واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان:
ازدواج هيچ وقت دغدغه من نبوده است. زيرا معتقدم که يک اتفاق است و به زمان خودش رخ خواهد داد. از طرفي گاهي فکر ميکنم، در حرفه ما ازدواج ميتواند کمي به حق طرف مقابل اجهاف کند.
در اين صفحه ما هميشه به دغدغههاي چهرههاي محبوب تلويزيون و سينماي ايران ميپردازيم، اينبار به سراغ يکي از بازيگران خانم که چند دهه در سينما و تلويزيون فعاليت داشته است، ميرويم.
با پيري چه کنيم:
ساختن خانه سالمنداني مخصوص بازيگران از ديگر دغدغههاي من است. سن دغدغه اکثر بازيگران است، چون بالاخره يک روزي تنها ميشوند و سرنوشتشان تنهايي است، از آنجايي که فکر ميکنم آخر و عاقبت خود من هم تنهايي است. دوست دارم جايي براي دوران پيري داشته باشم. چون تا زماني که جوان هستيم ميتوانيم کار کنيم و زندگي را بچرخانيم. اما بايد اين فرهنگ نهادينه بشود و بازيگران جوان نيز ياد بگيرند، بخشي از درآمد خود را کنار بگذارند و براي ساختن اين خانه سالمندان صرف کنند، بايد آيندهنگري داشته باشند.
شرکت در خيريهها تلنگري به من ميزد:
در روزگاري که آرامش هر زندگي جاي خود را به يک شتابزدگي بزرگ داده و گاهي انسان حتي دليل زندگي کردن خود را فراموش ميکند و فقط شب را به صبح و صبح را به شب وصل ميکند، وقتي در جشنهاي خيريه شرکت ميکنم فرصت اين را پيدا ميکنم که کمي بنشينم و فکر کنم با ديدن کودکان سرطاني از خداوند شرمنده ميشوم و از اينکه سلامت هستم خداوند را شکر ميکنم. به جاي نداشتههايم به داشتههايم فکر ميکنم و از اينکه زده هستم، سلامتم و ميتوانم يک حضور موثر فرهگي داشته باشم از خداوند تشکر ميکنم. نميدانم چرا اکثر اوقات، اضطراب به جاي خود زندگي بر ما حاکم ميشو و هميشه به خاطر چيزهايي که نداريم مشغول دويدن هستيم، در صورتي که اين رسم و ذات زندگي نيست.
ازدواج يک اتفاق است:
ازدواج هيچ وقت دغدغه من نبوده است. زيرا معتقدم که يک اتفاق است و به زمان خودش رخ خواهد داد. از طرفي گاهي فکر ميکنم، در حرفه ما ازدواج ميتواند کمي به حق طرف مقابل اجهاف کند، زيرا کار ما به گونهاي است که گاهي شرايطي اتفاق ميافتد که مجبوريم روزها در منزل نباشيم و يا وقتي شب کاريم، شبها در کنار خانواده حضور نداشته باشيم. اين شرايط براي همسر و فرزند کمي مشکل است. ولي به طور کلي مشکلي با ازدواج ندارم.
خواب:
هميشه آرزو ميکنم کاش ميتوانستم کمي بيشتر بخوابم. اصولا روزگاري شده است که فکر ميکنم. انسان فقط در خواب ميتواند به آرامش برسد و اين آرامشي که در خواب به وجود ميآيد، در جاي ديگري نميتوان پيدا کرد. گاهي وقتي صبحها چشمم را باز ميکنم، با خودم ميگويم خدايا باز يک روز ديگر شروع شد.
برنامه ريزي خوب:
اصولا هميشه نگران برنامهريزي منظم هستند. گاهي اوقات خواهرزادهام به من سپرده ميشود و شايد از چند روز قبل دغدغه اصلي من، برنامهريزي کردن براي بودن در کنار او و شادکردن او باشد. دوست دارم طوري برنامهها را طراحي کنم که از آنها لذت ببرد بتوانند به نحو احسن با من همراهي کند.
ساختن يک برج:
يکي از بزرگترين دغدغههاي ذهن من ساختن يک برج بزرگ براي زوجهاي جواني است که خانه ندارند. به خدا شعار نميدهم، دوست دارم برجي بسازم و اين امکان را براي زوجهاي جوان فراهم کنم که بتوانند 4،5سال اول زندگي خود را بدونه اينکه اجاره خانه بدهند، در آنجا ساکن شوند، تا کمکم بتوانند پول پسانداز کنند و براي خود يک زندگي آرام بسازند.
ديدار از دوستان:
گاهي زندگي چنان مرا مشغول ميکند و چنان دچار روزمرگي ميشوم که حتي فرصت نميکنم به دوستان صميمي و نزديکم زنگ بزنم و يا به ديدن آنها بروم. به همين دليل وقتي به جشنها و يا برنامههاي خاصي مثل خيريهها و ... شرکت ميکنم، دائما فکر ميکنم که بايد به چند تن از دوستانم زنگ بزنم و از آنها بخواهم تا با من در اين جشن شرکت کنند تا بتوانيم ديداري هم تازه کنيم.
واي ترافيک:
هر موقع قصد دارم از خانه خارج شوم غصه ترافيک، بزرگترين غول ذهن من ميشود. واقعا از ترافيک عاصي هستم. گاهي با خودم فکر ميکنم چرا بايد جمعه و يا روزهاي تعطيل خيابانها اينقدر شلوغ باشد و ما هميشه بايد زمان زيادي از وقت خود را در ترافيک بگذاريم.
خدايا پول بريز:
دوست دارم يک کيسه بزرگ پول از آسمان بريزد جلوي پاي من. پولها را بردارم و ديگر هيچ وقت کار نکنم، با اين پول زياد يک امکانات رفاهي اوليه براي خودم فراهم کنم و بقيه عمر را از زندگي لذت ببرم. اگر خدا يک کيسه پول به من بدهد تا مجبور نباشم کار کنم، قول ميدهم براي ديگران هم موثر باشم و تا حد توانم به آنها کمک کنم.
منبع: کلوب
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 184]