سلطانيه در جلسه شوراي حكام: اعتبار و يكپارچگي آژانس در مخاطره‌اي جدي قرار دارد اگر اجراي پادمان به حالت عادي برگردد، ايران به ساير سوالات پاسخ خواهد داد

واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: سلطانيه در جلسه شوراي حكام: اعتبار و يكپارچگي آژانس در مخاطره‌اي جدي قرار دارد اگر اجراي پادمان به حالت عادي برگردد، ايران به ساير سوالات پاسخ خواهد داد
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: انرژي هسته‌يي

سفير و نماينده دائم جمهوري اسلامي ايران گفت: « اگر اجراي پادمان در ايران به حالت عادي برگردد، در چنين محيط همكاري و طبق تعهداتش بر اساس موافقت‌نامه جامع پادماني، جمهوري اسلامي ايران مانند بقيه كشورهاي عضو به ساير سوالات پاسخ خواهد داد.»

به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، متن سخنراني دكتر علي اصغر سلطانيه در شوراي حكام آژانس بين‌المللي انرژي اتمي به اين شرح است:

« آقاي رييس، نمايندگان محترم،

در آغاز مايلم همدردي ملت و دولتم را با ملت‌ها و دولت‌هايي كه در نتيجه بلاياي طبيعي در اقصي نقاط جهان از قبيل كوبا و هند، هموطنان خود را از دست داده‌اند اعلام كنم و تأثر خود را نسبت به كساني كه در نتيجه سياست‌هاي جديد تجاوزكارانه استعماري تعدادي از قدرت‌هاي غربي و تروريست‌هاي تحت حمايت آنان همه روزه در افغانستان، عراق، فلسطين و پاكستان شاهد نابودي عزيزان خود هستند بيان كنم.

آقاي رييس،

موظفم مراتب قدرداني صميمانه كشورم را از اعضاي خانواده جنبش غيرمتعهدها براي پشتيباني ارزشمند آن‌ها كه در سخنراني ارائه شده از سوي سفير كوبا منعكس شده است بيان كنم. اين سخنراني كه بيانيه نشست وزيران امور خارجه غيرمتعهدها در تهران را در بردارد فصل طلايي تاريخ اين جنبش، به منزله تجلي فراخواني براي عدالت و سعادت است.

آقاي رييس،

از زماني كه موضوع هسته‌يي ايران براي نخستين‌بار در شوراي حكام مطرح شد تقريباً شش سال مي‌گذرد. من امروز از مرور تفصيلي تحولاتي كه از آن زمان رخ داده خودداري مي‌ورزم. ليكن براي ملاحظه همه كشورهاي عضو آژانس و به طور كلي جامعه بين‌المللي، برخي عناصر اصلي را يادآور مي‌شوم.

1ـ در پي ديدار مديركل از تاسيسات غني‌سازي نطنز در سال 2003 نمونه برداري Swipe انجام پذيرفت.

2ـ آلودگي ذرات اورانيوم با غناي بالا و پايين يافت شد. ايران اعلام كرد آلودگي ناشي از غني‌سازي در ايران نيست و منشأ خارجي دارد. آمريكا سر و صداي زيادي به پا كرد.

3 ـ ايران به طور داوطلبانه با يك تعليق كوتاه مدت موافقت كرد بدين منظور كه به آژانس فرصتي دهد تا روشنگري و راستي‌آزمايي فني خود را اجرا كند. آژانس پس از تحليل‌ها و تحقيقات سخت اعلام كرد كه آلودگي منشأ خارجي داشته و بنابراين در نتيجه فعاليت غني‌سازي در ايران نبوده و اظهارات ايران در سال 2003 صحيح است. بر اساس اين نتيجه انتظار مي‌رفت كه موضوع به سرعت از دستور كار شوراي حكام خارج شود.

4ـ آمريكا تلاش كرد تا با طرح اتهامات جديد در آغاز هر نشست، موضوع را در شوراي حكام حفظ كند. اگر چه مديركل گزارش كرده است كه همه ادعاها و اتهامات، حتي آن‌هايي كه درباره سايت‌هاي نظامي است بي پايه و اساس است وليكن در هر مرتبه وقت و منابع بسياري از آژانس تلف مي‌شد و خسارات مالي و سياسي چشمگيري بر ايران تحميل مي‌شد.

5 ـ در پي يك تصميم عالي سياسي از سوي جمهوري اسلامي ايران، يك برنامه كاري براي حل و فصل همه مسايل باقيمانده گذشته و حال با آژانس بين‌المللي انرژي اتمي مورد مذاكره قرار گرفت و به صورت يك توافق مشترك (INFCIRC/711) در تاريخ 27 اوت 2007 به نتيجه رسيد.

6 ـ ايران از آژانس درخواست كرد كه همه مسايل باقيمانده را يك بار و براي هميشه مطرح كند. بر اساس برنامه كاري، يك فهرست نهايي از 6 موضوع باقي مانده توسط آژانس به ايران ارائه شد. بند 2 از بخش IV برنامه كار مي‌گويد: «آژانس موافقت كرد كه به ايران همه سوالات باقيمانده را طبق برنامه بالا بدهد. اين يعني كه پس از دريافت سوالات، هيچ سوال ديگري باقي نمانده است. ايران به آژانس توضيحات لازم و اطلاعات را خواهد داد.»

7 ـ آژانس هم‌چنين در طول مذاكرات از ايران خواست تا ادعاهاي آمريكا را تحت نام «مطالعات ادعايي» كه شامل تنها سه موضوع بود يعني نمك سبز، آزمايش‌هاي انفجاري قوي و موشك با قابليت برگشت مورد توجه قرار دهد.

8 ـ ايران اعلام كرد كه مسايلي از قبيل آزمايش‌هاي انفجاري بالا و موشك‌هاي با قابليت برگشت خارج از چارچوب اساسنامه آژانس است. ايران هم‌چنين اعلام كرد كه «مطالعات ادعايي» كذايي رايانه لپ تاپ آمريكا، ادعاهايي بي پايه و اساس است. اما دبيرخانه از ايران خواست تا با صرفاً دريافت مطالب و ارائه ارزيابي، به رفع ابهام و اثبات اظهاراتش كمك كند.

9 ـ به خوبي قابل درك بود كه اين موضوع در مقوله‌هاي 6 موضوع باقيمانده نمي‌گنجد. بنابراين در يك دسته‌بندي جداگانه منعكس شد. با توجه به ويژگي اين موضوع هيچ جلسه‌اي براي بحث، مصاحبه، و يا هيچ گونه ديداري از محل‌ها و هيچ گونه نمونه‌برداري مقرر نشده بود. همان گونه كه در بند سوم برنامه كاري منعكس شد توافق شد كه آژانس اسناد را تحويل دهد و ايران صرفاً بررسي كند و ارزيابي خود را به آژانس اطلاع دهد.

10 ـ بند اول از بخش IV برنامه كاري مي‌گويد: «اين مداليتي شامل همه مسايل باقي مانده است و آژانس تاييد مي‌كند كه هيچ موضوع باقي مانده و ابهام ديگري درباره برنامه و فعاليت هسته‌يي گذشته ايران وجود ندارد».

اگر قرار بود به غير از مطالعات ادعايي (نمك سبز، موشك با قابليت برگشت، آزمايشات انفجاري با قدرت بالا)، موضوع ديگري به نام «ابعاد احتمالي نظامي» وجود داشته باشد، بايستي در برنامه كاري، صريحاً ذكر مي‌شد. زيرا همه موضوعات باقي مانده در مداليتي صريحاً درج شده است. در حالي كه موضوع باقي مانده‌اي به نام «ابعاد احتمالي نظامي» در مداليتي نام برده نشده است.

11ـ آژانس صريحاً و كتباً در تاريخ 13 مه 2008 اعلام كرده است: «هيچ سندي دال بر ارتباط اداري داخلي ميان «نمك سبز» و دو موضوع ديگر مطالعات ادعايي به نام "آزمايش انفجارات قوي" و "موشك بازگردنده"، به ايران نشان داده نشده يا تحويل نشده است». متاسفانه اين اعلام صريح آژانس كه در گزارش مديركل منعكس نشده است، بيانگر آن است كه بر خلاف آن چه در گزارش بيان شده است اسناد مربوط به اين موضوع در مطالعات ادعايي فاقد انسجام داخلي فيمابين اسناد است.

12ـ همان گونه كه مديركل در گزارش‌هاي قبلي و فعلي خود ذكر كرده است، آژانس نتوانسته تعهدات خود را كه تحويل اسناد به ايران است انجام دهد. آژانس با بيان تاسف عميق خود از ايران خواست تا از خود انعطاف نشان دهد و گزارش پاورپوينت را به جاي دريافت اسناد بپذيرد.

13ـ يكي از نمونه‌هايي كه همه مردم به راحتي آن را مي فهمند فقدان هر گونه مهر طبقه‌بندي بر چنين اسنادي است كه ادعا مي‌شود به يك پروژه فوق سري از نوع مانهاتان در زمينه سلاح‌هاي هسته‌يي مربوط است. اين چه كار ضعيف و غير حرفه‌يي از سوي سيا است! كه فراموش كرده‌اند مهر فوق سري را روي اطلاعات جعلي خود بگذارند. البته جاي تعجب نيست كه آن‌ها مجبور شدند در آستانه گزارش مثبت مديركل درباره حل و فصل موضوع منشأ آلودگي ذرات اورانيوم در نطنز و تاييد اظهارنامه گذشته ايران، با شتاب بسته‌اي را حاوي اتهامات جديد، شامل اسناد ساختگي براي شوراي حكام آماده كنند.

14ـ همان گونه كه در گزارش خلاصه فني بخش پادمان مورخ سه‌شنبه 16 سپتامبر منعكس شد، هيچ دليلي براي اصالت اسناد مربوط به مطالعات ادعايي وجود ندارد. هيچ سند اصلي نيز وجود ندارد.

15ـ بر خلاف برنامه كاري كه هيچ بحثي مد نظر قرار نگرفت، 7 دور نشست فني در تهران برگزار شد كه علاوه بر توضيحات شفاهي كامل، 117 صفحه روشنگري و پاسخ به آژانس ارائه شد كه اثبات مي‌كرد همه اطلاعات مربوط به مطالعات ادعايي جعلي و ساختگي است.

16 ـ جاي بسي تاسف است كه برخي هيات‌ها نتيجه‌گيري و تصميم‌هاي آژانس را درباره پايان موضوعاتي از قبيل اسناد اورانيوم فلزي عمداً ناديده مي‌گيرند زيرا آن‌ها براي نگهداشتن موضوع هسته‌يي ايران در دستور كار داراي دستور كار پنهان هستند. بنابراين من بايد ثبت كنم كه آژانس در مكاتبه مورخ 8 نوامبر 2007 به صراحت اذعان كرد: "ايران سند پانزده صفحه‌اي مربوط به شيوه تبديل اورانيوم و ريخته‌گري آن را تحويل كرد. اين اقدام موضوع اورانيوم فلزي برنامه كار را پايان مي‌دهد." آژانس مختومه شدن اين موضوع را در نامه مورخ 23 نوامبر 2007 مجددا تاييد كرد و علاوه بر آن اضافه كرد: "آژانس براي تحويل سند از ايران قدرداني مي‌كند و تاييد مي‌كند كه اين اقدام از برنامه كار به صورت كامل اجرا شده است."

آقاي رييس،

سه سوال ساده وجود دارد:

1ـ وضعيت موجود چيست؟

2ـ با اين روند كنوني احتمالاً چه هدفي دنبال مي‌شود و به كجا مي‌رويم؟

3ـ سرانجام اين كه انتظار مي‌رود ما چه كار كنيم تا همه چيز در جايگاه درست خود قرار گيرد؟

پاسخ نخستين سوال اين است كه وضعيت موجود عبارت است از:

ـ هيچ سند واقعي و موثق وجود ندارد.

ـ آژانس قادر نبوده است اصل سند درباره مطالعات ادعايي را تحويل دهد.

ـ اما ايران تعهدات خود را مطابق برنامه كاري كاملاً اجرا كرده است.

پاسخ سوال دوم يعني اين كه اگر اين روند بي‌پايان بيهوده ادامه يابد به كجا خواهيم رسيد؟

اطمينان و اعتماد متقابل در ميان كشورهاي عضو و ميان كشورهاي عضو و دبيرخانه واقعاً در خطر است؛ بنابراين اعتبار و يكپارچگي آژانس در مخاطره‌اي جدي قرار دارد.

پاسخ به سوال سوم يعني اين كه الان انتظار مي‌رود كه ما چه كار كنيم چنين است:

آژانس در موقعيتي است كه بايد آخرين بخش از برنامه كاري را كه خواهان بازگشت اجراي پادمان در ايران به حالت عادي است اجرا كند زيرا همه اقدامات مندرج در برنامه كاري كاملاً اجرا شده است.

آقاي رييس،

بر اساس حقايقي كه در بالا ذكر شد، و مطابق برنامه كاري مبحث مطالعات ادعايي پايان يافته و بنابراين بايستي اجراي پادمان در ايران به صورت عادي انجام پذيرد. در بند 5 از بخش IV برنامه كاري آمده است كه «آژانس و ايران توافق كردند پس از اجراي موارد فوق الذكر و برنامه كاري توافق شده براي حل موضوعات باقي مانده، اجراي پادمان در ايران بايد به صورت عادي انجام گيرد.» از نظر جمهوري اسلامي ايران با توجه به پاسخ‌هاي مشروح ارائه شده، آژانس هم اكنون در موقعيتي هست كه بتواند اصالت نداشتن، بي اساس و ساختگي بودن مدارك منسوب به مطالعات ادعايي را اعلام و موضوع را پايان يافته اعلام كرده و مطابق با مداليتي اجراي پادمان در ايران را عادي كند.

آقاي رييس، نمايدندگان محترم،

در پايان از طرف دولتم اعلام مي‌كنم كه اگر اجراي پادمان در ايران به حالت عادي برگردد، در چنين محيط همكاري و طبق تعهداتش بر اساس موافقت‌نامه جامع پادماني، جمهوري اسلامي ايران مانند بقيه كشورهاي عضو به ساير سوالات پاسخ خواهد داد.

از حسن توجه شما متشكرم»

سلطانيه هم‌چنين با "اظهار نظر درباره بيانيه اتحاديه اروپا در شوراي حكام" گفت:

« آقاي رييس

به نظر مي‌رسد تدوين‌كنندگان بيانيه اتحاديه اروپا از آخرين تحولات پس از مذاكرات ژنو مطلع نيستند.

پس از مذاكرات ژنو جناب آقاي دكتر جليلي، دبير شوراي عالي امنيت ملي، در نامه‌اي خطاب به جناب آقاي سولانا آمادگي ايران را براي ارائه پاسخي روشن به پيشنهاد ارائه شده به ايران در مراحل ابتدايي هم‌زمان با دريافت پاسخي روشن به سوالات و ابهامات آن در اين زمينه اعلام كرد. متعاقبا هر دو طرف تماس‌هاي تلفني برقرار كردند و جلسات و مذاكراتي داشتند كه ضمن آن گفت‌وگوها را مثبت، سازنده و جدي ارزيابي كردند. آن‌ها هم‌چنين تاكيد كردند كه اين روند سازنده براي رفع ابهامات بايد ادامه يابد.

متشكرم»

انتهاي پيام
پنجشنبه 4 مهر 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]

[مشاهده در: www.isna.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 255]