واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: فرمانده نيروي زميني ارتش: تدابير نابخردانه بني صدر باعث تضعيفيگان هاي ارتش شد
«امير سرتيپ پوردستان» فرمانده جديد نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران به مناسبت هفته دفاع مقدس در گفت وگويي ديدگاه هاي خود را درخصوص چگونگي بروز جنگ تحميلي عراق عليه ايران، قطعنامه 598، رابطه سپاه و ارتش، شرايط فعلي منطقه و برنامه هاي آينده اين نيرو تشريح كرد.
امير پوردستان در پاسخ به سوالي درخصوص چگونگي و زمينه هاي بروز جنگ تحميلي گفت: اگر بخواهم به ريشه هاي بروز جنگ بپردازم بايد به عقب برگردم و وقايع انقلاب اسلامي به بعد را مرور كنم. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در بهمن 57، منافع كشورهاي استكباري در ايران اسلامي قطع شد و اين كشورها به ويژه آمريكا تلاش هاي زيادي كردند كه مجددا بتوانند منافع نامشروع خودشان را جاري كنند، اما تلاش هايشان به نتيجه اي نرسيد.
وي ادامه داد: ضمن اينكه انقلاب اسلامي باعث تحقير آمريكا هم شد; يعني چهره آمريكا را كه به عنوان ابرقدرت بود در آن زمان خدشه دار كرد. همين مساله باعث شد كه بغض و كينه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران در دل سردمداران آمريكايي گذاشته شود و دنبال راهي باشند كه به هر طريق ممكن نظام اسلامي ايران را از ريشه ساقط كنند.
امير پوردستان با اشاره به توطئه هاي آمريكا افزود: آنان موج وسيع ترور را در كشور آغاز و بمبگذاري ها را در كشور ساماندهي كردند و نهايتا با تحريك شخص جاه طلبي مثل «صدام» جنگ هشت ساله را بر ملت ما تحميل كردند.
وي گفت: اين سير حوادث كه دست به دست هم داد و رژيم بعثي عراق در 31 شهريور 59 بعد از اينكه قطعنامه 1975 الجزاير را در مقابل ديده مردم پاره كرد و آن را غيرقانوني ناميد، با 12 لشكر زرهي و مكانيزه مرزهاي غربي و جنوب غربي ما را مورد تعدي و تجاوز قرار داد.
بني صدر و تدابير نابخردانه
باعث تضعيف يگان هاي ارتش شد
فرمانده نيروي زميني ارتش در ادامه با بيان مشكلات جنگ از نظر تجهيزات، تخصص در روزهاي ابتدايي جنگ افزود: زماني كه رژيم بعثي عراق در شهريور 59 جنگ را به ما تحميل كرد، نيروهاي مسلح ما آمادگي دفاع و مقابله را نداشتند و البته اين عدم آمادگي به معناي عدم حضور نيست.
وي گفت: نيروهاي ما در مرزها حاضر بودند چون قبل از 31 شهريور 59 يك سري درگيري هاي مرزي بين پاسگاه هاي ژاندارمري و نيروهاي مرزبان عراق به وجود مي آمد و تبادل آتشي مي شد و اين برخوردها تا آخر تير و مرداد 59 وجود داشت و نيروهاي ارتش به نيروهاي ژاندارمري در اين درگيري ها كمك مي كردند. با شروع جنگ يگان هايي از لشكر 92 زرهي خوزستان و گردان هايي از لشكر 81 آمدند و در مرزهاي غربي و جنوب غربي مستقر شدند; اما اين استقرار در مركز فقط لايه اي دفاعي بود و پشتيباني و عقبه اي نداشت و به همين خاطر بود كه وقتي نيروهاي عراقي تهاجم خودشان را آغاز كردند توانستند سد نيروهاي ما را بشكنند و قسمت هايي از خاك وسيع كشور اسلامي مان را اشغال كنند.
امير پوردستان در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه چرا نيروهايي كه در مرز مستقر بودند قدرت بازدارندگي لازم را نداشتند، گفت: اين موضوع برمي گردد به يك سري تحولاتي كه در ارتش بوجود آمده بود. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، ارتش دست خوش يك سري تحولاتي شد كه سران خودفروخته اش تسليم و خيلي از فرماندهان بازنشسته شدند. امراي ارشد از سامانه فرماندهي كنار رفتند و اين تحولي بود كه در ارتش ايجاد شد.
وي ادامه داد: حضور بني صدر و تدابير نابخردانه و بعضا كارهاي تعمدانه اش نقل و انتقالات بيروني كه در يگان هاي ارتش انجام شد، باعث تضعيف يگان هاي ارتش شد و بعد از انقلاب هم موج وسيعي در كشور بوجود آمد كه شعار انحلال ارتش را سر مي دادند كه اين مساله بر روح و روان كاركنان ارتش اثر منفي گذاشته بود.
فرمانده نيروي زميني ارتش با اشاره به پيام قاطع حضرت امام در مورد ارتش گفت: اين پيام باعث شد ارتش جان دوباره اي بگيرد و من اگر بخواهم تاريخ تولد ارتش را عنوان كنم، بايد بگويم 28 فروردين سال 58 كه پيام تاريخي حضرت امام ابلاغ شد تاريخ تولد ارتش جمهوري اسلامي ايران است. با اين پيام ارتش جان دوباره اي گرفت، خودش را پيدا كرد و براي برقراري آرامش وارد مناطق آشوب زده آذربايجان غربي و كردستان شد.
وي افزود: چنين مسيري باعث شده بود كه ارتش قابليت هاي دفاعي لازمه از خود كه در مرزهاي غربي و جنوب غربي حضور داشتند، نداشته باشد و دشمن بتواند پيشروي بكند; اما با همه اين كاستي هايي كه عرض كردم كارهاي خيلي خوبي هم در اوايل جنگ تحميلي انجام شد.
اين فرمانده سابق جنگ ادامه داد: در همان روز اول جنگ، 140 فروند هواپيما اهدافي را در عمق خاك عراق مورد هدف قرار داد. آماده كردن 140 فروند هواپيما، مسلح كردن آنها و مشخص كردن اهدافي در عمق خاك عراق كار يك ساعت و دو روز نيست و اين نشان مي دهد كه ما آنچنان هم دست و پا بسته نبوديم. ما در روزهاي آغازين جنگ فقط حالت تدافعي داشتيم و نيروهاي ما فقط در مقابل حركت هاي دشمنان پدافند مي كردند و اگر تهاجمي انجام مي شد در قالب حركت هاي پدافندي بود.
تز بني صدر باعث شد
ما زمين هاي زيادي را
از دست بدهيم
فرمانده نيروي زميني ارتش به مشاركت و رابطه بين سپاه و ارتش اشاره و گفت: تا موقعي كه بني صدر بود به هيچ عنوان نمي گذاشت كه ارتش و سپاه به يكديگر نزديك شوند و دستور داده بود كه نيروهاي ارتشي به هيچ عنوان مجاز نيستند كه سلاح و مهمات در اختيار سپاه بگذارند.
وي ادامه داد: از طرف ديگر او يك تز خيلي بچه گانه داشت يعني اينكه ما بايد اجازه بدهيم دشمن وارد خاكمان شود و زمين بدهيم و زمان را بگيريم و بعد ضربه نهايي را بزنيم اين استراتژي ها سبب شد كه ما زمين هاي زيادي را از دست بدهيم و متحمل تلفات خيلي زياد شويم و الحمدالله با تشخيص ناكارآمدي ايشان توسط مجلس و تصويب حضرت امام(ره) و رفتن بني صدر اولين عمليات به نام فرمانده كل قوا خميني روح خدا شكل گرفت و ارتش و سپاه در كنار همديگر اين عمليات را انجام دادند.
وي افزود: در رابطه با تلفيق اين دو نيرو (ارتش و سپاه) بايد عرض كنم كه ارتش سازماني بود كه در جنگ كلاسيك و براساس آموخته هاي نظامي عمل مي كرد و براساس دانسته هايي كه در مدارس نظامي ياد گرفته بود، عمليات هايش را سازماندهي مي كرد و نيروهاي سپاه هم يك سري جوانان پر شور انقلابي و از جان گذشته بودند و اين ها وقتي كنار همديگر قرار گرفتند كارهاي بزرگي انجام مي دادند. اولين نزديكي سپاه و ارتش به صورت علني و ملموس به دست تواناي شهيد صياد شيرازي انجام شد كه قرارگاه مشترك كربلا را ساماندهي كرد و ارتش و سپاه را در قالب يك قرارگاه به پاي كار آورد و سبب شد نيروي منسجم و متخصصي به نام نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران شكل بگيرد و اين دو در كنار هم توانستند عمليات هاي بزرگ را انجام دهند.
قطعنامه 589 را از موضع قدرت
پذيرفتيم
امير پوردستان در رابطه با پذيرش قطعنامه 598 گفت: بعد از عمليات بيت المقدس عراقي ها قطعنامه 598 را پذيرفتند و محافل بين المللي هم خيلي به ما فشار آوردند كه قطعنامه را در آن مقطع بپذيريم اما روند جاري اوضاع نشان مي داد كه كشورهاي استكباري و به ويژه عراق به تعهدات شان هيچ پايبندي ندارند. در آن مقطع عراقي ها در مرزهاي غربي و شمال غربي خاك ما بودند و ارتفاعات مهمي از خاك كشور ما را در دست داشتند.
وي ادامه داد: اگر واقعا عراقي ها مي خواستند قطعنامه را بپذيرند يكي از شروط قطعنامه يعني برگشتن به مرزهاي بين المللي بود و ما ديديم كه عراقي ها به تعهدات خودشان پاي بند نيستند و به همين خاطر با توجه به اينكه پيروزي ها هم از آن ما بود و وزنه هم به سمت جمهوري اسلامي ايران سنگيني مي كرد در آن مقطع ما قطعنامه را نپذيرفتيم.
فرمانده سابق لشكر 81 افزود: اما در سال 67 كه قطعنامه پذيرفته شد ما در مرزهاي بين المللي خودمان بوديم، نه در خاك عراق بوديم و نه آنها در خاك ما بودند لذا در يك زمان بسيار خوبي مسوولان صلاح دانستند اين قطعنامه از موضع قدرت از سوي ما پذيرفته شود.
وي با بيان فعاليت هاي دشمن بعد از پذيرش قطعنامه گفت: بعد از پذيرش قطعنامه يك پتانسيل نظامي بسيار قوي در عراق مستقر بود به نام منافقين. در آن مقطع آنها يك نيروي كار آزموده و از نظر تجهيزات و امكانات هم در وضع بسيار خوبي قرار داشتند.
منافقين استنباط شان از اوضاع ايران اين بود كه جمهوري اسلامي در يك شرايط و موضع ضعفي قطعنامه 598 را پذيرفته است و بهترين زمان است كه رژيم ايران را سرنگون بكنيم با اين ذهنيت راهي مرزهاي غربي ما شدند اما زماني كه به دروازه هاي اسلام آباد رسيدند فهميدند كه چقدر اشتباه كرده اند و با چه نيروي مقاوم و قوي روبه رو هستند. منافقين در قالب تيم هاي خمپاره زني، در قالب تيم هاي ترور و بمب گذار مرتبا مي آمدند و از مرزهاي جنوب غربي و غرب ما وارد كشور شده و عمليات هايي را انجام مي دادند و نيروهاي مستقر در مرز كه عمدتا نيروهاي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران بودند با اين ها درگير بودند و در اين بين من هم افتخار داشتم كه به مدت دو سال در همين يگان ها و با منافقين درگير بودم. انصافا در همان موقع هم شهيد و زخمي مي داديم.
زمين و زمان در منطقه
به نفع آمريكا نيست
فرمانده نيروي زميني ارتش با اشاره به حضور نظامي آمريكا و وضعيت منطقه گفت: در يك كلام كلي نه زمين و نه زمان در منطقه به نفع آمريكا نمي باشد،آمريكايي ها از يك استراتژي پيروي مي كردند كه مكيندر طراحي كرده بود كه براساس آن زمين را به صورت موجود زنده فرض مي كردند و معتقد بودند هركسي بر اين قلب زمين سيطره و برتري داشته باشد مي تواند بر دنيا حكومت و فرمانروايي كند. درحال حاضر اين تئوري جاي خود را به تئوري هاي ژئواكونوميك داده است يعني اينكه كسي كه بخواهد بر دنيا آقايي كند بايد بر اقتصاد دنيا تسلط پيدا كند و نبض اقتصادي در منطه خاورميانه است. بر اين اساس نيروهاي آمريكايي وارد منطقه خاورميانه شدند افغانستان را با ترفند طالبان و عراق را به بهانه نابودي سلاح هاي كشتار جمعي مورد حمله قرار دادند به سوريه و ايران هم نظر داشتند آنها با اين استراتژي آمدند كه تا دنيا را حكمراني كنند اما در محاسبات شان اشتباه كردند و حالا دنبال راهي مي گردند كه از منطقه با سربلندي بيرون بروند و منطقه خاورميانه، ويتنام ديگري براي آنها نباشد.
هدف من ارتقاي
توان رزمي است
فرمانده جديد نيروي زميني ارتش در خصوص برنامه هاي خود در آينده گفت: هدف من ارتقاي توان رزمي مي باشد آن چيزي كه نظام و مردم از ما انتظار دارند آماده بودن و پا به ركاب بودن است و يكي از محورهاي اصلي ما ارتقاي توان رزمي است.
وي ادامه داد: اما در كنار اين مساله به بحث معيشت و رسيدگي به كاركنان اين نيرو هم توجه ويژه اي خواهم داشت. يعني بعد از آمادگي رزمي، محور اصلي كار من رسيدگي به وضعيت معيشت كاركنان است.
وي در پايان گفت وگو با بيان اينكه ارتش ايران آماده مقابله با تهديدات است، گفت: نيروي زميني ارتش نيرويي است كه فشنگ مشقي در آن معنا ندارد ما از فشنگ مشقي مطلقا استفاده نمي كنيم. درست است ضريب تلفات ما ممكن است مقداري بالا برود اما خودمان را براي مقابله واقعي آماده مي كنيم. سرباز ما بايد بوي باروت را احساس كند و سفير گلوله را بفهمد تا آمادگي كامل را به دست آورد.
وي افزود: ما به تهديدها واقفيم و آنها را رصد مي كنيم و آمادگي آن را داريم كه هر حمله به سوي كشور عزيزمان را در نطفه از بين ببريم.
سه شنبه 2 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 155]