2 قدر شب اندر شب قدر است و بس

واضح آرشیو وب فارسی:فارس: /شب قدر در آينه شعر فارسي/2 قدر شب اندر شب قدر است و بس
خبرگزاري فارس: شب قدر در آينه شعر و ادب پارسي نيز رخ نمايانده و شاعران بسياري را به سرايش ابياتي پيرامون اين موضوع واداشته است.

به گزارش خبرنگار فارس، قسمت نخست اشعار كلاسيك درباره شب قدر كه در توصيفات و اندرزهاي شاعران به چشم مي‌خورد، روز نوزدهم ماه مبارك رمضان، هم‌زمان با ضربت خوردن حضرت علي (ع) منتشر شد كه در ادامه به اشعار بيشتري نظر مي‌افكنيم.

اوحدي در غزلي مي‌گويد:
شب قدرست و روز عيد زلف و روي اين تركان
نمي‌باشد دل ما را شكيب از روي اين تركان

او در جام جم مي‌آورد:
عارفان را ز روزه در شب قدر
شود از فيض نور چهره چو بدر

تو به روزي هلال عيد شوي
ور به ماهي رسد قديد شوي

تو شكم بوده‌اي، از آني سست
جان و دل باش، تا كه باشي چست

هر كه روزش به فربهي باشد
چون شكم شد تهي، تهي باشد

تن چو از خون ثقيل سنگ آيد
دل ز بار بدن به تنگ آيد

اوحدي در شعر ديگري مي‌آورد:
ملك و روح با تو و تو به خواب
شب قدري، تو خويش را درياب

او آورده است:
چنين شب، گر مجال افتد كه با دلدار بنشيني
شب قدرست و شب‌هاي چنين بيدار خوش باشد

انوري نيز در قصيده‌اي مي‌گويد:
همه به قدر تو كه كوتاه نخواهم كردن
تا ببينم كه دهي تا شب قدرم ديدار

نظامي نيز در ليلي و مجنون مي‌گويد:
امشب شب قدرتست بشتاب
قدر شب قدر خويش درياب

استاد سخن، سعدي، در غزلي چنين سروده است:
آن كه گويند به عمري شب قدري باشد
مگر آنست كه با دوست به پايان آرند

شيخ اجل در غزل ديگري مي‌گويد:
شب قدري بود كه دست دهد
عارفان را سماع روحاني

رقص وقتي مسلمت باشد
كستين بر دو عالم افشاني

سعدي در باب دوم بوستان مي‌آورد:
تو را قدر اگر كس نداند چه غم؟
شب قدر را مي‌ندانند هم

او در غزل «آن به كه چون مني نرسد در وصال دوست» مي‌آورد:
اي دوست روزهاي تنعم به روزه باش
باشد كه در فتد شب قدر وصال دوست

عطار نيز در قصيده‌اي به شب قدر قسم مي‌خورد:
به عزت شب قدر و شب حساب برات
به حرمت شب آبستن و شب يلدا

سنايي در قصيده‌اي مي‌گويد:
از آنكه هست نشاط جهان ز رحمت حق
چو روز عيد و شب قدر شد صباح و مساش

ناصرخسرو در قصيده‌اي آورده است:
قنديل فروزي به شب قدر به مسجد
مسجد شده چون روز و دلت چون شب يلدا

قنديل ميفروز بياموز كه قنديل
بيرون نبرد از دل بر جهل تو ظلما

اين شاعر و سياح قرن پنجم در قصيده «اي شب تازان چو ز هجران طناب» مي‌سرايد:
اي كه نداني تو همي قدر شب
سوره‌ والليل بخوان از كتاب

قدر شب اندر شب قدر است و بس
برخوان آن سوره و معني بياب

خاقاني شرواني از قله‌هاي قصيده سرايي نيز در توصيفي مي‌گويد:
جاهش ز دهر چون مه عيد از صف نجوم
ذاتش ز خلق چون شب قدر از مه صيام
انتهاي پيام/
دوشنبه 1 مهر 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]

[مشاهده در: www.farsnews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 283]