واضح آرشیو وب فارسی:فارس: عابديني در گفت و گو با فارس: واگذاري سهام پرسپوليس بدون مصوبه دولت غيرقانوني است
خبرگزاري فارس: مديرعامل اسبق باشگاه پرسپوليس تهران گفت: واگذاري سهام باشگاه به بخش خصوصي، بدون مصوبه دولت غيرقانوني است.
به گزارش خبرگزاري فارس، واگذاري سهام باشگاه پرسپوليس به بخش خصوصي بحثهاي فراواني را در محافل ورزشي مطرح كرده است. امير عابديني شخصي كه ادعا مي كند مالك اين باشگاه است، با خبرنگار خبرگزاري فارس گفت و گويي انجام داده كه متن آن را در زير ميخوانيد:
* براي واگذاري پرسپوليس بايد دولت مصوبه بدهد
ميتوانيم حرفهاي غيرقانوني بزنيم؛ اما نميتوانيم كار غيرقانوني انجام دهيم زيرا گريبانمان را ميگيرند. واگذاري سهام نيز معنا و مفهومي دارد. نه فقط سهام پرسپوليس كه هر بخشي از سهام دولت را بخواهيم واگذار كنيم، رقم و عدد وجود دارد و اين ارقام حرف ميزنند. اگر رقم بيش از 500 ميلون تومان باشد، براي واگذاري سهام، به مصوبه دولت نياز است و بدون تشريفات قانوني نميتوان آن را بفروش برساند. اين تشريفات قانوني نامش مزايده است.
* پرسپوليس بايد به صاحبانش داده شود
روزي كه پرسپوليس را از ما گرفتند و به دولت دادند، معنايش اين نبود كه باشگاه از بخش خصوصي به دولت واگذار شود؛ بلكه عنوان شد صلاح مملكت اين است كه به دلايل فرهنگي، اجتماعي و ... باشگاه در اختيار دولت باشد. حالا هم كه تشخيص دادهاند پرسپوليس را به بخش خصوصي واگذار كنند، بايد به صاحبان اوليه آن واگذار شود يا اگر به هر دليل به صاحبان اوليه داده نميشود، به آنها حق شركت در مزايده را بدهند.
* پرسپوليس به غير از بدهي چيزي ندارد
پرسپوليس تا بن دندان بدهكار است. اموالي ندارد و تمام دارايياش يك ساختمان هبه شده از سوي فدراسيون است كه فدراسيون هر زماني بخواهد، ميتواند آن را پس بگيرد. اين تيم تعدادي بازيكن دارد كه اين بازيكنان رقم قرارداد و قيمتشان مشخص است. چگونه است كه براي فروش سهام آن ارقام عجيب و نجومي اعلام ميكنيم؟ اين رقمهاي نجومي اعتباري است. در واقع، ميخواهند بار معنوي باشگاه را بفروشند. آيا صاحبان اصلي باشگاه مردهاند كه ميخواهند چنين كاري انجام دهند؟
* قانون تعيين كننده است
اسناد و مدارك ثبت شركتها و احكام ديوان عالي كشور، بر اين مسئله استناد دارند كه باشگاه متعلق به اشخاصي است. اگر بر فرض آن افراد صلاحيت اداره باشگاه را هم نداشته باشند، اين را بايد قانون بگويد و شخص ديگري نميتواند در اين مورد نظر بدهد. به عنوان مثال، پس از طلاق، دادگاه حكم ميكند كه حضانت بچه را مادر بر عهده بگيرد يا پدر. بنابراين، درباره بچه خود آدم هم، قانون بايد حكم بدهد.
* فروش ليزينگي پرسپوليس
اينكه ميگويند سهام پرسپوليس را ميفروشيم، غير قانوني است. مگر ميتوانند چنين كاري كنند؟ حق فروش مايملك دولت را ندارند. همانطور كه گفتم، براي فروش بايد مصوبه دولت وجود داشته باشد و سپس مزايده بگذارند؛ يعني هر كس بيشتر بخرد، به آن بفروشند. اينكه يك دوست را ابتدا عضو هيئت مديره بكنيد و سپس او به عنوان رئيس هيئت مديره انتخاب شود و پول بدهد و از باشگاه طلبكار شود و بعد بگويند به جاي پول بيايد سهام را بگيرد؛ يعني آنكه پرسپوليس را به صورت ليزينگي واگذار ميكنند.
* به هدايتي گفتم اين كار خلاف است
از طريق دوستان براي هدايتي پيغام فرستادم كه كاري كه انجام ميشود، خلاف است. امروز اگر كار خلاف قانون كنيد، يك روز قانون جلوي شما را ميگيرد. اين باشگاه مدعياني دارد كه حرفشان حق است و به خاطر مردم، دولت و مصالح كشور سكوت كردهاند و تا روزي كه دست دولت باشد، حرفي نميزنيم.
* با موافقت سازمان، پرسپوليس به ما منتقل شد
ما يك شركت پرسپوليس داريم و يك موسسه پيروزي (پرسپوليس) كه در ثبت آنها تقدم و تاخر وجود دارد. شركت پرسپوليس قبل از موسسه پيروزي به ثبت رسيده است. غفوري فرد در آن زمان پرسپوليس را به عدهاي واگذار كرده بود كه بروند و آن را اداره كند. درهمان زمان پيروزي دست بنياد مستضعفان بود. بنياد اين موسسه را تغيير نام ميدهد و با يك ورق كاغذ آن را به سازمان تربيت بدني برميگرداند و ميگويد نميتوانم آن را اداره كنم؛ اما اسم هم عوض شده و به ثبت رسيده است. آن زمان غفوريفرد به عدهاي ميگويد برويد موسسهاي را تشكيل دهيد و ثبت كنيد. من هم آن را حمايت ميكنم. در يكي از اين بندها نوشتهاند هيئت موسس اختيار خود را به رئيس سازمان تفويض ميكند. بعد در ثبت ديگري و در مجمع ديگري اين اختيارات را سلب ميكنند. اين آقايان كه خودشان موسس بودند و سازمان تربيت بدني را هم خلع كرده بودند، مي گويند نميتوانيم آن را اداره كنيم. بنده هم ميگويم به شرطي كه سازمان تربيت بدني موافقت كند، به ما منتقل كنيد.
* انتقال پرسپوليس قانوني صورت گرفت
آقايان عباس انصاريفرد و مهدي منتظر الموعود در قراردادي آن را به ما واگذار ميكنند. اول نامه غفوري فرد را ميگيريم كه با اين انتقال موافقت ميكند و بعد به ثبت شركتها ميرويم. همه چيز اين انتقال درست است. هم سازمان تربيت بدني موافقت ميكند و هم موسسين. در ثبت شركتها به نام پيروزي ثبت ميشود. سهام آن به صاحبان جديد كه آقاي محلوجي، من و عباس انصاريفرد بودند، منتقل مي شود. بعد عباس انصاريفرد در برههاي از زمان ميگويد ميخواهم كنار بروم و سهام هم نميخواهم و رقمي داده شود يا نمي شود، بيست درصد سهام را به محلوجي ميدهد. محلوجي هفتاد درصد سهام را مالك ميشود. من 25 درصد و عباس انصاريفرد 5 درصد سهام را.
* مهرعليزاده به دنبال انتخابات رياست جمهوري بود
9 سال پرسپوليس را اداره كرديم و اتفاقي هم نيفتاد تا اينكه دولت هاشمي تغيير ميكند و دولت خاتمي ميآيد. از بد حادثه شخصي به نام مهرعليزاده رئيس سازمان تربيتبدني ميشود. او از ابتدا دنبال اين بود كه پرسپوليس و استقلال را خودش اداره كند و نامزد رياست جمهوري شود كه شد. ايشان گفتند اينجا را نميگيريم و اگر بگيريم، شما سهامدار آن هستند. مي خواست جبهه من، محلوجي و انصاري فرد را تنگ كند؛ اما موفق نشد.
* بزرگان دولت اينطور تشخيص دادند
اگر لوايحي كه نوشته شده، دفاعيههايي كه انجام شده، احكامي كه دادگاههاي تجديد نظر و و ديوان عالي كشور صادر كرده، براي انتشار در اختيار رسانههاي گروهي قرار بدهيم، همه تعجب خواهند كرد. راي ديوان عالي را به نفع خودمان داريم؛ اما آقاي خاتمي تشخيص دادند مهرعليزاده را تقويب كنند. آن روز مصاحبه كردم وگفتم بزرگان دولت تشخيص دادند كنار برويم و رفتيم. حالا اگر بزرگان دولت تشخيص ميدهند به بخش خصوصي داده شود، بايد به صاحب اصلي آن داده شود.
* يكي از وزراي دوليت حكميت كند
صاحب پرسپوليس هستيم و براي اين ادعا سند هم داريم. شركت پرسپوليس هم متعلق به ماست و آقايان نميتوانند شركتي به نام پرسپوليس را تشكيل بدهند. سكوت كرديم كه دولت آن را اداره كند؛ ولي حالا كه ميخواهند به بخش خصوصي بدهند. بايد بنشينند و با ما مذاكره كنند. آنها را قانع ميكنيم كه پرسپوليس متعلق به ماست. حتي حاضريم كه يكي از وزراي دولت حكميت كند. شخصي عادلي باشد و بگويد چه طور ميتوانند پرسپوليس را به هدايتي بدهند؛ اما به محلوجي نميتوانند بدهند؟
* پرسپوليس آينده در اختيار من است
پرسپوليس آينده در در اختيار من است. چطور ميتوانم در آن نقش نداشته باشم؟ مداركش به اسم من است و در ثبت شركتها موجود است. هدايتي براي خودش صحبت ميكند. علي ميرزايي در روزنامه مصاحبه كرده و گفت: "نميگوييم هدايتي نباشد، ايشان هم باشند؛ اما صاحبان اصلي پرسپوليس كسان ديگري هستند."
* يك قهرماني پرسپوليس با يك كرور پرونده در فيفا
من ادعا نميكنم. مردم قضاوت كنند. آيا پرسپوليس را بد اداره كرديم؟ 8 سال در باشگاه بوديم و تعداد قهرمانيها و هزينهها مشخص است. يك ريال هم از آن زمان بدهكار نيستم. هر كس ادعاي طلب دارد، بيايد بگيرد. پرسپوليس از سال 80 در اختيار دولت خاتمي و احمدينژاد بود. مبلغ بدهي و نوع اداره چگونه بوده و بعد از هفت سال توانستند يك قهرماني بياورند؛ آن هم با يك كرور پرونده در فيفا. اين چه مديريتي است؟
* من مثل علي پروين نيستم
علي پروين نيستم كه امروز با هدايتي دعوا كنم و فردا با او آشتي كنم. با هدايتي دعوايي ندارم. اصلا نميشناسمش و نميدانم چه كسي است؛ اما كسي آمده كه تحت لواي او اين كار را ميكنند و معلوم نيست زير ميز چه خبر است؟
* حكميت علي آبادي را هم قبول دارم
حكميت خود عليآبادي را هم قبول ميكنم زيرا حكم كه نبايد به من پاسخ بدهد، بايد به خدا پاسخ بدهد. عليآبادي بهتر از هر كس ميداند كه پرسپوليس متعلق به من است. فائقي زماني كه مدارك ما را ديد، گفت به شما ظلم كرديم. علي آبادي هم آدمي نيست كه بعد از ديدن مدارك و مستندات، عكس آن نظر بدهد. دولت حكميت ايشان را قبول كند، ما هم قبول ميكنيم؛ اما اكنون عليآبادي طرف ماست و طرف نميتواند حكم باشد.
* از دولت شكايت ميكنيم
اگر سهام به بخش خصوصي واگذار شود، 100 درصد اقدام ميكنيم و از دولت شكايت ميكنيم. براي پرسپوليس يك بار زندان رفتم و باز هم ميروم. آن زمان 40 ميليون تومان از معادن و فلزات به پرسپوليس كمك كرديم و به دادگاه رفتم و يك شب هم بازداشت شدم؛ اما اكنون كه ميلياردها تومان به پرسپوليس ميدهند، همه ساكت هستند و سكوت كردهاند. آب سر بالا ميرود.
* پروين يا ترسيده يا تطميع شده
رابطه من با پروين خوب است؛ اما نميدانم چه طور يك آدمي به نام هدايتي بيايد اينهمه بد و بيراه به شما بگويد و فردا دوباره از او حمايت كنيد. يا علي پروين ترسيده و مورد رعب قرار گرفته يا تطميع شده كه اينچنين تغيير موضع ميدهد. من از دست دوستم عصباني هستم. نميگويم پروين با همه دست "يا علي" ندهد؛ بلكه ميگويم دعوا راه نينداز تا بفهميم چه خبر است. يا پروين راست مي گفت يا هدايتي. اگر تو راست ميگفتي چرا 180درجه تغيير موضع دادي؟ هدايتي آدم باهوش و زرنگي است و ميفهمم چه كار ميكند. او پروين و پرسپوليس را وجهه المصالحه قرار ندهد تا مشهور شود. اگر هم مي گويد دنبال شهرت نيست، شايد دنبال محبوبيت است؛ اما اينگونه محبوبيت حاصل نمي شود.
گفت و گو از عليرضا وهابي
انتهاي پيام/
شنبه 30 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]