تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 19 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):هر که می خواهد که قویترین مردم باشد بر خدا توکل نماید.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814594219




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سرفصل تازه در چالش هاى شصت سالگى رژيم صهيونيستى تل آويو و بحران بى اعتمادى سياستمداران


واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: سرفصل تازه در چالش هاى شصت سالگى رژيم صهيونيستى تل آويو و بحران بى اعتمادى سياستمداران
[حميد رضا لطفيان]

بيش از نيم قرن است كه اين نظريه به طور جدى از سوى كارشناسان سياسى مطرح مى شود كه نظام صهيونيستى در بافت سياسى خويش تضادهاى عميقى را مى پروراند و بحران هاى آينده اين رژيم از بستر همين تضاد ها رخ خواهد نمود. حوادث شتابان ۱۰ ماه اخير درون دولت اسرائيل كه به سقوط زودهنگام ايهود اولمرت و انتقال قدرت به تزيپى ليونى منجر شد از اين نظر شايان تأمل هستند كه ابعادى از اين تضاد هاى بنيادين را آشكار ساختند.
سال هاى طولانى بويژه در نظر اعراب منطقه، نظام سياسى صهيونيستى، نظامى منسجم و نفوذ ناپذير مى نمود كه كارگزارانش وحدت بى سابقه در روش و انديشه دارند. اين تصور وجود داشت كه اين سيستم حكومتى شصت ساله از بسيارى آفت ها و مشكلات نظام هاى رايج سياسى مصون است حتى برخى از تحليلگران عرب اين فرض را پيش مى كشيدند كه دليل برترى تاريخى اسرائيل بر اعراب منطقه اين است كه آنها در برابر تشتت درونى اعراب به اهرم انسجام درونى متكى هستند.
اما اتفاقات يكى دو سال اخير به اين فرض و گمان ها پايان داد. وقايعى كه بويژه از جنگ ۳۳ روزه تا سقوط اولمرت به وقوع پيوست تصوير تازه اى از مشكلات درون نظام سياسى تل آويو آشكار كرد. در اين مدت گويى ساكنان فلسطين اين خطر خزنده را زير پوستين سيستم حكومتى حس مى كردند كه اقتدار اين رژيم در حال فروكاستن است به همين دليل در اين مدت رسانه هاى اسرائيل همواره با اين سؤال مكرر اما مهم كلنجار رفته اند كه مقصر و مسبب اين سستى و تزلزل در قدرت درونى رژيم كيست و سرمنشأ آن را بايد كجا جست وجو كرد
بناچار در اين فاصله زمانى همه انگشت هاى اتهام به سوى ايهود اولمرت رهبر حزب حاكم كاديما و نخست وزير رفت. اولمرت تنها پس از سقوط دان حالوتس فرمانده جنگ و عمير پرتز وزير دفاع تنها چهره در نظام حكومتى اسرائيل بود كه از تركش هاى شكست نبرد ۳۳ روزه جان سالم بدر برده بود.
اما اين واقعيت از نگاه ناظران خاورميانه پنهان نبود كه اولمرت جزئى از يك نظام تصميم گير است و فروكاستن بحران هاى اين رژيم به اشتباهات يك فرد يا سوء مديريت يك نخست وزير چيزى جز ساده سازى و وارونه سازى واقعيت نيست. دست بر قضا ايهود اولمرت در آخرين ساعات زمامدارى هنگامى كه نطق خداحافظى را درجمع همكارانش ايراد مى كرد، پرده از اين واقعيت برداشت. او در يك اعتراف تاريخى گفت كه ريشه شكست ها و بن بست هاى نظام صهيونيستى به تفكرات و تصورات گردانندگان اين دستگاه سياسى - نظامى برمى گردد؛ تفكراتى كه جوهره آن طبق گفته اولمرت بر بلند پروازى و ماجراجويى استوار است و محصول و ثمره آن سياست هاى توسعه طلبانه اى است كه بدون كمترين سازگارى با واقعيات خاورميانه در سوداى ايجاد اسرائيل بزرگ بوده است.
به اين صورت كشمكش هايى كه در واپسين ماه هاى زمامدارى ايهود اولمرت در تل آويو سر باز كرد باب بحث هايى نو در باره وضع حال و آينده اين رژيم گشوده است. رژيمى كه در شصتمين سال حيات نامشروعش به نظر مى آيد بيش از جبهه اعراب و فلسطينيان از سوى درون خانواده يهوديان به چالش كشيده مى شود.
نشانه هاى يك نزاع بنيادين
درست كه پديده «منازعه قدرت» به مدت ۵۰ سال ميان سياستمداران تل آويو جريان داشته است، ساختار حكومتى اسرائيل متأثر از همان نظام دو حزبى حاكم بر امريكا همواره شاهد رقابت سياسى ميان سران دو حزب ليكود و كارگر بر سر كسب قدرت بوده اند و در ايام انتخابات كنيست يا تعيين رهبر دو حزب اين رقابت ها بروز و ظهور يافته است. اما تضادى كه در اين مرحله گريبانگير نظام حكومتى اين رژيم است فراتر از جنگ قدرت حزب حاكم است؛ تضادى است كه ريشه در يك بلاتكليفى و ترديد بزرگ بر سر نحوه اداره اين رژيم و نيز نحوه رويارويى با تهديدات خارجى آن دارد.
اين رشته از تضادها به طور مشخص از دوره شارون در اوايل هزاره سوم سر باز كرد. آريل شارون آخرين نفر از نسل اول زمامداران اين رژيم بود كه سعى فراوانى كرد تا به مشكل اختلاف هاى درون زمامداران اين رژيم پايان دهد. آن روز اين تضاد به صورت اختلاف ميان دو طيف تندروها و به اصطلاح ميانه روهاى حزب ليكود بروز كرده بود اما در عمل اين اختلاف برسر تعيين راهبردها و سياست هاى كلان اين رژيم بويژه در مواجهه با فلسطينيان و اعراب بود؛ اختلافى ميان دو نسل از سياستمداران، گروهى كه با تكيه بر واقعيت جديد خاورميانه خواهان عقب نشينى از برخى مواضع تاريخى بودند و راه تأمين امنيت اين رژيم را در فرمول واگذارى زمين در برابر صلح مى ديدند و گروهى ديگر كه هر گونه نرمش در برابر مبارزان فلسطينى و لبنانى را آغاز افول قدرت اين رژيم مى پنداشتند.
سرانجام شارون پس از آنكه در مجاب كردن و ايجاد تفاهم درون حزب حاكم ليكود ناكام ماند ناگزير شد بزرگترين انشقاق حزبى را در تاريخ نيم قرن اين رژيم بپذيرد. او براى اولين بار براى درمان بحران ناسازگارى نسل جديد زمامداران ساختار دو حزبى حاكم بر اين رژيم را شكست، جمعى از كادر سياسى ارشد ليكود را وادار به انشعاب كرد و زمام كابينه را به دست حزب نو بنياد كاديما سپرد؛ حزبى كه از ۲۰۰۵ در دست دو شاگرد سرشناس شارون يعنى ايهود اولمرت و اكنون تزيپى ليونى قرارداشته است.
اما پيدا بود كه اختلاف هاى درون نظام سياسى اسرائيل نه تنها با ايجاد انشعاب در پيكره احزاب سنتى آن رفع نخواهد شد كه دامنه اى عميق تر نيز پيدا كرد. مشكلات امروز كاديما در سومين سال حيات آن گواه اين واقعيت است تاجايى كه يك تحليلگر خاورميانه در اشاره اى ظريف مى گويد با رفتن آريل شارون به حالت كما ، حزب حاكم اسرائيل نيز به سمت اغما رفته است و ميزان اميدوارى به حل بحران گسيختگى درون سيستم سياسى اسرائيل به اندازه اميدى است كه به هوشيارى و حيات شارون وجود دارد.
برداشت هاى غير واقعى از يك بحران
از اغماى شارون تاكنون دو نظريه شاخص در باره قدرت يابى نسل ميانسال رژيم صهيونيستى كه اولمرت و ليونى نماد هاى آن است، مطرح شده است. نظريه اول اين است كه حضور اين چهره هاى ميانسال به معناى پايان نيم قرن سلطه ارتش و ژنرال ها بر سياست در اين سرزمين است و پايان سلطه ژنرال ها كه به داشتن تعصب فكرى به آرمان هاى توسعه طلبانه اين رژيم شهره بودند راه تغيير و انعطاف را هموار مى كند. اين درست است كه در حيات شصت ساله اين رژيم اشغالگر ارتش معيار و محور اقتدار رژيم صهيونيستى به حساب مى آمد. دليل اين وابستگى حكومت صهيونيستى به ارتش نيز روشن بود. رژيمى كه در داخل و خارج سرزمين هاى اشغالى بر عنصر جبر و خشونت متكى بود و امنيت مسئله اصلى آن بود انتخابى جز سلطه نظاميان نمى توانست داشته باشد
ارتش نفوذ افسانه اى داشت. اما اولين تحريف در واقعيت اين است كه ماجراى افول اقتدار ارتش و ژنرال ها به ظهور نسل جديد زمامداران اين رژيم يعنى امثال اولمرت يا ليونى نسبت داده مى شود.
حال آنكه همه شواهد دلالت بر اين دارند كه ستاره اقبال ژنرال ها از زمانى افول كرد كه آنها خاكريز هاى قدرت در مرز هاى شمالى فلسطين اشغالى و نوار غزه را از دست دادند. عقب نشينى ۲۰۰۰ از مرز لبنان، عقب نشينى ۲۰۰۵ از نوار غزه و بالاخره ناكامى بزرگ تابستان ۲۰۰۶ در جنگ ۳۳ روزه هر كدام ضربه هاى تاريخى بود كه بر اسطوره شكست ناپذيرى در جايگاه مدرن ترين ارتش خاورميانه و ركن قدرت اسرائيل بوجود آورد.
دومين تحليل نادرست از تحولات جارى تل آويو اين است كه محافل اين رژيم تلاش كردند تا همه مشكلات را به دولت نسبت دهند و اين شكست ها را ناشى از عملكرد پراشتباه ايهود اولمرت معرفى كنند تا به اين صورت جانشين اولمرت يعنى ليونى نقش يك منجى را پيدا كند.
به همين دليل خود ليونى نيز در برنامه هايش تكيه بر اين دارد كه روش هاى نادرست اولمرت را دنبال نخواهد كرد.
با تأملى در ماهيت چالش ها و مشكلات موجود اين رژيم به راحتى مى توان دريافت كه اين مشكلات بيش از آنكه از عملكرد نادرست يك فرد ناشى شده باشد به معايب درونى خود سيستم برمى گردد.
ليونى به درستى مى گويد كه مأموريت او ترميم وجهه درونى و بيرونى نظام است همه كارگزارانى كه كرسى جانشينى اولمرت را به وى تقديم كرده اند در وهله اول خواستار برگرداندن اعتماد عمومى هستند. ليونى در يكى از مهم ترين نطق هايش به اين واقعيت اذعان كرده بود كه اعتماد مردم و ساكنان سرزمين هاى اشغالى به سياستمداران از ميان رفته است. البته پيش از تزيپى حريف آن سوى رژيم، يعنى رهبر حزب الله گفته بود كه ديگر حتى جامعه اسرائيل به سياستمداران اعتماد ندارند.
اما شايد خود سران كاديما كه كارنامه ناكام اولمرت را پيش رو دارند بيش از همه به اين واقعيت واقفند كه بحران بى اعتمادى اين رژيم مأموريتى نيست كه ليونى جوان قادر به انجام آن باشد. بويژه اين كه او از هم اكنون متهم به نداشتن خط مشى روشن و كم تجربگى است، مشكل اقتدار در درون حزب دارد و مشكلات بزرگتر در ايجاد وفاق درون احزاب دارد، همه جناح ها با او در تضاد هستند. حتى در تشكيل كابينه جديد كار آسانى نيست و ليونى در تشكيل كابينه جديد با دشوارى هاى بسيار زيادى مواجه خواهد شد چرا كه حزب شاس براى پيوستن به اين كابينه شرط هاى جديد تعيين خواهند كرد و حزب كار كه در كابينه ائتلافى كنونى ركن اساسى و مهم به شمار مى رود ترديد زيادى درباره پيوستن به كابينه ائتلافى به رياست تزيپى ليونى دارد.
لذا از منحنى نقل وانتقال قدرت در داخل حكومت صهيونيستى اين نتيجه جالب به دست مى آيد كه حزب كاديما سه سال پيش با حضور نسل ميانسال رژيم صهيونيستى پديد آمد تا بحران افول اعتبار دو حزب ليكود وكارگر را بپوشاند كه قادر به چنين كارى نشد و اكنون نيز ليونى به نمايندگى از كاديما براى حل بحران تضاد درون سيستم سياسى خيز برداشته است اما باز آن سايه شكست فرداى او را تعقيب مى كند ‎/
بحران عبور از خاورميانه اسلامگرا
به باور ناظران اضطراب و بيمى كه در كالبد رژيم صهيونيستى خزيده است ازاثرات تندباد تحولى است كه در فضاى خاورميانه وزيدن گرفته است. اين تحول خود محصول يك رويارويى سنگين ميان دو طيف از نيروها و عناصر فعال در اين منطقه است طيف نيروها و جنبش هاى آرمانگرا در برابر جبهه نيروهاى محافظه كار كه هر كدام تلاش كردند تا شالوده خاورميانه جديد بر شالوده انديشه خويش استوار سازند.
اكنون در پايان اين فصل رويارويى قرار داريم و فعل و انفعالات سياسى درون رژيم صهيونيستى در حالى است كه نتيجه آن مواجهه بزرگ در كارزار خاورميانه نمايان شده است. در اين اثنا قاطبه تحليلگران در اسرائيل و امريكا به اين واقعيت اتفاق نظر دارند كه بازنده بزرگ اين رويارويى همانا جبهه محافظه كاران عرب و برنده نهايى آن جبهه مقاومت است. نشانه هاى بارز اين برترى در نقاطى آشكار شده است كه نظام سياسى صهيونيسم آنها را عمق امنيت داخلى خويش به حساب مى آورد يعنى ؛ در لبنان ، غزه و به صورت كلان در كل خاورميانه به نفع ايران و سوريه.
اهميت اين تغيير توازن قدرت در اين است كه در تك تك كارزارهاى سياسى و نظامى كشورهاى اسلامى وعربى ، امريكا و اسرائيل به صورت تمام قد حضور داشتند. به گونه اى كه حتى در دو كارزار بزرگ جنگ خليج فارس امريكا يك هدف آشكار اين جنگ ها را نيز انزواى ايران و مقاومت منطقه و حفظ برترى اسرائيل خوانده بود ‎/
بنابراين خاورميانه بر محور برترى جبهه مقاومت از بيروت تا تهران اكنون مختصات تازه اى دارد كه علاوه بر تضعيف اصل برترى رژيم صهيونيستى اين رژيم را در مرحله اتخاذ راهبرد با ترديدها و تنش هاى جدى روبرو ساخته است ‎/ اين تضادها از سردرگمى در برابر آينده خاورميانه تحت نفوذ جبهه مقاومت ناشى مى شود حتى اگر ظاهر و صورت آن به شكل اختلاف آرا ميان كارگزاران كاديما يا رقابت حزب كارگر و ليكود نمايان شود.
 چهارشنبه 3 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 214]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن