واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: تجربه هاي تكرار نشدني
همزمان با ايام ليالي قدر هيچ نمايشي در تئاتر شهر روي صحنه نخواهد رفت اما قرار است تعزيه هاي جوانمرد قصاب، فتاح و اشكبوس، شهادت هنري امير و جنگ خندق به سرپرستي «عظيم موسوي» و با حضور تعزيه خواني چون اسماعيل محمدي، علا ء الدين قاسمي، داوود آبايي، رضا لنكراني، مظفر قربان نژاد و... اجرا شود. به همين بهانه با «موسوي» به گفت وگو نشسته ايم.
از اول ماه رمضان تا قبل از شب هاي قدر شما برنامه «رخصت» را در تئاتر شهر به اجرا درآورديد. مي گوييد هدف از اجراي اين برنامه ها چه بوده است؟
ما اين برنامه را در كافه تريا بازسازي كرديم و براي اينكه به اصالت اين هنر نزديك شويم تمامي شرايط را مهيا كرديم. از جمله يك قهوه خانه سنتي راه انداخته و نوع پذيرايي از مهمانان را نيز به همان سبك اجرا كرديم. در واقع مي خواستيم به بهانه ترنابازي هنرهاي فراموش شده سنتي خودمان را احيا كنيم ضمن آنكه در خلال اين برنامه پرده خواني و نقالي نيز داشتيم و مرشد ترابي، مرشد قمي، مرشد ميرزا امير، مرشد احدي و مرشد بهاري به پرده خواني پرداختند.
با توجه به اينكه بسياري از اين هنرها در دست فراموشي است ضبطي هم از آنان صورت گرفته؟
ما از تمامي برنامه ها فيلمبرداري كرديم تا در آرشيو باقي بمانند چرا كه بسياري از اين تجربه ها تكرارناپذير است و ما ناگزير هستيم در آينده از طريق همين آرشيوها آموزش هاي لازم را انجام دهيم.
به جز ترناخواني از موسيقي هاي سنتي و عرفاني منقبت خواني و چاووش خواني نيز استفاده شده بود. چرا تمركز اصلي را بر تئاترهاي سنتي نگذاشتيد؟
در واقع مي خواستيم تماشاگران بيشتري را با خود همراه كنيم كه خوشبختانه در اين زمينه موفق عمل كرديم و تماشاگران ثابت داشتيم يعني با وجود تعداد فراوان سريال هاي مناسبتي بسياري ديدن اين برنامه ها را ترجيح مي دادند و به همين جهت اميدواريم كه اين برنامه ها در سال آينده علاوه بر تئاتر شهر در سنگلج و مراكز فرهنگي- هنري شهرداري نيز به اجرا درآيد.
اينكه تمركز اجراي برنامه هايي از اين دست را فقط به ماه رمضان موكول كرده ايد مي تواند كمكي به احياي هنرهايي از اين دست داشته باشد؟
بسياري از اين مراسم مخصوص ماه رمضان است اگر چه بايد در ماه هاي ديگر نيز بسياري از آيين هاي فراموش شده به اجرا درآيد اما رئيس مركز هنرهاي نمايشي چند شب قبل پيشنهاد دادند حداقل ايام آخر هفته ترنابازي در برخي مراكز اجرا شود البته اقداماتي از اين دست به مراكز فرهنگي شهرداري مربوط است كه متاسفانه افراد غيرمتخصص حاكم بر آنجا توجهي به ضرورت هايي از اين دست ندارند. در ايران نگاه به فرهنگ سياسي است و از طرفي عدم هماهنگي مراكز فرهنگي باعث شده هيچ اقدام اساسي اي در زمينه فرهنگ صورت نگيرد. در تهران اين همه فرهنگسرا و آمفي تئاتر وجود دارد اما حتي يك تكيه كوچك براي اجرايي تئاتر ملي ايران وجود ندارد.
اينكه اين مراسم تنها در ايام عزاداري استفاده مي شود نيز مشكل ديگري است، واقعاً اين آيين ها قابليت ديگري براي اجرا ندارند؟
مكاني براي اجراي آنها نيست. ما بايد جايي داشته باشيم كه بتوانيم آنها را اجرا كنيم. در تمام كشورها مكان هاي مخصوص براي نمايش مراكز سنتي، معماري و نمايش ها و آيين هاي سنتي وجود دارد در حالي كه در ايران حتي يك مكان نيز نيست و توريستي كه به ايران مي آيد نمي داند كجا مي تواند تخت حوضي، تعزيه، نقالي و پرده خواني ببيند. در كشور ما حتي يك پاتوق فرهنگي هم وجود ندارد. بسياري از مديران فرهنگي كشور تنها در پي تحميل عقايد شخصي خودشان هستند و اين مانع بسياري از كارهاست. ازطرفي كسي دغدغه پرداختن به اموري از اين دست را ندارد. مي توان به بسياري از هنرمندان تنها ماهي 300 هزار تومان پرداخت و آنان چند روز در هفته به اجراي برنامه هايي از اين دست بپردازند در حالي كه هيچ كس به فكر اجراي برنامه هايي از اين دست نيست. انگار مبالغ اين چنيني در مقابل ميلياردها تومان هزينه هايي كه انجام مي گيرد، زياد به نظر مي رسد در حالي كه نبايد تا اين اندازه به اقتصاد هنر توجه كرد. خودكفايي اي كه براي سالن ها در نظر گرفته اند، ضربه بزرگي به فرهنگ كشور وارد آورده و تمام سالن ها را سرشار از نمايش ها و برنامه هايي بي تفكر كرده است. در واقع يك موسيقي و نمايش ناب هيچ وقت در اين سالن ها اجرا نمي شود و كسي نيست به اين مساله توجه كند كه در تمام دنيا به فرهنگ سوبسيد مي دهند. در كشور ما نيز اين اندازه در ورزش براي تقويت جسم، سوبسيد مي دهند در حالي كه هيچ كس به فكر تقويت روح نيست.
قبول داريد كه هنرمندان خودشان نيز در احياي اين هنرها كم كاري كرده اند؟
هنرمند تنها يك طرف قضيه است. كافي است بودجه اي مستقل براي اين موضوع در نظر بگيرند تا مشاهده شود چه ميزان استقبال از اين برنامه ها مي شود؟ چرا ما تنها از هنرمندان انتظار داريم؟
چرا در همان نمايش كه به اجرا درمي آيد از اين هنرها استفاده نمي شود؟ همان اتفاقي كه درنيم سال اول سال در دو نمايش از كارهاي آقاي هاشمي و مرادي افتاد؟
بايد از هنرمند حمايت شود تا به اين كارها راضي شود. من چند سال قبل نمايش «خواستگار» چخوف را براساس تعزيه تخت حوضي به اجرا درآوردم كه بسيار مورد استقبال قرار گرفت اما از آن روز تاكنون هيچ حمايتي از من نشد در حالي كه يك نمايش در كشورهاي ديگر بيش از دو سال روي صحنه است. در اينجا ما يك نمايش را 21 اجرا مي بريم و بعد تعطيل مي كنيم در حالي كه اگر حتي يك درصد جمعيت تهران هم اهل ديدن نمايش باشند يك نمايش بايد ماه ها روي صحنه باشد.
يکشنبه 31 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 96]