واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: تاریخ - آینده نوشت : در حالی که طی هفته های اخیر، طرح مباحثی در زمینه جنگیری و استفاده شیطانی از قدرتهای متافیزیکی و نیز ارتباط برخی مسوولان با این گونه افراد، سوالات و ابهامات زیادی را برای نسل جوان ایجاد کرده، "آینده" در خلال گفت و گو با آیت الله سید عباس قائم مقامی، پرسشهایی در این زمینه را مطرح کرده است. بنا بر این گزارش، طرح داستانهایی درباره قدرتهای ماورائی و به خدمت گرفتن اجنه، ابهاماتی درباره جایگاه اراده و اختیار و تکلیف انسان به وجود آورده که این استاد حوزه با تمرکز بر مشی امام خمینی(ره) به آنها پاسخ داد. قائم مقامی گفت: امام (ره) از معدود عارفانی بود که وارد ساحت اجتماعی عرفان شده بود چون عمدتا عرفای دیگر هر چه قدر هم که بزرگ باشند از اسمای جزئی الهی بهره مند هستند و لذا کارکرد معرفتی و شهودی آنان در حوزه فردی است و از این رو در حوزه اجتماعی و انچه که به جنبه های عمومی خلق الله بازمی گردد توانایی و ورود ندارند. با این حال متاسفانه شاهدیم عده ای برای بهره برداری های سیاسی، ابتدا مواضعی را به برخی بزرگواران نسبت میدهند و سپس به ترویج این مواضع میپردازند، در حالی که تصمیمگیری و موضعگیری در عرصه سیاست، بیش از همه نیازمند اطلاعات و مشورت است و این روش درخصوص بزرگان اخلاق و عرفان با همه جایگاه معنوی که برایشان قائلیم، صحیح نیست. آیت الله قائم مقامی در بخشی از این گفتگو درباره علوم غریبه و مسائلی مانند رمالی و جادو گفت: همان طور که اشاره شد، خلط میان دو حوزه خصوصی و فردی عرفان و حوزه عمومی و جمعی آن نادرست است. یعنی حتی اگر عرفان حقیقی هم باشد، ولی آنگاه که ماهیت فردی دارد و مبتنی بر تجربیات و مشاهدات شخصی است، نمی توان آن را منشأ تصمیم و اثر در حوزه عمومی و اجتماعی دانست و نمی توان بر اساس آن در مورد تایید یا رد مسائل و فرآیندهای اجتماعی داوری و قضاوت کرد؛ تا چه رسد به آنچه که علوم غریبه و بدتر از آن مسائلی چون رمالی، جن گیری و سحر و جادو نامیده می شود. اساتید ما می فرمودند کسانی که وارد این امور شوند و از این امور طلب نتیجه و اثر نمایند، حتی اگر موفق هم شوند- که البته به ندرت می توانند به نتیجه دلخواه برسند- عاقبت به خیر نخواهند شد. چون در تقابل با اراده الهی قرار می گیرند. لذا شاخصه عرفان حقیقی، التزام به شریعت و آموزه های اهل بیت (ع) است. ضمن آنکه چنین اموری مثل طلسمات و اعمال تصرف از طریق جن حتی اگر در مواردی واقعیت هم پیدا کند، فقط بر افراد ضعیف النفس و آنان که خود را در دایره تاثیر این امور قرار می دهند چه بسا بتواند در مواردی اثر نسبی بگذارد. اما افراد قوی الاراده و با ایمان عمیق از دایره تاثیر این امور فراتر هستند. چنان که قرآن کریم تصریح می فرماید: الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من ظلمات الی النور مگر ممکن است کسی که در تحت ولایت الهی قرار دارد تجت تاثیر این موارد قرار گیرد و این موارد در او اثر کند؟ بله؛ در مقابل این نیز قرآن فرموده است: ان الشیاطین لیوحون الی اولیائهم ؛ یعنی طبعا کسانی که با اراده خود خویشتن را در تحت ولایت شیطان قرار می دهند، تحت تاثیر اراده های شیطانی قرار می گیرند. البته مکن است این حتی برای بعضی از انسان های مومن و نیک نفس که در قطعاتی از زندگی خود دچار غفلت، غرور، توهم حقانیت و کج روی بشوند نیز مصداق پیدا کند که البته معمولا چنین افرادی با عنایت الهی پس از آسیب هایی هدایت می یابند. خدا رحمت کند یکی از افراد خوش نفسی که در این امور دست داشت و گویا توانایی هایی در تسخیر و به کارگیری نیروهای ماورایی داشت و گاه در مواردی اقداماتی نیز می کرد، در ایام جوانی با امام (ره) دوستی داشت و گویا یک وقت در همان زمان در یک جمع دوستانه که عده ای از جمله امام (ره) حضور داشتند، آن شخص به مناسبت بحثی که در می گیرد، با بهره گیری از قدرت خود به احضار برخی از این نیروها اقدام می کند و آنها جو وحشت و رعب آمیزی را در آن مجلس به وجود می آورند که موجب می شود همه حضار فرار کنند. ولی امام (ره) بدون کمترین تزلزلی، محکم در جای خود می نشینند و کمترین آسیبی نیز به ایشان وارد نمی شود. چون همان طور که گفتم، این امور و چنین نیروهایی حتی اگر واقعیت هم پیدا بکنند، هرگز فاعلیت و تاثیر تام ندارند. زیرا خداوند هرگز به چنین موجوداتی اجازه دخالت و اثرگذاری تام در این جهان نداده است. وگرنه اصل مسئولیت پذیری انسان و تکالیفی که خداوند متوجه انسان کرده و انسان بر اساس اراده و اختیاری که دارد، باید پاسخگوی این مسئولیت ها و تکالیف باشد، لغو و بی معنا خواهد بود و اساسا اصل ربوبیت و پروردگاریِ حضرت حق منتفی می گردد. حال آنکه به تعبیر زیبا و شیرین برخی از اساتید بزرگوارمان، در همه لحظات و آنات و در همه شرایط زندگی این خداست که خدایی می کند و لحظه ای ربوبیت و پروردگاری او منقطع نمی گردد. «کل یوم هو فی شأن». بنابراین اگر چنین اموری بر فرض -تاکید می کنم بر فرض- در مواردی نیز تحقق و واقعیت یابد، هرگز بر اهل معرفت و افراد برخوردار از ایمان و اراده قوی اثری ندارد. در همان اوایل ورود امام (ره) به ایران و استقرار ایشان در مدرسه علوی، گویا عده ای پیغام داده بودند شما را سحر کرده اند و انتظار داشتند امام واکنش نشان داده و اقدامی نمایند، ولی ایشان با همان بینش و مشی خود به این مضمون می فرمایند: « این حرفها چیست؟ من خودم باطل السحر هستم، سحری هم اگر باشد در من اثر نمی کند!» در هر صورت پرداختن به این مسائل و خصوصا رواج آنها در جامعه، بسیار تاسف برانگیز است و نشان از تضعیف معارف عمی دینی، رواج ظاهرگرایی، عوام زدگی و استفاده ابزاری از مفاهیم معنوی و احساسات دینی در خدمت سخیف ترین و نازلترین امور مادی یعنی کسب قدرت سیاسی دارد. و کمترین آفت آن سست کردن باور و ایمان مذهبی مردم است و اینکه خدای ناکرده حقایقی که در مورد مقامات معنوی اولیاء الهی و حضرات معصومین (ع) نیز نقل می شود، با ناباوری و انکار مواجه گردد و این گناهی نابخشودنی است که قطعا مرتکبان، عاملان و مسببان این جنایت فکری و اعتقادی را به سوء عاقبت دچار خواهد کرد و به میزان نقشی که در چنین فرآیندهایی دارند، در همین دنیا نتیجه عمل شومشان را به آنان بازمی گرداند. به گفته اهل معرفت، برخی از امور مثل بازی با ایمان و اعتقادات مردم و سوء استفاده از آن برای کسب دنیا و منافع دنیوی از ویژگی و خاصیتی برخوردارند که در اصطلاح گفته می شود مقام حِما هستند؛ یعنی در محدوده قُرُق الهی قرار دارد و ورود به این محدوده، از جانب خداوند در همین زندگی مادی پاسخ داده می شود و برخلاف گناهان و خطاهای دیگر پاسخ آن صرفا به آخرت واگذار نمی شود. بلکه علاوه بر آن، در همین دنیا خذلان، رسوایی و ذلت را به دنبال خواهد داشت و به قول معروف امتحان آن هم مجانی است و اگر ما هم نباشیم، دیگرانی هستند که این سوء عاقبت را و بازگشت نتیجه این اعمال را نسبت به این افراد مشاهده نمایند. اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا! /6262
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 798]