تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 14 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خداوند از نادانان پيمان نگرفته كه دانش بياموزند، تا آنكه از عالمان پيمان گرفته كه به...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837606061




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تاملي درباره اجراي شعر سپيد در كنسرت عبدالحسين مختاباد چنگ ز هم گسيخته زه...


واضح آرشیو وب فارسی:الف: تاملي درباره اجراي شعر سپيد در كنسرت عبدالحسين مختاباد چنگ ز هم گسيخته زه...
سيدمسعود رضوي

چنگ ز هم گسيخته زه را/ زه بستم/ پاي دريچه ننشستم/ و ز نغمه يي كه خواندم پرشور/ جام لبان سرد شهيدان كوچه را/ با نوشخند فتح شكستم؛

-آهاي،/ اين خون خون صبحگاه است گويي به سنگفرش/ كاينگونه مي تپد دل خورشيد/ در قطره هاي آن.../ از پشت شيشه ها به خيابان نظر كنيد/ خون را به سنگفرش ببينيد، (متن يكي از تصنيف هاي اجراشده در كنسرت مختاباد)

---

در كنسرت اخير عبدالحسين مختاباد نكته غافلگيركننده يي وجود داشت. برخلاف اينكه ويروس سرما خوردگي خواننده را غافلگير كرده و حتي در آخرين شب اجرا از وسعت صدايش كاسته بود اين كنسرت به همراه گروه رودكي از ششم تا هشتم شهريور ماه جاري در تالار وحدت برگزار شد و دو بخش داشت. بخش اول در دستگاه همايون با همراهي پيانوي سامان احتشامي، تنبك احسان بزرگمهر و دف رضا دربندي اجرا شد. در اين قسمت شعرهايي از سايه، احمد شاملو و بامداد جويباري خوانده شد. در بخش دوم گروه موسيقي زهي و آرشه يي سنتي وي را همراهي مي كرد كه شامل تار و سه تار و عود و كمانچه و سنتور بود و تحت سرپرستي محسن حسيني نوازنده سنتور، اشعاري از مولانا، سيمين بهبهاني، محمدعلي مجاهدي و ابتهاج خوانده شد.

اما آنچه غافلگيركننده بود و قطعه بديعي در آواز سنتي معاصر محسوب مي شد، ورود به عرصه يي دشوار در خوانش چكامه يي بسيار معروف از اشعار بي وزن و قافيه شاعر فقيد ايران احمد شاملو بود. چكامه يي كه به اصطلاح بدان شعر سپيد گفته مي شود و تنها به مضامين شاعرانه و تصاوير خود پايبند است نه به موسيقي كلام و وزن و قافيه و... اين نكته به تنهايي براي درك دشواري تلفيق ميان صداي مختاباد و شعر شاملو كفايت مي كند. موسيقي كلاسيك ايران اصلاً و اساساً در ارتباط با شعر اوزان و موسيقي خاص آن پرورده شده و قوام يافته است. نه آنكه تنها در اين رابطه پيدا شده يا دليل وجودي آن بوده باشد، بلكه اين عنصر، جهت نهايي موسيقي رديفي و سنتي ايران را به نوعي همگوني كامل رسانده است. به لحاظ مضمون و محتوا نيز شعر كلاسيك با رديف هاي آوازي و موسيقي سنتي هم سنخ و قريب التاثير است. اتفاقاً انسجام آن نيز به همين دليل و حزن و آرامش حاكم بر آن نيز به همين علت بوده است. در سنوات و دهه هاي اخير كه تغيير و ابداع و گسترشي در موسيقي كلاسيك ايراني پديد آمد، به تدريج خوانندگان و آهنگسازان وارد فضاهاي تجربي تازه يي شدند و ضمن حفظ و تعميق رابطه كهن شعر پارسي و موسيقي سنتي، كارهاي تازه يي را به آن افزودند. استقبال نسل هاي تازه تر - از دهه 40 به اين سو- از شعر نيمايي و نو، به تدريج مشروعيتي براي اين نوع شعر پديد آورد. در ابتدا خوانندگان پاپ و برخي از بهترين آوازه خوانان متجدد از اين نوع اشعار استقبال كردند و سپس به تدريج خوانندگان سنتي نيز بدين وادي گام نهاده و تجارب ارزنده يي از خويش برجاي نهادند. اما شعر نيمايي دو خصوصيت وزن و قافيه هاي دروني را هم چنان حفظ كرده بود، لذا تلفيق آن با رديف هاي موسيقي سنتي دور از ذهن نبود و با كمي تغيير دستگاه و لحن- در الحان و اوزان متفاوت اما نزديك به هم- امكان ايجاد كاري منسجم و قابل قبول ميسر مي شد. آن گونه كه در اجراي زمستان استاد مهدي اخوان ثالث نزد پروين و شهرام ناظري مي بينيم و تفاوت خوانش و گزينش آهنگ هم كاملاً در هر دو ديده مي شود. اين موفقيت ها به تدريج سبب ايجاد موجي از آهنگ ها و آوازهاي نوگرايانه شد كه از استاد شجريان تا بقيه خوانندگان موجه را در بر مي گرفت. تا آنجايي كه حافظه ياري مي كند، اغلب اشعار نو از اين شاعران برگزيد مي شد؛ محمدرضا شفيعي كدكني، هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سايه)، فريدون مشيري، نيما يوشيج، مهدي اخوان ثالث (م. اميد)، سهراب سپهري، احمد شاملو و... اما ديگران هم بسيارند و ويژگي همه اين شاعران نام آور و بزرگ را در شعر نو، مي توان نيمايي بودن نام نهاد؛ به جز احمد شاملو كه قطعات بسياري، خاص خود دارد و نمونه هاي كامل و عالي شعر سپيد در آنها ثبت و مضبوط است.

اغلب كساني كه به شعر سپيد پرداخته اند، هنوز نتوانسته اند به شعر شاملو نزديك شوند. او قله و مرجع- و شايد موسس- اين نوع ادبي در فرهنگ ماست ولي هنوز ميراثش همچون نيما، به يك مكتب با نمونه ها و شاخه هاي متنوع و پربار تبديل نشده است. معهذا اعتبار كار او و وجود نوعي تنيدگي معنا و طنين واژگان، شعر او را فراگير و در ذهن مخاطبان جايگزين ساخته است به نحوي كه اغلب از شعرهاي سپيد شاملو همچون امثال سائره در گفتار و نوشتار نوانديشان و نسل هاي تازه پارسي زبان باز تكرار مي شود. مروري بر گذشته موسيقي ايران نشان مي دهد از اواخر دهه 1340 و اوايل دهه 50، نوعي گرايش موسيقايي به شعر شاملو پيدا شد. هم در شاخه سنتي و هم در موسيقي پاپ مي شد اين گرايش را ديد. در آن دوران، به ويژه دو خواننده سرشناس پاپ كه بسيار مورد توجه جوانان در نيمه نخست دهه 50 بودند- اقبالي و شادروان فرهاد مهراد- قطعات متعددي از اشعار شاملو را اجرا كردند. شعر و آواز جمعه و پريا هنوز شنيده مي شود و اين امر، هم شعر شاملو را فراگير كرده و هم، تقاضا براي شنيدن موزيكال آن را افزايش داد.

در موسيقي سنتي، با محافظه كاري و احتياط با شاملو برخورد شد. همين امر به نفع هر دو بود، زيرا خصلت هاي سبكي و زباني شعر شاملو و كيفيت اداي مفاهيم در آن، نياز به تجربه ها و درنگ هاي بيشتري داشت. شاملو و شجريان به عنوان دو استاد در شعر سپيد و آواز سنتي، نخستين بار با موسيقي روح نواز فريدون شهبازيان، رباعيات خيام را در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان توليد كردند. اجرايي يگانه و بي همتا كه موسيقي سنجيده و ژرف آن، همراه با صدا و درك بي نظير شاملو، پس زمينه زيباترين اجراهاي آواز سنتي ايران با حنجره استاد محمدرضا شجريان را به وجود آورد. بعدها اين ابداعات به صور مختلف و با تلفيق هاي دل انگيزي تكرار شد اما آن اجرا چيز ديگري بود. با اين ديباچه مي توان پرسيد يكي از گستاخانه ترين شعرهاي معاصر فارسي كه از زاويه هاي تندي در معنا و شكل بهره دارد و اتفاقاً با ماهيتي سياسي همواره قرائت شده است، چگونه با صداي خواننده يي كه دو خصوصيت تصنيف هاي مترنم و آواز حزن انگيز عارفانه بهترين كارهاي او بوده است مي تواند ارزشي همسنگ اجراهاي بزرگ معاصر داشته باشد؟ افزون بر اين، مساله سنخيت شعر سپيد- نه فقط به لحاظ فرم، بلكه به لحاظ مضمون و محتوا- با آواز سنتي و صدايي از جنس صداي مختاباد نيز مطرح است. تامل در همه اين مسائل، همراه با طرح اين موضوع كه اجراي اين قطعه بسيار موثر و موفق بود، مي بايد پاسخي قانع كننده و دقيق تر داشته باشد، زيرا نخستين بازخوردهاي حسي و عاطفي، واكنش شنونده و مخاطب كنسرت هاي زنده است و اين واكنش ها هنگام اجراي مختاباد از شعر سپيد زنده ياد احمد شاملو به اوج رسيد و پس از كنسرت نيز همگان بر تفاوت و اعتلاي آن نسبت به ساير قطعات اتفاق نظر داشتند.

شعر استاد احمد شاملو، با عنوان «بر سنگفرش» از معروف ترين قطعات ديوان شاعر فقيد است. اين شعر از چهار قطعه و يك پايان بندي كه تكرار برخي از بهترين و موثرترين مصرع هاي درون شعر است تشكيل شده و در مجموع حال و هوايي پر تحرك اما اندوهبار بر آن حاكم است. اين تلفيق، يعني غم و هيجان، همان عنصر خشم است كه انگيزه كينه و شعار سياسي وقتي بدان افزوده شود بسيار موثر خواهد بود و اتفاقاً اين حادثه يي است كه بر سر اين شعر بسيار رفته و درك اجتماعي و انساني آن را دستخوش شعارهاي زود گذر ساخته است.

معذلك اصالت شعر شاملو و قدرت كلمات و تصاوير، درخشش آن را افزون ساخته و حفظ كرده است. عبدالحسين مختاباد، اين قطعه را با بهره گيري از تمام ظرفيت صداي خود و تغييراتي در موسيقي و لحن قرائت شعر، به نحوي كه با سياق و كشش عبارات همسو و در مجموع موسيقي هماهنگ باشد اجرا كرد. اين نخستين بار نبود كه شعر سپيد با صداي خواننده يي متخصص آواز سنتي و با بهره گيري از تكنيك هاي ناب آواز كلاسيك ايراني اجرا مي شد، اما يكي از بهترين نمونه ها بود. كار مختاباد در اجراي اين قطعه، ويژگي هاي منحصربه فردي داشت كه تا پيش از اين ديده نشده است. غير از جسارت وي در گزينش يك شعر بلند سپيد و بسيار معروف، از ظرفيت هاي بداهه خواني آواز ايراني براي اجراي آن بهره گرفته و اين يكي از دلايل توفيق وي در اجراي «بر سنگفرش» بوده است. گويا عبدالحسين مختاباد از چند سال پيش در اين زمينه انديشيده و مدت درازي نيز اتودهاي اوليه آن را اجرا كرده است، اما به هر حال آنچه پديد آمده و توليد شده نگره و انگاره يي بي سابقه است و اگر وضع سالن و صدا بهتر و مناسب تر مي بود و اركستري مفصل و كامل- به صورت سمفونيك- موسيقي آن را اجرا مي كرد، كاري ماندگار در موسيقي ايران ثبت مي شد. اصلاً اين قطعه با اين شمايل و ويژگي ها مناسب برخي از سازها، نظير ويولنسل و طبل هاي بزرگ و حتي همخواني گروه كر تواند بود، و البته بضاعت چنين كاري بدون التفات و بلكه اعجاز دستگاه هاي دولتي در ايران اصلاً قابل تصور نيست. براي آنكه دانسته شود اين اجرا چه دشواري ها و ويژگي هايي داشته بايد شعر را خواند. قسمت اول شعر شاملو چنين است؛ ياران ناشناخته ام/ چون اختران سوخته/ چندان به خاك تيره فرو ريختند سرد/ كه گفتي/ ديگر/ زمين/ هميشه/ شبي بي ستاره/ ماند. اين قطعه با گام مينور آغاز شد و به تدريج كه شعر اوج گرفت به گام ماژور رسيد و كوبشي فوق العاده و جذاب ايجاد كرد. خاصه وقتي اين قطعه در اوج گيري قسمت هاي دوم ، سوم و چهارم خوانده مي شد؛ -آهاي/ از پشت شيشه ها به خيابان نظر كنيد،/ خون را به سنگفرش ببينيد،...

تكرارهاي مليح و هماهنگ كننده يي از سوي خواننده، وجه موسيقايي بهتري به شعر مي داد و غريب آنكه كسي متوجه فقدان وزن و موسيقي عروضي و عدم تكيه بر رديف هاي موسيقايي سنتي نمي شد. به طور كلي به جز يك قطعه كه از حزن و خشم صدا كاسته و ريتم ترنم بدان افزوده بود، يعني هنگام خواندن اين مصرع ها؛ نو برگ هاي خورشيد/ بر پيچك كنار در باغ كهنه رست/ فانوس هاي شوخ ستاره/ آويخت بر رواق گذرگاه آفتاب... كل شعر به صورت حركت از گام هاي مينور به ماژور و بازگشت به مينور تا پايان قطعه، بسيار منسجم و خوب تنظيم شده بود و به اجرا درآمد. اما در مورد اين تغيير لحن در قطعه فوق الذكر بايد كمي احتياط كرد زيرا حافظه ممكن است خطا كند و قضاوتي نادرست عرضه شود. به همين دليل تا بيرون آمدن آلبوم مختاباد و شنيدن دوباره اين آواز صبر خواهيم كرد.

نكته آخر اينكه بزرگ ترين دليل توفيق اين قطعه به وسيله مختاباد، بي گمان جنس صداي اوست. نوعي حزن بازمانده از تعزيه خواني، كه سوگ و خشم و حماسه را به هم مي آميزد و اينها عناصر سبكي همين قطعه از شاملو است؛ سوگ خون هاي ريخته، خشم در گلو مانده و حماسه انسان هايي كه طريق سكوت برنگزيدند. اين سنخيت صدا با مضمون شعر، اگر با جنس هاي متفاوتي از اصوات خوانندگان طراز اول آواز ايران تصور شود، بي گمان بدين طراوت و انسجام و تاثير در گوش شيفتگان موسيقي منتشر نخواهد شد. والسلام.
 پنجشنبه 28 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 134]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن