تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 16 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):با اخلاق نيكو، گفتار نرم مى‏شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805021247




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نويسنده: نصرت‌الله تاجيك سرزمين بيت‌المقدس و امام خميني«ره» (قسمت چهارم)


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: نصرت‌الله تاجيك سرزمين بيت‌المقدس و امام خميني«ره» (قسمت چهارم)
خبرگزاري فارس: هدف اين مقاله نگرش به قدس از ديدگاه مذكور با تمامي ويژگي‌هاي جغرافياي سياسي اين منطقه خاص از خاورميانه و ابعاد ديگري كه به آن خاصيت ژئوپلتيك بخشيده است، مي‌باشد.
توضيح اين نكته ضروري است كه حضرت امام در تمام طول مبارزات خويش عليه صهيونيسم و نظام سلطه در جهان، با كمال دقت و آگاهي به اين نكته اشاره داشته‌اند كه مسئله "صهيونيسم" از حساب "يهود و يهوديت" جدا و قابل تفكيك است.
صهيونيسم جهاني همواره كوشيده است تا تمامي جنايات، تهاجمات، اشغالگريها، سلطه‌طلبيها و تمامي عملكردهاي پليدش را تحت پوشش مذهب يهود قرار داده و توجيه نمايد. و بدين ترتيب نه تنها خود را ناجي يهود، بلكه از اين ترفند به عنوان دست‌آويزي جهت توجيه ماهيت و مشروعيت بخشيدن به عملكردهاي پليدش در راستاي مطامع اشغالگرانه خويش سوءاستفاده كرده و بي‌ترديد توسل و تمسك به چنين شيوه‌اي، نه فقط در گمراه ساختن و انحراف اذهان بسياري از مردم و مجامع بويژه عامه يهود بي‌تأثير نبوده كه در جهت و راستاي مطامع و مقاصد صهيونيستها بهره‌ها و ارمغان فراواني به همراه داشته است. كيست كه نداند كه صهيونيسم پديده‌اي سياسي است و آئين يهود را تنها به عنوان دست‌آويزي براي تحقق آرمانهاي سياسي خود قرار داده و بسياري از يهوديان با اين پديده شيطاني مخالف و معاند بوده و حتي به مبارزه مشغولند. كيست نداند كه از آغاز زمزمه‌هاي اشغال فلسطين، بويژه در اواسط قرن نوزدهم در اروپا، بسياري از يهوديان با تز و انديشه صهيونيستي كوچ يهود به فلسطين مخالفت كرده و خواهان همزيستي در محل زيست و موطن خويش بوده‌اند؟ بطوري كه منابع يهودي اعتراف مي‌كنند: عكس‌العمل جوامع يهودي اروپا و امريكا در همان زمان به صورت مخالفت با صهيونيسم و ايده اسكان با مراجعت به فلسطين نمودار گرديد.
مدل مبارزاتي امام خميني در قبال رژيم غاصب قدس بر چند محور استوار بود كه بررسي هر يك از اين محورها خود نيازمند انجام تحقيقي عميق بوده و لازم است رساله‌هايي در هر يك از ابعادي كه به آن اشاره خواهد شد نگاشته شود. اين مدل را مي‌توان روش "ظلم‌ستيزي" و يا "استكبار ستيزي" نام نهاده و از "هويت اسلامي فلسطين"، "اتحاد امت اسلامي"، "مبارزه دروني يا تزكيه و انسجام دروني نيروهاي مبارز"، "دشمن شناسي و افشاي مستمر ماهيت رژيم صهيونيستي" و "بهره‌مندي از قابليتهاي جهان اسلام" به عنوان مؤلفه‌هاي مهم و كاركردي اين مدل مبارزاتي نام برد.

هويت اسلامي

لازمه اتخاذ مواضع اصولي و مبارزه جدي با اسرائيل اين است كه مردم ضمن آگاهي، مبتلا به بيماري و تب مصرف نباشند و آنقدر به زمامداران خويش اعتماد داشته باشند كه با آنان همكاري و همراهي كنند؛ ولي خفقان و استبداد حاكم بر اكثر كشورهاي اسلامي به حدي بود كه مردم پشتيبان حكومتها نبودند. با درك اين موقعيت بود كه امام خميني تكيه‌گاه اصلي مقاومت را ايمان اسلامي ملتها دانسته، مي‌فرمايند:
"ما تا به اسلام برنگرديم ـ اسلام رسول‌الله(ص) ـ تا به اسلام رسول‌الله(ص) برنگرديم، مشكلاتمان سر جاي خودش هست، نه مي‌توانيم قضيه فلسطين را حل كنيم،‌ نه افغانستان را نه ساير جاها را. ملت‌ها بايد برگردند به صدر اسلام، اگر حكومت‌ها هم با ملت‌ها برگشتند كه اشكالي نيست و اگر برنگشتند ملت‌ها بايد حساب خودشان را از حكومت‌ها جدا كنند و با حكومت‌ها آن كنند كه ملت ايران با حكومت خودش كرد، تا مشكلات حل شود..." مآخذ زير نگاهي به ديدگاه ايشان به هويت اسلامي فلسطين دارد:

ـ صحيفه امام، ج 10، ص 395، 8/8/58.
ـ صحيفه امام، ج 11، ص 109، 4/9/58.
ـ صحيفه امام، ج 13، ص 83 ، 18/5/59.
ـ صحيفه امام، ج 16، ص 33، 21/11/60.

دشمن‌شناسي و افشاي ماهيت رژيم صهيونيستي

شناخت دشمن و حمله به نقاط ضعف آن و افشاي ماهيت پليد آن و نيز توجه به وابستگيها و نيرنگهاي چنين دشمني كه شعار اصلي آن "اسرائيل، مرزهاي تو از نيل تا فرات است" از مهمترين مؤلفه‌هاي مدل مبارزاتي امام خميني بوده و ايشان در طي ساليان متمادي بارها خط توسعه‌طلبي اسرائيل و عدم اكتفا به مرزهاي فعلي را گوشزد نموده خاطرنشان مي‌ساختند كه هر گونه انكار يا پرده‌پوشي اسرائيل از اين هدف، فقط به منظور فريب افكار عمومي جهان اسلامي و سود جستن از سياست گام به گام در تعقيب اهداف نهايي است و چنانچه همين هشدار امام به خوبي درك مي‌شد، راه بر انواع طرحهاي سازشكارانه‌اي كه به خيال خام خود مي‌خواهند اسرائيل را اسير تعهدات و توافقهاي بين‌المللي نموده، از اين طريق به قيمت واگذاري بخش عمده‌اي از سرزمينهاي اشغالي، نوعي خودمختاري محدود در گوشه‌اي از سرزمين فلسطين بدست آوردند، مسدود مي‌شد. مآخذ زير نمونه‌اي از نظرات ايشان در اين زمينه مي‌باشد:
ـ صحيفه امام، ج 14، ص 71.
ـ كتاب ولايت فقيه، ص 176.
ـ صحيفه امام، ج 16، ص 190.
ـ صحيفه امام، ج 15، ص 277.
ـ صحيفه امام، ج 6، ص 410.
ـ صحيفه امام، ج 8 ، ص 70.
ـ صحيفه امام، ج 15، ص 515.
و...

اتحاد امت اسلامي

امام خميني همواره بازگشت به اسلام و متحد شدن را شرط نجات فلسطين و جلوگيري از اميال توسعه طلبانه صهيونيزم دانسته است و با تأكيد بر اينكه مسئله اصلي اسرائيل نابود كردن اسلام است، خواستار كنار گذاشتن هرگونه اختلاف و از آن جمله اختلافات مذهبي بود.
اگرچه اكثريت اعراب و مسلمانان ساكن فلسطين، پيروان مذهب اهل سنت بودند اما امام خميني به عنوان يك فقيه و مرجع شيعه از هيچگونه حمايتي نسبت به آنان فروگذار نكرد. و قضيه فلسطين را امري مرتبط با كيان اسلام مي‌دانست و به همين رو پيوسته همه مسلمين بويژه شيعيان لبنان را در كمك به فلسطينيان تشويق مي‌نمود و تأكيد مي‌كرد كه مشكل فلسطين مشكل جهان اسلام است.
امام خميني حكم فرمايي عده‌اي اندك از صهيونيستها را بر بيش از يك ميليارد مسلمان جهان ننگ و عار مي‌دانست و مي‌گفت:

"چرا بايد يك كشورهايي كه داراي همه چيز هستند و داراي همه جور قدرت هستند اسرائيل با آن عده كم بيايد و به آنها اينطور حكمفرمائي كند؟ چرا بايد اينطور باشد؟ جز اين است كه ملتها از هم جدا و از دولتها جدا و دولتها از هم جدا و يك ميليارد جمعيت، يك ميليارد جمعيت مسلمين با همه تجهيزاتي كه دارند نشسته اند و اسرائيل آن جنايات را به لبنان مي كند و به فلسطين مي كند؟" مآخذ زير نمونه هايي از فرمايشات ايشان در اين زمينه مي باشد:

ـ كتاب ولايت فقيه، ص 38.
ـ صحيفه امام، ج 5، ص 235.
ـ صحيفه امام، ج 6، ص 502.
ـ صحيفه امام، ج 7، ص 185.
ـ صحيفه امام، ج 9، ص 276، بيانات امام در تاريخ 27/5/1358 و...

بهره مندي از قابليتهاي جهان اسلام

امام خميني در دفاع از حقوق مظلومين فلسطين و در مسير بسيج ملل اسلامي در حمايت از قيام فلسطينيان معتقد بود كه به جاي روي آوردن به مناسبتها و سوژه ها و موضوعاتي كه ريشه در فرهنگ ملت مسلمان فلسطين ندارند مي بايست از متن ايدئولوژي اسلام و قابليتهاي آن بهره گرفت. اعلام آخرين جمعه ماه مبارك رمضان به عنوان "روز جهاني قدس" نمونه اي از اين رويكرد آگاهانه امام خميني است. ماه رمضان فرصتي است كه جهان اسلام با معنويت حاصل از يك ماه روزه داري مؤمنان و برگزاري مراسم و مجامع مذهبي و تربيتي آمادگي لازم را براي عطف توجه به مسئوليتهاي خطير امت در قبال آزادي قبله اول مسلمين بدست مي آورد و چنانچه موانع سياسي و تبليغاتي قدرتهاي استكباري و ايادي آنان در سرزمينهاي اسلامي، با همت مسلمانان رنگ ببازند، روز جهاني قدس مي تواند نقشي بسيار تعيين كننده در اتحاد ملل اسلام و بسيج و تهييج نيروهاي مسلمين براي آزادي قدس شريف ايفا نمايد.
احياي حج ابراهيمي و توجه به فلسفه واقعي حج كه در قرآن مجيد "قيام للناس" ناميده شده است و تأكيد بر مراسم برائت از مشركين به عنوان جزئي تفكيك ناپذير از روح حج واقعي و مناسك آن، نمونه اي ديگر از قابليتهاي جهان اسلام در باور امام خميني است كه بر اساس آن هرگاه كنگره جهاني حج كه مركز توجه و تمركز ميليونها نفوس از مسلمين سراسر عالم از همه فرق و مذاهب آن است، فلسفه واقعي خويش را بازيابد و به كانوني جهت شناخت مشكلات جهان اسلام و افشاي طرحهاي خائنانه دشمنان اسلام و ايادي آنان تبديل شود. قهراً مسأله فلسطين و اشغال اراضي مسلمين بوسيله مشتي صهيونيست نيز به عنوان يكي از مهمترين دردهاي جهان اسلام در صدر مسائل قرار خواهد گرفت و از طريق كنگره حج مي توان حمايت و همدلي مسلمين عالم را پديد آورد و امكانات دنياي اسلام را براي حل ريشه اي اين زخم كهنه بسيج نمود. و دقيقاً به خاطر همين قابليتها و پيامهاي بيدارگر امام خميني است كه آمريكا و اروپا و اسرائيل طي سالهاي گذشته توان خويش را براي مقابله با مشي امام خميني و نظام جمهوري اسلامي به كار گرفته اند و با سود جستن از وابستگيها و موقعيت متزلزل برخي حكومتهاي ضدمردمي در ممالك اسلامي مي كوشند تا از ابلاغ پيام احياگر اسلام ناب محمدي(ص) جلوگيري نمايند و با انواع شيوه ها از تبليغات سوء عليه اهداف انقلاب اسلامي گرفته تا تهمتها و ترورها و فشارهاي جهاني و كشتار زائران خانه خدا به جرم فرياد مرگ بر آمريكا و اسرائيل، در تلاشند تا دامنه امواج انقلاب اسلامي را محدود سازند و دولت غاصب اسرائيل را در قلب جهان اسلام تثبيت نمايند. اما قيام اسلامي مردم فسلطين نشانه اي است بر اين واقعيت كه پيام امام و نهضت الهي او به مخاطبان اصلي آن رسيده است.

ـ صحيفه امام، ج 2، ص 139، 17/3/64.
ـ صحيفه امام، ج 2، ص 29، بيانات امام در تاريخ 23/8/1344.
ـ صحيفه امام، ج 3، ص 5، 22/7/52.
و...

و اما در مورد بيت المقدس بايد گفت با توجه به تمامي ابعاد ژئوپلتيكي اين منطقه، روش مبارزاتي حضرت امام خميني و ديدگاه و مدل رفتاري ايشان در مورد اين منطقه حساس از جهان اسلام، به آن بار ايدئولوژيكي نيز بخشيد بگونه اي كه ايشان مسئله اشغال قدس را حادثه اي براي موحدين جهان و مؤمنان اعصار گذشته و حال و اينده، از روزي كه مسجدالاقصي پي ريزي شد تا آنگاه كه اين سياره در نظام هستي در گردش است، دانستند (صحيفه امام، ج 16، ص 128. پيام امام به مناسبت قيام مردم فلسطين در سرزمينهاي اشغالي.) و اين امر تا بدان حد حائز اهميت بود كه ايشان جمعة آخر ماه مبارك رمضان را روز جهاني قدس اعلام نمودند و با توجه به مآخذ زير كه اهميت اين روز را در نزد ايشان و در مدل مبارزاتي اين رهبر عاليقدر مشخص مي سازد. روز جهاني قدس را روز اسلام و احياي آن، همجوار ايام الله قدر كه احياي آن سنت الهي است، دانسته و اين روز را مقدمه اي براي تشكيل حزب مستضعفين و روياروئي با ابرقدرتها قرار داده اند:

ـ صحيفه امام، ج 15، ص 59، پيام امام در تاريخ 10/5/60
ـ صحيفه امام، ج 16، ص 378، 25/4/61
ـ صحيفه امام، ج 13، ص 83 ، 18/5/59
ـ صحيفه امام، ج 13، ص 72، 15/5/59
ـ صحيفه امام، ج 9، ص 267، 16/5/58
ـ صحيفه امام، ج 9، ص 276، 25/5/58
و...

5) استراتژي انقلاب اسلامي نسبت به فلسطين و قدس

با مروري بر آنچه گذشت و از آنجا كه انقلاب اسلامي ايران بر اساس الگوي جديد و ملهم از مدل مبارزاتي امام خميني و بر اساس بسيج و خيزش عمومي توده هاي مردم با تكيه بر عقايد و ديدگاههاي مذهبي امت اسلامي به عنوان موتور محركه انقلاب به ثمر رسيده بود، طبيعتاً اين ديدگاهها اثرات بسيار زيادي در تدوين استراتژي انقلاب در ابعاد گوناگون و مخصوصاً در ارتباط با مهم ترين مسئله جهان اسلام يعني آزادي فلسطين از لوث وجود رژيم اشغالگر قدس، بر جاي گذاشته و در تمامي زواياي آن مي توان اين اثرات را بخوبي مشاهده نمود، پس استراتژي انقلاب اسلامي نسبت به فلسطين و قدس در حقيقت استراتژي امام خميني نسبت به اين پديده مي باشد لذا پيروزي انقلاب اسلامي در ايران از جنبه هاي مختلف به تشديد مبارزات ضدصهيونيستي مسلمانان انجاميد و روند مبارزه فلسطينيها را دگرگون ساخت.
رژيم شاه يك متحد نيرومند غرب و اسرائيل در منطقه حساس خاورميانه به شمار مي آمد. ايران در زمان شاه بازار واردات انبوه كالاها و محصولات اسرائيلي بود كه اقتصاد رژيم اشغالگر را رونق مي بخشيد و از سوي ديگر شاه با صدور و تأمين نفت مورد نياز اسرائيل به كمك اين رژيم مي شتافت و نفت ايران در مجموعه اقتصاد و صنايع اسرائيل تبديل به گلوله و سلاحي مي شد كه بر سينه فلسطينيان مي نشست. ايران پايگاهي براي عمليات جاسوسي اسرائيل و كنترل اعراب منطقه شده بود. افشاي روابط پنهان و آشكار شاه با اسرائيل و مخالفت با كمكهاي بيدريغ رژيم شاه به دشمن مشترك مسلمانان يكي از انگيزه هاي قيام امام خميني را تشكيل مي داد كه خود در اين باره فرموده است: "يكي از جهاتي كه ما را در مقابل شاه قرار داده است كمك او به اسرائيل است. من هميشه در مطالبم گفته ام كه شاه از همان اول كه اسرائيل بوجود آمد با او همكاري كرده و وقتي كه جنگ بين اسرائيل و مسلمانان به اوج خود رسيده بود، شاه همچنان نفت مسلمين را غصب كرده و به اسرائيل مي داد و اين امر خود از عوامل مخالفت من با شاه بوده است"
سرنگوني شاه و حاكميت نظام اسلامي در ايران نخستين ضربه مهلكي بود كه اهداف توسعه طلبانه صهيونيستها را بطور جدي به مخاطره افكند. تأثير پيام انقلاب اسلامي و رهبري آن بر افكار عمومي آنچنان گسترده بود كه وقتي انور سادات معاهده سازش را در كمپ ديويد امضا كرد دولت مصر از جرگه اعراب و حتي از جمع رژيمهاي مرتجع عرب نيز اخراج شد و در انزواي كامل قرار گرفت.
با نگاهي به زمينه ها و عناصر دخيل در پيروزي انقلاب اسلامي كه نطفه هاي آن از قيام پانزده خرداد 1342 منعقد و حتي با اشاره به جنبش هاي مذهبي نظير لغو امتياز تنباكو و... درمي يابيم كه الگوي بسيج سياسي توده ها كه بر اساس آگاهي بخشي و مبارزه دروني و خودسازي و ظلم ستيزي بستر آن بود، به عنوان استراتژي امام و انقلاب اسلامي در تمامي ابعاد آن انتخاب و دنبال مي شود.
در راستاي پيوند دادن ميان انديشه هاي متجددانه امام خميني با مسئله فلسطين لازم است اصولي را كه امام در زمينه پايه ها و ساختار روحي، معنوي و عملي مبارزان با ظلم با همه نمودهاي آن و مسئله فلسطين به طور خاص ترسيم كرده اند، بيان كنيم. امام خميني مبارزه با تمامي انواع ظلم ـ استكبار ـ را در خارج به درون انسان مجاهد و مكتبي سوق مي دهد و آغاز مبارزه را از درون انسان مكتبي دانسته است، تا پس از تحقق پيروزي بر هواي نفس و دشمن دروني، بتواند مبارزه را با دشمن بيروني آغاز كند و اين نشان از انعكاس واقعي مفاهيم انقلاب انساني در اسلام است.

در اين زمينه امام خميني استقلال سياسي كشور را با مبارزه دروني انسان پيوند داده و مي فرمايد كه اگر بخواهيد كشورتان مستقل باشد تا ديگران در امور داخلي شما دخالت نكنند بايد درون خود را اصلاح كنيد.

از سوي ديگر امام ارزش و تأثير داشتن علم و معرفت را با مبارزه دروني انسان مرتبط كرده و از داشتن علم بدون مبارزه با هواي نفس برحذر داشته است و مي فرمايد؛ اگر نفس تزكيه نشود، علم حجاب سياه خواهد بود.
امام خميني قلمرو مبارزه دروني و مبارزه با دشمن كه بايد با او رويارويي كرد را اين چنين ترسيم مي كند و مي فرمايد كه شيطان درون انسان خود انسان و هواي نفساني اوست. امام مبارزه دروني را از خود انسان مي داند تا نقش انديشه را در سازندگي انساني نشان دهد و بتواند او را در مبارزه خارجي با ظلم و استكبار توانمند سازد و مي فرمايد تعدد نفرات در جنگ نقش ندارد بلكه توانايي فكر انسان تعيين كننده است. و اين نشان دهندة درك اصولي از شيوه هاي مبارزه خارجي است. در اين جا انسان آماده مي شود تا با سلاح صبر، اراده و استقامت و عدم يأس و نااميدي مبارزه خارجي را آغاز كند، مبارزه اي كه امام خميني براي آن زمان و يا مكان خاصي را تعيين نمي كند زيرا دشمن همواره شرارت و خشونت و خلاصه "ظلم" را پيشه خود قرار داده است.

امام خميني از انسان مكتبي انتظار دارد تا اصول و ارزش مبارزه را درك كند و از صراط مستقيم و اسلام منحرف نشود. صراط مستقيم در انديشه امام چيست؟ صراط مستقيم در رويارويي با استكبار ظالم جهاني تجلي مي كند سپس عنصر انسان را كه از پيش خود را براي مبارزه آگاهانه گسترده آماده ساخته است مهم مي داند، تا سرنوشت انسان ـ ملت را با يك فرد حتي اگر خود امام باشد پيوند ندهند.
امام در اين خصوص مي فرمايد كه اگر خميني سازش كند، ملت مسلمان سازش نخواهد كرد. و بدين سان دورنماي مبارزه با ظلم را به اراده يك فرد يا اراده موازنه قدرت پيوند نمي دهد تا مبارزه به زيان مبارزه جويان به پايان نرسد.

امام خميني از ديرباز و از آغاز مبارزه طولاني خود سعي كرد تا پل ارتباطي با فلسطين برقرار سازد زيرا درك عميق از اين مسئله كه مبارزه در فلسطين بر سر تصرف يك محدوده جغرافيايي كوچك نيست، بلكه مبارزه گذشته، حال و اينده اسلام است زيرا فلسطين نماد مقدس (مذهبي، تاريخي و سياسي) است؛ امام خميني مسئله فلسطين را از محدوده تنگ ملي گرايي و ميهني بيرون آورده و با ترسيم چارچوب جديد، به آن محتوايي انساني بخشيد. فلسطين در انديشه هاي امام خميني از قلمرو فلسطين بيرون آمد و به مسئله اي كه مورد اهتمام يكتاپرستان است، تبديل شد. ايشان مي فرمايند كه مسئله قدس يك مسئله شخصي و مربوط به يك كشور نمي باشد و در حال حاضر مسئله مربوط به مسلمانان نيز نمي باشد، بلكه مسئله فلسطين بايد مورد اهتمام موحدين جهان باشد. امام پس از ترسيم مفاهيم انساني آرمان فلسطين به مفاهيم اسلامي مسئله فلسطين مي پردازد و نقش برجسته امت را در قبال اين مسئله تعيين كرده و رسالت آزادي فلسطين را به عهده امت گذارده است و مي فرمايد قدس از آن مسلمانان است و بايد به آنان بازگردانده شود. ايشان مسئله فلسطين را محور اساسي طرح اسلامي جهاني قرار داد، و روز قدس را روز حيات اسلام، و همچنين روز قدس را روز تعيين سرنوشت ملتهاي مستضعف شمرده اند و از ملت مي خواهد تا اقدام هاي اصولي و عملي را اتخاذ كنند و مي فرمايد كه وظيفه و تكليف همه ما نابودي اسرائيل است. ايشان مي فرمايد كه رهبران بدانند كه مذاكرات سياسي با سياستمداران جنايتكار تاريخ، قدس و فلسطين را نجات نمي دهد.

اين پيامي آشكار به تمامي كساني است كه سعي كرده و مي كنند تا مسئله قدس را به سرنوشت خويش و نه سرنوشت اسلام پيوند دهند. امام خميني مسئله فلسطين را زنده كرد و آن را در چارچوب اسلام و جهان قرار داد و بدين سان آرمان فلسطين را از مسئله اي كه مربوط به ملت فلسطين است بيرون آورد و به آن بعد جهاني داد، كه بايد جهان اسلام و ملتهاي اسلامي به آن اهتمام ورزند و با يكديگر متحد شوند تا بتوانند با رژيم صهيونيستي مبارزه كنند.

با توجه به آنچه كه مذكور افتاد و از آنجا كه انديشه ها و ديدگاههاي حضرت امام تأثير ساختاري در ديدگاههاي انقلاب اسلامي برجاي گذاشت و انقلاب اسلامي نقطه عطفي در نهضت بيدارگري اسلامي بود زيرا از يك سو بدان تپش نويني بخشيد و از سوي ديگر به آن محتواي سياسي داد زيرا تا پيش از آن، نهضت بيدارگري يك جريان فكري ـ فرهنگي و روشنفكري مذهبي بود كه دعوت به بازگشت به خويشتن، بازگشت به هويت اسلامي و ارزشهاي فراگير مشترك ميان امت اسلامي مي نمود.

طبيعي بود كه پيام انقلاب اسلامي ايران، مسلمين را تكان دهد و احساسات آنها را برانگيزد و مواضع رهبري انقلاب ايران، حضرت امام خميني مورد توجه مسلمانان مبارز در جهان از جمله مجاهدين فلسطيني قرار گيرد و اسلامگرايي را احيا كند. مردم فلسطين، پيش از انقلاب ايران هم مسلمان بودند اما ريسماني كه آنان را به هم پيوند مي داد و گرد هم مي آورد يعني عامل وحدت آنان، "عربيت" بود و اسلام در درجه دوم قرار مي گرفت، به همين دليل بود كه فلسطينيها با عقايد مختلف اسلامي، مسيحي و ماركسيستي در يك گروه يا سازمان متشكل مي شدند. با پيروزي انقلاب اسلامي ايران، انديشة توانايي اسلام براي اتحاد و پيروزي قوت يافت و توجه دوباره مبارزان مسلمان را به خود جلب كرد.

پيوند انقلاب اسلامي ايران و فلسطين، سالها پيش از پيروزي در جبهه هاي مشترك نبرد با اسرائيل به وجود آمده بود كه چريكهاي ايراني براي مبارزه با شاه به اردوگاههاي فلسطيني مي رفتند و آموزش مي ديدند. اين پيوند از سالها پيش تكوين يافته بود كه امام خميني اجازه داده بود ثلث سهم مبارك امام و خمس و نيز زكوات شرعي صرف حمايت از جنبش فلسطين گردد.

شعار "امروز ايران فردا فلسطين" در بحبوحة انقلاب سال 57 به صهيونيستها بيم و به فلسطينيها اميد مي داد و بهترين گواه آن اظهارات رهبران فلسطين و كادر مركزي سازمان آزاديبخش فلسطين درباره انقلاب اسلامي و امام خميني در سالهاي اوليه انقلاب است كه اين اظهارات در مطبوعات داخلي و خارجي منتشر مي شد.

مبارزه با اسرائيل منحصر به انقلاب ايران نبود، پيش از انقلاب نيز قدرتهاي بلوك شرق به رهبري اتحاد جماهير شوروي و نيز كشورهاي مترقي ديگر به ظاهر حامي فلسطينيها بودند. اما اين حمايت ها ناشي از تضاد منافع و رقابت قدرتهاي جهاني و يا در عالي ترين شكل آن اعتقاد به حق حيات براي ملت فلسطين بود ولي هيچيك از آنها با اصل موجوديت اسرائيل تضاد نداشتند بلكه آن را به رسميت شناخته بودند و به عنوان يك كشور تجاوزگر با آن مبارزه مي كردند، در حاليكه انقلاب اسلامي ايران و امام خميني با اساس موجوديت رژيم صهيونيستي به عنوان يك كشور مخالف بوده و آن را غاصب و بقاي دولت صهيونيستي را به هر شكل ممكن موجب تداوم فتنه در بلاد اسلامي مي دانستند و اين تفكر بود كه غرور ملي و ديني و بيداري اسلامي را در فلسطينيان اوج داد و اسرائيل و حاميانش را بيمناك ساخت.

1ـ5) انتفاضه تبلور استراتژي انقلاب اسلامي در فلسطين

در آوريل 1987 كنفرانس سران عرب در عمان منعقد شد و بطور بي سابقه اي، هيچگونه موضعي در زمينه مبارزه عليه رژيم صهيونيستي دربرنداشت. تمام توجه كنفرانس مصروف جنگ ايران و عراق شده بود و بطور كلي اين كنفرانس در خط كمپ ديويد حركت مي كرد.
فلسطينيها كه سالها بود انتظار مي كشيدند امت و دول عربي آنها را از آوارگي نجات بخشند، با توجه به خود مشغولي هاي گروهها و احزاب فلسطيني و اختلافات و انشعابات پي در پي آنان و با مشاهده اين بي توجهي آشكار رژيمهاي عربي به اوضاع فلاكت بار فلسطينيان، آخرين اميدها از اقدامات و حمايتهاي دولتها و كارساز بودن انديشه ناسيوناليسم عربي قطع شد و انديشه اتكاء به اسلام و حركت از درون كه با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران به نحو موفقيت آميزي تجربه شده بود، قوت گرفت. در اين شرايط فاجعه خونين كشتار زائرين بيت الله الحرام توسط عمال حكومت سعودي به وقوع پيوست و بيش از 400 زائر خانه خدا به جرم فرياد برائت از مشركين و سردادن شعار مرگ بر آمريكا و اسرائيل، در خون غلطيدند كه قريب 10 نفر آنان از فلسطينيان سرزمينهاي اشغالي بودند و مراسم بزرگداشت اين شهدا در شهرهاي رام الله و الخليل و ديگر مناطق اشغالي برگزار گرديد. اين رخدادها زمينه اي شد تا در پائيز 1987 روند جديدي از قيام و مبارزه با اسرائيل توسط ساكنين سرزمينهاي اشغالي آغاز شود كه انتفاضه نام گرفت. انتفاضه در لغت يعني قيام، تكان و جنبش (تكان گنجشك خيس شده در آب براي اينكه قطرات آب را كه بر اندام او سنگيني مي كند از پرهايش بپراكند و سبكبال براي پرواز شود) قيامي كه ناخالصيها را كنار مي زند تا بتواند اوج گيرد. تا پيش از اين هر قيام (انتفاضه) منسوب به گروه خاصي بود مانند فتح انتفاضه (قيام فتح) كه گروهي بود كه در مه سال 1983 از سازمان الفتح جدا شد و براي اينكه بين خود و سازمان فتح به رهبري عرفات تمايزي ايجاد كند يك پيشوند انتفاضه به الفتح افزود. اما اين بار در سال 1987 (1366 ه. ش) انتفاضه ديگر هيچ پيشوند و پسوندي نداشت. حركت انتفاضه (قيام) اعتراضي مردمي بود نسبت به ادامه اشغال سرزمين فلسطين كه داراي اهداف و آثار زير بود:

1. خارج كردن قضيه فلسطين از بوته فراموشي
2. جلب توجه افكار عمومي جهان
3. همزماني انتفاضه با موج اسلامگرايي در منطقه كه خود رنگ و بوي خاصي به انتفاضه داده است.
4. طرح ضرورت حل مسئله فلسطين
5. سعي اروپاي غربي براي نزديكي بيشتر به قضيه فلسطين
6. القاي شبهه در صحت سياست اسرائيل حتي در ميان يهوديان آمريكا به نحوي كه عده اي اعتقاد پيدا كردند براي جلوگيري از منفورتر شدن چهره اسرائيل (در اثر قيام مردمي و مقابله نيروي صهيونيستي با مردم) بايد امتيازاتي به فلسطينيها داده شود.
7. تهديد امنيت داخلي موجوديت صهيونيستي
8. تحت الشعاع قرار دادن اختلافات گروههاي فلسطيني و دنباله رو كردن دولتها و سازمانهايي كه قبلاً ابتكار عمل تعيين سرنوشت فلسطين را در چهارچوب منافع خود به دست گرفته بودند.

براي نخستين بار بود كه پس از گذشتن بيش از چهل سال از اشغال فلسطين و موجوديت رژيم صهيونيستي، فلسطينيها در موضع هجوم و اسرائيليها در موضع دفاع قرار مي گرفتند. حركت انتفاضه از جهاتي شبيه انقلاب اسلامي ايران است، از جمله اينكه وابسته به هيچ گروه و سازمان خاصي نيست. يكي از مشخصه هاي انقلاب اسلامي ايران اين بود كه تا پيش از وقوع انقلاب، سازمان هاي اسلامي و غيراسلامي و ملي گوناگون و افرادي از طيف هاي فكري مختلف بطور انفرادي، عليه رژيم شاه مبارزه مي كردند و اكنون شاهد الگوي جديدي از مبارزه مردم فلسطين براي كسب حقوق حقه خويش هستيم و اين وزنه جديدي در معادلات منطقه محسوب مي گردد و زاويه ديگري از اهميت ژئوپلتيك قدس را در برابر ديدگان جهان گشوده است. و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون

نتيجه گيري

ـ قدس داراي ابعاد خاص ژئوپولتيكي بوده و قوانين خاص اين علم بر آن حاكم و ساري و جاري بوده و خواهد بود.
ـ بار ايدئولوژيك اين شهر مقدس و تاريخچه آن نيز از مهمترين مؤلفه هاي ژئوپولتيكي اين شهر مي باشد.
ـ قدس بعنوان خاستگاه و تلاقي اديان توحيدي همواره مورد توجه پيروان اين اديان و مخصوصاً مسلمين بوده است.
ـ آرزوي صهيونيسم جهاني از ابتداي شكل گيري اشغال قدس و سياست كنوني آن يهودي سازي اين شهر مي باشد.
ـ قدس از سال 15 تا سال 1337 (ي . ق) جز مدت تقريباً يك قرن هنگام وقوع جنگهاي صليبي دائماً تحت تسلط مسلمانان بوده و توسط آنان اداره و پيروان مذاهب گوناگون در آزادي كامل زندگي مي كردند.
ـ مسئله قدس فراتر از يك مسئله جغرافيائي و منطقه اي و مربوط به اعراب و يا فلسطينيان بوده و به تمام جهان اسلام مربوط مي شود.
ـ علماي اصيل و مبارز جهان اسلام اعم از شيعه و سني همواره براي آزادسازي اين شهر و برگشت آن به آغوش اسلام تلاش نموده اند.
ـ راه رهايي قدس از چنگال صهيونيسم جهاني توسل به شيوه مبارزاتي ظلم ستيزي امام خميني مي باشد، مؤلفه هاي اين مدل، هويت اسلامي فلسطين، اتحاد امت اسلامي، مبارزه دروني يا تزكيه و انسجام دروني نيروهاي مبارز، دشمن شناسي و افشاي مستمر ماهيت رژيم صهيونيستي و بهره مندي از قابليتهاي جهان اسلام مي باشند.
ـ انتفاضه كنوني فلسطين تبلور استراتژي انقلاب اسلامي در فلسطين مي باشد.
ـ قدس يك شهر اسلامي بوده و همواره اسلامي خواهد بود و پيروان ساير اديان آزادانه به زندگي خود ادامه خواهند داد.

برخلاف مسيحيان صليبي كه در سال 429 ي . ق به هنگام فتح قدس جويهاي خون به راه انداختند و هفتاد هزار نفر را
قتل عام نمودند، سپاهيان مسلمان كوچكترين گزندي به مردم نزدند و به آنها امان دادند ،به موجب قطعنامة 242 شوراي امنيت، رژيم صهيونيستي موظف به عقب نشيني از اراضي اشغالي از جمله قدس شده است.

مقاصد سازمان كنفرانس اسلامي، عبارت خواهد بود از، ... هماهنگ ساختن تلاشها براي حفاظت از مكانهاي مقدس، حمايت از مبارزات مردم فلسطين و كمك به آنان براي بازيافتن حقوق و آزادسازي سرزمينشان روحانيون شيعه به واقع از جمله سرسخت ترين و سازش ناپذيرترين مجموعه اي بوده اند كه در برابر خطر صهيونيسم بدون هيچگونه تأمل و مسامحه اي از خود واكنش نشان داده اند.
ايت الله سيدابوالحسن اصفهاني طي يادداشتي براي سفارت دولت ايران در بغداد اظهار اميدواري مي كند كه دولت ايران در جامعة ملل از همه گونه تلاش براي دستيابي ملت فلسطين به حقوق حقة خويش فروگذاري ننمايد.
علّامه كاشف الغطاء در پايان اعلامية خود با رشادت جملاتي را مي نويسد كه به واقع زيبندة اوست. او كه درد اصلي جهان اسلام را يافته، اين صراحت را دارد كه حقايق را هرچند تلخ و ناگوار بيان كند تا شايد مسلمانان به خود ايند و سر از خواب غفلت بردارند.
امام خميني يكي از اولين مراجع تقليد و پيشواي بزرگ مذهبي بود كه مجوز حمايت از مبارزان فلسطيني از محل وجوهات شرعي و زكوات و صدقات را صادر نمودند.
امام به مشكلات دروني جهان اسلام و از جمله ضعف و ناتواني يا وابستگي بعضي از سران كشورهاي اسلامي وقوف كامل داشت و لذا بر آگاهي و شعور عمومي جهان اسلام منبعث از اصول اعتقادي و مشتركات ايماني و فرهنگي امت و پرهيز از اختلافات فرقه اي تأكيد مي نمود.
روژه گارودي: "اگر تحليل صهيونيسم را مطرح كنيم از محدوده ادبيات به حوزة قضايي منتقل مي شويم... انتقاد اساسي از دولت اسرائيل (و تأكيد
مي كنم كه انتقاد اساسي و بنيادي يعني تحليل و تشريح منطق دروني دولتي متكي بر اساس و اصول صهيونيسم سياسي) بلافاصله به قيمت نازي قلمداد شدن تمام مي شود و تهديد به مرگها را به سويتان سرازير مي كند"
در چنين عصري و اينچنين فضايي تنها افرادي جرأت و شهامت مصاف با سلطه گران صهيونيست و اقطاب و ايادي اين پديدة سرطاني را خواهند داشت كه قلبي سرشار از ايمان و ره توشه اي خالص از اسلام ناب محمدي(ص) داشته و متكي به سنگري محكم و دژي تسخيرناپذير چون قرآن و عترت باشند.
"من همانگونه كه بارها و در سالهاي گذشته، قبل و بعد از انقلاب هشدار داده ام مجدداً خطر فراگيري غدة چركين و سرطاني صهيونيسم را در كالبد كشورهاي اسلامي گوشزد مي كنم"

امام خميني در تمام طول مبارزات خويش عليه صهيونيسم و نظام سلطه در جهان، با كمال دقت و آگاهي به اين نكته اشاره داشته اند كه مسئله "صهيونيسم" از حساب "يهود و يهوديت" جدا و قابل تفكيك است:

كيست كه نداند صهيونيسم پديده اي سياسي است و ايين يهود را تنها به عنوان دست آويزي براي تحقق آرمانهاي سياسي خود قرار داده و بسياري از يهوديان با اين پديدة شيطاني مخالف و معاند بوده و حتي به مبارزه مشغولند.
روز جهاني قدس مي تواند نقشي بسيار تعيين كننده در اتحاد ملل اسلام و بسيج و تهييج نيروهاي مسلمين براي آزادي قدس شريف ايفا كند.
از طريق كنگرة حج مي توان حمايت و همدلي مسلمين عالم را پديد آورد و امكانات دنياي اسلام را براي حل ريشه اي اين زخم كهنه بسيج نمود.
قيام اسلامي مردم فلسطين نشانه ايست بر اين واقعيت كه پيام امام و نهضت الهي او به مخاطبان اصلي آن رسيده است.
پيروزي انقلاب اسلامي در ايران از جنبه هاي مختلف به تشديد مبارزات ضدصهيونيستي مسلمانان انجاميد و روند مبارزه فلسطينيها را دگرگون كرد.
فلسطين در انديشة امام خميني از قلمرو فلسطين بيرون آمد و به مسئله اي كه مورد اهتمام يكتاپرستان است تبديل شد.
...............................................................................
منبع: فصلنامه حضور ، شماره 47
 چهارشنبه 3 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 169]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن