله‌هاي آتشين بر بالاي سر مشاهده مي‌شد.

جالب اينكه اين خاك ريز مهم و اولين دژ مستحكم دشمن صرفابا اعطاي شش نفر شهيد در مقابل كشته شدن دهها نفر از ارتش بعث فتح شد و فرداي آن روز در جريان يك ضد حمله در دشتي نزديكي‌هاي خرمشهر دشمن بعثي رزمندگان گردان را زير آتش سنگين خود قرار داد.

اين حقير بياد دارم درحالي كه بي‌سيم " پي آر سي " ‪ ۷۷‬بر دوش داشتم پيشا پيش گردان با دوندگي به مقصد پيش روي يعني خاكريز وسيع دشمن در نزديكي پاسگاه زيد درحركت بوديم درهمان حين تيرهاي ناجوانمردانه دشمن از جلوي رو و بين پاها عبور مي‌كرد كه يكي از تيرها لباس اين حقير را از ناحيه سينه سوراخ و پوست سينه‌ام را نيز سوزاند.

حركت گردان تا رسيدن به خاكريز ادامه پيدا كرد دقايقي از استقرار درمحل خاكريز گذشت فرماندهان دستور ايجاد سنگر با گوني‌هاي پر از خاك و شن را دادند درحين سنگرسازي پنج فروند هواپيماي جنگي دشمن خاكريزرا از ابتدا تا انتها با كاليبر و راكت هدف قرار دادند.

اينجانب و يكي از پرسنل سپاه به نام ابراهيم مسلح مشغول ساختن سنگر مشتركي بوديم با حمله هواپيماهاي بعثي در كنار سنگرنيمه ساخته به حالت درازكش بوديم كه به يكباره برادر مصلح خطاب به من گفت: ارجمند راكت افتاده دركنارمان را ببين، لحظاتي به همان حال درازكش نفس‌ها درسينه حبس و منتظر انفجارو شهادت بوديم ليكن به هر صورت تقدير اين چنين بود".ك/‪۳‬ ‪۶۷۵/۶۶۷/۵۱۲/۷۱۹۳‬
 پنجشنبه 4 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 124]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن