تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833475262
سعيد تهراني كارگردان فيلم سربلند؛ سربلند براي تغيير ذائقه ساخته شده است
واضح آرشیو وب فارسی:آفرينش: سعيد تهراني كارگردان فيلم "سربلند"؛ "سربلند" براي تغيير ذائقه ساخته شده است
سعيد تهراني كارگردان فيلم "سربلند" معتقد است: فيلم او براي تغيير ذائقه ساخته شده و داستان آن ربطي به "كوچه مردها" ندارد. توليد و نمايش فيلم "سربلند" بعد از چند سال، سبب شد تا درباره پـيـرامـون ايـن فيلم و البته ويژگيهاي آن با سعيد تهراني بازيگر، كارگردان، تهيه كننده سينما و قهرمان سبك شائولين ووشو گفتگو كنيم كه از نظر ميگذرانيد:
در اين مدت20 - و اندي روز- كه از اكران "سربلند" ميگذرد واكنشهاي متفاوتي در مورد فيلم وجود داشته است، عدهاي اعتقاد دارند كه "سربلند" فيلمفارسي است، عدهاي ميگويند با توجه به تكنيك مونوكرومي كه شما استفاده كردهايد، لااقل در بخش فني، جريان جديدي در سينماي ايران است و به طور كلي نظرات متفاوتي وجود دارد، خودتان نسبت به اين واكنشها چه فكري داريد؟
بـا اداي احـتـرام نـسـبـت بـه تـمامي اين واكنشها، بسيار خوشحالم كه فيلم "سربلند" چنين جايگاهي را داشته است كه منتقدين سينمايي نظرات مختلفي را در خصوص آن صادر كنند اما در حقيقت من قصد داشتم فيلمي متفاوت كاركنم كه ذائقه مردم را يك مقدار از فيلمهايي كه الان در اكران است، تغيير دهم و با گونه ديگري از فيلم هم آشنا كنم. براي همين موضوع خواستم اين تفاوت را در وهله اول در بعد تكنيكي و فني فيلم نشان بدهم كه آن هم استفاده از مونوكروم است، در دنيا كساني كه كار مونوكروم را انجام ميدهند بايد تمام ابزارهاي آن را داشته باشند يعني بايد در استوديوي مجازي بااستفاده از رنگهاي صحنه فيلم خود را بسازيم، ما هم توانستيم اين كار را انجام دهيم، يعني دقيقا تـمـامـي معيارها و امكانات سينماي ايران را شكستيم تا توانستيم چنين فيلمي را بسازيم.
در مورد چگونگي ساخت سربلند با استفاده از شيوه مونوكروم بيشتر توضيح دهيد.
ما آمديم "سربلند" را رنگي و به صورت ديجيتال كار كرديم چراكه مجبور بوديم اين كار را انجام دهيم به دليل اينكه در ايران به هيچ وجه امكانات اينكه بخواهيم چنين كاري را انجام دهيم، نداشتيم.بنابراين فيلم را ابتدا به صورت رنگي فيلمبرداري كرديم و به جز آن اشيايي كه ميخواستيم رنگي باقي بمانند، مابقي را سياه و سفيد كرديم. اين كار را با استفاده از فتوشاپ نميشود انجام داد چون رنگها به اصطلاح درخواهند رفت. كساني كه فيلم را ديدهاند، حتما به اين موضوع پيبردهاند كه استفاده از رنگ در پلانهاي فيلم كاملا حساب شده بوده و من دقيقا ميدانستهام كه قرار است چه كاري را انجام دهم و يكي از دوستان خوبم به نام رضا فخاري، با استفاده از سيستم ماسك چنين كاري را انجام داد. 8 ماه تمام بر روي كار گرافيكي اين فيلم كار كردم و كار رندر كردن اين فيلم حدود دوازده روز زمان برد. طي اين مدت تنها كافي بود برق برود و بايد تمام كار را از ابتدا انجام ميداديم. البته به تمام اين مشكلات بايد مشكل انتخاب بازيگر را هم اضافه كنيم چرا كه بازيگراني را با چنين خصوصياتي نداشتيم.
يعني شما مجبور شديد در فيلم خودتان بازي كنيد؟
نه اصلا، اتفاقا فيلمنامه بر اساس نقشي كه من بازي ميكنم نوشته شده بود اما براي مابقي نقشها و به طور خاص نقش سروش صحت هيچ بازيگري را نداشتيم كه در چنين نـقـشي استفاده كنيم و اصطلاحا با نقش همخواني داشته باشد، ضمن اينكه مردم سروش را قبلا يكبار در چنين نقشي ديدهاند بنابراين براي مردمباور پذير بود. حتي براي نقشي كه خانم بديعي ايفا ميكند از كدام بازيگر ميتوانستم استفاده كنم كه با همان نگاه اول كل ماجرا را لو ندهد، در حالي كه تماشاچي از نگاه بديعي نميتواند هيچ چيزي را بفهمد و در لحظه آخر كه شليك ميكند، تمام سينما متعجب ميشوند. حتي "ابوالفضل پورعرب" در قسمتي نقش داشته كه هرگز چنين نقشي را از او نديده بوديم. بعد از اينكه توانستم بازيگر مناسب را پيدا كنم بايد از زمينههاي ذهني مردم استفاده ميكردم و آنها را به گذشتهها ميبردم. چون فيلم سياه و سفيد بود قصه را هم به گذشته بردم. شما حتي در فيلم شهرگناه (سين سيتي) رابرت رودريگوئز هم كه با استفاده از مونوكروم ساخته شده، متوجه مي شويد كه رودريگوئز قصههاي فيلمش را به دوران 60 و 50 برده كه براي مردم خاطرهانگيز است. احساسم اين بود كه از تلفيق تكنيك،قصه و خاطره استفاده كنم تا تبديل به فيلمي شود كه وقتي مردم ازسالن سينما بيرون ميروند به چيزهاي ديگري فكر كنند. اينكه مخاطب فيلمي را با ساختاري كه شبيه هيچ فيلم ديگري نبوده، ديده، دوم اينكه مخاطب احساس كند به گذشتهها برده شده كه براي اين كار از صداي آقاي چنگيز جليلوند استفاده شد كه مردم خاطرات بسيار زيادي را از صداي ايشان دارند. هيچ انتظاري هم نداشتم كه فيلم من ميتواند با فيلمهايي كه اكران شدهاند، رقابت كند. حالا منتقدان اسمش را فيلم فارسي و يا هرچه ميخواهند بگذارند، اما آيا موِلفههاي فيلم فارسي را ميتوانند به صورت دقيق در مورد فيلم من سراغ بگيرند؟ من بعيد ميدانم به دلايل مختلف، موِلفههاي واقعي فيلمفارسي را در "سربلند" بتوان پيدا كرد.
يعني شما از اينكه منتقدين "سربلند" را فيلمفارسي معرفي كردهاند، ناراحت شدهايد.
اتفاقا اينطور نيست. شايد همه نگراني فيلم فــارســي بـه خـاطـر آبـگـوشـت خـوردنـش شده است اما من با دانستن همين موضوع، صحنه آبگوشت خوردن را در فيلمم گنجاندم چون زماني آبگوشت غذاي متداول مردم ايران بود و بـه خـاطـر هـمـيـن هـم در فـيـلـمهـاي قديمي استفاده مـيشد و جزئي از زندگي مردم بود.حالا اگر وجود آبگوشت نشانه فيلم فارسي است، من قبول دارم وگرنه الان در فيلمها پيتزا ميخورند امروز هر فيلمي كه در آن پيتزا ميخورند، فيلمفارسي است! من واقعا خواستم ذائقه مخاطبين تغيير كند و با طعم جديدي از فيلم در دهه 80 آشنا شود.
يعني شما "سربلند" را بر اساس يك احساس نياز در جامعه ساختيد؟
دقيقا همينطور است. احساس كردم جامعه ما در حال حاضر به اين نوع فيلم نياز دارد و براي اين فكر دليل دارم، هنوز هم مردم از ديدن فيلمهاي قديمي سينماي دنيا و ايران، لذت ميبرند و حتي برخي جوانان و نوجوان هم ديالوگهاي فيلمهاي قديمي را از حفظ هستند. به خاطر همين موضوع خواستم تا يكبار ديگر مردم را به گذشتهها ببرم و خاطرات فيلمهاي مردم پسند و البته بدون مشكل و سالم آن دوره را برايشان زنده كنم كه خوشبختانه در وزارت ارشاد وقتي خواستند به فيلم "سربلند" مجوز ساخت بدهند، به هيچ عنوان اشكال تراشي نشد و نگاه بينشگري داشتند.
شايد ارشاد به اين دليل به "سربلند" مجوز ساخت و در نهايت اكران داد كه در سال هاي اخير عملا شاهد ساخت فيلمفارسيهاي مدرن با رنگ ولعاب دهه 80 هستيم. حالا 40 سال گذشته و ما با امكانات دهه 80 داستان هاي دهه 40 را به خورد مخاطبين ميدهيم، پس عملا ارشاد دليلي براي مخالفت با فيلم شما ندارد.
بله، اينكه شما ميگوييد درست است اما ارشاد بازهم ميتوانست به واسطه برخي مسائل مانع ساخت فيلم شود كه فكر ميكنم بيش از اين نميشود در مورد آن توضيح داد.
اينكه گفتيد امكانات فيلم را بر روي نگاتيو mm35 نداشتيد، آيا واقعا اين امكانات را نداشتيد و يا دراختيار شما نگذاشتند؟
نه ، واقعا در ايران امكانات فيلمي با فرمت مونوكروم بر روي نگاتيو را نداريم. من خيلي دلم مي خواست از ابتدا يك فيلم 35 بسازم كه سياه وسفيد فيلمبرداري شود چرا كه ساخت 35 براي خودش تبليغ ميآورد و در صفحات خاصي از روزنامه تبليغ ميشود، اما ما واقعا در كشور هيچ مركزي را نداريم كه بتوانيم كارهاي گرافيكي بر روي نگاتيو 35 انجام دهيم و لو نرود. ما در فيلمها يك اسپشيال افكت انفجار را ميگذاريم و كاملا معلوم است كه برش تصوير را بر روي نگاتيو گذاشتهايم و آنقدر مردم ما فيلمهاي متنوع ديدهاند و حرفهاي شدهاند كه يك انفجار غيرحرفهاي و يا يك اسپشيالافكت، اساس يك فيلم را زير سوال ميبرد، پس دوست داشتم مخاطب، فيلم را خيلي جدي بگيرد و براي هر صحنه فكر كند كه چرا اين قسمت فيلم رنگي شد. در اين شرايط، من مثل خيليها اصلا تبليغات نكردم كه مثلا فلان جاي فيلم را بايد در خارج از كشور درست كنيم كه شايد اگر اين كار را انجام داده بودم، فروش فيلم بسيار متفاوتتر از اين ميشد. هر فيلمسازي كه فيلم را ديده است، به من گفته فيلمت يك روايت بسيار صادقانه است كه سعي نكردي هيچ فيلمي را كپي كني و با شرايط امروزي به مخاطب قالب كني.
پس بر خلاف نظر عدهاي، "سربلند" كپي از هيچ فيلمي خاص نيست؟
شايد هم باشد. من يك قصه تكراري دل بستن دو رفيق به يك دختر را روايت كردم.اين موضوع در "سنگام" هم بوده است اما آيا تمام فيلمهاي دنيا از روي "سنگام" كپي شدهاند؟ من فكر مي كنم تنها يك چيز است كه مخاطبين را به شك وا ميدارد و آن چهره من و صداي چنگيز جليلوند است. وگرنه "كوچه مردها" كه همه جا صحبت از شباهت فيلم من با آن است را ببينيد متوجه مي شويد كه قصه و روايت "كوچه مردها" چيز ديگري است و خدا كند كه منتقدين فكر كنند"سربلند" شبيه "كوچه مردها" است، چراكه موضوعاتي كه در اين قبيل فيلم ها بود مثل جوانمردي،معرفت، انسانيت، گذشت و ... كه الان جامعه به آنها نياز دارد در فيلمهاي امروز ما ديده نميشود. سينماي امروز ما به چـهـار تـا سـوپراستار دل خوش كرده و هر كارگرداني (حتي سينماگران مطرح ما) براي اينكه از حضور مخاطبان بهره ببرد، از اين افراد استفاده ميكند. ما در حقيقت با داستانهايي به شدت كليشه اي و دم دستي فيلم ميسازيم، مگر ما چند بازيگرمطرح مثل پرويز پرستويي و رضا كيانيان داريم كه فيلم فقط براساس تواناييهاي آنها بفروشد و در آن خبري از چشم و ابرو نباشد؟ اين وظيفه من فيلمساز است كه براي همه ذائقهها فيلم بسازم و در اين صورت است كه صنعت سينما حركت ميكند اما ما صنعت سينما را تنها در محور ستارهسازي حركت دادهايم و مابقي محورها را كور كردهايم.
فكر ميكنم اينجا بد نباشد يك پرانتز باز كنيم و مقداري از بحث فيلم فاصله بگيريم، اينكه شما ميگوييد سينماي ما براي اينكه بتواند بفروشد از چشم و ابروي بازيگران استفاده ميكند درست است، اما در همين شرايط هم گاه مخاطبين به سراغ اين فيلمها با ستارههايش نميروند .
تفاوت اين قضيه بين دو جمله است. يك تصوير قشنگ با يك تصوير جذاب خيلي فرق ميكند و مخاطبين ما هم به اين تفاوتها پي بردهاند. قشنگ را شما ميبينيد و همان موقع تمام ميشود و مثل هالهاي در ذهن شما باقي ميماند اما جذاب هميشه زيباست و مخاطب را به فكر وا ميدارد.
يـعـنـي جـذابـيـت ايـن فيلمها براي مخاطبين از دست رفته است؟
دقيقا، به دليل اينكه در طي اين سالها به دنبال قشنگي رفتهايم و دليل آن هم گيشه پسند بودن دستاندركاران سينمايي است و اين مثل يك زنجير ميماند و نتيجه آن اين است كه در كشور ما يك گروه فيلمساز بهراحتي فيلم ميسازند و مابقي فيلمنامهها در يك جايي خاك ميخورد. من فيلمم را ساختهام و در اين شرايط، اگر توانايي جذب مخاطب را داشت در اكران ميماند اما اگر نداشته باشد، از اكران پايين ميآيد و بلافاصله سـراغ همان فرمولي ميرويم كه جواب ميدهد، قصهاي بسيار ساده و دمدستي با حضور بازيگران مطرح كه به هيچ جايي هم بر نخورد و سينما داران بايد بيايند و براي ما تعيين تكليف كنند كه كدام گروه سينمايي را براي فيلمت ميخواهي؟
يعني شما هم نسبت به اينكه سينماداران شرايط اكران را تعيين كنند،معترض هستيد؟
مــطــمــئـنـــــا هــمــيــــنطــــور اســــت. مــــن بــــا قاطعيت ميگويم كه وقتي چهار تا بازيگر بفروش را در كنار هم داشته باشيد ديگر اصلا مهم نيست كارگردان و يا تهيه كننده كيست و قصه هم اصلا مهم نيست. تهيهكننده تمام سرمايهاش را ميگذارد بر روي دوتا بازيگر و ديگر نه منت سينمادار را مي كشد و نه منت پخش كننده را، چرا كه اول از همه مي پرسند بازيگران كارت چه كساني هستند؟ پس شرايط اكران به ما ميگويد كه اگر ميخواهيم موفق شويم بايد هركدم از ما سوپر استار شويم و يا از سوپر استارها در فيلمهايمان استفاده كنيم. من به شخصه نسبت به فروش اين فيلم در خارج از كشور بسيار اميدوار هستم و با پخش كننده هم در اين خصوص صحبت كردهام چون "سربلند" مايههاي بودن در اكران هاي خارجي را دارد.اما در داخل كشور همه ما داريم فرياد مي زنيم كه چرا سينماي ما دارد به طرف يكسري ناهنجاري ها ميرود در حالي كه اين ما هستيم كه ناهنجاري را هنجار كردهايم. مگر از فيلم من چقدر حمايت شده است؟ تازه در روزنامهها هم نوشتهاند كه "سربلند" تلهفيلم است و ...
ماجراي اطلاق تلهفيلم به "سربلند" از كجا ميآيد؟
از اينجا كه اگر من ميخواستم اين فيلم را بر روي نگاتيو بسازم با امكانات سينماي ايران نميشد. من ميخواستم كاري را در همين كشور و دفتر خودم انجام دهم پس مجبور شدم كه ديجيتال بگيرم و آن را تبديل به مونوكروم كنم كه براي اين موضوع 8 ماه زمان صرف كردم تا به آن چيزي كه دلم ميخواهد تبديل شود. پس فيلم به هيچ عنوان به سفارش تلويزيون و براي تلويزيون ساخته نشده است، تلويزيون اصلا اين فيلم را به واسطه شكل و گونهاش قبول نكرد و به صلاح رسانه ملي ندانست. "سربلند" تماما با سرمايه شخصي ساخته شده است.
با توجه به موضوع فيلم و شباهتها، صداي چنگيز جليلوند و... شايد اگر فيلم در مهرماه و شروع فصل مدارس اكران ميشد فروش بهتري داشت. چرا "سربلند" در اين تاريخ اكران شد؟
بعد از فيلمهايي كه هم اكنون در اكران هستند و از مهرماه فيلمهايي به روي پرده ميآيند كه متعلق به كارگردانان برجستهاي هـسـتـنـد، اگـر "سـربـلـنـد"عـيـد فـطـر بـه اكران درميآمد با توجه به اكران 70 روزه اين فيلمها نهايتافيلماكران بعدي مصادف با محرم ميشد و بعد اكران دهه فجر، اكران عيد نوروز و اكران سال بعد، بين اين همه فيلم در انتظار اكران از كارگردانان بزرگ... در اين شرايط، همين كه "سربلند" را توانستهايم اكران كنيم، خودش يك موفقيت محسوب مي شود. به علاوه اينكه ما براي اكران خارج از كشور مجبور بوديم، مجوز اكران خارجي را دريافت كنيم.
وضعيت اكران فيلم در شهرستانها به چه صورت است؟
خوشبختانه وضعيت اكران فيلم در شـهرستانها با وجود اينكه تا امروز در سه شهرستان تبريز، اصفهان و شيرازاكران شده تقريبا برابر با تهران بوده است. خوشبختانه من در سفري كه اخيرا به رشت داشته ام متوجه شدم مردم در شهرستانها فيلم را مي شناسند و كاملا منتظر اكران آن هستند.
چه شد كه آقاي جليلوند بعد از مدت ها دوباره بهجاي صداي فردين صحبت كردند؟
كاملا اتفاقي ، صداي فيلم دچار اشكال شد و بنده به اتفاق بهمن هاشمي به استوديو قرن بيست و يك رفتيم كه آنجا صدايي را كه دچار اشكال شده بود دوباره ضبط كنيم. موقعي كه من تكههايي از فيلم را گذاشته بودم آقاي جليلوند داشت از كنار اتاق آقاي جعفري مدير موسسه رد مي شد و يكدفعه آمد درون اتاق پرسيد اين كدام فيلم فردين است؟ و وقتي فهميد اين فيلم "سربلند" است، در نهايت من اين درخواست را مطرح كردم كه اين فيلم را آقاي جليلوند دوبله كند. وي گفت: خيلي وقت كه نخودي خنديدنها و آن تكيه كلامها را در هيچ فيلمي استفاده نكردهام، اما اين كار را انجام ميدهم ما هم از اين موضوع استقبال كرديم و وقتي صداي ايشان بر روي تصوير آمد، همه ما حيرت كرديم.
خودتان چقدر سعي كرديد مولفه هاي آشناي بازيگري فردين را رعايت كنيد؟
من واقعا سعي خودم را كردم.البته فردين نگاههاي مخصوص به خودش را داشت ضـمـــن ايــنـكــه خــانــواده فــرديــن(دخـتــرهــا و نوههايش) در دفتر من، تكههايي از فيلم را ديدند. در حقيقت من به اتفاق مرحوم فردين قرار بود فيلمي را در سال 76 به نام "باد و شقايق("سيدضياالدين دري) كار كنيم كه در نهايت اين اجازه داده نشد اما فردين آن موقع يك جمله به من گفت كه "سعيد دلم ميخواهد يكبار ديگر نوهام من را روي پرده سينما ببيند." روزي كه "باد و شقايق" اكران شد،6 ماه بود كـه فـرديـن فـوت كـرده بـود و هميشه دلم ميخواست كاري كنم تا روح او خوشحال باشد و بعد از ده سال توانستم اين كار را انجام دهم. راستش اگر از "سربلند" حمايت ميشد و فيلم فروش مي كرد واقعا دلم ميخواست فيلمهاي ديگري را حتما بسازم و يك نوع بازسازي مشخص از آن فيلمها را با توجه به ساختاري كه قابل نمايش باشد، بسازم و اتفاقا خانواده فردين هم اين پيشنهاد را به من دادند اما اين كار خيلي هزينه گزافي دارد و مطمئن باشيد اگر در عرصه سينما بخواهم در روزهاي جديد كاري بكنم، اين اتفاق خواهد افتاد. فردين نامهاي چهار صفحهاي به من داده كه من آن را روزي به موزه سينما هديه خواهم كرد كه در آن نــوشـتــه اسـت، من سعي كردم به خاطر آن حرفي كه به من زده بود و دوست داشت تا يكبار ديگر خودش را روي پرده سينما ببيند، اين فيلم را بسازم.البته در اين ميان گروهي دارند با اكران "سربلند" مخالفت ميكنند چرا كه آنها معتقدند بازسازي فيلمهاي گذشته را بايد تنها خودشان در اختيار داشته باشند.
اين گروه مشخصا چه كساني هستند؟
مشخصا عدهاي تهيهكننده هستند كه دارند فيلمهاي گذشته را با اسامي ديگري باز سازي ميكنند و معتقدند كس ديگري حق ورود به اين عرصه را ندارد و به صورت بسيار زيركانه با "سربلند" مخالفت ميكنند. به اين دليل، مطمئن باشيد در آينده ديگر هيچ كارگردان و يا تهيهكنندهاي جرا‡ت استفاده از شيوه مونوكرومي را نخواهد داشت و به جرا‡ت ميگويم "سربلند" تنها نمونه در اين زمينه باقي خـواهـد مـانـد، چـرا كـه بـقـيـه بـه سـرنوشت سعيد تهراني نگاه ميكنند كه چه بلايي بر سرش آوردند! من كه نميتوانستم از گلزار جاي سروش صحت استفاده كنم بنابراين فيلمم به مذاق عدهاي خوش نميآيد و مخالفتها از همين جا شروع مي شود. اميدوارم من عبرت سايرين نشوم و فكر ميكنم چون نيتم در مورد انساني بوده كه در سينماي ما اسطوره بوده است زمين نخواهم خورد.
و صحبت پاياني...
اميدوارم اتفاقي نيفتد كه سالها بگذرد وما برگرديم به فيلمهايمان نگاه كنيم و فكر كنيم چه فيلمهايي در اين روزها قرباني شدهاند، چه فيلمهاي خوبي كه در اين سال ها ساخته شدند اما قدرشان را در زمان خودشان ندانستيم و...
چهارشنبه 27 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفرينش]
[مشاهده در: www.afarineshdaily.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 217]
-
گوناگون
پربازدیدترینها