تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1838149479
همزيستى بازيگران در پاكستان
واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: همزيستى بازيگران در پاكستان
حسين اميدى آمريكا كه عملا با حمايت پرويز مشرف، هم پيمانى او در مبارزه با القاعده و طالبان را دنبال مى كرد، به درك جديدى رسيده و خود را ناچار از تعامل با تمامى طرفهاى پاكستانى مى داند. آمريكا نمى تواند ارتش را ناديده گرفته وصرفا با تكيه بر زردارى به خواسته هاى خود دست يابد. زردارى نيز نمى تواند براى همراهى با آمريكا و مقابله با طالبان پاكستان، ارتش را ناديده بگيرد و براى ايجاد موازنه در قبال نواز شريف و ديگر جريانهاى معارض، استمرار همكارى با ارتش را ضرورى مى بيند. ارتش نيز كه محور تحولات سياسى - امنيتى در پاكستان محسوب مى شود براى موازنه امنيتى در قبال هند و براى از دست ندادن مهار رويكردهاى داخلى و منطقه اى نمى تواند آمريكا را كنار بگذارد و بايد به نوعى با خواسته هاى آن كنار بيايد. از سوى ديگر زردارى براى تشكيل حكومت نيز بايد ائتلافى قابل قبول را تدارك كند كه بر نگرانى هاى جارى آن افزوده نشود. ائتلاف با نواز شريف، به جز شروط اساسى وى براى بازگرداندن قضات دادگاه عالى و چودرى (رئيس بركنار شده آن) و لغو قوانين دوره مشرف در خصوص افزايش اختيارات رئيس جمهور به واسطه نوع نگاه و رويكردهاى متفاوت با حزب مردم امكان پذير نيست و عملا بر چالش هاى زردارى خواهد افزود. از سوى ديگر ائتلاف حزب مردم و حزب مسلم ليگ طرفدار مشرف و احزاب كوچكتر نيز، مجموعه مقتدرى ايجاد نمى كند و فشار نواز شريف و بقيه گروههاى معارض، حكومت ائتلافى جديد را در فشار قرار مى دهد. در بعد امنيتى، اگرچه زردارى متعهد شده تا در كنار آمريكا مسئله مبارزه با تروريسم و طالبان را به سرانجام برساند ولى نوع نگاه زردارى براى حل اين مشكل با نگاه آمريكايى براى سركوب طالبان پاكستان و اقدامات هوايى مستقيم متفاوت بوده و طى يك هفته اخير به نوعى چالش اوليه تبديل شده است. حملات موشكى هواپيماهاى آمريكا كه از طريق افغانستان به مناطق قبايلى و تحت نفوذ طالبان پاكستان صورت گرفته و تلفات قابل توجهى از مردم به جاى مانده موجب شده تا زردارى و ارتش پاكستان، نسبت به روش آمريكا اعتراض كرده و هشدار بدهند. علت اين است كه ادامه حملات آمريكا، موج ضدآمريكايى را افزايش داده و فشار بر حكومت را از ناحيه طالبان و يا جريانهاى معارض حكومت، افزايش خواهد داد، مضافا اينكه روش زردارى براى تعامل با طالبان پاكستان، مبتنى بر مذاكره و تفاهم مى باشد. قابل ذكر اينكه جريانهاى مذهبى و سياسى طرفدار طالبان خود را براى مقابله و درگيرى گسترده با آمريكا و در نتيجه حكومت زردارى مهيا مى كنند و اين مسئله مى تواند چالش عمده اى بر سر راه حكومت زردارى محسوب شود. در شرايطى كه پست هاى رياست جمهورى و نخست وزيرى و اكثريت پارلمانى در اختيار حزب مردم است، زردارى تمايلى به اصلاح قوانين مصوب در دوره مشرف ندارد و دو موضوع امنيت و مشكلات اقتصادى، دستور كارهاى اصلى حكومت وى هستند. به همين دليل زردارى تلاش مى كند در محيط همسايگان، شرايط با ثباتى را تعريف كرده و مطالبات و اولويت هاى همسايه غربى و شمالى را مدنظر قرار دهد. زردارى در ديدار با كرزاى، اهميت همكارى براى مبارزه با تروريسم و يا امنيت سازى در مرزها را مورد تاكيد قرار مى دهد و در قبال ايران به تقويت مناسبات دو جانبه و تاكيد بر خط لوله گاز ايران به پاكستان و هند، به عنوان عاملى جهت كسب درآمد و تسهيلات و پاسخ به نياز فزاينده جامعه پاكستان نسبت به انرژى اصرار مى ورزد. اگر آنچه توسط نخبگان و نظريه پردازان نئومحافظه كار آمريكايى بيان شده را جدى بگيريم، آمريكا به دنبال سياستها و رويكردى است تا درآمدهاى نفتى - گازى ايران را محدود و يا كاهش داده، فشار اقتصادى را عامل تعديل كننده سياست ها و رويكرد ايران معرفى كند. بر اين اساس نيز بايد انتظار داشت كه يك فشار آمريكايى، روند همكارى هاى پاكستان - ايران در موضوع خط لوله گاز را به تاخير بيندازد. اگرچه حزب نواز شريف كه با حمايت كشورهاى عربى منطقه (امارات، عربستان) در تعامل نزديك با گروههاى اسلامى و يا طالبان پاكستان است، مطلوب آمريكا نيست ولى به جهت ملاحظات و يا نفوذ مستقيم عربستان و امارات در مدارس و جريانهاى دينى پاكستان، بايد با نواز شريف نيز كنار بيايد و به تعبير كامل تر و دقيق تر، با كمك نواز شريف، امكان مديريت زردارى و كاركردهاى آن را، ميسر و سهل تر نمايد. ولى در عين حال اولويت آمريكا در پاكستان پس از موضوع طالبان، مهار قدرت اسلام گرايان در اركان حكومتى است تا از دستيابى آنان به توان هسته اى اين كشور جلوگيرى كند. در عين حال كه تقريبا تمامى بازيگران پاكستان و آمريكا در يك پيوند و نياز متقابل به سر مى برند ولى نفوذ و اقتدار ارتش در تمامى عرصه هاى حكومتى، سياسى و اقتصادى و امنيتى را نمى توان ناديده گرفت. ارتش پاكستان كه شرايط فعلى را براى فعال سازى كامل خواسته هاى خود مناسب نمى داند، براى حفظ مناسبات و حمايتهاى آمريكا، همكارى محاسبه شده اى را با آمريكا به جريان خواهد انداخت. ارتش پاكستان نمى تواند عقبه استراتژيك جغرافياى افغانى را در دكترين امنيتى خود در قبال هند ناديده بگيرد و تحت هيچ شرايطى از افغانستان چشم پوشى نمى كند ولى اين بدان معنا نيست كه دست بسته با آمريكا همكارى كند. عامل تعادل بخش و بالانس كننده در سياستهاى آمريكا كه از نگاه ارتش پاكستان دور نيست، اين است كه ارتش فشارهاى طالبان را به سوى حكومت زردارى هدايت كرده و در افغانستان، فشارهاى طالبانى به نيروهاى ناتو و آمريكا افزايش و يا استمرار يابد. اگر آنچه ژنرال مولن و پترائوس در ارزيابى شرايط نظاميان آمريكايى در عراق و افغانستان بيان كرده اند را جدى بگيريم، تاكتيك فوق كه از سوى ارتش پاكستان دنبال خواهد شد، پاشنه آشيل سياستهاى آمريكايى خواهد بود و مانعى در قبال تحقق اهداف آمريكا به شمار مى رود. در نتيجه مى توان چنين جمع بندى كرد كه آقاى زردارى با توجه به پرونده هاى مالى و قضايى گذشته خود، رفتار محتاطانه اى با نواز شريف در ائتلاف پذيرى حكومتى اعمال خواهد كرد و عدم اصلاح قانون اساسى را به عنوان اهرم فشار در قبال نواز شريف حفظ خواهد كرد. وى در تعامل با ارتش و فرمانده زيرك آن كه از نزديكان مشرف مى باشد، همكارى نزديك را ترجيح خواهد داد و از ايجاد چالش با آن پرهيز مى كند. زردارى با اعلام همكارى با افغانستان و آمريكا جهت مقابله با طالبان، نمى تواند خط سرخ هاى داخلى در ارتش و توانمندى طالبان پاكستان را پشت سر بگذارد و لذا تلاش در تعديل و يا اصلاح سياستهاى آمريكا خواهد كرد تا گفتمان و مذاكره با طالبان را جايگزين حملات نظامى آمريكا كند. زردارى كه يك شيعه پاكستانى است، استمرار همكارى و مناسبات فعال و خوب با ايران را در اولويت خود مى داند ولى در قبال فشار و اولويتهاى آمريكايى، حوزه مانور گسترده اى در اختيار ندارد. شايد همين شرايط پيچيده موجب شده تا ضمن ترديد و نگرانى در غرب، همكارى و حمايت از زردارى، يك نياز مرحله اى براى آمريكا و غرب محسوب شود. سايت بصيرتپاكستان و رئيس جمهور آينده آمريكا cmyk ۳ poبورس رايدل از مقامات سابق پنتاگون و سيا و شخصى كه در دولتهاى پيشين آمريكا نقش زيادى در ترسيم سياستهاى كاخ سفيد در جنوب آسيا داشته معتقد است كه ايالات متحده با وضعيت بسيار بغرنجى در پاكستان مواجه است و اقدام جديد آمريكا در حمله از خاك افغانستان به پاكستان موجب افزايش احساسات ضد آمريكايى و مخدوش شدن وجهه آمريكا در كشورهاى مسلمان مى شود. به اعتقاد اين مقام كهنه كار شوراى روابط خارجى آمريكا در شرايط فعلى و با توجه به جو سياسى موجود در فضاى پاكستان، حمله آمريكا به نقاط مرزى پاكستان با افغاستان فقط به تخريب موقعيت آمريكا منجر خواهد شد. از همين رو به رئيس جمهور آتى آمريكا توصيه مى كند كه در درجه اول با دولت مردمى پاكستان به ويژه در امور اقتصادى همراهى كرده و اين نكته را ثابت كند كه آمريكا به دنبال برقرارى دموكراسى در پاكستان است. علاوه بر آن آمريكا بايد بر افغانستان فشار وارد كند تا كابل را به قبول خط مرزى افغانستان و پاكستان كه در سال ۱۹۸۳ توسط انگليس ترسيم شده احترام بگذارد و در مورد روابط هند و پاكستان نيز واشنگتن بايد دهلى نو را تشويق به يافتن راه حلى درباره كشمير كند كه مورد قبول تمامى گروه هاى حاضر در اين منطقه باشد. ترجمه :حميد بياتىرايدل در مصاحبه با شوراى روابط خارجى آمريكا در خصوص خبرهاى روزهاى اخير مبنى بر اقدام آمريكا در تعقيب نيروهاى القاعده در داخل پاكستان و حتى گزارشهايى مبنى بر ورود تفنگداران دريايى آمريكا به پاكستان، اقامت چند ساعته در اين كشور و كشتن تعداد زيادى از نيروهاى طالبان و القاعده در نقاط مرزى پاكستان و افغانستان و سپس خروج آنها از اين كشور به وسيله بالگرد و توضيح اين مطلب كه آيا در شرايط فعلى انجام چنين عملياتهايى به نفع آمريكا هست يا نه گفت: در ابتدا بايد گفت ورود به سرزمينى كه داراى تسليحات هسته اى است با ورود به كشورهاى ديگر تفاوت دارد. ژنرال اشفق پرويز كيانى فرمانده ارتش پاكستان اعلام كرده كه اسلام آباد عمليات آمريكا در پاكستان را تائيد نكرده و در برابر آن ايستادگى مى كند ممكن است برخى از اين سخنان همانند آنچه هم اكنون ما در اين كشور شاهد آن هستيم فقط در حد حرف بوده باشند اما تجربه من از ارتش پاكستان اين است كه آنها از ملت و حاكميت خود دفاع مى كنند و حتى ممكن است اين عمل را براى حفظ پرستيژ انجام دهند.بنابراين دست زدن به چنين اقداماتى از سوى آمريكا خطرناك است. فكر مى كنم آمريكا اين عملياتها را به دليل بدتر شدن اوضاع در افغانستان انجام مى دهد. واشنگتن از اين مى ترسد كه القاعده و طالبان سازمان يافته در پاكستان دير يا زود منافع آمريكا را در خارج از جنوب آسيا و حتى در خود ايالات متحده مورد حمله قرار دهند. بنابراين ارتش آمريكا با موقعيت بسيار بغرنجى در پاكستان مواجه است. تا زمانى كه طالبان در طول مرز پاكستان و افغانستان مقرى امن براى خود دارد آمريكا نمى تواند اين گروه شبه نظامى را شكست دهد و ترس واشنگتن نيز از اين موضوع است كه طرحها و نقشه هاى شكل يافته توسط طالبان و القاعده در اين مقرهاى امن به فراتر از افغانستان مربوط شوند.نبايد اين نكته را فراموش كرد كه خود پاكستان نيز خواهان كنترل القاعده و طالبان است اما دلايل همراهى نكردن ارتش اين كشور با آمريكا در برخورد با گروه هاى شبه نظامى را مى توان به صورت زير توضيح داد: پاكستان به طور عام و ارتش اين كشور به طور خاص اعتماد زيادى به آمريكا ندارند. آنها فكر مى كنند كه آمريكا در ۵۰ سال گذشته به اين گروه هاى شبه نظامى اجازه داده نه يكبار بلكه چندين بار دوباره احيا شوند. چيزى كه واشنگتن با آن در پاكستان مواجه است اين موضوع است كه تعداد زيادى از مردم اين كشور فكر مى كنند آمريكا قابل اطمينان نيست. نظر سنجى هاى جديد انجام شده در اين كشور نشان مى دهد كه اكثريت مردم پاكستان معتقدند ناآرامى هاى موجود در كشورشان نتيجه اقدامات آمريكا بوده و فقط تعداد كمى از مردم پاكستان فكر مى كنند كه اين ناآراميها در نتيجه فعاليت القاعده و متحدان آن بوده است. و در چنين جوى انجام عملياتهاى نظامى در نقاط مرزى اين كشور فقط به افزايش احساسات ضد آمريكايى منجر خواهد شد. رهبران آمريكا اعلام مى كنند كه در يك زمان و يك مكان خاص اطلاعات، هوش و استعداد با ارزشى در دست دارند خب بايد از اين هوش و استعداد خوب استفاده كرد. اين عضو سابق سازمان اطلاعات مركزى آمريكا درباره ديدار رئيس ستاد مشترك ارتش پاكستان با مقامات آمريكايى نيز مى گويد: اين يك فرض بسيار مناسب است. ما بايد اين نكته را درك كنيم كه سابقه چندان بلند مدتى با پاكستانى ها نداريم كه به آنها اجازه بدهيم تا درباره اطمينان و يا عدم اطمينان به ما فكر كنند. امروز يك بازى بسيار پيچيده در سياست داخلى پاكستان در جريان است، اين بازى ميان آصف على زردارى رهبر ملى، نواز شريف رهبر مخالفان و ژنرال اشفق كيانى در جريان است و اين مسئله تبديل به يك توپ بيليارد در فضاى سياسى پاكستان شده و اگر شما بتوانيد آمريكا را به عنوان مخالف خود معرفى كنيد در فضاى كنونى پاكستان موقعيت مناسبى كسب مى كنيد.هم اكنون كسى در پاكستان خواهان اين مطلب نيست كه به عنوان دوست صميمى جرج بوش قلمداد شود از همين رو نه فقط يك بازى بلكه بازيهاى تودر توى زيادى در پاكستان در جريان است و از همين رو سياستگذاران آمريكا بايد به بهترين نحو ممكن فضاى سياسى اين كشور را تجزيه و تحليل كنند. رايدل در خصوص نحوه تعامل رئيس جمهور آتى آمريكا با جنگ افغانستان و رابطه ناآرامى هاى اين كشور با گروه هاى شبه نظامى مستقر در مرز آن با پاكستان نيز گفت: بايد از دو زوايه به اين مسئله توجه كرد. ايتدا بايد موقعيت واقعى را در نظر گرفت. جنگ افغانستان در واقع يك جنگ غير عادى براى آمريكا بوده و اين به آن دليل است كه ما به اين جنگ از يك ديد ديگر پرداخته ايم. در دهه ۱۹۸۰ آمريكا از ناآرامى ها و گروه هاى شبه نظامى در پاكستان عليه اتحاد جماهير شوروى استفاده كرد. ما آن تجربه را به ياد داريم كه تا زمانيكه جايگاه خود را در پاكستان داشته باشيم در جنگ بازنده نخواهيم شد. ممكن است آمريكا موفق به كسب پيروزى در افغانستان نشود اما مى تواند در اين جنگ نيز بازنده نباشد زيرا واشنگتن از اين موقعيت بهره مند است كه محلى را براى سازماندهى مجدد در اختيار داشته و مى تواند ادامه حضور در قدرت را راى گروه حاكم در افغانستان تضمين كند. و اين موضوع تا زمانى كه آمريكا جايگاه خود در افغانستان را داشته باشد ادامه خواهد داشت. رئيس جمهور آتى آمريكا بايد به دنبال راهى باشد تا از طريق آن نگاه مردم پاكستان به واشنگتن را تغيير دهد. رئيس جمهور آتى آمريكا بايد به دنبال راهى براى همراه كردن اسلام آباد با واشنگتن در جنگ با تروريسم باشد. واشنگتن بايد در اين راه اسلام آباد را با خود همراه كند. اما هيچ راه حل يك جانبه اى از طرف آمريكا براى حل و فصل اين موضوع وجود ندارد. ما نمى توانيم اين انتظار را داشته باشيم كه در حاليكه پاكستان يك كشور هسته اى است به آن حمله كرده، تمام مناطق آن را اشغال كرده و اين كشور را از وجود طالبان و القاعده پاك كنيم. آمريكا به اين سادگى نمى تواند تمام خاك پاكستان را اشغال كند. واشنگتن نيازمند آن است تا اسلام آباد را با خود همراه كند. و اين بدان معناست كه دولت آتى آمريكا بايد در جهت تغيير وجهه خود در پاكستان كه در طى يك دهه گذشته به شكل نا مطلوبى درآمده تلاش كند و اينكه اين كار چگونه امكان پذير خواهد شد بايد گفت اگر واشنگتن با دولت پاكستان همكارى كرده و به آنها نشان دهد كه خواهان برقرارى دموكراسى بوده و در پى افزايش كمكهاى خود به اين كشور به ويژه در بخش اقتصادى باشد مى تواند وجهه خود در اين كشور را بهبود بخشد.آمريكا بايد همچنين به برخى از نيازهاى ديپلماتيك پاكستان حساس باشد. براى مثال واشنگتن بايد كابل را وادار كند تا مرز ميان افغانستان و پاكستان را به عنوان يك مرز بين المللى شناسايى كند و اين در حالى است كه افغانستان تا كنون اين مرز را به رسميت نشناخته است. واشنگتن هم اكنون داراى اهرم هايى در كابل و در دولت افغانستان است و كاخ سفيد بايد در اين انديشه باشد كه چگونه مى تواند از اين اهرمها براى وادار كردن افغانستان براى به رسميت شناختن مرز ميان خود و پاكستان كه در سال ۱۸۹۳ توسط انگليس و هند ترسيم شده استفاده كند.اين موضوع به نفع پاكستان بوده و در بلند مدت نيز به نفع همه خواهد بود. اما مشكل اين جاست كه افغانستان اين مرز را به عنوان يك مرز بين المللى قبول ندارد. آنها فكر مى كنند كه اين خط مرزى توسط انگليس بر آنها تحميل شده ، در حقيقت آنها درست مى گويند اين مرز توسط بريتانيا تحميل شده اما اين موضوع مربوط به يك قرن پيش است. زمان آن فرا رسيده تا اين مرز به عنوان يك مرز بين المللى به رسميت شناخته شود اين مسئله اى است كه پاكستان خواهان مذاكره درباره آن است و هم اسلام آباد و هم كابل بايد اين مرز را به عنوان يك مرز بين المللى به رسميت بشناسند. اين يك واقعيت ديپلماتيك است كه آمريكا بايد طرفين را تشويق به قبول آن كند، اين مسئله به نفع پاكستان است و آمريكا بايد آن را به حقيقت نزديك كند. اگر واشنگتن خواهان اقدامات قو يتر اسلام آباد در كنترل مرز با افغانستان بوده و انتظار آن را دارد كه پاكستان كنترل بيشترى را بر اين مرز براى جلوگيرى از ورود نيروهاى القاعده و طالبان به خاك افغانستان داشته باشد مناسب ترين گامى كه مى توان آن را به عنوان گام اول برداشت آن است كه اين مرز تبديل به يك مرز واقعى بين المللى شود.اما پاكستان يك مرز پر آشوب ديگر نيز دارد و آن كشمير است. كشمير يكى ديگر از محلهايى است كه اين عضو سابق وزارت دفاع آمريكا معتقد است كشورش مى تواند نقش مهمى در آن ايفا كند. به اعتقاد اين مامور سابق سيا آمريكا بايد تلاش كند تا هند و پاكستان را به پذيرفتن يك توافق بلند مدت براى حل مناقشه كشمير وادار كند. اين توافق بلند مدت بايد بر اين اصل استوار باشد كه خط موجود در اين منطقه با يك سرى ملاحظات به عنوان مرز بين المللى به رسميت شناخته شود. تا زمانيكه پاكستان از داشتن مرزهاى طبيعى محروم است نمى توان از آن انتظار داشت تا همانند يك كشور طبيعى رفتار كند.تا زمانى كه اين كشور از جانب همسايگان خود در رنج است و در كشمير نيز با مشكلاتى دست به گريبان است آمريكا نمى تواند اين انتظار را از پاكستان داشته باشد كه در آن مسيرى گام بردارد كه واشنگتن خواهان آن است. مشكل كشمير به مدت چند سال است كه به همين صورت باقى مانده و اكنون به نظر مى رسد كه اين وضعيت در حال انفجار است و زمانى كه اوضاع در كشمير در حال انفجار است نتيجه آن مى تواند منجر به جنگ ميان هند و پاكستان شود كه ما اين مسئله را ( جنگ هند و پاكستان ) بارها شاهد بوده ايم. و اما در مورد رئيس جمهور جديد پاكستان، در مراسم اداى سوگند رياست جمهورى از سوى آصف على زردارى شاهد حضور حامد كرزاى رئيس جمهور افغانستان در اين مراسم بوديم. پرسشى كه در اين جا مطرح مى شود اين مطلب است كه آيا حضور كرزاى در اين مراسم معناى خاصى به همراه دارد، در پاسخ بايد گفت كه حضور كرزاى در مراسم سوگند زردارى يك دگرگونى چشمگير است. اين نكته غير قابل تصور بود كه كرزاى را در مراسم سوگند رئيس جمهور سابق پاكستان پرويز مشرف مشاهده كنيم. اين دو مرد ( كرزاى و مشرف ) از يكديگر بيزار بودند و از همين رو مى توان گفت حضور كرزاى در پاكستان در اولين روز كارى زردارى به عنوان رئيس جمهور يك نشانه اميدوار كننده براى بهبود روابط كابل-اسلام آباد است. نكته اى كه در مورد رئيس جمهور جديد پاكستان نبايد آن را فراموش كرد اين مطلب است كه وى اساسا هيچ كنترلى بر ارتش و سرويس اطلاعاتى كشورش ندارد كه در مورد اين مسئله بايد گفت: زردارى تابستان امسال تلاش كرد تا سرويس اطلاعاتى پاكستان (ISI ) را تحت كنترل خود در بياورد اما ارتش وى را از انجام آن كار بازداشت. نبايد زردارى را دست كم گرفت. او يك سياستمدار با هوش است. اين به نفع آمريكاست كه رابطه خوبى با پاكستان در زمينه نظامى و غير نظامى داشته باشد و اين در حالى است كه دولت فعلى پاكستان نشان داده كه نهادى قابل اطمينان هم در مسائل نظامى و هم در مسائل شهروندى است. اين به نفع آمريكا نيست كه در دراز مدت از لحاظ نظامى و غير نظامى رابطه مناسبى با پاكستان نداشته باشد. مطلبى كه در اين جا مطرح مى شود احتمال انجام كودتاى نظامى در پاكستان است كه در اين مورد بايد گفت: به اين زوديها كودتايى در پاكستان رخ نمى دهد. اما اگر دولت زردارى همانند دولت قبلى با مشكلات اقتصادى بى شمارى مواجه باشد نمى توان اين انتظار را داشت كه پاكستان در رابطه با آمريكا، هند و كشمير موفق عمل كند در اين صورت روى كار آمدن مجدد نظاميان در پاكستان امرى محتمل به نظر مى رسد. ما اين وضعيت را قبلا مشاهده كرده ايم و اگر بار ديگر كودتايى در پاكستان رخ دهد اين چهارمين كودتا در اين كشور خواهد بود. سه كودتاى پيشين بعد از مدتى شكست خورده اند.در سال ۱۹۵۸ شاهد كودتايى به رهبرى ايوب خان بوديم، در سال ۱۹۶۹ ژنرال يحيى خان در پاكستان حكومت نظامى برقرار كرد و در سال ۱۹۷۷ نيز ژنرال ضياء الحق دستور حكومت نظامى در پاكستان را صادر كرد و از همه جديدتر در سال ۱۹۹۹ شاهد كودتاى پرويز مشرف در پاكستان بوديم. سابقه حكومت هاى شهروندى در پاكستان تا حدى دلسرد كننده است. و از سوى ديگر سابقه حضور ديكتاتورهاى نظامى در قدرت نيز مايوس كننده است. اين كشور ( پاكستان ) تا كنون چرخه اى از حكومتهاى شهروندى و رژيم هاى نظامى را تجربه كرده و اين چرخه اى است كه كشور را به طور شتابنده اى به سمت سقوط پيش مى برد. براى جمع بندى اين مطلب مى توان گفت: آمريكا بايد در مورد اقدامات نظامى خود در مرز افغانستان و پاكستان بسيار محتاط باشد. پاكستان يك كشور خطرناك و نا امن است. واشنگتن نيازمند آن است تا گامهاى خود را بسيار با دقت بردارد. آمريكا بايد اين نكته را به پاكستان بفهماند كه اين جنگ آنها نيز هست و از همين رو واشنگتن بايد در اين راه دست به ابتكارات جديدى بزند. حملات كماندويى و شكار اعضاى القاعده و طالبان نمى تواند به عنوان راه حلى بلند مدت براى حل اين مشكل باشد. cfr.org
شنبه 30 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 531]
-
گوناگون
پربازدیدترینها