تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 14 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):چهار چيز از خوشبختى و چهار چيز از بدبختى است: چهار چيز خوشبختى: همسر خوب، خانه ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837837381




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفت‌وگو با عليرضا قرباني، خواننده موسيقى ايرانيهنوز براى ساختارشكنى زود است


واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: گفت‌وگو با عليرضا قرباني، خواننده موسيقى ايرانيهنوز براى ساختارشكنى زود است
محسن ظهوري- آخرين كنسرت تابستانى امسال موسيقى ايرانى در تهران در دو بخش اركستر كوارتت‌زهى و گروه اشتياق با خوانندگى عليرضا قربانى بود. بخش اول اين كنسرت كه با آهنگساز على قمصرى اجرا شد يكى از منحصر به فردترين اجراهاى موسيقى ايرانى بود؛ قطعاتى پيچيده در دستگاه همايون كه از تازگى خاصى برخوردار بودند. ريتم و تمپوى اين قطعات به قدرى پيچيده و نو بود كه كمتر خواننده‌اى مى‌تواند خود را با آن هماهنگ كند اما قربانى نشان داد كه يك از بهترين خوانندگان موسيقى ايرانى است و ريتم موسيقى را به خوبى مى‌شناسد.

عليرضا قربانى متولد 1351 در تهران است. به گفته خودش اولين كلاس‌هاى آموزش موسيقى را از سال 63 و در 12 سالگى آغاز كرده است: «پيش معلمان و اساتيد مختلفى رفتم از جمله آقاى خسرو سلطاني، بهروز عابديني، مهدى فلاح، دكتر حسين عمومى و استاد احمد ابراهيمي.» قربانى سال‌77 توسط استاد تجويدى كه چند سالى را نيز نزد او بوده، به فرهاد فخرالدينى معرفى مى‌شود و تا سال 83 به عنوان خواننده ثابت اركستر ملى فعاليت مى‌كند. صداى اين خواننده در برخى سريال‌هاى تلويزيونى چون «شب دهم» نيز با استقبال گسترده مردم روبه‌رو شد. براى مصاحبه به دفتر كارش كه رفتيم سه‌تارى به دست گرفته بود و آن را مى‌نواخت. براى ما بسيار جذاب بود كه خواننده تواناى موسيقى ايراني، ساز هم مى‌نوازد. پس سوالات خود را از همين نكته آغاز كرديم.

شما سه‌تار هم مى‌زنيد؟

كمى سه تار و تار.

نواختن سه تار را پيش چه كسى آموختيد؟

پيش كسى ياد نگرفتم. خودم زدم.

آقاى قربانى اولين سوال را از نكته‌اى شروع كنيم كه عده زيادى درباره آن مى‌گويند. درست است كه تكنيك‌هاى صدايى شما با استاد شجريان بسيار تفاوت دارد ولى صداى شما براى بسيارى از مردم شبيه و يادآور صداى ايشان است.

يك بخش از اين قضيه به تشابهات جنسى صدا برمى‌گردد كه خواه ناخواه اگر اين تشابهات جنسى در ساختار صدا باشد، پرهيزى از آن نيست و شايد همان بخش است كه تداعى صداى استاد را مى‌كند.

يعنى تشابه ميان فيزيك حنجره شما و شجريان؟

بله، كه از آن گريزى هم نيست.

و به غير از اين تشابه، در بقيه موارد تفاوت وجود دارد؟

اميدوارم كه اين طور باشد. البته بايستى هم همين طور باشد. هم اميد دارم و هم اين تفاوت را شرط مى‌دانم تا بتوانم متمايز باشم. هر خواننده‌اى بايد نكته‌اى داشته باشند كه بتواند با ديگر خواننده‌ها تمييز داده شود.

زمانى كه در «اوج» آواز مى‌خوانيد گستره حنجره وسيعى داريد. اين موضوع فقط به ساختار حنجره شما بستگى دارد يا تمرينات هم در ايجاد اين كار دخيل است؟

هر دو. كما اينكه در اين كنسرت اخير، يكى از سوالاتى كه خيلى مورد بحث براى دوستان بود همين مسئله بود. اين موضوع هم به حنجره بستگى دارد كه به صورت طبيعى در ساختار صدايى يك آدمى نت‌هاى «اوج» وجود داشته باشد و هم يك بخش عمده آن، پرورش آن نت‌هاست، با توجه به آن شرط اوليه، يعنى در ساختار طبيعى و اصلى و ژنتيكى صدايش توانايى خواندن نت‌هاي»اوج» وجود داشته باشد. يك خواننده بدون پرورش اين توانايى ذاتى نمى‌تواند در «اوج» بخواند. آنچه كه مشكل اساسى بسيارى از خواننده‌هاى ما است، پرورش ساختار حنجره است. اغلب خواننده‌ها همان حدى كه حنجره‌شان «اوج» دارد را هم پرورش نمى‌دهند يعنى يا كم كار كرده‌اند و يا درست كار نكرده‌ا‌ند. همان‌طور كه اگر «بم» را كار نكنى و از آن غافل شوي، از دستش مى‌دهى و آن آمادگى و پختگى و طراوت را به دست نمى‌آوري. «اوج» چون خواندنش سخت است، معمولا خواننده‌ها پرهيز مى‌كنند از خواندنش ولى «بم» اينگونه نيست كه بتوان از آن پرهيز كرد.

نكته مثبتى كه در صداى شما وجود دارد اين است كه بين صداى «بم» و «اوج» شما تفاوت صدايى وجود ندارد. سوال اصلى خودم را با مثال مى‌گويم؛ وقتى كسى مى‌خواهد ساز بزند بايد پيش استادى برود و اين كار را ياد بگيرد ولى گويا خوانندگى بستگى به اين دارد كه شما ذاتا صداى خوبى داشته باشيد و حنجره‌تان از نظر فيزيكى آماده اين كار باشد.

بله، حرف شما كاملا درست است. خوانندگى هنرى است كه شما بايد در مرحله اول يك صداى حداقلى داشته باشيد. خيلى‌ها البته تصورشان اين است كه مى‌توانند اين صدا را تشخيص بدهند. اغلب مردم تصور مى‌كنند كه مى‌توانند صدايى را كه براى خوانندگى خوب است تشخيص بدهند، در صورتى كه اصلا اينگونه نيست. البته اين موضوع در نوازندگى هم وجود دارد ولى پنهانى‌تر از خوانندگى است. در نوازندگى هم اگر شما حداقل استعداد را نداشته باشيد (مثل همان حداقل صدا در خوانندگي) به هيچ عنوان آنچه كه بايد نخواهيد شد و رشد نخواهيد كرد. كمااينكه شما مى‌بينيد هزاران هزار نفر در سال نوازندگى را شروع مى‌كنند و خيلى‌هايشان به جايى نمى‌رسند. بعضى از آنها از كسانى كه اين استعداد، بهره و موهبت الهى را دارند هم بيش‌تر تمرين مى‌كنند ولى به جايى نمى‌رسند. درست است كه تمرين زياد و استمرار بخشى از نواقص را جبران مى‌كند ولى آنچه كه بايد به صورت ساختاري، ژنتيكى و موهبت باشد فراتر از اينهاست.

منظورتان اين است كه هنرمند شدن ذاتى است؟

صددرصد.

يعنى اكتسابى نيست؟

به نوعى اكتسابى هم هست. ببينيد، بحث اكتسابى قضيه باعث پروراندن بخش ذاتى مى‌شود. اگر شما صداى مناسب نداشته باشيد يا به صورت ساختارى تاروپود بدنتان با نغمه‌هاى موسيقى گره نخورده باشد نمى‌توانيد هنرتان را پرورش دهيد.اين واقعيتى است.

موسيقى غربى هم گوش مى‌كنيد؟

بله، معمولا موسيقى كلاسيك گوش مى‌كنم. البته درست است كه مقدار و زمان اين گوش دادن زياد نيست. ولى وقت مى‌خواهم موسيقى گوش مى‌كنم اغلب موسيقى كلاسيك را انتحاب مى‌كنم. به موسيقى‌هاى لايت و بى‌كلام هم البته علاقه مندم. مرحوم پاواروتى را خيلى دوست دارم. دومينگو را دوست دارم و برخى ديگر كه لذت مى‌برم از صدايشان.

قصدم از پرسيدن اين سوال اين بود تا استاندارد صدا را برايم مشخص كنيد. از كجا بايد مى‌فهميدند كه خواننده‌اى مثل «لئونارد كوهن» صدايى خوب و مناسب دارد. صداى او به هيچ وجه استاندارد نيست، تا اينكه خودش اينگونه از صدايش استفاده كرد.

جواب دادن به سوالى كه شما مى‌كنيد كمى سخت است.

يعنى آيا مى‌شود از همه ‌نوع صدايى به نحوى استفاده كرد تا خواننده موفقى شد؟

برخى اوقات صدايى را كه اصلا توقع ندارى يا نوازنده‌اى كه از او توقع نداري، عملى را انجام مى‌دهد در عرصه هنر كه مورد تبع و توجه عده زيادى قرار مى‌گيرد. هميشه درباره همه چيز نمى‌شود استاندارد تعيين كرد. يكسرى آدم‌هايى هستند كه من اعتقاد دارم بهره‌هاى خاصى را هم به جهت موهبت و هم به جهت اكتساب به دست مى‌آورند. يكسرى عوامل هم به صورت مستمر و نهان در آن‌ها وجود داشته كه بروز مى‌كند و باعث مى‌شود تا مورد توجه قرار گيرد. اما در يك بخش مى‌توان گفت كه واقعا استانداردى وجود دارد. كسى كه براى موسيقى كلاسيك مى‌خواهد در جايگاه خواننده بخواند بايد محدوده صدايى مشخصى داشته باشند. اين موضوع ديگر تعريف شده است و استاندارد خاصى دارد. كسى كه مى‌خواهد نتى را بخواند بايد اين نوع ويبره را رويش بزند يا اصلا بدون ويبره بخواند، كسى كه مى‌خواهد محدوده باريتون را بخواند بايد از اين نت تا اين نت [ با دست نشان مى‌دهد ] بخواند، نتى را هم كه مى‌خواهد بخواند بايد شرايط خاصى داشته باشد مثلا صدايش نلرزد، قدرت صدا حفظ شود، صدا شفاف باشد و برخى تعاريفى كه وجود دارد. وقتى خواننده‌اى اين شرايط را داشته باشد مى‌گويند براى اين مجموعه استاندارد است. بعضى هم خارج از تعريف استاندارد هستند.

يعنى خودشان چيز جديدى خلق مى‌كنند.

درسته.

مثل كوهن؟

بله، دقيقا من هم بحثم درباره همين مورد بود.

گفتيد به موسيقى كلاسيك علاقه داريد. بخش اول كنسرتتان كه كوارتت زهى بود بسيار شبيه يك كار كلاسيك بود. چگونه آواز ايرانى را با موسيقى پيچيده آن هماهنگ كرديد؟ گرچه دستگاه همايون بود ولى پيچيدگى‌هاى خاصى داشت.

بله، دستگاه همايون بود ولى به جهت پيچيدگى‌ و نو بودن، حرف تازه‌اى داشت. به نظر من جزو كارهاى خيلى خيلى پيچيده‌اى بود كه به استناد حرف بسيارى از موزيسين‌هايى كه آمدند، آوردن روى صحنه چنين كارى بسيار بسيار سخت و تقريبا در بعضى جهات غيرممكن است. خيلى از موزيسين‌ها گفتند كه بسيار حركت پرجراتى بود كه چنين كارى روى صحنه اجرا شود. اين كار مستلزم چند نكته بود. اول اينكه احتياج به تمركز فوق‌العاده‌اى داشت، دوم اينكه تيمى كه براى اجراى اين كار روى صحنه مى‌آمدند (چه خواننده يا نوازنده) بايد روى كارشان تسلط داشته باشند و حرفه‌اى باشند. الحق‌والانصاف دوستانى به من گفتند كه تيم انتخابى بهترين گزينه‌ها بودند. به زعم دوستان، كار فوق‌العاده‌ پيچيده بود. البته آقاى قمصرى چند بارى گفته است كه موقع ساخت قطعه به پيچيده بودن فكر نمى‌كند ولى وقتى كار تمام مى‌شود مى‌فهمد كه براى زدن آنها پيچيدگى وجود دارد. ولى به هر حال با تمركز زياد و تمرين طولانى و مستمر موفق شديم. تمرين‌هاى طولانى مدت داشتيم كه حتى بچه‌ها، خودشان هم به خودشان آوانس نمى‌دادند، چراكه مى‌گفتند اگر بخواهيم از كوچك‌ترين نكته اين قطعه‌ها بگذريم، با درصد بالاى استرسى كه در صحنه هست، توانايى‌مان كم مى‌شود. بچه‌ها با تمرين‌هاى مدام قصد داشتند به توانايى بالايى برسند كه رسيدند.

ريتم آواز را چگونه با اين قطعات هماهنگ كرديد؟

سخت بود ولى به هر حال شد. آقاى قمصرى هم كارش را خوب انجام داده و هم كارش را خوب بلد است. به هر جهت با همفكرى‌هايى كه با هم داشتيم موفق شديم اين كار را به سرانجام برسانيم. با توجه به اينكه قطعه‌ها در جايى متحرك بود و پتسيكاتو مى‌زدند، مجبور بوديم متر آوازمان تندتر از آواز معمولى باشد. يك مقدار حتى سعى كردم تا تحرير‌هايم مضرابى‌تر باشد تا كششي.

مى‌توانيم بگوييم كه بخش اول كنسرت شما واقعا در دستگاه همايون بود؟

بله، واقعا همايون بود. حتى اگر دقت مى‌فرموديد آقاى قمصرى اصرار داشت كه از هرگونه فاصله‌اى كه رنگ و بوى غربى يا خداى ناكرده پاپ را تداعى كند استفاده نشود. شما به طور واضح نمى‌توانستيد يك فاصله تى‌يرس پيدا كنيد.

آقاى قمصرى بسيار جوان هستند. چگونه به ايشان اعتماد مى‌كنيد؟

كار قبلى ايشان را با همايون شجريان شنيده بودم و كنسرت خيلى خيلى خوبى هم سال گذشته در فرانسه با هم داشتيم. بعد از اين اتفاق مجالستمان با هم بيش تر شد و خواه ناخواه كارهاى بيش‌ترى از ايشان مى‌شنيدم و مى‌ديدم كه كارهايشان واقعا انرژي، توانايى و حس و حال خاصى دارد. به هر جهت اين اعتماد به مرور براى هر دو طرف پيش مى‌آيد. آقاى قمصرى هم در يكى دو مصاحبه خود گفته بودند كه اغلب خواننده‌هاى ما به جهت ريتميك مشكل دارند و محبتى كرده بودند و از من و همايون شجريان به عنوان كسانى كه اين مشكل را ندارند اسم برده بودند. وقتى اعتمادها بين ما شكل گرفت، قرار گذاشتيم تا اين كوارتت را به صورت بخش مستقل در يك كنسرت ارائه دهيم.

آواز خودش را با ريتم‌ ساز هماهنگ مى‌كند يا بالعكس؟

وقتى در صحنه هستيد، اصولا فضاى صحنه ريتم كلى قطعات را به شما مى‌دهد. ولى بيشتر ساز است كه تحت تاثير متر آواز قرار مى‌گيرد. هم به صورت سنتى و هم به صورت معقول معمولا ساز و نوازنده به جهت حس و حال، خلق ملودى و به جهت متر آواز، خواننده را همراهى مى‌كند. بيشتر اين‌گونه است ولى مى‌توانند يك هماهنگى با هم داشته باشند. يعنى با توجه به حس و حال روحى خواننده و نوازنده و فضاى صحنه، يك متر مشخصى (حالا نه به صورت دقيق) را تعيين كنند و با هم پيش بروند. ولى معمولا آواز است كه متر را تعيين مى‌كند و نوازنده جواب آواز را مى‌دهد و او را همراهى مى‌كند.

در كنسرت اخيرتان اين حس تداعى مى‌شد كه گويا شما ريتم سازها را دنبال مى‌كرديد و تمپو و ريتم قطعات از قبل كاملا مشخص بود.

در آواز عرض مى‌كنيد يا تصنيف؟

بيشتر در تصنيف.

معمولا تمپو و ريتم تصنيف را آهنگساز تعيين مى‌كند.

حتى در مواقع تحرير؟

حتى برخى اوقات در مواقع تحرير. خوشحالم كه آقاى قمصرى فوق‌العاده آگاهانه برخورد كرده بودند روى اين قضيه و دست من را باز گذاشته بودند. در تمرين‌هايم بين شب اول و دوم كنسرت حتى برخى اوقات تفاوت‌هايى بود، نه اينكه ساختار كلى جمله و يا ملودى را تغيير دهم ولى حالت و نوع بيان را با حال و هواى مختلف مى‌خواندم. برخى جاها را در شب اول تحرير نمى‌زدم و در شب دوم تحرير مى‌زدم و بالعكس. اغلب موارد اينگونه است كه چون آهنگساز از ابتدا احساس و ارتباط خاصى با شعر برقرار كرده، از تمپو و متر خاصى براى آهنگسازى استفاده مى‌كند كه سعى مى‌كند خواننده را كمك كند كه با همان تمپو و متر و احساس بخواند. حتى توجيه‌اش مى‌كند كه بايد اين نوع بيان را داشته باشد. البته بعضى خواننده‌ها هستند كه آنقدر خوب و حرفه‌اى هستند كه خودشان برخى اوقات چيزهايى اضافه مى‌كنند كه كار يك آهنگساز را به مراتب بيش‌تر جلوه مى‌دهد يا بالعكس، خواننده‌هايى هستند كه يك كار عالى را با خواندنشان ضعيف مى‌كنند.

به كدام يك از خواننده‌هاى موسيقى ايرانى چه قبل و چه بعد از انقلاب علاقه‌منديد؟

ممكن است كمى اغراق در حرفم باشد ولى آقاى بنان. ايشان براى من ايده‌آل است. بنان از جهات مختلف برايم ايده‌آل است؛ به جهت درست شعر خواندن كه كمتر كسى را مثل ايشان سراغ دارم. انتخاب شعرهاى بسيار عالى‌اى داشتند. هيچ‌كس را به اندازه بنان نداريم كه كارهايى با اين جاودانگى و قدرت و مهارت و استادى خوانده باشد. ساختار صدايش منحصربه‌فرد بود. آوازهاى جاودانه و شاهكارى دارد و تصانيف (چه سنتى و چه اركستر گل‌ها) فوق‌العاده‌اى دارد. تلفيق شعر و موسيقى در كارهاى او بى‌نظير است. بنان شش دانگ مى‌خواند. نه به معنى نت كه چند اكتاو مى‌خواند و چند دانگ مى‌خواند، به اين مفهوم كه به قول دكتر عمومي، از بم‌ترين تا اوج ترين صداى خودش را بخواند. كسان ديگرى هم براى من ايده‌آل بوده‌اند مثل مرحوم طاهرزاده. من از آوازهاى مرحوم دردشتى خيلى لذت بردم كه متاسفانه كارهاى او كمتر شناخته شد. حتى جوانانى كه امروزه موسيقى ايرانى كار مى كنند كمتر آوازهاى او را گوش كرده‌اند. مرحوم ضلى را هم خيلى دوست دارم. دهه اول و دوم كارى مرحوم اديب خوانسارى بى‌نظير است.

بعد از انقلاب چطور؟

بعد از انقلاب خوب معلوم است كه رتبه اول را استاد شجريان دارد و بعد از ايشان هم آقاى ناظرى بودند.

رتبه اول و دوم از آنهاست يا شما آنها را دوست داريد؟

ببينيد من جفت اين اساتيد را دوست داشتم و دوست دارم. بى‌نهايت هم احترام قلبى براى آنها قائلم. بعضى اوقات حرف‌هايى پيش مى‌آيد كه كارهاى اخيرشان مثل كارهاى قديمشان شايد نباشد ولى هر دوى اين بزرگواران كار خوب بسيار زياد دارند. همان كارهاى چاووشى كه كردند براى پرونده هنرى يك هنرمند بعضى موقع‌ها(نه هميشه) كافى است. بعد از اين دو بزرگوار چون تعداد زياد نيست كسى را نمى‌توانم اسم ببرم.

با شكل‌گيرى گروه شيدا و عارف و بعد از آن چاووش، يك نوع آواز و تصنيف رايج مى‌شود كه به آواز شجريان معروف مى‌شود. انتظار مخاطبان اين بود كه شما وقتى با اركستر ملى كار كرده‌ايد، كارتان متفاوت‌تر از اين سه دهه موسيقى ايرانى باشد. اما بخش دوم كنسرت شما باز هم به همان شيوه بود.

منظورتان اگر تحول است بايد ببينيم كه دنبال چه هستيم كه هنوز اين موضوع در ذهن من تعريف نشده است.

موسيقى ايرانى در اين سه دهه بسيار يك شكل شده آيا احتياج به تحول دوباره‌اى ندارد؟

تحول احتياج دارد ولى قدم به قدم. ببينيد نيمى از برنامه ما كه كوارتت زهى بود كاملا نو بود. اگر قرار بود كه بخش دوم را هم به اين صورت اجرا مى‌كرديم به نظر من ساختار شكنى مى‌شد.

ساختار شكنى از ديد شما كار بدى است؟

نه اصلا بد نيست. ولى كسى كه هنوز شرايط اوليه را به صورت قطعى و خوب طى نكرده خيلى معقول نمى‌دانم كه بخواهد يك دفعه ساختارشكنى كند. شما بايد حسن‌نيت خودتان را در دوستى نشان دهيد بعد قدم بعدى را برداريد. همانطور كه آقاى عليزاده خودش را ثابت كرده و رديف‌ها را زده و بهترين كنسرت ها مثل شورانگيز را ارائه داده و بعد «رازنو» را كار مى‌كند، جوان‌ها هم اول بايد بخش اول را اثبات كنند و بعد سراغ بخش بعدى بروند. من هنوز در مرحله اثبات اين بخش هستم. به خاطر همين خيلى علاقه ندارم كه برنامه‌ام ساختار شكنى باشد.

فكر ‌مى‌كنيد كه موسيقى ايرانى جوان‌ها راجلب مى‌كند؟

من اعتقاد دارم كه با ارائه خوب جذب مى‌كند.

يعنى از پاپ هم بيش‌تر؟

نه، ببينيد آدم‌ها متفاوتند. در تمامى دنيا، حتى كشورى مثل آلمان و اتريش كه مهد موسيقى كلاسيك هستند مى‌بينيد كه استقبال از موسيقى كلاسيك بى نهايت كمتر از موسيقى جوان 18-17 ساله‌اى است كه جاز و يا پاپ مى‌خواند. الان به نسبت زمان‌هاى قديم، توجه به موزه يا توجه به كتاب فلسفى و ادبى خيلى كم شده است. اصولا يك مقدار دنيا متغير شده. نوع تغذيه، نوع پوشاك و نگاه من و شما در روابط انسانى تغيير كرده است. به خاطر همين امروز كمتر كسى مى‌تواند 15 تا 20 دقيقه آواز را در يك قطعه بشنود، حتى اگر بهترين آواز از بزرگ‌ترين خواننده هم باشد. يك مقدار حوصله و زمان كم شده است. اغلب كسانى كه امروزه روز موسيقى گوش مى‌كنند، موزيكى است كه در ماشين گوش مى‌كنند. نبايد دنبال اين باشيم كه موسيقى ايرانى با موسيقى پاپ و موسيقى‌اى كه جنب و جوش فيزيكى دارد، برابرى ‌كند، چون موسيقى ايرانى ساختار ديگرى دارد، موسيقى تفكر و تمركز است. اين موسيقى احتياج به آرامش دارد تا بتوانى با آن ارتباط برقرار كنى و به تفكر وادارت كند. ولى موسيقى پاپ شايد واقعا هيچ اثر خيلى خاص و آنچنانى روى مخاطب نگذارد. شايد مخاطب را غمگين و يا شاد كند ولى اينكه به تفكر وادار كند درصد كمى دارد.طيف كسانى هم موسيقى ايرانى گوش مى‌دهند با طيف كسانى كه موسيقى پاپ گوش مى‌كنند، متفاوت است.

درباه اركستر ملى سوال دارم. خيلى‌ها مى‌گفتند كه شما خواننده هميشگى اين اركستر هستيد و قرار نيست كه از آن بيرون بياييد.

من از سال 83 به دليل مشغله زياد خيلى در اركستر ملى كم كار شدم. آخرين كنسرتى كه با اركستر ملى داشتم تيرماه سال گذشته بود كه در كاخ نياوران اجرا شد. قرار هم بر اين است كه اگر مشكلى پيش نيايد ان‌شاءالله پاييز همين امسال با اركستر موسيقى ملى كنسرت داشته باشيم.

آخرين سوالم درباره مقايسه‌اى است كه بين شما و همايون شجريان انجام مى‌گيرد. نظرتان درباره اين مقايسه چيست؟

فقط مى‌توانم بگويم كه همايون شجريان براى من (تمام تلاشم را مى‌كنم كه خيلى صادقانه حرف بزنم) در درجه اول يك موزيسين خيلى خوب است و كسى است كه موسيقى را خيلى خوب مى‌شناسد. نه به خاطر اينكه فرزند استاد است بلكه در اين سال‌ها نشان داده كه موسيقى را خوب مى‌شناسد و گوش موسيقى‌اش قوى است و به هر جهت از گنجينه‌‌هاى مختلفى كه از پدر به او رسيده، استفاده كرده و با بزرگان موسيقى همنشينى داشته و از اين بزرگان چيزهايى آموخته است. من اعتقاد دارم كه هر كس اين موضوع را تائيد نكند بى‌انصافى كرده است. مرحله دوم كه خيلى براى من مهم است، اين است كه همايون شجريان يكى از (آنچه كه من ديدم) مودب‌ترين و با اخلاق‌ترين جوان‌هاى موسيقى اين مملكت است. كما اينكه به واسطه جايگاهى كه دارد به راحتى مى‌تواند غير از اين باشد.در مرحله سوم هم او را يكى از دوستان خيلى خوب و صميمى خودم مى‌دانم و واقعا به وجود نام همايون شجريان در كنار خودم افتخار مى‌كنم. باز هم تذكر مى‌دهم كه فقط به خاطر خودش.
 سه شنبه 26 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: حيات نو]
[مشاهده در: www.hayateno.ws]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 6498]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن