تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):غيرت از ايمان است و بى بند و بارى از نفاق.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812588168




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شب قدر


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: شب قدر
خبرگزاري فارس: براي بيان روشنتر اهميت اين شب، مي‌توان دو دسته آيات قرآني كه درباره اين شب نازل شده‌اند را در نظر گرفت. دسته‌اي از اين آيات به بيان عظمت و شرافت فوق‌العاده اين شب مي‌پردازند و دسته ديگر بيانگر اثرات اين شب هستند.


شب قدر

بسم الله الرحمن الرحيم v انا انزلناه في ليلة القدر v و ما ادراك ما ليلة القدر v ليلة القدر خير من الف شهر v تنزل الملائكة و الروح فيها باذن ربهم من كل امر v سلام هي حتي مطلع الفجر

به نام خداوند بخشايشگر مهربان v ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل كرديم v و تو چه مي‌داني شب قدر چيست؟! v شب قدر بهتر از هزار ماه است v فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان هر امري را نازل مي‌كنند v شبي است سرشار از سلامت تا طلوع سپيده. (قرآن كريم، سوره قدر)

در طول سال، ساعات، روزها، شبها و ماهها و اساساً زمانهاي متفاوتي وجود دارد. اما در ميان همگي اين زمانها، بعضي به واسطه عنايت و توجه خداوند و اثراتي كه بر اين زمانها مقرر شده يا اتفاقاتي كه در آنها روي داده يا مي‌دهد، داراي اهميت، شرافت و عظمت ويژه‌اي هستند. يكي از اين زمانها شب قدر است. در آيين اسلام، اين شب با ارزش‌ترين و برترين شب در طول سال است. اهميت اين شب تا حدي است كه نه تنها آيات مختلفي از سور قرآن كريم درمورد خصوصيات اين شب نازل شده، بلكه سوره‌اي مستقل نيز به اين نام و در خصوص شب قدر در قرآن كريم وجود دارد.(1)

براي بيان روشنتر اهميت اين شب، مي‌توان دو دسته آيات قرآني كه درباره اين شب نازل شده‌اند را در نظر گرفت. دسته‌اي از اين آيات به بيان عظمت و شرافت فوق‌العاده اين شب مي‌پردازند و دسته ديگر بيانگر اثرات اين شب هستند.

از ديدگاه قرآن كريم عظمت و شرافت اين شب آن قدر والاست كه خداوند مي‌گويد: "و تو چه مي‌داني شب قدر چيست؟"(2) با كمي دقت در آياتي از قرآن كريم كه در آنها نيز اين گونه خطاب به كار رفته است، درمي‌يابيم كه خداوند هنگام اشاره يا تذكر به امور بسيار پر‌اهميت به اين صورت، پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را مورد خطاب قرار داده است. به عنوان مثال وقتي صحبت از قيامت و عظمت اين روز به ميان آمده و آگاهي و جلب توجه مردم به اتفاقات بسيار بزرگ آن روز مورد نظر بوده، از اين نوع خطاب استفاده شده است.(3) در آيه شريفه سوره قدر هم اگر خداوند برترين مخلوق خود و آخرين فرستاده خويش را اينگونه مورد خطاب قرار مي‌دهد، به دنبال بيان عظمت فوق‌العاده اين شب است.

در آيه‌اي ديگر خداوند اين شب را از (حدود) سي هزار شب كه شب قدري در آنها وجود ندارد، برتر دانسته است.(4) به وضوح اين مقايسه و برتري شگفت‌انگيز، به طور ملموس‌تري عظمت اين شب را برايمان روشن مي‌كند.

در دسته دوم از آيات قرآن كريم، خداوند به بيان خصوصيات اين شب مي‌پردازد. دارا بودن چنين خصوصياتي موجب مي‌شود كه اين شب اثرات خاص و منحصر به فردي را در ميان تمامي شبهاي سال داشته باشد. به عنوان نمونه اين شب شبي «مبارك» خوانده شده است.(5) مبارك به معناي پرخير و بركت است و به كار بردن اين تعبير در خصوص شب قدر به اين مفهوم است كه اين شب بلند مرتبه، گنجايش و ظرفيت خير كثيري را دارد. تا حدي كه به تصريح آيات قرآن كريم، نزول قرآن در اين شب صورت گرفته است.(6)(7) همچنين به سبب خير و بركت فراوان در اين شب رحمت و مغفرت خداوند به سوي بندگان نازل مي‌شود.

از ديگر اثرات مهم شب قدر مي‌توان به عدم صدور عذاب در اين شب و در امان بودن بندگان از عقوبتهاي الهي(8)، اشاره كرد. چرا كه خداوند صراحتاً سرتاسر اين شب، از لحظه آغاز تا سپيده دم آن را سرشار از "سلامت" مي‌خواند.(9)

هر انسان با دقت در عظمت و شرافت اينچنين شبي و تأمل در اثرات آن و وقايعي كه در آن اتفاق مي‌افتد، به طور طبيعي به دنبال شناخت بيشتر و آگاهي از جوانب مختلف شب قدر خواهد بود. ما نيز در اين مجال كوتاه، برآنيم تا هر چه بيشتر در حد توان ابعاد مختلف اين شب را بررسي كنيم. از اين رو در ادامه در خصوص معناي قدر، رويداد‌هايي كه در اين شب واقع مي‌گردد، زمان وقوع چنين شبي و طريقه بهره‌گيري هر چه بيشتر از بركات آن بيشتر تأمل مي‌كنيم.

معناي قدر

اساساً قدر به معناي اندازه‌گذاري است و ظاهراً منظور قرآن كريم از گذاردن نام قدر بر اين شب پرعظمت، تعيين و مشخص كردن جزئيات امور مربوط به تمامي مخلوقات در آن مي‌باشد. به بيان روشنتر در اين شب، حوادث و اتفاقات مانند مرگ و زندگي، سعادت و شقاوت، رزق و روزي و ... براي انسانها و حوادث طبيعي جاري شدن سيل، وقوع زمين لرزه و ... در رابطه با ساير كاينات معين و مشخص مي‌گردد.(10) آيه شريفه سوره دخان هم در توصيف شب قدر، اين مطلب را تأييد مي‌كند. خداوند متعال در اين آيه مي‌فرمايد: "در آن شب(11) هر حادثه‌اي كه بايد واقع شود خصوصياتش مشخص و معين مي‌شود."(12)

با دانستن عظمت فوق العاده و خيرات و بركات فراوان شب قدر، اين سؤال به ذهن خطور مي‌كند كه آيا شب قدر يك شب خاصي در طول تاريخ بوده است يا امروزه نيز شب قدري وجود دارد و مي‌توان از بركات چنين شبي بهره‌مند شد و آن را درك نمود؟

بجاست كه پاسخ خود را در آيات مختلف قرآن كريم كه به بيان ويژگيها و اتفاقات شب قدر اختصاص دارد، جستجو كنيم. با دقت در اين آيات درمي‌يابيم هنگامي كه قرآن كريم به وقايع شب قدر از جمله نزول ملائك و تقدير امور در آن شب اشاره مي‌كند، آنها را به صورت افعال مضارع كه در زبان عربي نشان دهنده استمرار و تداوم است، بيان مي‌نمايد.(13) پس بدين ترتيب مشخص مي‌شود كه شب قدر استمرار دارد و محدود به زماني خاص در گذشته و يا يك شب معين در يك سال به خصوص نيست، بلكه با گذر زمان به طور مستمر تكرار مي‌شود و در عصر حاضر نيز چنين شبي وجود دارد و وقايع گوناگون آن (نظير نزول ملائك، تقدير امور و ...) نيز هم اكنون نيز به وقوع مي‌پيوندد. اما با قدري تأمل بيشتر در آيات قرآن كريم جزئيات بيشتري درباره چگونگي اين استمرار و بازه‌هاي زماني تكرار اين شب به دست مي‌آيد. از ظاهر كلام قرآن اين گونه استفاده مي‌شود كه شب قدر در ماه مبارك رمضان قرار دارد (اين مطلب در قسمتهاي بعد بيشتر مورد بررسي قرار خواهد گرفت). پس همانگونه كه ماه مبارك رمضان در هر سال وجود دارد و تكرار مي‌شود، شب قدر نيز هر ساله تكرار مي‌گردد. بدين ترتيب اين امكان وجود دارد كه حتي امروزه و در هر سال نيز بتوان از بركات فراوان و مواهب گوناگون الهي در اين شب، به تناسب همت و توجه خويش بهره‌مند شد.

در شب قدر چه روي مي‌دهد؟

در گذشته گفتيم كه، با مراجعه به آيات قرآن كريم روشن مي‌شود كه نه تنها در اين شب كليه امور مربوط به مخلوقات در سال آينده و تا فرارسيدن شب قدر بعد، از جانب خداوند تقدير مي‌گردد، بلكه ملائكه در اين شب به اذن پروردگار، اين امور معين و مشخص شده را به صورت فرامين الهي نازل مي‌نمايند.(14)

با كمي جستجو در آيات قرآن كريم كه در آنها سخن از نزول ملائك به ميان آمده، مي‌توان نزول ملائك را از نظر هدفي كه در نزول خود دنبال مي‌كنند به دو دسته تقسيم كرد. يك دسته از نزول آن است كه ملائك نازل مي‌شوند تا امر و فرماني از فرامين الهي را كه به آنها محول مي‌گردد، اجرا نمايند؛ نظير نزول ملائك به منظور ياري مؤمنان در جنگ بدر و حنين و ساير عرصه‌ها(15)، نزول فرشتگان براي گرفتن جان افراد(16)، و يا نزول ملائك جهت اجراي عذاب الهي نظير آنچه كه در مورد قوم لوط به وقوع پيوست(17) و ...

نوع ديگر نزول فرشتگان الهي، فرود آمدن آنان به منظور ابلاغ و رساندن پيام خداوند است. به وضوح روشن است كه هر پيام يك دريافت كننده و مخاطبي دارد كه آن پيام براي او فرستاده شده است، در نتيجه در اين نوع از نزول سر و كار ملائك از طرفي با فرستنده و از طرفي ديگر با دريافت‌كننده پيام است، به بيان ديگر ملائك الهي بايد پيام خود را پس از آنكه از خداوند دريافت نمودند بر كسي عرضه كنند يا به عبارت ديگر بر مخلوقي از مخلوقات او نازل شوند. نمونه‌اي از اين نزول، نزول جبرائيل امين در طول 23 سال بر رسول اكرم مي‌باشد كه پيامهاي الهي را به طور پيوسته بر آن حضرت نازل مي‌نمود.

حال بايد ببينيم كه نزول ملائك در شب قدر، جزو كدام يك از دو حالت فوق است. در آيه 4 سوره قدر خداوند از نزول ملائك و فرامين الهي سخن به ميان آورده است. در حقيقت با رجوع به اين آيه بايد ببينيم كه اين فرامين، دستورات الهي هستند كه به ملائك ابلاغ شده و ايشان مأمور به اجراي آنها هستند (نزول نوع اول)، يا نه اين فرامين صرفاً به ملائكه ابلاغ شده‌اند و ملائك مسؤوليت اجراي آنها را ندارند بلكه مسؤوليت نازل كردن آن و حمل اين فرامين را دارند (نزول نوع دوم). خداوند متعال هنگامي كه در آيه 4 سوره قدر بحث نزول ملائك را مطرح مي‌نمايد، مي‌فرمايد كه ملائك در اين شب تمامي فرامين الهي را نازل مي‌كنند. به عبارت ديگر ملائك در قبال اين فرامين مأموريت اجراي آنها را ندارند، بلكه بايد آنها را نازل كنند. پس مشخص مي‌گردد كه اين فرامين كه توسط ملائك مورد نزول قرار مي‌گيرند جنبه ابلاغي دارند و نزول ملائك براي اطلاع رساني و از نوع نزول ابلاغي (نزول نوع دوم) است.(18)

نزول ملائك به كدامين مقصد؟

همانگونه كه اشاره شد نزول ملائك در شب قدر به صورت ابلاغي است و در اين نزول ملائك حكم قاصداني را دارند كه از جانب خداوند پيامي را براي مخاطبي فرود مي‌آورند. در نتيجه بايد مخلوقي وجود داشته باشد كه در شب قدر مورد نزول ملائك باشد و فرامين الهي به او ابلاغ شود.

با توجه به نوع نزول ملائك و محتواي پيغامي كه به همراه دارند، و در نظر گرفتن اين نكته كه نزول آنها كاري عبث و بيهوده نيست، مي‌توان نتيجه گرفت كه نزول ملائك بر هر مخلوقي نمي‌تواند باشد. بلكه بايد بر شخصي باشد كه تناسب نزول ملائك و دريافت فرمانهاي الهي شامل مقدرات موجودات را داشته باشد. به بيان ديگر او بايد توانايي درك مجموعه‌اي بسيار بزرگ و عظيم و در عين حال پراهميت از اطلاعات را دارا باشد. روشن است كه نه تنها اشياء گوناگون و گياهان و جانوران و حتي مكانهاي مقدس قادر به فهم اين پيام و شايسته اين نزول نيستند، بلكه انسانهاي معمولي هم ظرفيت اين نزول را ندارند. چرا كه موضوع اين ابلاغ، مقدرات امور و آن هم مقدرات همه موجودات و از جمله تك‌تك انسانها‌ست. مقدرات هر يك از انسانها در يك سال، حجم وسيعي از اطلاعات را تشكيل مي‌دهد كه مطلع شدن از آنها در يك شب و به صورت يكباره توسط انسان معمولي امكان پذير نيست، چه رسد به سرنوشت و مقدرات كليه مخلوقات عالم.

از سوي ديگر، ملائك در هنگام نزول فراميني را همراه خود مي‌آورند كه در آينده بايد به اجرا دربيايد. براي اين كه ابلاغ اين فرامين توسط ملائك امري عبث و بيهوده نباشد، نزول ملائك بايد اثر و نتيجه عملي همراه داشته باشد. به عبارت ديگر كسي كه مورد نزول ملائك واقع مي‌شود، بايد در سير انجام اين فرامين نقش و وظيفه‌اي داشته باشد. حال ما با نگاهي دقيقتر به خود و اطرافيانمان آشكارا مي‌يابيم كه نه تنها شأن و تناسب نزول ملائك را نداريم و هيچگاه مورد نزول ملائك قرار نگرفته‌ايم و نخواهيم گرفت، بلكه هيچگاه نقشي در اجراي اين فرامين كه در رابطه با مقدرات افراد است هم نخواهيم داشت.

حال كه معلوم شد يك انسان عادي محل نزول ملائك واقع نمي‌شود، مي‌توان انتظار داشت كه افراد مخصوصي وجود داشته باشند كه از نقايص و كمبودها و محدوديتهاي انسانهاي عادي دور باشند و از جانب خداوند ظرفيتها و تواناييهاي ويژه‌اي را كسب كرده باشند. در حقيقت خداوند اين انسانهاي برگزيده را به مقام جانشيني خود بر روي زمين نايل كرده است، و اين همان مقام و منزلتي است كه قرآن كريم نيز صراحتاً در آيه 30 سوره بقره عده‌اي را تحت همين عنوان معرفي مي‌نمايد و از آنان با عنوان خليفة الله تعبير مي‌كند.(19) نماينده خدا بر زمين كسي است كه وجودش نمايشگر خداوند است و به اذن خداوند كار خدايي مي‌كند و كارها و آثار خاصي به اراده خداوند توسط او اجرا مي‌شود. نظير حضرت عيسي (عليه السلام) كه به اذن پرودگار مرده را زنده مي‌كرد.(20) به عبارت ديگر خليفة الله سبب اتصال بين آسمان و زمين است. بر اين اساس، مشخص است كه خليفة الله بدان سبب كه نماينده خداوند و در ارتباط با او است، لزوماً توانايي درك و دريافت پيامهاي الهي را دارد و از سوي ديگر او به اذن و اراده خداوند مأمور به اجراي دستورات خاص الهي است، پس نزول ملائك به چنين شخصي يقيناً اثر عملي به دنبال خواهد داشت.

اين افراد چه كساني هستند؟

آنچه مسلم و مورد اتفاق مسلمانان است، اين است كه تنها كسي كه در صدر اسلام محل نزول ملائك بوده و پيغامهاي الهي را دريافت مي‌كرده، وجود مقدس پيامبر اكرم حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله و سلم) بودند و كسي جز ايشان نيز اين منصب و مقام را دارا نبود.(21) اما همانطور كه در قسمت گذشته گفته شد، نزول ملائك در شب قدر و آوردن تقدير امور، امري استمراري و كار هر ساله است. بنابراين به دوران حيات نبي اكرم محدود نمي‌شود و بر طبق آيات قرآن پس از آن حضرت نيز تداوم دارد. لذا پس از رسول خدا فرشتگان الهي بايد بر شخصي نازل شوند.

بديهي است كه اين شخص بايد كسي باشد كه بعد از پيامبر به مانند ايشان براي چنين مقام و اين چنين مسؤوليتهايي از جانب خداوند انتخاب شده باشد و از ناحيه او قابليتها و توانايي‌هاي لازم به او عطا شده باشد. طبعاً او ادامه‌دهنده راه پيامبر و مأمور به وظايف و كارهايي است كه مسؤوليت آنها در زمان پيامبر به عهده ايشان بود و بايد بعد از ايشان نيز ادامه پيدا كند. به عبارت روشنتر او جانشين پيامبر بعد از ايشان است و گذشته از اين بسان پيامبر نماينده خداوند بر زمين و حلقه ارتباط عالم ملك با ملكوت است.

با مراجعه به تاريخ در مي‌يابيم كه بعد از پيامبر مكرم اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم)، تاكنون جز افرادي محدود، كسي ادعايي مبني بر اين كه ملائك در شب قدر بر او نازل مي‌شوند، نكرده است. چرا كه صحت ادعاي مدعي در اين زمينه با چند سؤال ساده در مورد اتفاقات آينده و جزئيات آن از سوي مردم هم‌عصر او معلوم مي‌شده است. در اين ميان، تنها عده اي محدود را مي‌توان يافت كه مدعي اين امر هستند. اينان در مقاطع مختلف زندگي خود قاطعانه از اين ادعاي خود دفاع كرده‌اند و پاسخگوي پرسش افراد در مورد اخبار و اتفاقات آينده بوده‌اند. ايشان در لحظه لحظه عمر خود، همانند پيامبر اكرم از چنان علم وسيعي برخوردار بوده‌اند و از وقايع جهان اطلاع داشته‌اند كه مردم هم‌عصرشان، به وضوح به مقام علمي آنها پي‌مي‌بردند و ايشان را عالمترين شخص مي‌دانستند. با بررسي زندگاني ايشان شواهد بسياري در تأييد اين موضوع مي‌توان يافت كه ذكر آنها خود فرصت ديگري مي‌طلبد.

لازم به ذكر است كه اينان همان كساني هستند كه شيعيان به امامت آنها معتقدند؛ جانشينان پيامبر و نمايندگان خداوند بر روي زمين؛ علي و يازده فرزند معصوم از نسل او.

از آنچه گفته شد نتيجه مي‌شود در هر عصري و از جمله در دوران حاضر بايد حجت و نماينده‌اي از جانب خدا بر روي زمين وجود داشته باشد، تا در شب قدر، محل نزول ملائك باشد. بر اين اساس شيعيان قائلند كه پس از رسول خدا ملائك بر ائمه اطهار كه جانشينان به حق آن بزرگوار و خلفاي الهي بر روي زمين بودند، نازل مي‌شدند و در عصر حاضر نيز هر ساله در شب قدر، فرشتگان الهي بر وجود امام عصر، امام مهدي (عج الله تعالي فرجه الشريف) نازل مي‌شوند.

شب قدر كدام يك از شبهاي سال است؟

با در نظر گرفتن دو آيه از قرآن كريم و دقت در آنها و با استفاده از احاديث نبوي و كلام ائمه اطهار مي‌توان دريافت كه يك چنين شبي در ماه مبارك رمضان قرار دارد. چرا كه خداوند در آيه 185 سوره بقره، ماه رمضان را ماهي معرفي مي‌كند كه قرآن در آن نازل شده است.(22) و در آيه آغازين سوره قدر نيز شب قدر را شبي مي‌داند كه قرآن در آن نازل گشته است.(23) پس به خوبي مي‌توان نتيجه گرفت كه شب قدر در ماه مبارك رمضان قرار دارد و قرآن در اين شب و در نتيجه در ماه رمضان نازل شده است. روايات رسيده از پيامبر اكرم و اهل بيت نيز اين مطلب را تأييد مي‌نمايد. نهايتاً آنچه ما مي‌توانيم از قرآن كريم در تعيين زمان اين شب بفهميم، محدود به وقوع يك چنين شبي در ماه مبارك رمضان است. اما روايات رسيده از معصومين در تفسير قرآن وضعيت را روشن‌تر مي‌كند. در اين روايات به شبهاي نوزدهم، بيست و يكم و بيست و سوم ماه رمضان اشاره شده است و شب بيست و سوم از بقيه محتمل‌تر شمرده شده است.

چه بايد كرد؟

در قسمتهاي پيشين اشاره شد كه طبق آيه‌اي از قرآن كريم شب قدر از هزار ماه كه در آن شب قدري وجود ندارد، برتر و بالاتر است.(24) ائمه اطهار (عليهم السلام) در مقام تفسير و تبيين آيات قرآن، دليل اين برتري حيران كننده را، برتري عبادت و انجام عمل صالح براي بندگان در اين شب دانسته‌اند.(25)

اگر لحظه‌اي درنگ كنيم و كمي با خود بيانديشيم خواهيم ديد كه در ميان 365 شب سال تنها شبي از شبها‌ست كه اين چنين مورد عنايت و توجه قرار گرفته و چنان اثراتي بر آن مترتب شده است. بنابراين با اندكي تأمل به اين نتيجه خواهيم رسيد كه بايد اين فرصت را غنيمت شمرد چرا كه در اين شب پر‌خير و بركت فرصتي بسيار استثنايي آن هم در ماه ميهماني خدا براي ما فراهم شده است كه مي‌توانيم با توجه و همتي كه به كار مي‌بنديم بهره بسيار زيادي از آن ببريم.

با رجوع به بيانات ائمه اطهار مي‌توان از اعمال و عباداتي كه مورد توصيه قرارگرفته‌اند، با خبر شد. از جمله اين اعمال مي‌توان به احياء اين شب و تفكر و تحصيل علم در باب مسايلي كه انسان را به خدا نزديكتر مي‌گرداند اشاره كرد. مثلاً مناسب است در اين شب مقداري با خود خلوت كنيم، عملكرد سال گذشته خود را مرور كنيم. اعمال و رفتار خود را در اين سال زير ذره‌بين قرار دهيم و ببينيم در سال گذشته كجا بوده و اكنون به كجا رسيده‌ايم؟

با پرداختن به اين افكار مي‌توانيم مقدمه استفاده بيشتر از اين شب را مهيا كنيم. از خداوند تقدير بهتري را در سال آينده طلب كنيم. از او بخواهيم كه ما را در پيمودن مسيري كه مورد پسند اوست كمك كند. همچنين از او كه وعده آمرزش در اين ماه و به خصوص در اين شب به ما داده است در مورد كوتاهي‌هاي خود طلب مغفرت و آمرزش كنيم و تصميم بگيريم او را بيش از پيش اطاعت كنيم.

همچنين زنده نگه داشتن ياد خداوند در دل، دستگيري از محرومان و مظلومان و دعاي خير براي سايرين نيز از جمله اعمال سفارش شده هستند.(26)

بدين ترتيب است كه هر انسان آگاه و بيدار دل در حدي كه در توان و شايسته اوست، مي‌تواند هر چه بيشتر خود را مشمول عنايت و توجه خداوند قرار دهد. به اين اميد كه بتوانيم از اين فرصت استثنايي و خيرات بي‌منتهاي اين شب بهره و استفاده‌اي شايان ببريم.

--------------------------------------------------------------------------------

پاورقي‌ها:

سوره "قدر".

"و ما ادراك ما ليلة القدر" (سوره قدر، آيه 2)

خداوند در 13 آيه از قرآن كريم پيامبر خويش را اينگونه مورد خطاب قرار مي‌دهد. همانطور كه اشاره شد تك تك موضوعات مطرح شده در هر يك از اين آيات، موضوعات بسيار مهم و باعظمتي هستند. به طور نمونه مي‌توان به آيات مربوط به روز قيامت اشاره كرد: "و ما ادراك ما يوم الفصل" (سوره مرسلات ، آيه 14) و "و ما ادراك ما يوم الدين" (سوره انفطار ، آيه 17)

"ليلة القدر خير من الف شهر"

"شب قدر بهتر از هزار ماه است." (سوره قدر، آيه 3)

"انا انزلناه في ليلة مباركة انا كنا منزلين"

"ما آن (قرآن) را در شبي مبارك نازل كرديم؛ ما همواره انذار كننده بوده‌ايم." (سوره دخان،‌آيه 3)

"انا انزلناه في ليلة القدر"

"ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل كرديم." (سوره قدر، آيه 3)

"انا انزلناه في ليلة مباركة انا كنا منزلين"

"ما آن را (قرآن) را در شبي مبارك نازل كرديم؛ ما همواره انذاركننده بوده‌ايم." (سوره دخان ، آيه 3)

از آيات قرآن كريم برداشت مي‌شود كه نزول قرآن كريم به دو صورت بوده است. يك نوع آن به صورت دفعي و در شبي معين بوده است. نوع ديگر نزول تدريجي بوده كه در طول 23 سال بر پيامبر گرامي اسلام در مواقع و مواضع مختلف نازل مي‌شده است.

به وضوح چنين عقوبتهايي به واسطه اعمال ناشايست خود مردم و بر طبق وعده و سنتهاي الهي صادر مي‌شود.

"سلام هي حتي مطلع الفجر"

"شبي است سرشار از سلامت تا طلوع سپيده." (سوره قدر، آيه 5)

"فيها يفرق كل امر حكيم" (سوره دخان ، آيه 4)

با توجه به آيات قبلي مشخص است كه منظور از آن شب، شب قدر است.

تقديراتي كه در شب قدر مشخص مي‌شود را مي‌توان به دو قسمت تقسيم كرد، يكي آنها كه اختيار ما در آنها نقشي ندارد (يا حداقل تأثير مستقيم ندارد) مانند حوادث طبيعي و اموري كه مربوط به ما هستند ولي به خواست و اراده ما نيستند مثل مرگ. ديگري آنهايي كه اختيار ما در آنها مؤثر است مثل سرنوشت انسان. در مورد اين دسته امور بايد توجه داشت كه تقدير آنها به منزله سلب اختيار از انسانها و انجام كارها از روي جبر نيست زيرا اولاً اين تقديرات به وسيله اسباب و وسايلي كه به اختيار انسان وابسته است چه بعد از تقدير و چه قبل از تقدير قابل تغيير است. (نظير دعا در شب قدر و درخواست تقدير بهتر كه در قسمت پاياني مقاله به آن پرداخته خواهد شد.) ثانياً تقديرات ما انسانها اساساً به صورت مشروط برايمان معين مي‌گردد كه محقق شدن آن كاملاً بستگي به اختيار و انتخاب انسان دارد. به عنوان مثال براي ما تقدير مي‌شود كه اگر براي قبول شدن در امتحانات تلاش كرديم و مطالعه كرديم به فلان نتيجه خواهيم رسيد و اگر تلاش نكرديم به فلان نتيجه خواهيم رسيد و اين ما هستيم كه با انتخاب خود نتيجه‌اي را براي خود رقم مي‌زنيم. لذا همانطور كه ديده مي‌شود مقدر شدن امور براي ما به منزله ايجاد جبر نيست.

گذشته از اين دستورات و نواهي گوناگون و انواع توصيه‌ها و راهنمايي‌ها و ترغيب مردم به تلاش در مسير كمال و دستيابي به سرنوشتي بهتر كه در متن تمامي اديان مشهود است همگي مؤيد همين مطلب است كه ما انسانها موجودات مختاري هستيم و اين ما هستيم كه با انتخاب خود سرنوشت خود را رقم مي‌زنيم.

افعال "تنزل" به معناي "نازل مي‌شود" و "يفرق" به معناي "مشخص مي‌شود" هر دو افعالي مضارع و بيانگر استمرار و تداوم در طول زمان مي‌باشند.

در اين زمينه جداي از چگونگي بيان قرآن كريم (كه صيغه مضارع است)، رواياتي هم وجود دارند كه اين مطلب را تأييد مي‌كنند. از آن جمله مي‌توان به روايتي از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) كه در منابع شيعي و سني نقل شده است، اشاره كرد:

«از ابوذر روايت شده است كه گفت: "به رسول خدا عرضه داشتم يا رسول الله آيا شب قدر شبي است كه در عهد انبيا بوده و امر بر آنان نازل مي‌شده و چون از دنيا مي‌رفتند نزول امر در آن شب تعطيل مي‌شده است؟" فرمود: "نه، بلكه شب قدر تا قيامت هست."» (در المنثور، جلد 6، صفحه 372، چاپ بيروت؛ تفسير برهان، جلد 30، صفحه 197)

"تنزل الملائكة و الروح فيها باذن ربهم من كل امر" (سوره قدر، آيه 4)

"اذ تقول للمؤمنين الن يكفيكم ان يمدكم ربكم بثلاثة الاف من الملائكة منزلين- بلي ان تصبروا و تتقوا و يأتوكم من فورهم هذا يمددكم ربكم بخمسة الاف من الملائكةمسومين"

در آن هنگام كه تو به مؤمنان گفتي: "آيا كافي نيست كه پروردگارتان، شما را به سه هزار نفر از فرشتگان، كه از آسمان نازل مي‌شوند، ياري كند؟ - آري اگر استقامت و تقوا پيشه كنيد، و دشمن به همين زودي به سراغ شما بيايد، خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان، كه نشانه‌هايي با خود دارند، مدد خواهد كرد." (سوره آل عمران، آيات 124 و 125)

"لقد نصركم اللّه في مواطن كثيرةٍ ويوم حنينٍ إذ أعجبتكم كثرتكم فلم تغن عنكم شيئًا وضاقت عليكم الأرض بما رحبت ثمّ ولّيتم مّدبرين - ثمّ أنزل اللّه سكينته علي رسوله وعلي المؤمنين وأنزل جنودًا لّم تروها وعذّب الّذين كفروا و ذلك جزاء الكافرين"

"خداوند شما را در جاهاي زيادي ياري كرد، و در روز حنين؛ در آن هنگام كه فزوني جمعيـتتان شما را مغرور ساخت، ولي هيچ به دردتان نخورد و زمين با وسعتش براي شما تنگ شد؛ سپس پشت كرده فرار نموديد – سپس خداوند سكينه خود را بر پيامبرش و بر مؤمنان نازل كرد؛ و لشكرهايي فرستاد كه شما نمي‌ديديد؛ و كافران را مجازات كرد؛ و اين است جزاي كافران." (سوره توبه، آيات 25و 26)

كه البته به وضوح منظور از لشكرهاي غير قابل رؤيت همان ملائكه هستند.

"و الناشطات نشطا"

"و (سوگند به) فرشتگاني كه ارواح مؤمنان را با مدارا و نشاط جدا مي‌سازند." (سوره نازعات ، آيه 2)

"يا ابراهيم اعرض عن هذا انه قد جاء امر ربك و انهم ءاتيهم عذاب غير مردود و لما جائت رسلنا لوطاً سيء بهم و ضاق بهم ذرعاً و قال هذا يوم عصيب"

«اي ابراهيم! از اين صرف نظر كن، كه فرمان پروردگارت فرا رسيده؛ و به طور قطع عذاب به سراغ آنها مي‌آيد؛ برگشت ندارد. و هنگامي كه رسولان ما (فرشتگان عذاب) به سراغ لوط آمدند، از آمدنشان ناراحت شد؛ و قلبش پريشان گشت؛ و گفت: "امروز روز سختي است.» (سوره هود ، آيات 75 و 76)

"تنزل الملائكة و الروح فيها باذن ربهم من كل امر"

"فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان هر امري را نازل مي‌كنند." (سوره قدر ، آيه 4)

"و اذ قال ربك للملائكة اني جاعل في الارض خليفة ..."

"هنگامي كه پروردگارت به فرشتگان گفت: "من در روي زمين جانشيني قرار خواهم داد." (سوره بقره ، آيه 30)

"و رسولا الي بني اسرائيل اني قد جئتكم بآية من ربكم اني اخلق لكم من الطين كهيئة الطير فانفخ فيه فيكون طيرا باذن الله و ابرئ الاكمه و الابرص و احي الموتي باذن الله و انبئكم بما تاكلون و ما تدخرون في بيوتكم ان في ذلك لآية لكم ان كنتم مؤمنين"

"و (مسيح را به عنوان) رسول و فرستاده به سوي بني‌اسرائيل (قرار داده، كه به آنها مي‌گويد:) من نشانه‌اي از طرف پروردگار شما، برايتان آورده‌ام؛ من از گل، چيزي به شكل پرنده مي‌سازم؛ سپس در آن مي‌دمم و به فرمان خدا، پرنده‌اي مي‌گردد. و به اذن خدا، كور مادرزاد و مبتلايان به برص (پيسي) را بهبودي مي‌بخشم؛ و مردگان را به اذن خدا زنده مي‌كنم؛ و از آنچه مي‌خوريد، و در خانه‌هاي خود ذخيره مي‌كنيد، به شما خبر مي‌دهم؛ مسلماً در اينها، نشانه‌اي براي شماست، اگر ايمان داشته باشيد!" (سوره آل عمران ، آيه 49)

نكته‌اي كه در اينجا بايد به آن اشاره كنيم، اين است كه نزول ملائك در شب قدر موضوع جديدي نبوده كه با ظهور اسلام شروع شده باشد. بلكه انبيا و اوصياي قبل از پيامبر اسلام هم در شب قدر مورد نزول ملائك قرار مي‌گرفتند. جداي از مفهوم آيه قرآن كه به خودي خود اين مطلب را تأييد مي‌كند، روايات نقل شده در باره شب قدر چه در منابع اهل سنت و چه در منابع شيعه هم بيانگر نزول ملائك بر نبي يا وصي و حجت هر زمان است كه براي رعايت اختصار به دو نمونه اشاره مي‌كنيم:

· از ابوذر روايت شده است كه گفت: "به رسول خدا عرضه داشتم يا رسول الله آيا شب قدر شبي است كه در عهد انبيا بوده و امر بر آنان نازل مي‌شده و چون از دنيا مي‌رفتند نزول امر در آن شب تعطيل مي‌شده است؟" فرمود: "نه، بلكه شب قدر تا قيامت هست." (در المنثور، جلد 6، صفحه 372، چاپ بيروت؛ تفسير برهان، جلد 30، صفحه 197)

· امام محمد تقي (عليه السلام) فرمودند: "به خدا سوگند جبرائيل و ملائكه در شب قدر آن امر را براي آدم آوردند و به خدا سوگند آدم نمرد، جز اين كه براي او وصيي بود. و براي همه پيغمبران پس از آدم امر خدا در شب قدر مي‌آمد، و براي وصي پس از او هم مقرر شد. به خدا سوگند كه هر پيغمبري از آدم تا محمد در آن شب مأمور مي‌گشت كه كسي را وصي خود كند." (اصول كافي، كتاب الحجة، جلد 1، صفحه 366، انتشارات علميه اسلاميه)

"شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن هدي للناس و بينات من الهد و الفرقان" (سوره بقره ، آيه 185)

"انا انزلناه في ليلة القدر"

"ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل كرديم." (سوره قدر ، آيه 1)

"ليلة القدر خير من الف شهر"

"شب قدر بهتر از هزار ماه است." (سوره قدر ، آيه 3)

قال (حمران) قلت: "ليلة القدر خير من الف شهر" اي شيء عني بذلك؟ قال (ابوجعفر (عليه السلام)): العمل الصالح فيها من الصلاة و الزكاة و انواع الخير، خير من العمل في الف شهر ليس فيه ليلة القدر" فروع كافي، جلد 4، صفحه 157، حديث 6

المراقبات، فصل نهم، اعمال شب قدر. همچنين براي اطلاع بيشتر در اين زمينه مي‌توان به اين فصل از كتاب المراقبات رجوع كرد.

پاورقي شماره 3

---------------------------------------------------------------------------------------------

منبع:http://www2.irib.ir/occasions
 پنجشنبه 28 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 138]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن