حجازي: قرباني باندهاي مافيايي شدم

واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: حجازي: قرباني باندهاي مافيايي شدم
سرمربي اسبق تيم فوتبال استقلال پس از حدود يكسال به طور تفصيلي دلايل جدايي اش از اين تيم را فاش كرد. ناصر حجازي كه در آغاز فصل هفتم ليگ حرفه اي با حكم علي فتح الله خويي به سمت سرمربيگري استقلال رسيده بود پس از هفته ها درگيري با مسائل حاشيه اي و چالش با برخي از اعضاي هيئت مديره، دلايل اصلي آن كنتاكت ها را مخالفت تعدادي از اعضاي هيئت مديره استقلال با حضور خود در اين مجموعه مي داند.

ناصر حجازي در گفتگويي با برنا شركت كرده كه متن آن را در زير مي خوانيد:

شمارش معكوس براي شكست مفتضحانه من آغاز شد
بازگشت من پس از چند سال به باشگاه استقلال پيامدهاي خاص خودش را داشت كه انتظار آن را مي كشيدم. از روز اولي كه به عنوان سرمربي به اين مجموعه برگشتم شمارش معكوس براي تخريب، ناكامي و شكست مفتضحانه‌ام آغاز شد كه در همان مقطع سوالات خبرنگاران و پاسخ هاي اعضاي هيئت مديره باشگاه استقلال بيانگر تمام حقايق موجود بود.

فكري را نمي‌خواستم اما كاظمي به ميل خود جدا شد
من تيم را در حالي تحويل گرفتم كه پانزده نفر از جمع ما جدا شده بودند؛ تنها بازيكني كه در ليست من نامش به چشم نمي خورد و مايل بود در استقلال بماند محمود فكري بود؛ اما درباره حسين كاظمي شرايط فرق مي كرد. حتي او را به منزلم دعوت كردم و با او صحبت كردم،ولي خودش از استقلال جدا شد و به سپاهان رفت.
نفرات ديگري چون رحمتي، ابراهيمي و ... در ليست من بودند اما رفتند چون ديگر قراردادي با ما نداشتند.

حضور آلترناتيوها در جلسات باشگاه تمركزم را بهم مي‌ريخت
باشگاه را دير به فتح الله زاده تحويل داده بودند و من هم چهل روز قبل از آغاز ليگ سرمربي شدم و تا آمديم تيم را ببنديم با توجه به اينكه حق جذب پنج سهميه ليگ برتري را داشتيم دست و پا شكسته وارد مسابقات شديم.

تيم من به همين دليل از هفته نهم، دهم روي غلتك افتاد و از همان مقطع برخي از آقايان متوجه شدند كه استقلال دارد درست مي شود و اگر خاطرتان باشد جلسات شبانه هيئت مديره شدت پيدا كرد.

در زماني كه ناصر حجازي سرمربي استقلال بود مربيان ديگر مخفيانه به باشگاه دعوت مي شدند و يا در جلسات هيئت مديره شركت مي كردند كه اين مسئله در تاريخ فوتبال ايران بي سابقه بوده است. مثل اين مي ماند كه الان با وجود افشين قطبي در راس كادر فني پرسپوليس مديران اين باشگاه سرمربيان ديگري را دعوت كنند و با آنها به مذاكره بپردازند. به نظر شما آيا براي قطبي و تيمش تمركزي باقي مي ماند و آيا بازيكنان تيم تحت تاثير آن اتفاقات قرار نمي گيرند؟ آيا آنها اصلاً مطيع سرمربي مي مانند؟

سرمربي وقت استقلال به اعضاي هيئت مديره مي گفت "بچه"
عده اي مي گفتند ناصر حجازي با بازيكنانش ارتباط خوبي ندارد. شما مي توانيد از خود بازيكنان بپرسيد. بنده كوچكترين عضو تيم را "آقا" صدا مي كردم، زيرا معتقد بودم اين بچه ها لايق و شايسته هستند كه به استقلال رسيده اند. در ديگر تيم ها هم كه فعاليت مي كردم هيچ گاه به خودم اجازه نمي دادم به بازيكنان توهين كنم و از الفاظي كه برخي مربيان امروزي به كار مي برند استفاده نمايم. حداقل 17 ، 18 بازيكن فعلي استقلال در فصل قبل با من بودند. مي توانيد از آنها بپرسيد كه برخورد ناصر حجازي با شما چگونه بود. حتي گاهي احساس مي كردم بازيكنانم به دليل فاصله سني‌مان با من رودربايستي دارند و براي آنكه آنها معذب نباشند پا به پايشان مي دويدم و با آنها مي گفتم و مي خنديدم.

اين را نيز بايد بگويم كه الحق همه بچه هاي استقلال مودب بودند و هيچ گاه از دايره ادب و انضباط خارج نشدند. در يكي دو موردي هم كه از برخي از آنها خطا سر زد طبق اصول حرفه اي كه سخت بر آن پايبندم فقط اسمشان را از ليست 18 نفره خارج كردم. بنده معتقدم فوتبال جاي بي ادبي و بي حرمتي نيست.

يك شب آقاي دكتر اميدوار رضايي شام ميهمان بنده بود. يادم هست همان شب به اتفاق ايشان و دوستانشان برنامه نود را تماشا مي كرديم. در آن برنامه سرمربي وقت استقلال پشت تريبون رسانه ملي گفت: "بچه هاي هيئت مديره دنبال كارا هستن." همانجا به آقاي اميدوار رضايي گفتم: "جناب دكتر! شما به عنوان نماينده مجلس، رئيس كميسيون بهداشت و دكتر جراح چرا بچه خطاب مي شويد؟" دكتر خنده اي كرد و در حضور دوستانش حرفي زد كه فعلاً گفتن آن جايز نيست.

اگر به كسي بدي كنم،عذاب وجدان مي گيرم
سرمربي سابق استقلال به برنا گفت: بنده در طول اين سالها نه به جوان 20 ساله تيمم "بچه" گفته ام و نه مخالفانم را براي تحقير كردن "بچه" خطاب كردم. معتقدم هر فردي براي خودش شخصيت دارد.

اگر در زندگي به يك نفر بدي كنم عذاب وجدان مي گيرم و خواب به چشمانم نمي آيد. اين اخلاق ناصر حجازي است. يادم هست بعد از بازي ذوب آهن – صنعت نفت، زماني كه من سرمربي ذوب آهن بودم به بازي رحمان رضايي انتقاد شديدي كردم؛ آن زمان رحمان را تازه از ليگ دو به ليگ يك آورده و پستش را از مهاجم به مدافع تغيير داده بودم.

آن روز ما باختيم و من از شدت ناراحتي از رحمان انتقادات شديدي كردم. وقتي شب به خانه آمدم عذاب وجدان گرفتم و تا صبح خوابم نبرد، باور كنيد رفتم و كدورت ها را از دلش درآوردم.
دنيا دار مكافات است و اگر به كسي به ناحق آسيب برسانيم تقاصش را در همين دنيا پس مي دهيم، حساب آن دنيا هم جداست.

داستان "رولكس تقلبي"
برخي آدم ها از "ميز" به دنبال شخصيت مي گردند ولي ما بايد كاري كنيم كه افراد به "ميزها" شخصيت بدهند.
چند وقت قبل در يك مجلس يك نفر ساعت رولكس تقلبي‌اي كه به دستم بسته بودم را ديد و گفت چه ساعت گرانقيمت و زيبايي به دستتان بسته ايد. به او گفتم اين ساعت تقلبي است و آن را يازده هزار تومان خريده ام. بلند خنديد و گفت امكان ندارد كه اين ساعت كمتر از 10 ، 11 ميليون قيمت داشته باشد. اميدوارم اين مثال را به حساب غرورم نگذاريد اما من معتقدم اين آدم ها هستند كه به ميزها، ساعت ها و ... اعتبار مي دهند. بنده كساني را سراغ دارم كه اگر ساعت يازده ميليوني به دست ببندند قيمت و ارزش آن را پائين مي آورند.

استقلال فعلي حاصل خون دل خوردن امثال حجازي و پورحيدري است
من از پورحيدري گله مند بودم چون در جلسات هيئت مديره از من دفاع نكرد، ولي با تمام اين اوصاف الان مي گويم كه استقلال متعلق به امثال پورحيدري است كه چيزي در حدود چهار دهه در اين تيم خاك خورده اند. زماني كه ناصر حجازي و منصور پورحيدري با خون دل خوردن نگذاشتند استقلال تكه و پاره شود اين آقايان كجا بودند؟ يك زمان چند استقلالي عاشق مثل حاج حسن ترابپور، حاج آقا ابزارچي، مرحوم رشگين و آقاي حبيبي از جيب خود خرج مي كردند بدون آنكه دنبال شهرت و پست و مقام باشند. اين آقايان كه الان مدعي هستند آن روزها كجا بودند؟ ما تيم را مي برديم به شهرهاي دور افتاده، مي رفتيم فسا، اراك و ... به خاطر اينكه دو،سه هزار تومان پول بدست آوريم و بين بچه ها تقسيم كنيم.
استقلال اينگونه سرپا ماند و متلاشي نشد. حالا چه شده كه هر روز جلسه پشت جلسه مي گذارند و مي گويند سازمان كمك كند، از كره مريخ كمك برسد ،پاييز شود زمستان شود ... تا استقلال زمين نخورد.

سازمان تربيت بدني بر سر استقلال و پرسپوليس منت نگذارد
آقايان! بياييد استقلال را رها كنيد و به ما قديمي ها بسپاريد، مطمئن باشيد كه حال و روز آن بدتر از اوضاع فعلي نمي شود. اين تيم آنقدر طرفدار دارد كه نمي گذارند استقلال زمين بخورد. من نمي گويم بيست ميليون نفر اماحداقل پنج ميليون استقلالي هستند كه حاضرند دست‌كم ماهي "هزار تومان" به باشگاه كمك كنند كه با اين وجود استقلال مشكلي از لحاظ مالي نخواهد داشت. مطمئن باشيد اگر استقلال دست ما قديمي ها باشد به صدا و سيما اجازه نمي دهيم حقمان را ندهد و مسابقاتمان را پخش كند.
سازمان تربيت بدني نبايد بر سر استقلال و پرسپوليس منتي بگذارد. بودجه اي كه در دست سازمان است به مردم تعلق دارد پس بايد خرج تيم هاي مردمي شود. باشگاه هاي ديگر هم نبايد اعتراض كنند.

چرا فردي مثل زريبافان بايد زمام امور استقلال را در دست داشته باشد؟
در مورد دستگاه ورزش كشور بايد بگويم كه عملكرد آن ضعيف بوده است. من آقاي علي آبادي را فقط يكبار در هتل المپيك ديدم. آدم محترمي بود و برخورد گرمي با من داشت،اما حقيقت اين است كه عملكرد دستگاه ورزش خوب نبوده است. در همين فوتبال، ما سي سال است كه قهرمان جام ملت ها نشده ايم . چرا بايد اين طوري باشد؟ چرا افراد را سرجايشان قرار نمي دهيم؟ يكي مثل زريبافان شايد مدير خوبي باشد اما با وجود اين همه نخبه بايد از مديران چند شغله و غير ورزشي استفاده كنيم؟ مگر با يك دست چند هندوانه را مي توان برداشت؟ مردي براي اداره يك خانواده سه، چهار نفره مشكل دارد. حالا حساب كنيد امورات چهار خانواده را به او بسپارند. چه مي شود؟ چطور اجازه مي دهيم مديري در سه چهار بخش مهم و مردمي مسئوليت بپذيرد و زير مجموعه اش هزاران نفر آدم باشند؟ كسي كه چند مسئوليت دارد به لحاظ فكري و علمي به مشكل مي خورد، هم خودش ضربه مي خورد و هم آن بخش ها.

وقت اتحاد پيشكسوتان استقلال فرارسيده است/ ما خاك اين فوتبال را خورديم،ديگران بر مسند رياست نشستند
مقصر اصلي مشكلات استقلال ما پيشكسوتان هستيم. كه مصداق داستان شكستن يك مداد و نشكستن چند مداد است. اجازه بدهيد در مورد پرسپولييس بگويم. مگر در پرسپوليس كم آدم ورزشي و تحصيلكرده داريم؟ دكتر طاووسي، دكتر دادكان، دكتر زادمهر، مهندس عابديني، مهندس كلاني، معيني و آشتياني . اين ها آدم هاي كوچكي هستند؟ همين آقاي عابديني مگر استاندار سه استان مهم كشور نبوده است؟ آيا امثال آنها بايد كنار بوده و افرادي در هيئت مديره قرار بگيرند كه نه سابقه ورزشي مشخصي دارند و نه از لحاظ تحصيلات از افرادي كه نام بردم بالاتر هستند؟ تازه آنها تحصيلكرده هاي سالهاي قبل هستند نه الان كه گرفتن مدرك به سادگي آب خوردن شده است.

مگر استقلال كم پيشكسوت بزرگ و عزيز دارد. قراب، جباري، پورحيدري، مظلومي، فريبا، چنگيز، حاج قاسم، روشن و ... . متاسفانه آمدند و بين ما پيشكسوتان بذر تفرقه ريختند و امثال ما حجازي ها عليه يكديگر مصاحبه كرديم، آب را گل آلود كرديم و غير ورزشي ها به راحتي ماهي صيد كردند.

متاسفم كه بگويم ما پيشكسوتان خاك اين فوتبال را خورديم،و بهره اش را سايرين بردند. از پيشكسوتان عزيز مي خواهم كه بياييم بار ديگر متحد شويم. بياييم نان را به نرخ روز نخوريم و خودمان را ارزان نفروشيم و نوكري خودمان را بكنيم. همان طور كه حضرت امام خميني(ره) فرمود آقا و نوكر خودمان باشيم . امام حسين (ع) فرموده است :دو روز زندگي باعزت بهتر است از صد سال زندگي با خواري و ذلت. مال دنيا آنقدر ارزش ندارد كه به خاطر آن دست به هر كاري بزنيم. پيامبر ما هم مي گويد: توانگري به ثروت زياد نيست به بي نيازي قلب است.
ناصر حجازي شايد به اندازه اسم و رسمش ثروت نداشته باشد اما براي اين دنيا هم كيسه اي ندوخته است.

من يك خانه و يك زندگي شاد و آرام دارم و شكر خدا در كنار دو فرزندم كه فرزندان صالحي هستند بهترين زندگي را دارم. دستم جلوي هيچكس دراز نيست و تا آخر عمرم محتاج كسي نمي شوم چون آدم طمع كاري نيستم.

سازمان در كوچكترين مسائل استقلال و پرسپوليس دخالت مي كند
حجازي به خبرنگار برنا گفت: سازمان تربيت بدني استقلال و پرسپوليس را به بخش خصوصي نمي دهد،چون قصد دخالت در كار اين دو باشگاه را دارد.بعيد مي دانم فوتبال ما به اين زودي ها حرفه اي شود . حضور امثال هدايتي و انصاري را در استقلال و پرسپوليس به فال نيك مي گيرم،اما معتقدم آنها زماني موفق مي شوند كه اختيار تام داشته باشند و خودشان براي استقلال و پرسپوليس تصميم بگيرند،نه اينكه سازمان تربيت بدني و ديگران از انتخاب سرمربي تا ديگر مسائل را بر عهده داشته باشند.

برخي مربيان ارتباط ناسالمي با ليدرها دارند
زمان ما كسي پول نمي گرفت تا كسي را تشويق كند.كساني اطراف استقلال و پرسپوليس بودند كه از جيب خود خرج مي كردند و با جان و دل براي اين تيم ها فرياد مي زدند و تشويق مي كردند،اما حالا همه چيز مادي شده و برخي از آقايان براي بزرگ كردن خودشان طرفداران ما را پولكي كردند.يك سيستم غلط در استقلال و پرسپوليس جا انداختند،طوري كه ليدرها مي گويند: "تا پول ندهيد تشويقتان نمي كنيم.تازه عليه شما هم شعار مي دهيم."اين يعني پول بده و موفق باش. تا دو هفته قبل همين آدم ها در تمرين استقلال براي فتح الله زاده گلو پاره مي كردند،اما روزي كه رفت يك نفر هم اسمش را نياورد. اين بيانگر چيست؟
متاسفانه يك سري افراد كوچك با رشوه دادن پاي رشوه گيرها را به فوتبال بازكردند و تا زماني هم كه پول نگيرند،آسايش تيم را به هم مي زنند. در زمان من هيچ كدام از ليدرهاي استقلال جرات نداشتند از من پول بخواهند،چون شنيده بودند كه چند سال قبل با آن ليدري كه از من طلب پول كرده بود چه برخوردي كردم.
سال قبل با گوش هاي خودم شنيدم كه بعضي از اين ليدرها مي گفتند معرفت فلاني را عشق است؛بااينكه از استقلال رفته و جاي ديگري مربيگري مي كند،اما هواي ما را دارد. هوادار بايد عاشق تيمش باشد،نه عاشق افراد

وظايف اعضاي هيئت مديره استقلال شفاف نيست
فتح الله زاده را كنار گذاشتند و به او گفتند چون نمي تواني پول بياوري،بايد بركنار شوي. من مي خواهم بپرسم پس ديگر اعضاي هيئت مديره چكاره هستند؟چرا آنها پول نياوردند؟ آيا كار آنها فقط عكس گرفتن و مصاحبه كردن و پذيرايي از خودشان در جلسات است؟ چه كساني فتح الله زاده را كنار گذاشتند؟ اين يك سوال كليدي است.فتح الله زاده حتماً مدير با لياقتي بوده كه حدود ده سال در اين فوتبال دوام آورده است.چگونه مي شود افرادي كه هنوز يك سال از حضورشان در ورزش نگذشته و حتي قوانين فوتبال را نمي دانند،مديرعامل را كنار مي گذارند؟ آقاي زريبافان با كدام سابقه ورزشي درباره عملكرد استقلال در جام حذفي و ليگ صحبت مي كند؟اين براي من خيلي جالب است.ايشان كه وظايف مهمتري دارد،به جاي صحبت كردن در مورد كار تخصصي خود درخصوص حجازي حرف مي زند كه عمرش را در اين فوتبال گذاشته است.

قرباني باندهاي مافيايي شدم
كساني كه زمان من برايم ضرب الاجل تعيين مي كردند و مي گفتند اگر سه هفته نتيجه نگيري بايد بروي،خودشان چكار كردند؟ آيا من به عنوان يك شهروند ايراني نمي توانم از آقايان بپرسم آقايان سياسي!شما براي رفع تورم، مشكل برق، مشكل مسكن و بيكاري چكار كرده ايد؟
اين حق طبيعي من به عنوان شهروند ايراني است كه بپرسم،اما جالب اينكه آنها بدون كارنامه ورزشي براي ناصر حجازي كه عمرش را براي فوتبال كشورش گذاشته ضرب الاجل تعيين كردند.
متاسفانه در كشورمان با سرمايه هاي مان خوب برخورد نمي شود.بنده اخيراً به عنوان كارشناس و داور براي انتخاب بهترين هاي فوتبال قاره آسيا به امارات دعوت شدم،اما در كشور خودم كه عصاره ورزش آن هستم،با من بد برخورد شد.متاسفانه برخي از اين آقايان چشم ديدن موفقيت و محبوبيت ديگران را ندارند.

واقعيت اين بود كه مرا با يك برنامه از پيش طراحي شده به استقلال آوردند تا تخريبم كنند و وجهه ام را در نزد مردم از بين ببرند؛ شايد هم اكنون فكر كنند موفق شده اند،اما مردم خيلي چيزها را مي دانند.شايد 5 تا 10 درصد مردم تحت تاثير نتايج پارسال استقلال قرار گرفته باشند،اما 90 درصد مي دانند كه به حجازي فرصت داده نشد.آنها مي دانند از همان روز اول حضورش عده اي كمر به تخريب او بستند.

من نمي گويم اشتباهي نداشتم.من هم خطا كردم.يكي از بزرگترين اشتباهات من اين بود كه فكر كردم اعضاي هيئت مديره خواهان موفقيتم هستند.آنها مدام به من مي گفتند انتخاب فلان دستياران به صلاحت نيست.اگر همان روز اول ايستادگي مي كردم،اين مشكلات به وجود نمي آمد. اگر روي اعتقاداتم پيش مي رفتم و حرفهاي آنها را نمي پذيرفتم،آن اتفاقات نمي افتاد. نهايتاً اين مي شد كه در همان ابتداي كار و قبل از شروع ليگ مرا بركنار مي كردند.

الان نمي خواهم اسم ببرم،اما به شما مي گويم كه افرادي داراي باندهاي بانفوذ و مافيايي در فوتبال ايران شده اند و همين افراد به تخريب امثال حجازي دست مي زنند. گذر زمان همه چيز را مشخص مي كند و همان طور كه گفتم دنيا دار مكافات است و هر كس به ديگري خيانت كند،خدا در همين دنيا تقاصش را مي دهد.
چهارشنبه 3 مهر 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]

[مشاهده در: www.tabnak.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 84]