واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: امام حسن (ع) گل سرسبز باغ امامت و ميوه نبوت
پانزدهم ماه مبارك رمضان سال سوم هجرى، نخستين گل خوشبوى درخت نبوت و ولايت و اولين ثمره ازدواج حضرت على (ع) و حضرت زهرا (س) اين جهان خاكى را منورساخت و قداست و شرافت ماه مبارك رمضان را صد چندان كرد. مولود مباركى كه صورت و سيرتش آيينه تمام نماى سيماى نبوى و علوى بود و در واقع هديه اى الهى بود كه خداوند متعال در ماه پر بركتى چون رمضان به خاندان عصمت و طهارت (ع) و بشريت اعطا كرد. با ولادت اين مولود مسعود بى شك كره خاكى و افلاك بر خود باليدند و فرشتگان به يكديگر تبرك گفتند چرا كه اين گل خوشبوى از بهشت به عنوان هديه به حضرت على (ع) و حضرت زهرا (س) داده شده بود. خبر ولادت اولين نواده رسول خدا (ص) به آن حضرت داده شد و پيامبر مشتاقانه به ديدار فرزند عزيز و ارجمندش به خانه على (ع)و زهرا (س) آمد. نام حسن را جبرئيل از سوى خداى متعال برگزيد و اين اسم نكو و پسنديده امروز الگويى براى نامگذارى فرزندان شيعيان شده است. در صواعق المحرقه ابن حجر، آمده است كه رسول خدا(ص) فرمود: هارون نام دو فرزندش را شبر و شبير گذاشت و من نام دو فرزندانم را حسن وحسين مى گذارم، به همان نامى كه هارون فرزندانش را نام نهاد. همچنين در كتاب كنز العمال، نقل شده كه حضرت رسول دو فرزندش (حسن و حسين) را در دامان خويش نشانده بود و نوازششان مى كرد و مى فرمود: اين دو فرزندانم، دو گل خوشبوى من در دنيايند. در اثر ديگرى به نام مجمع الهيثمى از انس بن مالك نقل مى كند كه گفته است: رسول خدا گاهى به سجود مى رفت، يكى از دو فرزندانش (حسن يا حسين) مى آمد و بر كمر حضرت مى نشست، پس حضرت سجود را طولانى مى كرد تا آن گاه كه خود كودك پايين بيايد. به او گفته مى شد: يا رسول الله سجودت را طولانى كردى مى فرمود: فرزندم، بردوشم سوار بود، خوش نداشتم كه او را به شتاب وادارم. و دراين زمينه روايات زيادى از كتب اهل سنت نقل شده است.اخلاق آن حضرت در خصوص اخلاق امام حسن مجتبى (ع) مرحوم شيخ صدوق در كتاب امالى به سند خود از امام صادق(ع) روايت كرده كه آن حضرت فرمود: حسن بن على(ع) عابدترين مردم زمان خود و زاهدترين آنها و برترين آنها بود، و چنان بود كه وقتى حج به جاى مى آورد، پياده به حج مى رفت و گاهى نيز پاى برهنه راه مى رفت. و چنان بود كه وقتى ياد مرگ مى كرد مى گريست، و چون ياد قبر مى كرد مى گريست، و چون از قيامت و بعث و نشور ياد مى كرد مى گريست، و چون متذكر عبور و گذشت از صراط در قيامت مى شد مى گريست و هر گاه به ياد توقف در پيشگاه خداى تعالى در محشر مى افتاد، فريادى مى زد و روى زمين مى افتاد. و چون به نماز مى ايستاد بندهاى بدنش مى لرزيد، و چون نام بهشت و جهنم نزد او برده مى شد مضطرب و نگران مى شد و از خداى تعالى رسيدن به بهشت و دورى از جهنم را درخواست مى كرد و هر گاه در وقت خواندن قرآن به جمله يا ايها الذين آمنوا مى رسيد مى گفت: لبيك اللهم لبيك. تواضع و فروتنى امام حسن مجتبى (ع) تواضع و فروتنى آن حضرت زبانزد است به گونه اى كه ابن شهرآشوب در مناقب و ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه و ديگران به سند خود روايت كرده اند كه امام حسن بن على(ع) بر جمعى از فقرا عبور كرد كه روى زمين نشسته و تكه هاى نانى در پيش روى خود گذارده و مى خوردند، و چون آن حضرت را ديدند تعارف كرده گفتند: اى پسر دختر رسول خدا بفرما! به صبحانه! امام (ع) پياده شد و اين آيه را خواند: براستى كه خدا مستكبران را دوست نمى دارد و سپس شروع كرد به خوردن غذاى آنان و چون سير شدند امام(ع) آنها را به مهمانى خود دعوت كرد و از آنها پذيرايى و اطعام كرده و جامه نيز بر تن آنها پوشانيد، و چون فراغت يافت فرمود: با همه اينها فضيلت و برترى از آنهاست، زيرا آنها به غير از آنچه ما را بدان پذيرايى و اطعام كردند چيز ديگرى نداشتند، ولى ما بيش از آنچه داديم باز هم داريم!
سه شنبه 26 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 169]