تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نشان منافق سه چیز است: 1 - سخن به دروغ بگوید . 2 - از وعده تخلف کند .3 - در اما...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820960967




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

استنباطي از مفهوم «طـعـام» و «خـوردن» در قرآن مجيد و تكاليف اجتماعي آن


واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: استنباطي از مفهوم «طـعـام» و «خـوردن» در قرآن مجيد و تكاليف اجتماعي آن


يا ايها الذين امنوا كلو من طيبات ما رزقناكم و اشكر والله ان كنتم إياه تعبدون

اي كسانيكه ايمان آورده ايد،‌ از روزي حلال و پاكيزه كه نصيبتان نموده ايم بخوريد و خداوند را شكرگزار باشيد (كه شما را روزي داد)‌ و تنها او را سپاس بگوئيد اگر خداوند را خالصانه مي‌پرستيد . (آيه 172، سوره مباركه بقره)‌

چون همه انسانها و موجودات زنده ديگر بامسئله غذا و خوردن آگاهانه و يا ناآگاهانه مواجهند، بحثي كوتاه در مورد آن با استناد به آياتي از قرآن مجيد خواهيم داشت .

كلمه غذا (طعام) و مشتقات آن بيش از 48 بار و كلمه خوردن (اكل)‌ و مشتقات آن بيش از 109 بار در آيات مختلف قرآن مجيد ذكر شده است و مانند بسياري از كلمات آن داراي طيف وسيعي هم در معاني خاص و هم در معناي حقوقي و عمومي آن مي‌باشد كه در رابطه با مسائل اجتماعي و اقتصادي است. و همانگونه كه روش كلي قرآن مجيد ارزيابي مي‌شود، ‌اين مفاهيم را نيز مرتبط با مسائل اعتقادي و متأثر از آن بحث مي‌فرمايد:‌

كلمه غذا (طعام)‌ و خوردن (اكل)‌ را در دو قسمت مي‌توان مورد بررسي قرار داد:

1- معني خاص

2- تكاليف ديني و اجتماعي در رابطه با آن

1- معني خاص ‎غذا (طعام)‌ شامل همه مواد خوراكي و قابل هضم و جذب بدن بوده و در اين معنا آب نيز جزو طعام ناميده شده است (قسمتي از آيه 248 سوره مباركه بقره در داستان طالوت و جالوت). در قرآن مجيد انواع بسياري از مواد غذايي ذكر شده است كه شامل:‌

الف ـ‌ مواد غذايي قندي و نشاسته‌اي كه از سهل الهضم‌ترين و غني‌ترين منابع انرژي بدن انسان سالم مي‌باشد . مهمترين منبع گياهي آن (گندم و غلات) نام برده شده و تهيه نان، عموماً‌ از آن است (‌داستان يوسف و برادرانش. دوازدهمين سوره قرآن مجيد).

همچنين ماده قندي عسل حاصل از زنبور عسل ذكر شده است. (آيه 69 سوره مباركه نحل) . از ديگر مواد قندي، ميوه گياهي(نخل) خرما، (رطب)‌ در داستان حضرت مريم و تولد حضرت عيسي (سوره مباركه مريم آيه 15 تا 36) بيان شده،‌و نيز در سوره مباركه نحل آيه 66 از ثمره درختان خرما و انگور كه حاوي ماده قندي است ذكر شده است همچنين از انجير سوره مباركه (التين)‌

ب ـ‌ مواد گوشتي (پروتئيني)‌ كه همه عوامل آنزيمي و ساختمان اصلي اكثريت سلولهاي بدن انسان را تشكيل مي‌دهد،‌ و از منبع حيواني آن مخصوصاً‌ چهارپاياني مانند گوسفند،‌ گاو و شتر (در سوره مباركه انعام آيات 141 تا 145 و آيه چهار سوره مباركه نحل و غيره)‌ نام برده شده كه حاوي مواد چربي نيز مي‌باشند . همچنين از دريا بعنوان منبع غني استخراج مواد گوشتي تازه ذكر شده است:‌ هو الذي سخر البحر لتأكلو منه لحما طريا:‌ خداوند دريا را مسخر نمود تا از آن گوشت تازه بخوريد (قسمتي از آيه 14 سوره مباركه نحل)‌. در قرآن مجيد موارد بسيار محدودي از منابع حيواني حرام مطلق شده است و از ميان آنها خوردن گوشت مردار،‌ خون (غير متصل به گوشت‌)‌ گوشت خوك و آنچه به نام غير خداوند باشد حرام مطلق است،‌ خصوصاً‌ گوشت خوك براي مسلمانان،‌ كه با مفاهيم «رجس و فسق» از آنان نامبرده شده است،‌ اما در شرايط استثنائي و اضطرار كه هدف بغي و تجاوزگري از دستورات الهي نبوده و صرفاً‌ قصد نجات خود از شرايط مرگ آور حاصله باشد، مـوقـتاً‌ بـه انـدازه ضرورت اضطراري مجاز شمرده شده است.

رعايت و عمل به اين تحريم نيز درجه پذيرش و تعهد افراد مسلمان به دستورات خداوند متعال در قرآن مجيد را مي‌رساند (آيات 173 سوره بقره ـ 145 سوره انعام ـ 2 سوره مائده و 115 سوره النحل).

ولي بايد دانست حتي آب هم كه عامل حيات همه موجودات زنده است و اين حقيقتي است كه بيش از 1400 سال قبل در قرآن مجيد بيان شده و با كشفيات و تكامل دانش بشري به هيچ وجه نفي نشده و قطعيت آن تثبيت گرديده است،‌ هنگاميكه براي سنجش ميزان اعتقاد عملي فرد و جهت اهداف برتر از جمله ارزيابي توان مقابله با دشمن در شرايط سخت،‌بدستور الهي و فرستادگانش موقتاً‌ منع شود بايد از آشاميدن آن خودداري نمود:‌ «ان الله مبتليكم بنهر فمن شرب منه فليس مني و من لم يطعمه فانه مني الا من اغترف غرفه بيده» (قسمتي از آيه 248 سورة‌ مباركه بقره داستان طالوت و جالوت).

همچنين زمان روزه داري در ماه مبارك رمضان.

ج ـ‌ مواد چربي كه مانند مواد پروتئيني در تركيب ساختمان سلولي بدن انسان مشاركت دارد و علاوه بر همراه بودن با مواد گوشتي حيواني،‌ از منبع گياهي آن (زيتون) از جمله در سوره مباركه (التين)‌ و آيه 35 سوره مباركه نور و سوره مباركه عبس و غيره نام برده شده است.

و نيز از شير بعنوان ماده مغذي اصلي بسيار با ارزش نام برده شده و حتي بيان گرديده كه در بهشت الهي نهرهايي از شير كه طعم آن هرگز تغيير نمي كند و نيز عسل مصفي جريان دارد و استفاده از آن براي كساني است كه دستورات الهي را در زندگي دنيا پذيرفته و اجرا نموده اند،‌ و امروزه اهميت شير بعنوان

غني ترين ماده غذائي مورد شناسايي علمي نيز قرار گرفته است .

ضمناً‌ از انواع مختلف ميوه جات، ‌انار و انگور و سبزيجات و روئيدنيهاي فراوان حتي از خيار و سير و عدس و پياز نام برده شد ولي در شرايط نامناسب كه تغذيه فقط با يكي دو نوع اصلي آن ممكن و ضروري باشد،‌از نظر قرآن مجيد مواد قندي و گوشتي مقدم بر ساير مواد غذائي است (آيه 60 سوره مباركه بقره)‌. و در آيه:‌ و انزلنا عليكم المن و السلوي" كلوا من طيبات ما رزقناكم (قسمتي از آيه 57 سوره مباركه بقره)‌ همچنين در آيات 160 اعراف و 80 طه، كلمه (مُن‏‎‍‎‏‍ْ)‌ كه نوعي ماده قندي غذائي گياهي محسوب ميشود هميشه مقدم بر (سلوي") مي‌باشد كه نوعي كبوتر صحرائي تفسير شده و مربوط به مائده آسماني است كه براي بني اسرائيل در زمان حضرت موسي نازل شده است . و بدين ترتيب ميتوان استنباط نمود كه در مفهوم قرآني مواد قندي (گلوسيدي) مقدم بر مواد گوشتي (پروتئيني)‌ مي‌باشد . هر چند هر دو براي تغذيه خوب و مناسب انسان لازم و ملزوم هستند.

از نظر علمي و پزشكي نيز بهترين رژيم غذايي روزانه افراد سالم آن است كه محتوي حدود50 تا 60 درصدمواد قندي،‌ 15 درصد تا 20 درصد مواد گوشتي (پروتئيني)‌ و بقيه مواد چربي باشد، سبزيجات و ميوه جات خوراكي هم بواسطه داشتن ويتامين‌هاي مختلف بايد به رژيم غذائي اضافه شود . ‌ و مغز كه مهمترين عضو حياتي است،‌مواد قندي را مستقيماً جذب مي‌نمايد و كمبود شديد آن (از مقدار معين و طبيعي حدود يك گرم در ليتر قند خون) سبب اغماء‌ و تشنج و سرانجام مرگ مي‌گردد.

خوشبختانه در قانونمندي بسيار عميق و عام بدن،‌ كبد انسان منبع مهم ذخيره مواد قندي و تنظيم آن با مشاركت ساير عوامل هورموني بوده و بزرگترين كارخانه شيميائي بدن در خنثي كردن سموم حاصله از سوخت و ساز (متابوليسم)‌ مواد مي‌باشد و قادر به تبديل مواد پروتئيني و يا چربي به مواد قندي و بالنتيجه ورود آن به جريان عمومي خون، جهت مصرف همه سلولهاي بدن و يا تبديل هر كدام از آنها به يكديگر است .

2- اما در رابطه با تكاليف ديني،‌ اجتماعي مربوط به (طعام):‌ تعاليم قرآن مجيد و اسلام كه معني و هدف دهنده حيات انسانها و متصل كننده و قوام بخشنده باطن و ظاهر جامعه اسلامي است،‌هرگز نمي پذيرد كه مسلماني در فقر و گرسنگي شديد بسر برد و در مقابل كساني باشند كه امكانات مادي مناسب و خوب داشته اما وضعيت فقر شديد برادران و خواهران اسلامي خود را ببيند و كوشش فردي و اجتماعي دررفع نياز شديد آنها عملاً‌ نداشته باشند و خداي ناكرده فقر اجتماعي را پديده‌اي الهي و ضروري براي جامعه اسلامي دانسته و چنين بينش و تفكري براي آنها شكل گيرد كه اگر خداوند مي‌خواست آنها را نيز مانند ما غني مي‌كرد و ما صرفاً‌ بر مبناي شايستگي و علم و آگاهي شخصي اين امكانات را كسب كرده ايم و با اين مقدمات خود را از تكاليف اجتماعي و اجراي دستورات الهي در مورد كمك به مستضعفين جامعه معاف بداند كه اين نظريه را قرآن مجيد در داستان قارون و حضرت موسي بكلي رد مي‌كند و علت هلاكت قارون را چنين بينش منحرف و سركشي از دستورات خداوند و پيامبر زمان او حضرت موسي دانسته است (آيات 75 تا 84 سوره مباركه قصص)،‌ و اينكه خداوند امكانات مادي افراد را نيز وسيله‌اي براي امتحان و چگونگي عملكرد او در زندگي دنيا قرار داده و خالق هستي چنين خواسته از امكاناتي كه در اختيار هر فرد قرار داده است،‌فقرا و يتيمان و مساكين را نيز به سهم خود بهره مند نمايند و عدم پذيرش اين دستور را ضعف در اعتقاد ديني و رياي در انجام نماز و تكاليف ديني ميداند (آيات سوره مباركه ماعون و غيره و ....) . از اين آيات عميق نيز ديدگاه قرآن و اسلام را در مسائل اجتماعي اقتصادي مي‌توان درك نمود و نمودار اين است كه پيامبر عظيم الشأن اسلام حضرت محمد (ص)‌ ضمن ابلاغ رسالت خود و القاء‌ و تثبيت اصول و پايه‌هاي اساسي اعتقادي اسلام كه برمبناي توحيد و نبوت و معاد مي‌باشد براي تغيير عملي شرايط اقتصادي جامعه در جهت مستضعفين بدستور خداوند كوشش بسيار زيادي داشته و روش قرآني را در اين مورد ارائه مي‌فرمودند.

و ميتوان ادراك نمود عمده پذيرندگان اوليه پيام الهي اسلام و رسالت پيامبر عظيم الشأن محمد (ص)‌ كساني بوده اند كه رهـائي هـمـه جـانـبه خـود را در پذيرش آن نور مبين مي‌ديدند .

اينها همان مستضعفين (ضعيف نگه داشته شدگان)،‌ مساكين،‌ يتيمان،‌ بردگان و توده‌هاي مردم بودند كه در درجات مختلف فقر اقتصادي نيز بسر مي‌بردند و مترقين و مستكبرين و ربا خواران و استثمار كنندگان و بت خانه داران و نگهبانان آن شرايط منحط و در حد توحش، در مقابل دعوت الهي پيامبر حق به مقاومت و نفي برخاستند و به آزار و اذيت فراوان آن بزرگوار و پيروانش دست زدند .

البته شخصيت‌هايي مانند حضرت علي (ع) و حضرت خديجه كبري سلام الله و تعدادي از صحابه صادق شرايط جداگانه‌اي داشتند و مستقيماً‌ جذب نور الهي قرآن مجيد شدند كه از زبان و عمل پيامبر اسلام انعكاس پيدا مي‌نمود و فضاي بينش و دلهاي همگي آنها را منور ميكرد و حيات جديد و بسيار برتري به آنها مي‌بخشيد.

چنين وضعي در واقع براي تمام پيامبران بزرگ الهي مصداق دارد، از نوح سلام الله عليه تا موسي و عيسي و در امتداد آنها محمد (ص) كه با پيام «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» دعوتش را به بشريت عرضه فرمود،‌ و همان ديدگاه اعتقادي را چه از نظر جهان بيني و چه عمل اجتماعي،‌ اسلام براي تمام طول تاريخ حيات انساني داشته و دارد و انطباق آن با چگونگي عمل اجتماعي برخاسته از مكتب،‌ وظيفه عالمان ديني،‌ افرادي كه مؤمنانه تفقه در دين مي‌نمايند همراه با عالمان و كارشناسان رشته‌هاي مربوط به هر قسمت مي‌باشد كه آنها نيز دل و جان به كلام الهي داده و هدفشان حركت در مسير «بما انزل الله» براي سعادت دنيا و آخرت انسانها باشد .

اين مشاركت بايد بر اساس مفاهيم قرآني باشد كه:‌ والذين استجابوا الربهم و اقاموا الصلوة و امرهم شوري بينهم و مما رزقناهم ينفقون،‌و الذين اذا اصابهم البغي هم ينتصرون:‌ آنانكه دعوت پروردگارشان را اجابت مي‌كنند و نماز بر پاي مي‌دارند و امور (اجتماعي)‌شان را با مشورت با هم انجام مي‌دهند و از آنچه كه به آنها روزي داده ايم انفاق مي‌كنند، آنانكه وقتي مورد ظلم و ستمي قرار گيرند يكديگر را ياري مي‌نمايند (آيه 37 و38 سوره مباركه شوري) .

مركز استنتاج و تصميم گيري و ارائه طريق نمودن جهت چگونگي تبديل ايمان نشأت گرفته از كتاب الهي به عمل صالح و عينيت بخشيدن به آن در ابعاد مختلف از جمله در زمينه اصول اقتصادي حاكم بر جامعه در هر زمان ميتواند در نهادهاي مردمي مانند مجلس شوراي اسلامي، مراكز دولتي و مراجع مذهبي سياسي با تعهد به قرآن مجيد باشد،‌ تا عقيده و ايمان بر اقتصاد هم حكم كند و مسائل اقتصادي جداي از اعتقاد ديني حركت و عمل ننمايد كه به عوارض سوء‌ دچار خواهد شد.

بايد دانست كه قرآن مجيد مال و امور اقتصادي را يكي از عوامل نگهدارنده حيات جامعه و عامل «قيام» (ستوني كه ستونهاي ديگر بر آن تكيه دارند)‌ ذكر نموده و در كسب حلال و مصرف صحيح و انفاق آن توصيه‌هاي عميقي فرموده است از جمله:‌ و لا تؤتوا السفهاء‌ اموالكم التي جعل الله لكم قياماً‌ و ارزقوهم فيها و اكسوهم و قولو لهم قولاً‌ معروفاً‌:‌ اموالي را كه خداوند عامل قيام و بر پا ايستائي زندگي دنيا براي شما قرار داده است به تصرف سفيهان و كم خردان مدهيد .

آنها را تغذيه نمائيد و پوشش آنها را فراهم آوريد و با آنان به وجه نيكو سخن گوئيد . (‌آيه 4 سوره مباركه نساء)‌ و چون امروزه قسمت مهمي از اموال عمومي در اختيار سيستم دولتي بعنوان كارگزار و قوام بخش حيات جامعه قرار دارد،‌ از جمله نفت و معادن مختلف، ‌جنگلها و راهها و بسياري از كارخانجات و غيره ... كه جزو انفال هم محسوب مي‌شود،‌ رسيدگي به وضع فقرا و مساكين و نيز كسانيكه در ايجاد شرايط نامساعد زندگي شان نقش مشخصي نداشته اند (مانند بسياري از بيماريهاي مادرزادي و ارثي و اكتسابي از جمله ديابت، بيماريهاي مزمن كليه،‌كبد، قلب و غيره و ... و نيز بيماريهاي رواني و انواع سرطانها)‌ علاوه بر افراد نمازگزار متقي كه:‌ و في اموالهم حق للسائل والمحروم:‌ در اموال آنها (و حاصل دسترنج و كوشش شان)‌ حقي براي سائل و محروم منظور مي‌دارند (آيه 19 سوره مباركه الذاريات و نيز آيات 23و 24 سوره مباركه المعارج)‌،‌ بعهده دولت هم هست، ‌و دادن قسمتي از بيت المال از جمله مصرف آن در امور بهداشتي و درماني و در حد رايگان بودن آن براي بيماران كم بضاعت. (‌تا هيچگاه بيمار به واسطه ضعف اقتصادي بيمارستان را ترك ننموده كه موجب مزمن شدن بيماري و عوارض آن براي فرد و جامعه گردد)‌،‌ همچنين آموزش و پرورش كه براي شكوفائي استعدادهاي بالقوه موجود در نوباوگان مملكت موثر است و آموزش عالي و دانشگاهها كه در پرورش مديران متخصص نقش بسيار مهمي دارد و عموماً‌ منجر به استقلال اقتصادي فردي آنها هم ميگردد و در نظر داشتن اينكه معيارهاي ارزشي براي رسيدن به مدارج عالي تحصيلي در داخل مملكت،‌ هميشه بايد درجه استعداد خدادادي و ميزان كوشش فكري فرد باشد نه مقدار امكانات مادي او و خانواده اش،‌ تا عدالت در اين مورد بخوبي معني پيدا كند كه رعايت عدالت از جمله در آموزش و پرورش از مهمترين معيارها و عوامل بقاي حيات و قوام جامعه است، ‌و سبب مي‌شود كه افراد تحصيل كرده هر چه بيشتر خود را مديون و متعهد به جامعه بدانند كه وسائل پرورش و رشد فكري آنها را عادلانه فراهم آورده است، ‌و نيز تأمين كالاهاي اساسي مانند گندم و حتي كمك به تهيه مسكن براي محرومين و فقرا ارزيابي مي‌شود كه پايه قرآني دارد .

البته معني فقر و محروميت در هر مقطع زماني متناسب با متوسط سطح زندگي ساير افراد جامعه بايد بررسي و نسبيت آن تعريف شود .

نظارت دولت براي تأمين عدالت اجتماعي و اقتصادي نيز پيوسته اصلي ضروري است. اين بينش در كانونهاي تصميم گيري بسياري از كشورهاي جهان حاكم مي‌باشد،‌ مخصوصاً در زمينه بهداشت و درمان و آموزش و پرورش كه با حيات جسمي و فكري و رشد جامعه سر و كار دارد و خدمات بهداشتي و درماني و فرهنگي در آن كشورها از طريق بيمه همگاني و يا عملاً بطور رايگان صورت مي‌گيرد .




 چهارشنبه 27 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 232]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن