واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: رسانه ها در دو دقيقه
اعتماد
مقاله: «دفاع واقع گرايانه از نامزدي خاتمي »، حميدرضا جلايي پور
دفاع از كانديداتوري خاتمي امكاني است كه مي تواند بازي از پيش طراحي شده مخالفان آزادي و جمهوريت جمهوري اسلامي را به هم بزند. تفاوت انتخابات سال 76 با سال 88 اين است كه در سال 88 مخالفان آزادي از امكانات دولت پنهان برخوردارند و ديگر نمي خواهند مثل گذشته در انتخابات ريسك كنند...معمولاً منتقدان خاتمي مي گويند كه او نتوانست شعارهاي توسعه سياسي خود را در عمل نهادينه كند و خصوصاً به قانون تبديل كند و نتيجه مي گيرند در ساختار فعلي جمهوري اسلامي رئيس جمهور كاري نمي تواند از پيش ببرد. در پاسخ به اين منتقدان سخن من اين است كه تجربه سه ساله اخير نشان مي دهد كه اگرچه رئيس جمهور نمي تواند شعارهاي توسعه سياسي را در همه ابعادش پيش ببرد ولي مي تواند دستاوردهاي پيشين را بر باد دهد و از توان دولت و جامعه ايران بكاهد؛ در سه سال گذشته ديديم كه با بيش از 200 ميليارد درآمد ارزي، شاخص هاي اقتصادي (مثل تورم، سرمايه گذاري و...) وضعيت بهتري پيدا نكرد؛ بهترين روابط خارجي ايران با كشورهاي سوسياليستي بوده است؛ مسوولان آشكارا آمار غيرمنطبق با حقيقت مي دهند و با يك تلفن مسوولان براي تغيير سهميه مناطق كنكوري ها، شاگردان اول شهرستاني براي پذيرش در دانشگاه هاي معتبر تهران با مشكل روبه رو مي شوند. ما از خاتمي دفاع مي كنيم زيرا مي دانيم براي خوشايند و بدآيند مردم، شعارهاي اينچنيني سر نمي دهد و ايران را اقلاً با ركود مواجه نمي كند.
آفتاب يزد
سرمقاله: «دلخوشي به اصولگرايان يا تهديد اصلاح طلبان؟،»
يكي از روزنامه هاي طرفدار دكتر احمدي نژاد، ديروز در اقدامي كه مي توان آن را نوعي تظاهر به «اعتماد به نفس» دانست پيشنهاد كرده است كه بزرگان اصولگرا
به خاتمي مراجعه كنند و او را براي كانديداتوري راضي نمايند. به زعم اين روزنامه، آمدن خاتمي موجب خواهد شد كه هيچ فرد ديگري جز احمدي نژاد از ميان اصولگرايان، خود را در معرض را ي مردم قرار ندهد و لابد به ادعاي اين روزنامه، نتيجه رقابت دوقطبي خاتمي - احمدي نژاد نيز از هم اكنون پيداست.البته اين ادعا بيش از آن كه تجليل از احمدي نژاد باشد اهانت به اوست و نشان مي دهد تنها شرط عدم رقابت عده اي از اصولگرايان با احمدي نژاد، آن است كه خطري به نام خاتمي آنها را تهديد كند،... بسياري از اصولگراياني كه اين روزها به منتقد جدي دولت و رئيس جمهور تبديل شده اند، نهايتاً توصيه روزنامه اصولگرا را اجرا خواهند كرد و به ديدار انتخاباتي با خاتمي خواهند رفت. اين ديدار، برخلاف پيشنهاد روزنامه اصولگرا نه با هدف ترغيب خاتمي به كانديداتوري بلكه براي اين تقاضا از اوست كه با كانديداتوري خود، بخش هاي عمده و سنتي اصولگرايان را عليرغم ميل باطني وادار به حمايت از احمدي نژاد نكند. شايد همين تقاضا توسط گروه هايي از اصلاح طلبان نيز مطرح شود، زيرا امروز ائتلافي نانوشته ميان بسياري از فعالان اصلاح طلب و اصولگرا به وجود آمده است كه موضوع اين ائتلاف «لزوم تغيير مديريت اجرايي كشور» به هر قيمت مي باشد. اكنون مي توان حدس زد كه هم دل خوشي دادن ها به اصولگرايان و هم تهديدهاي ضمني چند ماه اخير نسبت به اصلاح طلبان، تنها با اين هدف صورت گرفته است كه تغيير مديريت اجرايي كشور را مشروط به عدم حضور خاتمي در رقابت هاي انتخاباتي كنند كه اگر اينگونه باشد مي توان آن را به يك سوژه مذاكره در ميان فعالان سياسي تبديل كرد و در ماه هاي نزديك به انتخابات، براساس واقعيت هاي جامعه تصميم مقتضي در مورد آن گرفت.
رسالت
سرمقاله: «انتخابات، خاتمي و ديگر هيچ،»، صالح اسكندري
در آستانه انتخابات رياست جمهوري آينده سازمان مجاهدين با نااميدي از ميزان و دامنه نفوذ اين مواضع ضدساختاري در بين مردم سعي دارد از آن براي مصارف داخلي و درون گروهي بهره برداري كند و با توسل به آن بخشي از شكاف هاي موجود بين دوم خردادي ها را بپوشاند.در نهايت به نظر نمي رسد تز«انتخابات، خاتمي و ديگر هيچ،» از منطق تحليلي پيشرفته و جامعي براي رقابت بازيگران سياسي در سال آينده برخوردار باشد و بتواند ساير گروه هاي دوم خردادي را به يك فهم مشترك از انتخابات 88 رهنمون سازد. اين رويكرد تماميت خواهانه همان طور كه آقاي خاتمي اذعان كرده نتيجه اي به جز تعميق شكاف هاي موجود و افزايش دلخوري ها بين گروه هاي دوم خردادي در پي نخواهد داشت.
اعتماد ملي
يادداشت: «مشكل تبعيض است و نه اتهام»، عباس عبدي
آقاي احمد توكلي در بيانيه اي از آنچه كه در سايت «الف» عليه آقاي موسويان نوشته اند عذرخواهي و طلب بخشش كرده اند و در اين اطلا عيه حدود 10 مورد از اتهامات نارواي مذكور را برشمرده اند و اقرار كرده اند كه هيچ يك از اين موارد نه در كيفرخواست بوده و نه در اظهارات مسوولا ن مرتبط با پرونده. من نمي دانم كه اين عذرخواهي به دليل اخلا قي بوده يا حقوقي؟ آقاي توكلي دو وجه فردي و حقوقي خود را تفكيك كنند. در وجه فردي مي توانند با عذرخواهي رسمي و انتشار آن به حداقل وظيفه اخلا قي خود عمل كنند و بايد از اين كار هم استقبال كرد و بزرگواري طرف مقابل هم بايد به گونه اي باشد كه آن را بپذيرد. اما در وجه اجتماعي و حقوقي و به عنوان يك نماينده بانفوذ در مجلس كنوني و مركز پژوهش ها بايد زمينه هاي بروز اين رويداد را بررسي كنند. آيا ايشان تاكنون از خود پرسيده اند كه چگونه و تحت چه شرايطي نماينده مجلس شده اند؟ مثلا رقباي ايشان با چه اتهاماتي ردصلا حيت شده اند؟ آن اتهامات تا چه حد در دادگاه رسيدگي و تاييد شده است؟ در چنين فضايي كه ايشان علي رغم ميل باطني اش به چنين خطاي بزرگي دچار شده است، ديگراني كه به هيچ وجه چنين ميلي (ميل به اتهام زدن به ديگران) هم ندارند، تا چه حد دچار خطاهاي بزرگ تري نمي شوند و نشده اند،؟ جناب توكلي، قضيه پيچيده تر و مهم تر از آن است كه با عذرخواهي فردي بتوان به حل آن كمكي كرد. حداقل درسي كه بايد ايشان و دوستانشان بياموزند، دروغ و جعلي بودن قريب به اتفاق اتهاماتي است كه جناح متصف به ايشان عليه رقبايشان رديف مي كنند. اگر اين درس گرفته شد، ديگر شاهد عذرخواهي ساده از جانب ايشان نخواهيم بود.
كيهان
سرمقاله: «حباب تركيد»، محمد ايماني
اقتصاد جهاني اين روزها- و اين سالها- روزگار تيره و تاري را تجربه مي كند. در اين ميان قبله كاپيتاليسم (سرمايه داري آمريكا) به جاي آن كه شفا دهد، در حال كور كردن اقتصاد جهاني است و جهان آوار شدن تدريجي اقتصاد آمريكا را بر سر خود حس مي كند.مردم جهان- از اروپايي تا آسيايي و آفريقايي- حق دارند بپرسند اين چه آرمانشهري است كه در آن هم فقير در رنج است و هم غني. هم درد لاعلاج تورم به سراغ اقتصاد جهاني آمده و هم بيماري درمان ناپذير ركود؟، اين چه درد بي درماني است كه شهروندان آمريكايي -غني ترين كشور سرمايه داري- را دچار ناتواني خريد و افسردگي مي كند تا آنجا كه رئيس فدرال بانك آمريكا در مجلس سنا مكرر با اين پرسش ها مواجه مي شود كه «چرا بانك ها يكي پس از ديگري ورشكسته مي شوند؟ چرا مردم خانه هاي خود را از دست مي دهند؟ چرا سوخت مدام گران تر مي شود و ارزش سهام سقوط مي كند؟ اقتصاد ما تا كجا مي تواند در برابر بحران تحمل و مقاومت كند؟»...مي توان و بايد جهاني نو ساخت. اين ديگر آرمانشهر خيالي غرب نيست. جهاني ديگر هرچه باشد از اين متعفن تر و ناامن تر و پرآشوب تر نخواهد بود. بايد براي مديريت جهاني طرحي نو درانداخت. گريزي نيست. ايران، روسيه چين، هند و حتي ژاپن -به همراه دورانديشان اروپايي- مي توانند طرحي نو در سياست و امنيت و اقتصاد جهاني تصوير كنند.
كارگزاران
اختياري تازه براي فرماندهان استاني سپاه
در تازه ترين اقدام در چارچوب طرح تحولات ساختاري سپاه وظايف و اختيارات اجرايي نيروي انساني به فرماندهان سپاه هاي استاني واگذار شد. نشريه ارگان سپاه كه اين خبر را منتشر كرده هدف از اين اقدام را «توانمندسازي فرماندهان براي انجام هر چه بهتر ماموريت هاي محوله كه طي ابلاغيه اي به فرماندهان اعلام شده» ذكر كرده و نوشته: وظايف اجرايي نيروي انساني شامل حوزه هاي گزينش و استخدام، ارزشيابي و ترفيعات، كارگزيني، امور قضايي و انضباطي، امور بسيجيان وامور سربازان است.
پنجشنبه 4 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 68]