واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: حامد عبداللهي استراتژي قرآن براي مبارزه با صهيونيسم
خبرگزاري فارس: قرآن كريم در وصف صهيونيست ها با تعبير دشمن ترين مردمان نسبت به مؤمنين از آن ياد مي كند. «و لتجدن اشدالناس عداوه للذين امنوا اليهود». به طور قطع دشمن ترين مردم نسبت به مؤمنان را يهود (صهيونيست) خواهي يافت.
قرآن كريم در وصف صهيونيست ها با تعبير دشمن ترين مردمان نسبت به مؤمنين از آن ياد مي كند. «و لتجدن اشدالناس عداوه للذين امنوا اليهود». به طور قطع دشمن ترين مردم نسبت به مؤمنان را يهود (صهيونيست) خواهي يافت. اين مطلب در آيات ديگر قرآن به صورت تفصيلي بيان شده كه در نوشتار حاضر مي توان به برخي از زوايا و ابعاد آن پي برد.
جنايات اخير صهيونيستها در غزه و لبنان برگ ننگين ديگري از خصلت هاي ددمنشانه و تجاوزكارانه آنان را آشكار ساخت، به گونه اي كه ديگر هيچ عقل سليمي نمي تواند بپذيرد كه اين جماعت به ظاهر متمدن، بويي از انسانيت برده و اعتقادي به اصول، منطق و رفتار انساني داشته باشند. اين همان روحيه اي است كه قرآن كريم در وصف يهودي هاي صهيونيست با تعبير دشمن ترين مردمان نسبت به مؤمنين از آن ياد مي كند. «و لتجدن اشدالناس عداوه للذين امنوا اليهود»(سوره مائده آيه82). به طور قطع دشمن ترين مردم نسبت به مؤمنان را، يهود (صهيونيست) خواهي يافت. اين مطلب در آيات ديگر قرآن به صورت تفصيلي بيان شده كه در نوشتار حاضر مي توان به برخي از زوايا و ابعاد آن پي برد. اميد است مورد استفاده خوانندگان محترم قرار گيرد.
1- آيات صريح قرآن درباره رويكرد آينده بني اسرائيل
¤ وقضينا الي بني اسرائيل في الكتاب لتفسدن في الأرض مرتين ولتعلن علوّا كبيرا (الاسراء4)
و در كتاب آسماني {شان} به فرزندان اسرائيل خبر داديم كه: «قطعاً دو بار در زمين فساد خواهيد كرد، و قطعاً به سركشي بسيار بزرگي برخواهيد خاست. »
¤ فاذا جاء وعد أولاهما بعثنا عليكم عبادا لنا أولي بأس شديد فجاسوا خلال الديار و كان وعدا مفعولا(الاسراء5)
پس آنگاه كه وعده {تحقق} نخستين آن دو فرا رسد، بندگاني از خود را كه سخت نيرومندند بر شما مي گماريم، تا ميان خانه ها{يتان براي قتل و غارت شما} به جستجو درآيند، و اين تهديد تحقق يافتني است.
¤ ثم رددنا لكم الكره عليهم و أمددناكم بأموال و بنين و جعلناكم أكثر نفيرا(الاسراء6)
پس {از چندي} دوباره شما را بر آنان چيره مي كنيم و شما را با اموال و پسران ياري مي دهيم و {تعداد} نفرات شما را بيشتر مي گردانيم.
¤ ان احسنتم أحسنتم لأنفسكم و ان أسأتم فلها فاذا جاء وعد الآخره ليسوءوا وجوهكم وليدخلوا المسجد كما دخلوه أول مره و ليتبروا ما علوا تتبيرا (الاسراء7)
اگر نيكي كنيد، به خود نيكي كرده ايد، و اگر بدي كنيد، به خود{بد نموده ايد}. و چون تهديد آخر فرا رسد{بيايند} تا شما را اندوهگين كنند و در معبد{تان} چنانكه بار اول داخل شدند{به زور} درآيند و بر هر چه دست يافتند يكسره{آن را} نابود كنند.
2- كليد واژه هاي آيات بالا را كه با عنوان اين نوشته مرتبط است مي توان بدين ترتيب مورد توجه قرار داد.
¤ قضينا: حكم قطعي
¤ لتفسدن في الأرض: فساد جهاني
¤ مرّتين: تكرار اين فساد
¤ لتعلن علوّا كبيرا: سركشي بسيار بزرگ
¤ بعثنا عليكم عبادا لنا: مأموريت بندگان خاص خدا و تسلط بر اين گروه
¤ فجاسوا خلال الديار: جستجوي خانه به خانه
¤ ثم رددنا لكم الكره عليهم: بازگشت دوباره قدرت بني اسرائيل.
¤ ليسوءوا وجوهكم: روسياهي در سركشي دوم
¤ ليدخلوا المسجد: فتح مسجد براي دومين بار
3- نكته هاي قابل دريافت
¤ آنچه كه در كتاب تورات يا لوح محفوظ ثبت شده وعده اي شدني است: وقضينا... كان وعدا مفعولا
¤ سياق آيه خبر از فساد اين گروه (بني اسرائيل) در آينده دارد: وقضينا الي بني اسرائيل في الكتاب لتفسدن
¤ اين فساد و سركشي در دو مرحله بروز خواهد كرد: لتفسدن في الأرض مرتين
¤ اين دو رويداد، جهاني و گسترده خواهد بود: لتفسدن في الأرض مرتين و لتعلنّ علوا كبيرا
¤ در وعده اول گروهي از بندگان ويژه خدا بر اين گروه مأمور و مسلط مي شوند: بعثنا عليكم عبادا لنا
¤ صلابت و نيرومندي بالا از ويژگي هاي لشكر مأمور است: أولي بأس شديد
¤ اين اقدام و عمليات، به جستجوي خانه به خانه براي يافتن بني اسرائيل مي انجامد: فجاسوا خلال الديار
¤ بازگشت قدرت به بني اسرائيل بدون اشاره به علت آن يا دليل شكست گروه مقابل: ثم رددنا لكم الكرّه عليهم
¤ توانمندي دوباره اين دسته به وسيله افزايش اموال، پسران و نفرات است: امددناكم بأموال و بنين و جعلناكم أكثر نفيرا
¤ علت بروز حادثه دوم عملكرد بد خود بني اسرائيل (و چه بسا قدرنشناسي) است: ان أحسنتم أحسنتم لأنفسكم و ان أسأتم فلها
¤ نتيجه سركشي دوم روسياهي اين گروه به دست نيروهاي ويژه است: فلها فاذا جاء وعدالآخر. ليسوءوا وجوهكم.
¤ لشكر بندگان ويژه خدا براي دومين بار وارد مسجد خواهند شد: ليدخلوا المسجد كما دخلوه أول مره -
¤ نابودي آن چناني هرگونه آثار به جامانده از بني اسرائيل: ليتبروا ما علوا تتبيرا
4- نكته هاي تفسيري:
¤ مراد از «المسجد» به قرينه آيه اول سوره اسراء و مسجدالاقصي مي باشد: سبحان الذي أسري بعبده ليلا من المسجدالحرام الي المسجد الأقصي.
¤ عبارت «عبادا لنا» حاكي از ويژگي مخلص بودن اين نيروها دارد چون با عبارت عبد، عباد و عبادنا متمايز است. برگزيدگي اين بندگان در تركيب زيباي عباد+لنا نهفته است.
¤ جالب اينجاست كه عبارت «عبادا لنا» تنها يك بار در قرآن به كار رفته و عبارت «عبادنا» نيز تنها براي پيامبران ذكر شده:
حضرت يوسف: انه من عبادنا المخلصين (يوسف24)
خضر نبي(قول برخي تفاسير): فوجدا عبدا من عبادنا اتيناه رحمه من عندنا و علمناه من لدنا علما(الكهف65)
حضرت نوح: انه من عبادنا المؤمنين(الصافات81)
حضرت ابراهيم: انه من عبادنا المؤمنين(الصافات111)
حضرت موسي و هارون: انهما من عبادنا المومنين (الصافات 122)
حضرت الياس: انه من عبادنا المومنين (الصافات 132)
پيامبران: و لقد سبقت كلمتنا لعبادنا المرسلين (الصافات 171)
حضرت ابراهيم، اسحاق و يعقوب: واذكر عبادنا ابراهيم و اسحاق و يعقوب (ص 45)
حضرت نوح و لوط: امراه نوح و امراه لوط كانتا تحت عبدين من عبادنا صالحين (التحريم10)
همچنين ذكر اين بندگان بدين صورت آمده است:
تلك الجنه التي نورث من عبادنا من كان تقيا (مريم 63)
اين همان بهشتي است كه به هر يك از بندگان ما كه پرهيزگار باشند به ميراث مي دهيم.
ثم اورثنا الكتاب الذين اصطفينا من عبادنا (فاطر 32)
سپس اين كتاب را به آن بندگان خود كه {آنان} را برگزيده بوديم، به ميراث داديم.
ولكن جعلناه نورا نهدي به من نشاء من عبادنا (الشوري 52)
ولي آن را نوري گردانيديم كه هر كه از بندگان خود را بخواهيم به وسيله آن راه مي نماييم.
قال رب بما اغويتني لازينن لهم في الارض و لاغوينهم اجمعين، الا عبادك منهم المخلصين، قال هذا صراط علي مستقيم (الحجر 39، 40 و 41)
گفت: «پروردگارا، به سبب آنكه مرا گمراه ساختي، من {هم گناهانشان را} در زمين برايشان مي آرايم و همه را گمراه خواهم ساخت، مگر بندگان خالص تو از ميان آنان را. » فرمود: «اين راهي است راست{كه} به سوي من {منتهي مي شود}.
- با توجه به عبارت «... فجاسوا خلال الديار... و... ليسوءوا وجوهكم وليد خلوا المسجد كما دخلوه اول مره» اين حوادث پيرامون مسجدالاقصي و فلسطين رخ خواهد نمود.
- در تاريخ بني اسراييل چنين فتنه هايي با ويژگي جهاني بودن، گستردگي و سركوب توسط نيروهاي الهي وجود ندارد. آنچه كه در داستان «بخت النصر» و «طرطيانوس» و سركوبي يهود نقل شده، با ويژگي هاي پيش گفته همگوني ندارد؛ چرا كه يا مسئله جهاني نبوده يا يهود در آن موقعيت، بر حق بوده و مهم تر آنكه طغيان گري از جانب مشركان بوده نه قوم خداپرست يهود.
- به نظر مي رسد فتنه اخير اين قوم كه در قالب صهيونيسم و تشكيل كشور اسراييل با داعيه از نيل تا فرات به وقوع پيوسته، مي تواند با حادثه اول پيش بيني شده در آيات قرآن تطبيق داشته باشد كه البته در اين زمينه نبايد با قطع سخن گفت اما نشانه هاي بسياري در آن ديده مي شود.
- نكته مهم تر اين كه نتيجه حادثه دوم، كه قلع و قمع نهايي اين گروه است به نظر اشاره به يك واقعه نهايي و جهاني دارد. همان واقعه بزرگ موعود كه اتفاقا يهوديان، مسيحيان و مسلمانان و به ويژه شيعيان در انتظار آن هستند.
5- چند نكته تكميلي
- نبايد از نظر دور داشت آنچه در قرن اخير و در سرزمين هاي اشغالي فلسطين روي داده، نسبتي با آموزه هاي راستين حضرت موسي(ع) ندارد و حتي باورهاي ساختگي صهيونيستي، ميان جامعه يهود نيز كليت و مقبوليت ندارد چه اين كه گروه هاي يهودي هستند كه با اين رژيم مخالفند. شايد بتوان صهيونيسم در يهود را به وهابيت در اسلام تشبيه كرد.
- مقاومت اسلامي حزب الله در لبنان، كه در مسير مكتب اهل بيت پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و صراط مستقيم عبادالله، حركت مي كند و به پيروزي هاي چشم گيري نيز دست يافته، رايحه اي از پيروزي بزرگ نويد داده شده را در خود دارد.
- از آن جا كه بندگان ويژه خدا نمي توانند از هر گروه و قومي و با هر هدف به ظاهر اسلامي، يك حركت جهادي مخلصانه را ترتيب داده و به نصر الهي پيروز شوند، بايد در شناخت جريان هاي گوناگون و عملكرد آنان دقت نظر داشت و از ارتباطات پشت پرده شان با مستكبران نبايد غافل شد. شايد اگر همه ادعاهاي مطرح شده صحيح بود امروز بايد القاعده را در رويارويي با اسراييل مي ديديم.
- با توجه به گستردگي جنايان صهيونيست ها و گذشت سال ها از اين جريان، چه بسا وعده نصرت الهي دور نباشد و به زودي با ظهور مردان با صلابت و استوار قدم، شاهد سرنگوني اين رژيم غاصب و آزادي قدس شريف باشيم.
- روايات بسياري از اقامه نماز جماعت حضرت حجت عجل الله تعالي فرجه الشريف به همراه حضرت عيسي عليه السلام در بيت المقدس خبر مي دهد. اين مسئله با لحاظ محل ظهور كه از مكه و كنار كعبه خواهد بود، به معناي پايان قدرت شيطانيان و طاغوتيان و آغاز حكومت الهي وعده داده شده است.
نريدان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين (القصص 5)
و خواستيم بركساني كه در آن سرزمين فرو دست شده بودند منت نهيم و آنان را پيشوايان {مردم} گردانيم، و ايشان را وارث {زمين} كنيم.
اميد كه توفيق بندگي مخلصانه خدا را داشته باشيم و روزگاري نه چندان دور در بيت المقدس به امامت پيشواي منتظر به نماز بايستيم (ان شاءالله)
.................................................................................
منبع: روزنامه اعتدال
پنجشنبه 4 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 299]