واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: شاخصه ها ي كمي و كيفي سنجش رشد اجتماعي كودك
براي نيل به اين اهداف بهترين و كوتاه ترين راه اين است كه مدارس را به يك جامعه حقيقي كوچك مبدل سازيم و نوع فعاليت ها و كارهايي را كه مظهر جامعه بزرگتري هستند و اعمالي كه به روح حقيقي هنر و تاريخ و علوم ديگر آغشته اند را در آن جامعه حقيقي برقرار سازيم.
البته همزيستي موفقيتآميز و اجتماعي شدن نيز خود يكي ديگر از مشكلا ت بزرگ كودكان است چون آنان در سنين بالاتر به بيان خاطرات ناخوشايندي مي پردازند كه هر يك از آن ها در دوران زندگي اجتماعي آنها بوده كه گاهي اجبار به انجام كارهايي شده اند كه دوست نداشته اند، مثل تاديب لفظي ديگران يا مورد ريشخند و تمسخر ساير هم بازي هاي خود قرار گرفته اند و غالبا براي كودكان خردسال نخستين تجارب خارج از خانه سبب ناراحتي هاي عاطفي مي شود.
تربيت اجتماعي مطلوب و سازگاري با گروه هاي اجتماعي، در تنهايي و نبود فرصت هاي مناسب هرگز صورت نمي گيرد. اين فرصت ها هر قدر زودتر براي كودك فراهم شوند، رشد و تكامل اجتماعي براي او آسان تر خواهد بود. از اين رو در كودكستان بستر مناسب تري براي تكميل و توسعه روابط اجتماعي براي كودكان مهيا مي گردد چرا كه رفتار اجتماعي كودكان در كودكستان تحت رهبري مربيان اداره مي شود.
اين كه كودك تا چه اندازه از شركت در امور جمعي بهره برداري مي كند به سرمشق يا الگوهايي بستگي دارد كه پدر و مادر از حيث رفتار اجتماعي به او داده اند. كودكاني كه غالبا در خانواده از لحاظ فعاليت اجتماعي محدود بوده اند رشد و تكامل اجتماعي آن ها به مراتب كمتر از آن هايي بود كه شرايطي مناسب تر و آزادي بيشتري داشته اند. محروميت كودك از رشد و تكامل باعث مي شود او با مردم تماس كمتري داشته و به زندگي اجتماعي بي علا قگي نشان دهد. قدرت ابتكار و اعتماد به نفس او ضعيف تر شود و در طرح نقشه زندگي براي خود ناتوان جلوه كند.
كودك در اين دوران اندك اندك خود را مي شناسد و درك مي كند كه در چه موقعيت و مقامي در جامعه قرار دارد. دگرگوني هاي فراواني در او ايجاد مي شود. اين دوران از نظر اجتماعي شدن كودك و شكل گيري رفتارهاي بهنجار او دوره مهمي محسوب شده و روابط اجتماعي كودك به مرور وسيع تر و عميق تر از مراحل قبلي مي گردد.
دوستان كودك مي توانند نقش بسيار مهمي در اجتماعي شدن او داشته باشند در اين دوران كودك در بيشتر موارد در انتخاب دوست به جنسيت هم بازي خود توجهي نداشته و شخصيت وي تغيير شكل مي دهد و خطوط اصلي شخصيت وي نمايان مي گردد. محروميت و كمبود محبت در اين دوره باعث اختلا ل و ناسازگاري رفتاري كودك مي گردد. روابط اجتماعي كودك تا 8 سالگي گستردگي زيادي ندارد و دوستي هاي او پايدار نيست البته روح رقابت و تعادل در كودك ديده مي شود و سعي مي كند به صورت انفرادي به موقعيت خاصي دست يابد، ديگران را درك كند، توقعات و انتظارات ديگران را مي فهمد، آزادي- وابستگي، فرمانبرداري و طغيان وي يكنواخت نبوده و پيوسته در نوسان است، دوست دارد همراه با بچه هاي ديگر باشد و روابط اجتماعي خود را گسترش دهد يا در گروه ها و انجمن هاي جمعي وارد شود و آن را نشانه پيشرفت خود مي داند. از 11 سالگي به بعد سعي مي كند دوستان هم جنس خود را انتخاب كند، به هم سالا ن و هم كلا سي هاي خود و به كساني كه نظم و نظافت را رعايت مي كنند، احترام بگذارد و دوست دارد مورد پذيرش گروه هاي اجتماعي و دوستان قرار گيرد و اين امر باعث آرامش روحي و رواني او مي شود، به عدالت خواهي اهميت مي دهد. رفتار و عملكرد ناعادلا نه را نمي پسندد، با دشواري ها و ناكامي ها مبارزه مي كند در اين دوران امنيت و آرامش كودك در موفقيت وي در مبارزه با ناكامي ها موثر است.
به مهارت هاي بدني اهميت مي دهد و به دنبال آن است كه با قدرت بدني در بين همسالا ن جايي براي خود باز كند و محبوبيت كسب كند و مورد پذيرش قرار گيرد.
سه شنبه 2 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 74]