تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دعايى كه با بسم اللّه  الرحمن الرحيم شروع شود، رد نمى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815420223




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آقاجري: عدالت بدون حق قابل تعريف و فهم نيست مجتهد شبستري: در مورد خداوند نام‌ها مطرح است، نه صفت‌ها


واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: آقاجري: عدالت بدون حق قابل تعريف و فهم نيست مجتهد شبستري: در مورد خداوند نام‌ها مطرح است، نه صفت‌ها
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي

هاشم آقاجري، حضرت علي (ع) را الگوي عدالت معرفي و اظهار كرد: در نظام علوي، اصل مقدم، عدالت است؛ از اين رو امام علي (ع) نمونه‌ي عالي از عادل در دوران خويش است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اين استاد دانشگاه در مراسم شب احيا كه شامگاه يكشنبه در حسينيه ارشاد برگزار شد، افزود: امشب از علي (ع) سخن مي‌گوييم و ياد او را زنده نگه مي‌داريم؛ نه به اين سبب كه علي (ع) محتاج ذكر و يادآوري است، بلكه از اين جهت كه ما به ذكر و ياد او نيازمنديم.

آقاجري، رمضان را ماه تقوا و پارسايي و عدالت را يكي از مولفه‌هاي اصلي تقوا، پارسايي و ايمان عنوان و خاطرنشان كرد: هنگامي كه اميرالمومنين در نهج‌البلاغه ايمان را توصيف مي‌كند يكي از چهار پايه‌ي ايمان را عدالت برمي‌شمارد، گويي كه ايمان بدون عدالت، ايماني كامل و رهايي‌بخش نيست؛ به همين سبب علي (ع) از جمله آخرين توصيه‌ها و وصيت‌هايش به فرزندانش و مخاطبانش در چنين رابطه‌هايي بود.

وي عدالت را از آرمان‌هاي بشريت خواند و اظهار كرد: در طول تاريخ انگيزه و هدف دستيابي به عدالت، مهم‌ترين عامل جنبش‌ها و مبارزات انسان‌ها براي شكستن بي‌عدالتي و دستيابي به جامعه‌ي عادلانه بوده است. در اسلام به‌ويژه در قرائت شيعي از آن، اين اصل آن‌چنان جايگاه تعيين‌كننده‌اي پيدا مي‌كند كه جزو اصول جهان‌بيني مذهبي قرار مي‌گيرد و در كنار اصل توحيد، اصل عدل در كلام شيعي به عنوان دو اصل بنيادي جهان‌بيني ديني مطرح مي‌شود.

آقاجري در ادامه با اشاره به برخي قرائت‌ها از اسلام كه خدايي را معرفي مي‌كند كه داراي قدرت است اما هيچ‌گونه مسووليتي ندارد، افزود: اين در حالي است كه خدايي كه اسلام علي (ع) معرفي مي‌كند، خداوندي مسوول است.

وي افزود: خلط ميان دو حوزه‌ي وجودي با حوزه‌ي اخلاقي به مغالطه‌ي بسيار بزرگي منجر مي‌شود كه آثار بسيار خطرناكي داشته و دارد. در طول تاريخ خلافت‌هاي اسلامي، چنين مسائلي به تشكيل نظام‌هاي سلطه‌ي زورگو، غيرپاسخگو و غيرمسوول منجر شده است.

آقاجري در ادامه تاكيد كرد: اين در حالي است كه همين خدايي كه به لحاظ وجودي و هستي‌شناسي واحد است، در حوزه‌ي اخلاق خدايي، مسوول است و بر اساس اين مسووليت اخلاق خدايي است كه پيامبران را مبعوث مي‌كند. خداوند در قرآن مي‌فرمايد كه پيامبران را براي آن‌ كه بشر در مقابل خداوند حجت و برهاني نداشته باشد، فرستاده است؛ از اين رو براي ستم، گمراهي و ضلالت آوردن چنين منطقي، منطق مسووليت اخلاقي نيست.

اين استاد دانشگاه اضافه كرد: اسلام شيعي بر حكمت و عدل الهي تكيه و خداوندي را معرفي مي‌كند كه مسوول است.

وي خاطرنشان كرد: عدالت، اصل نظري تئوريك و هستي‌شناسي در اسلام و منطق علي (ع) است تا مبنايي شود كه در مرحله‌ي عملي، اجتماعي، سياسي و روابط عالميان در جامعه با يكديگر عدالت انساني، منطق موجه و توجيه‌كننده‌اي پيدا كند. عدالت در منطق شيعي و در كلام تشيع يك اصل مستقل از دين است و يك اصل پيشاديني و عقلي است.

اين استاد دانشگاه، گفتمان‌هاي عدالت را به دو دسته‌ي گفتمان‌هاي سنتي و مدرن تقسيم و خاطرنشان كرد: گفتمان‌هاي سنتي و پيشامدرن در درون خود به سه نوع گفتمان فيلسوفانه، فقيهانه و اندرزنامه‌اي يا ايران‌شهري تقسيم مي‌شوند. عمدتا خاستگاه گفتمان‌هاي سنتي فلسفي، يونان است. از سوي ديگر گفتمان اندرزنامه‌اي گفتمان ايراني است كه خاستگاه و تبلور تمام‌عيارش را مي‌توان در ايران باستان ديد.

وي افزود: گفتمان فقهي، گفتماني است كه برخي فقيهان مسلمان در طول تاريخ اسلام توليد كردند. اين نوع گفتمان، نوعي برداشت، فهم و قرائت توسط فقيهان مسلمان از اسلام بود؛ البته نبايد قرائت آنها را به معناي قرائت از كل اسلام بيان كرد؛ چرا كه عالمان مسلمان در طول تاريخ، تنها منحصر به فقها نيستند و در اين زمينه قرائت عارفانه، حكيمانه و صوفيانه نيز از اسلام وجود دارد.

آقاجري در بيان ويژگي‌هاي گفتمان‌هاي سنتي نيز گفت: اين گفتمان‌ها گفتمان‌هاي فردي عدالت است و به عدالت به عنوان مفهومي مبتني بر نابرابري نگاه مي‌كنند.

وي افزود: در گفتمان اندرزنامه‌اي، عدالت را نظم تعريف مي‌كنند. بر اين اساس در اين گفتمان تفاوت و نابرابري و حتي نظام طبقاتي، تعارضي با عدالت ندارد. هر طبقه گويي جايگاهي دارد كه بايد آن جايگاه حفظ شود و شاه عادل كسي است كه با قدرت، هر طبقه را در جايگاه خود نگه دارد. در اين گفتمان، لازمه‌ي عدالت، سلسله مراتب است.

آقاجري در بخش ديگر سخنانش خاطرنشان كرد: اسلامي كه نسل ما و نسل كنوني مي‌شناسد اسلامي است كه آمده وضع بشر را دگرگون و اساس مناسبات را بر عدالت مستقر كند تا مردم نتيجه‌ي عدالت را در زندگي خود ببينند.

اين استاد دانشگاه، گفتمان‌هاي مدرن عدالت را نيز به سه گفتمان ليبرالي، كمونيستي و فاشيستي تقسيم و تصريح كرد: در گفتمان‌هاي معاصر و مدرن، دو عنصر از عناصر اصلي كه با بحث عدالت ارتباط پيدا مي‌كنند و در ايدئولوژي، تعيين‌كننده هستند، آزادي و برابري‌اند؛ اين در حالي است كه در گفتمان‌هاي سنتي، مولفه‌ي آزادي، غايب است و مولفه‌ي برابري، به صورت معكوس يعني نابرابري وجود دارد.

وي با بيان اين‌كه در گفتمان‌هاي ليبرالي، اصل مقدم و ارجح، اصل آزادي است، ليبرال‌ها را به سه دسته‌ي راست‌گرا، ميانه و چپ‌گرا تقسيم و خاطرنشان كرد: ليبرال‌هاي راست‌گرا تا جايي پيش مي‌روند كه مي‌گويند واژه‌ي عدالت را بايد از فرهنگ لغت حذف كرد. يكي از طرفداران اين گفتمان در جامعه‌ي ما گفته بود كه مقصر اصلي مشكلات اقتصادي در جامعه‌ي ما دكتر شريعتي است؛ چون گفتمان شريعتي گفتمان عدالت‌خواهانه و برابري‌طلبانه بود.

آقاجري افزود: در گفتمان ميانه، ليبرال‌ها كوشيده‌اند نوعي همزيستي ميان آزادي و برابري ايجاد كنند و ليبرال‌هاي چپ‌گرا نيز تقدم را بر برابري مي‌دانند؛ چرا كه اگر برابري نباشد آزادي نيز نيست. هم‌چنين در گفتمان‌هاي كمونيستي و به‌ويژه فاشيستي، برابري و عدالت، مقدس مي‌شود؛ حتي اگر به قيمت قرباني شدن آزادي باشد.

وي در بخش ديگر سخنانش با تاكيد بر اين‌كه عدالت بدون حق قابل تعريف و فهم نيست، گفت: عدالت مفهومي همه‌جانبه است و محدود و معطوف به يك حوزه مثل حوزه‌ي اقتصادي نيست. عدالت، برقرار كردن مناسباتي مبتني بر حق ميان انسان‌ها در جامعه است.

آقاجري ادامه داد: برخي روشنفكران در سال‌هاي گذشته گفته‌اند گفتمان ديني، گفتمان تكليف‌مدار و نه حق‌مدار است. اين سخن به گمان بنده، سخني است كه دين را در جايگاه متهم محكوم مي‌نشاند. هرجا تكليفي بدون حق باشد ستم است. اگر بگوييم گفتمان ديني قرآن كريم تكليف‌مدار و نه حق‌مدار است، يعني كلام مقدس منطبق بر سلطه و زور است؛ چرا كه در منطق زور و سلطه، تكليف بدون حق اعمال مي‌شود و در چنين نظام‌هايي به مردم تكليفي را تحميل مي‌كنند.

اين استاد دانشگاه تاكيد كرد: وجود آدم‌هاي دموكرات، پشتوانه و تحكيم‌كننده‌ي سيستم دموكرات است. ما به آدم‌هايي با منش دموكرات و ساختارها و نهادهايي دموكرات احتياج داريم؛ از اين رو در حوزه‌ي عدالت، تكليف ديني و اخلاق، پشتوانه‌اي براي كنش‌گران و آدميان است و سيستم، سيستم عادلانه‌اي مبتني بر حق بايد باشد و در عين حال تك تك افراد، حق‌مدار باشند و در اين زمينه بايد از اسلام، قرآن و علي (ع) اين درس را ياد بگيريم كه از حق طرفداري كنيم.

وي افزود: اگر چنين آدم‌هايي در جامعه تربيت شوند يكي از عوامل مهمي كه به سمت قطع ستم مي‌رود، ابتدا خود ستم را نابود مي‌كند. چه‌طور ممكن است كسي در اخلاق و روابط فردي آدم ديكتاتور و بسته‌اي باشد و وقتي در جايگاه و سيستم قرار مي‌گيرد دموكرات باشد؟ از اين رو اساسا فرد از سيستم جدا نيست و بر همين اساس اخلاق و سياست از يكديگر جدا نيستند.

آقاجري گفت: اگر چشم بر بي‌اخلاقي‌هاي اجتماعي ببنيدم و تصور كنيم در چهارديواري خانه‌ي خود با نماز و روزه، باتقوا هستيم، آن تقوا و پارسايي واقعيت ندارد. بر همين اساس علي (ع) در متن مبارزه‌اش باتقوا بود.

وي افزود: عدالتي كه به خودشكوفايي و رشد تك تك افراد منجر نشود عدالت نيست؛ از اين رو هيچ سيستمي كه مبتني بر عدم اختيار و انتخاب حكومت از سوي مردم باشد، نمي‌تواند ادعاي عدالت كند. عدالت فقط توزيع نان نيست. اساس و هدف عدالت، رشد و شكوفايي انسان‌هاست.

وي با بيان اين كه در ديني كه اساس آن بر لا اكراه في الدين است، حق بر انتخاب دين گذاشته شده است، اظهار كرد: در چنين سطحي حتي جايي را نمي‌توان پيدا كرد كه پيامبر به مردم تحميل كند و بگويد چون مردم نمي‌فهمند و به جهنم مي‌روند من به زور نمي‌گذارم كه آنها به جهنم بروند. حق آزادي در تمام زمينه‌ها جزو حقوق انسان بنا نهاده شده است.

آقاجري در پايان تاكيد كرد: يكي از شخصي‌ترين معيارهايي كه بتوان بر اساس آن عادلانه رفتار كرد وصيت علي (ع) به فرزندش حسن (ع) است كه آن‌چه را بر خود مي‌پسندي براي ديگران بپسند و آن‌چه را براي خود نمي‌پسندي براي ديگران هم مپسند؛ از اين رو مي‌توانيم اين درس‌ها را از علي (ع) فرا بگيريم كه اگر هنوز سيستم مبتني بر عدالت محقق نشده، مي‌توان تلاش كرد كه در زندگي فردي خود و در رابطه با اطرافيان با عمل به چنين اصلي در راه عمل به عدالت گام برداريم.

در ادامه اين جلسه مجتهد شبستري نيز در سخناني با تاكيد بر اين كه در مورد خداوند نام‌ها مطرح است و نه صفت‌ها گفت: قرآن بيش از هر چيز حكايت افعال خداوند و روايت خداست و نه توصيف خدا؛ از اين رو صفات افعال خدا بيش از صفات ذات خدا در قرآن مطرح است.

به گزارش ايسنا، اين پژوهشگر علوم ديني هم‌چنين اظهار كرد: در جامعه‌هاي سكولار مثل همه كشورهاي غربي نام خدا در محافلي چون كليسا مطرح است و به طور عمومي در صحنه اجتماعي مطرح نيست، اما در جامعه اسلامي نام خدا در صحنه اجتماعي و ارتباط انسان‌ها با يكديگر مطرح است و به صورت عمومي همه فضا پر از نام خداست.

وي افزود: جامعه ايراني از اين نظر در ميان جوامع اسلامي در رتبه اول قرار دارد؛ بدين معنا كه بيش از همه جوامع اسلامي از اين نام در جامعه استفاده مي‌شود؛ بنابراين ما مسلمان‌ها بايد در اين مساله كه از اين نام چه مي‌فهميم تامل كنيم. هم‌چنين بررسي اين موضوع براي سلامت رواني ما ضرورت دارد و بايد سعي شود معني صحيحي از اين نام به دست آيد.

مجتهد شبستري در ادامه نام‌ها را به دو دسته اسم عام و خاص تقسيم و اظهار كرد: اين سوال مطرح است كه وقتي مومنان نام خداوند را به زبان مي‌آورند اين نام به چه دلالت مي‌كند، آيا اين نام ، نام خاص و يا عام است؟ اين نام يك نام خاص است. هر كس مي‌گويد خدا منظورش صاحب نامي است كه يكي بيش نيست، همانندي ندارد و بي مثل و تك است؛ اما آيا اين كه به اين نام اشاره مي‌كند منظورش از خداوند موجودي از موجودات ديگر است؟

وي ادامه داد: آيا پيشوايان ديني خدا را اين طور معرفي كردند كه موجودي در كنار موجودات ديگر است، اگر اين جور تصور شود مشكلات زيادي به وجود مي‌آيد. پيشوايان ديني شيعه در اين زمينه گفته‌اند كه چنين تصوراتي درباره خداوند باطل است. هيچ كس دقيقا نمي‌تواند معين كند منظورش از خدا چيست و كيست؛ چرا كه نمي‌توان خدا را توصيف كرد.

شبستري در ادامه توضيح داد: اين كه خدا را دو چيز تصور كنيم توحيد نيست. عارفان ، فيلسوفان و برجستگان و متكلمان شيعه معتقدند توصيف خداوند ناممكن است؛ از اين رو همه گرفتاري‌ها از اين جا شروع مي‌شود كه وقتي خدا توصيف مي‌شود صفت هاي زيادي در ذهن انسان ايجاد مي‌شود، انگار در اين توصيف‌ها خدا در اين عالم آمده و انسان برايش صفاتي تعيين مي‌كند.

اين پژوهشگر علوم ديني با تاكيد بر اين كه در مورد خداوند اسماء حسني مطرح است و نه صفات گفت: متكلمان فاضل از صفات حرف نمي‌زنند و اگر از صفات سخني به ميان مي‌آورند بيان مي‌كنند كه اين صفات عين ذات اوست؛ يعني نمي‌توان خداوند را توصيف كرد.

وي با تاكيد بر اين كه حضرت علي بيش از آن چه عدلش مطرح باشد توحيدش مطرح است به اولين خطبه امير مومنان اشاره و اظهار كرد: در ميان پيشوايان ديني اين خطبه حضرت علي(ع) بهترين تعبير از توحيد است. در سخنان حضرت علي(ع) به صراحت گفته شده است توحيد كامل آنجا پيدا مي‌شود كه براي خداوند هيچ وصفي نيامده باشد.

شبستري ادامه داد: ممكن است اين پرسش در ذهن پديد آيد كه چنين تعابيري در قرآن براي چيست؟ اين تعابير در قرآن اسماء خداوند و نه صفات است. اين كه در قرآن، العليم آمده است صفت علم خدا نيست بلكه اسم اوست كه از اين طريق صاحب نام آن به خاطر مي‌آوريم و اين اسامي نمونه‌هايي از كمال است.

اين پژوهشگر ديني با تاكيد بر اين كه عقايد عرفا و متكلمان داراي تاريخ است و توجه به تاريخ پيدايش اين عقايد بسيار به فهم دين اسلام كمك مي‌كند، اظهار كرد: بسياري از عقايدي كه اكنون در دست ماست در طول روند نوشته‌شدن ، تفسيرها و كتاب هايي در طول تاريخ به صورت تدريجي پيدا شده است، توجه به چنين نكاتي ما را قادر مي‌كند از زير خروارها مفاهيم موجود سر بيرون آوريم و بدانيم در آغاز و در اصل اصل خدا شرايط چگونه بوده است.

وي در پايان تاكيد كرد: طبق بيان پيشوايان ديني مي‌توان خدا را با نامهايش خواند ، خدا روايت‌كردني است و مي‌توان با او حرف زد.

انتهاي پيام
 دوشنبه 1 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 138]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن