واضح آرشیو وب فارسی:قدس: والدين و مربيان بخوانند ؛ علل رفتاري كودكان بي قرار
* نسرين سرچمي
هفته آينده درهاي مدارس به روي 11 ميليون دانش آموز باز مي شود و بار ديگر كودكان و نوجوانان به عرصه علم آموزي قدم خواهند
گذاشت، اين در حالي است كه هر كدام از آنها پس از يك وقفه چند ماهه براي ساعاتي از خانه و خانواده فاصله مي گيرند و با مربيان و همكلاسان جديدي در محيط مدرسه ساعاتي را سپري خواهند كرد. در اين ميان رفتار برخي از دانش آموزان با ديگر همسالانشان تفاوتهايي دارد. آنها مرتب در كلاس درس به جنب و جوش و صحبت مشغولند ناگهان به وسط كلاس مي آيند و هركس را در اطرافشان باشد آزار مي دهند.
رفتار اين گونه دانش آموزان مختص كلاس درس نيست، بلكه در محيط خانه نيز حالتي بي قرار دارند. در يك چشم برهم زدن از در و ديوار و يا درخت بالا مي روند و به وسايل منزل دست مي زنند. حتي پيچ و مهره هاي آن را باز ميكنند. به كودكان ديگر و حتي خودشان صدمه مي زنند و خلاصه اطرافيان را كلافه مي كنند. به راستي علت اين همه حركت، شلوغي و بي قراري چيست؟ و والدين و مربيان با اين قبيل كودكان چگونه بايد رفتار كنند؟
متخصصان مي گويند: بي قراري كودكان علل و ريشه هايي دارد كه يكي مربوط به خود كودك و ديگري عوامل مربوط به ديگران است.
* وجود نقص جسمي يا ناامني روحي
گاهي بي قراري كودكان ناشي از يك بيماري يا عارضه دردناك است مثل بيماري انگلي، و خارشهاي ممتد كه كودك به دليل ترس از پزشك آن را به پدر و مادر بيان نمي كند و موجب بي قراري او مي شود.
اين مسأله گاه تا آنجا پيش مي رود كه سبب اضطراب و ناامني كودك شده و احساس مي كند ممكن است به دليل وجود آن از سوي والدين يا مربيان تنبيه شود و در نتيجه چنين كودكي شبها بد مي خوابد و يا خوابهاي آشفته مي بيند.
گاهي نيز اين بي قراري ريشه مادرزادي دارد و طفل از يك بيماري عصبي رنج مي برد كه در اثر يك كسالت ممتد پديد آمده و تا آن كسالت درمان نشود، امكان اصلاح وجود نخواهد داشت.
در صورتي كه خانواده اي به لحاظ اقتصادي ضعيف باشد و يا كودك در رسيدن به امتيازهايي كه مي خواهد احساس ناكامي كند و ظرفيت روحي او هم به حدي نيست كه به هر چه مي خواهد برسد در نتيجه احساس شكست مي كند و بي قرار مي شود. در مواردي نيز كودك بي قرار به علت معلوم يا نامعلوم، محبت والدين يا معلم خود را از دست داده است. هر قدر سن كودك پايين تر باشد ترس ناشي از احساس ناامني او بيشتر است. تولد كودكي جديد و يا تغيير معلم و يا مدرسه اي كه به آن انس گرفته مي تواند از اين موارد باشد.
در نتيجه همين امر برخي، نا آرامي ها و بي قراريهاي كودكان را ناشي از آن مي دانند كه مي خواهند توجه والدين، مربيان و ديگر بستگان را در محيط به خود جلب كنند.
* عدم تحمل وضع موجود
برخي از روانشناسان معتقدند: گاه كودك نمي تواند وضع موجود را تحمل و خود را با آن هماهنگ كند، به اين معني كه دايم در جست و خيز بوده و سر و صدا به راه انداخته و والدين هم به اين رفتار او توجه يا اعتراض نداشته و آزادش گذاشته اند در نتيجه اكنون كه بايد در كلاس درس يا ميهماني و يا در محيطي كه نوزاد كوچكتر خوابيده آرام بگيرد، تحمل وضع موجود برايش غيرممكن است. اين مسأله موجب مي شود كه اطرافيان او را دردانه و بي ادب به حساب آورند و سرزنش يا تنبيه كنند.
* كودكان بي قرار و هوش بالا
برخي از متخصصان هم علت بي قراري بعضي ازكودكان را در كلاس ناشي از آن مي دانند كه هوش آنها از ديگر همسن و سالان بيشتر است. بنابراين نمي توانند اشتباههاي والدين يا معلمان خود را تحمل كنند. گاهي مطلبي در كلاس گفته مي شود و شاگردي با هوش بالا آن را درمي يابد ولي معلم ناچار است براي تفهيم ديگران چندبار آن را توضيح دهد و در نتيجه حوصله چنين كودكي سرمي رود و اين خود منشأ بي قراري مي شود.
* الگوها و معاشرتهاي نادرست
بعضي از بي قراري كودكان ناشي از معاشرت با كودكان جنجالي و شلوغ است و در مواردي نيز وجود تضاد و كشمكش بين خواهران و برادران زمينه را براي ناآرامي كودك فراهم مي كند. چون هر كدام در پي كسب موقعيت و جلب حمايت بيشتر والدين يا اطرافيان هستند. در اين ميان كودكي كه توان همراهي با آنها را ندارد، احساس عدم توفيق مي كند. متأسفانه برخي از الگوهايي كه در فيلمهاي تلويزيوني و سينمايي به كودكان ارائه مي شود نيز خود زمينه ساز بي قراري و ناآرامي آنهاست. برخي تشويقها و يا خط و نشان كشيدنهاي نادرست توسط مادر و پدر نيز مي تواند در رفتارهاي كودكان تأثير گذار باشد. به عنوان مثال وقتي كودك خردسال را وا مي دارند تا در هر مجلس و محفل خانوادگي با جنب و جوشها، سر و صداها و يا شعر خواني موجب سرگرمي ديگران شود. او كه مزه تشويق را چشيده سعي مي كند در حضور ديگران و در جايي همان رفتار را تكرار كند چون فرق محيط هاي خانوادگي و رسمي را درك نمي كند.
از طرف ديگر، مادري كه مرتب به كودكش مي گويد: وقتي پدرت آمد شكايت بدرفتاريهاي تو را به او خواهم كرد، او را به اضطرابي دايمي، حتي به هنگام خواب دچار مي كند.
* اختلافهاي خانوادگي، تضادهاي انضباطي
به ياد داشته باشيم كه كودكان خانه را پناهگاه و محيط امني براي خود مي شناسند، بنابراين درگيريها و مشاجره هاي خانوادگي در حضور آنها سبب مي شود كه آرامش رواني كودكان برهم خورده و آنها را وادار به حركتهايي كند كه به گمان آنها وضعيت را از آن شرايط خارج مي كند.
گاه نيز تضادهاي انضباطي زمينه ساز بي قراري كودك مي شود. زيرا پدر و مادر در خانه دستوري به او مي دهند كه با دستور معلم و مدرسه در تضاد است و كودك نمي داند كه به كدام دستور عمل كند و كدام را ناديده بگيرد و در نتيجه دچار مشكل روحي مي شود. همين كشمكش دروني مي تواند او را به فردي بي قرار، ناآرام و مضطرب درخانه و مدرسه مبدل كند.
بررسيها نشان مي دهد كه همه كودكان بي قرار و پر جنب و جوش افرادي كم هوش نيستند، بلكه اغلب آنها از لحاظ هوش در سطح بالاتر قرار دارند.
فراموش نكنيم كه برخي از اين رفتارها ناشي از شرايط رشد كودك است.
* اصلاح رفتاري اين كودكان
در هر حال نخستين گامي كه بايد در ارتباط با اصلاح رفتاري اين گونه كودكان برداشته شود شناخت و كشف علت اين بي قراري است تا راههاي درمان آن اعم از رفع ريشه هاي اضطراب و ناامني، واگذاري مسؤوليت، ايجاد سرگرمي، پذيرش و حمايت از سوي والدين و مربيان، جستجوي نقاط مثبت و در صورت لزوم درمان پزشكي انجام شود.
منابع
1- با دنياي كودك آشنا شويم، ترجمه خليليان.
2- خانواده و دشواريهاي رفتاري كودكان، دكتر قائمي- علي.
3- روانشناسي كودك، رفتار كودكان، ترجمه دكتر آوارگان.
4- اسلام و تعليم و تربيت، دكتر حجتي.
يکشنبه 31 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 156]