واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: ذهـن بـرتـر
يكي از مؤثرترين راههاي تقويت حافظه اين است كه قدرت تمركز خود را تقويت كنيد. اگر هر چه بيشتر، حواس خود را متمركز كنيد، مطالب، موضوعات و خاطرهها، سريعتر و ژرفتر در ذهن شما نقش خواهد بست. از اين رو، ميخواهيم طرز متمركز كردن حواس را مطرح كنيم و اعتقاد داريم و اميدواريم با بهكارگيري روشهاي پيشنهادي، بعد از مدتي متوجه شويد كه قدرت تمركز شما چندين برابر شده است. معمولاً قدرت تمركز حواس، بستگي به اراده فرد دارد. مثلاً، وقتي شما شديداً گرسنه هستيد و در رستوران فهرست غذاهاي موجود را در اختيارتان قرار ميدهند با تمام تمركز سعي در انتخاب غذاي مورد علاقه خود داريد و حواستان به اين طرف و آن طرف نميرود و پريشان نميشويد.
همچنين زماني كه مطلب مورد علاقه خود را (مطالبي در زمينههاي ورزشي، موسيقي، سينما، تئاتر و ...) ميخوانيد، هيچگونه مشكلي در تمركز كردن نداريد. بنابراين ميبينيد كه اراده هر فرد ميتواند چه تأثير بسزايي در تمركز او داشته باشد.
قبل از اينكه روشهاي مهم تمركز را بيان شود بايد ديد تمركز يعني چه و واقعيت تمركز حواس چيست؟ تمركز حواس، استعداد ثابت نگاه داشتن توجه و دقت روي موضوع يا كاري است كه به ميل و اراده انتخاب شده است و مانع از دقت و توجه روي موضوعات ديگر ميشود.
به بيان ديگر، تمركز يعني از ميان همه تصويرها و فكرهايي كه ممكن است در مغز ما نشو و نما پيدا كند، آنهايي را كه به نفع موضوع انتخابي ماست دنبال كنيم و آنهايي را كه نسبت به هدف ما بيگانهاند كنار بگذاريم. تمركز عامل مهمي در به خاطرسپاري مطالب است و بايد به آن توجه شود. تمركز داراي مراحلي است كه در زير به توضيح آن ميپردازيم.
* اولين مرحله
در هر شرايطي نميتوان حس خود را متمركز كرد. اگر ميخواهيد حواس خود را كاملاً متمركز كنيد بايد ابتدا خود را از دنياي خارج مجزا كرده و محيط مناسبي را براي مطالعه انتخاب كنيد؛ چنين محيطي بايد آرام، روشن، داراي گرماي طبيعي و ساكت باشد. چون هيچ چيز به اندازه سر و صداهاي مكرر و خستهكننده براي تمركز حواس زيان بخش نيست. انتخاب محيط مناسب براي تمركز كامل به دو دليل اهميت دارد: نخست اينكه اگر شرايط آرام و راحتي فراهم نباشد، شما تمركز لازم براي مطالعه مطالب را نخواهيد داشت. ديگر اينكه زماني كه شما هر بار خود را در شرايط مادي يكساني براي مطالعه قرار ميدهيد، بازتابي شرطي از تمركز را ايجاد ميكنيد. چون ذهن انسان طوري طراحي شده است كه هنگاميكه بدن به طور دائم در شرايط مادي يكسان قرار ميگيرد، به خودي خود حالتي بيدار، دقيق و متمركز به خود خواهد گرفت و به نوعي شرطي ميشود، بنابراين تمركز حواس بنابر عادت آسانتر ميشود و بالاخره اين نكته را هم خوب به خاطر داشته باشيد كه «محيطي مساعد براي تمركز حواس انتخاب كنيد و خود را به آن محيط عادت دهيد.»
* مرحله دوم
در محيطي كه انتخاب كردهايد، بايد پس از استقرار، علل و عواملي را كه موجب تفريح فكر شما ميشود كنار بگذاريد؛ مثلاً جلوي پنجره اتاق قرار نگيريد، يكي به اين علت كه نور از مقابل دريافت خواهد شد و ديگر اينكه شما از پنجره مناظر يا افرادي را ميبينيد كه تمركز شما را به هم ميريزند، محل مطالعه بايد از صداي راديو و تلويزيون و رفت و آمد افراد مصون باشد. به طور كلي ميتوان گفت همواره بايد دو اصل زير را به خوبي به خاطر بسپاريد تا به يك تمركز مطلوب برسيد:
1) انتخاب محيطي مناسب
2) حذف علل مادي پريشاني حواس
* مرحله سوم
آيا از نظر بدني در وضع مناسبي براي انجام يك كار فكري هستيد؟ اگر شما دچار خستگي مفرط شدهايد، درصدد تمركز حواس روي موضوع خاصي برنياييد، زيرا در اين شرايط اگر بخواهيد تمركز كنيد، بيشتر خود را خسته خواهيد كرد.
به كمك جدول زير وضع بدني و بهداشتي حافظه خود را علامت گذاري كنيد:
ـ تغذيه مناسب با فعاليت فكري
بله خير
ـ اكسيژن دادن به ششها به طور روزانه و هفتگي
بله خير
ـ ساعتهاي خواب
طبيعي ناكافي
ـ مصرف توتون يا سيگار
خير زياد
ـ خستگي عمومي
بله خير
اگر سه جواب يا بيشتر در ستون چپ داشته باشيد، نميتوانيد به آساني به تمركز خود اميدوار باشيد و قبل از اينكه به دنبال تمركز باشيد بايد اين علل را برطرف كنيد.
* مرحله چهارم
حال ميخواهيم شرايط رواني لازم براي ايجاد تمركز مفيد را مطرح كنيم. اگر شما دو ستون در نظر بگيريد و در سمت راست، موارد و موضوعاتي را كه تمركز روي آنها برايتان سخت نيست نوشته و در سمت چپ موضوعاتي را كه تمركز روي آنها برايتان مشكل است بنويسيد و روي اين موارد فكر كنيد، ثابت ميشود كه تمركز حواس درباره چيزهايي كه به آنها علاقهمند هستيد آسان و درباره چيزهايي كه آنها را دوست نداريد دشوار است. اين امر، خود بيانگر اين اصل است كه عوامل عاطفي و احساسي نقش بسزايي در فرمان دادن يا ندادن به تمركز دارد. در اينجا ممكن است بگوييد گاهي مجبور هستيد درباره موضوعات يا دروسي مطالعه كنيد كه اصلاً برايتان خوشايند نيست. در اين موارد بايد سعي كنيد اطلاع كافي از فايده مطالعه آن موضوعات به دست آوريد تا با حسن نيت پذيرفته شوند و دقيقاً درباره انگيزههايي كه شما را وادار به انجام اين كوشش ميكند، بررسي كنيد؛ ديپلميكه ميخواهيد بگيريد؛ پژوهشهايي كه ميخواهيد به خوبي انجام دهيد؛ موقعيت بسيار درخشاني كه آرزو داريد به دست آوريد؛ يا اينكه دوست داريد مورد تحسين مقامات بالا واقع شويد و به طور خلاصه آنچه كه مراد و هدف شما را تشكيل ميدهد و براي رسيدن به آن به مطالعه با تمركز بالا ميپردازيد. اين تصوير و هدف را بايد پيش از شروع به مطالعه به خوبي درك كنيد.
* مرحله پنجم
گاهي پيش ميآيد كه شما ميخواهيد حواس خود را روي خواندن مطلبي متمركز كنيد.
ولي با وجود كوشش فراوان، پس از خواندن هر جمله، دقت شما منحرف ميشود و پيشرفتي حاصل نميكنيد و پنج، شش بار مجبوريد به عقب برگرديد و مطالعه مطالب را براي اينكه آنها را به يكديگر ارتباط دهيد، از سر بگيريد. اين امر ممكن است ناشي از علل گوناگوني كه تا به حال آنها را تجزيه و تحليل كردهايد باشد، ولي ممكن است در نتيجه عامل ديگري نيز باشد، به اين معني كه شما پايه شناختي كافي براي قرائت اين موضوع را نداريد. به عنوان مثال: اگر شما از كودكي بخواهيد يك كتاب فلسفي را بخواند و براي شما بازگو كند. او نميتواند روي مطالب تمركز كرده و آنچه را خوانده است، بازگو كند چون اطلاعات لازم فلسفي را ندارد، بنابراين به محض خواندن نخستين جمله توجه او به چيز ديگري معطوف ميشود. اين اصل در مورد تمام افراد مصداق دارد. اگر ما به مطالعه موضوعي بپردازيم كه نسبت به آن شناخت كافي نداريم، ذهن ما نميتواند همه آنچه را كه نوشته شده است بفهمد و آن مطالب از مغز فرار ميكند به اين جهت، هنگاميكه در متمركز كردن حواس خود روي قرائت موضوع نسبتاً سختي، احساس دشواري ميكنيد، بايد اين سؤال را از خود بپرسيد كه «آيا من شناخت اساسي در مورد موضوع مورد مطالعه دارم يا خير؟» اگر جواب منفي باشد، بدون ترديد بايد با خواندن كتابهاي مقدماتي به رفع اين نقيصه بپردازيد.
البته گاهي اوقات، ممكن است تمركز نداشتن به دليل نوع جملهبندي يك كتاب باشد؛ يعني شما نسبت به آن مطلب، اطلاعات كافي داريد، ولي نويسنده كتاب، واژهها و جملههاي ثقيل و پر استعاره به كار برده است. شما متوجه معاني آن كلمات نميشويد كه در اين حالت نيز دقت و توجه به شما به مخاطره ميافتد و بهتر است براي پي بردن به معاني كلمات به يك واژهنامه مراجعه كنيد.
* مرحله ششم
* چگونه ميتوانيم مجذوب موضوعي كه بايد بخوانيم شويم؟
نخست سعي كنيد پيشرفتهايي را كه شما از خواندن يك مطلب كردهايد براي خودتان بازگو كنيد و از فايده مستقيمي كه از مطالعه براي شما حاصل ميشود مطلع شويد؛ مثلاً با خواندن كتابي مقدماتي در معرفي فلسفه، متوجه ميشويد كه اين كتاب به شما كمك ميكند كه بعداً فلان فيلسوف مشهور و آثار او را بهتر بشناسيد. سپس براي خود سؤالاتي مطرح بسازيد:
براي چه اين كتاب نوشته شده است؟ هدف مؤلف از نگارش آن چه بوده است؟ مؤلف آن كيست؟ خلاصه با تجسس در معني ژرف كتاب يا اثر نويسنده در امر خواندن علاقه بسيار زيادي پيدا خواهيد كرد و تمركز حواس شما در مطالعه آن كتاب آسانتر خواهد شد.
در اين باره نبايد هرگز از خواندن پيشگفتار و فهرست مطالب غافل شويد. مؤلف در پيشگفتار يا ديباچه كتاب، معمولاً در ضمن چند صفحه سعي ميكند كه به خواننده علت نوشتن كتاب خود و آن چه را كه ميخواهد معرفي كرده يا توضيح دهد و يا ثابت كند، بفهماند. فهرست مطالب نيز به شما نگرشي كلي از كتاب ميدهد و آن را خلاصه ميكند. با خواندن و دوباره خواندن مقدمه، علاقهمندي شما به كتابي كه ميخواهيد بخوانيد افزايش مييابد. به اين دليل پيش از آنكه بخواهيد توجه خود را روي قرائت موضوعي كه داراي دشواري اندكي است متمركز سازيد، بايد قاعده ششم را مورد توجه قرار دهيد يعني: كوشش كنيد كه بر علاقه و توجه فوري خود نسبت به كتابي كه ميخوانيد بيفزاييد. اگر يكي از اين شش نكته كليدي را به عمد يا غيرعمد در نظر نميگيريد، درصدد تمركز حواس بر نياييد. خلاصه اين شش نكته را دوباره يادآوري ميكنيم:
1) محيط مطالعه خود را انتخاب كنيد.
2) علل پراكندگي حواس را از ميان برداريد.
3) از نظر بدني سالم باشيد.
4) هدف خود را درك كنيد.
5) شناختهاي اساسي را به دست آوريد.
6) علاقه فوري خود را افزايش دهيد.
اميد است با به كارگيري شش اصل مهم تمركز، هرگز در خواندن مطالب درسي يا غير درسي دچار مشكل نشويد و مطالب را به خوبي به خاطر بسپاريد و در مواقع لزوم براحتي از آن مطالب بهره گيريد.
سه شنبه 26 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 189]