واضح آرشیو وب فارسی:قدس: يادي از استاد عطاء ا... كاملي كه دوبله را تنها گذاشت ؛ اين صدا ديگر تكرار نمي شود...
* علي باقرلي
اشاره: عطاء ا... كاملي هم رفت. در روزگاري كه دوبله ايران كه زماني در جهان حرف اول را مي زد در تقلاي دوباره اي براي بازگشت به
دوران اوج خودش است فقدان او خيلي به چشم مي آيد. كاملي متعلق به نسل طلائي دوبله در دهه 40 شمسي بود. نسلي بي نظير كه بزرگاني بي همتا را به جامعه هنر ايران معرفي كرد و متأسفانه خيلي هاشان ديگر بين ما نيستند و دردناك تر آنكه هيچ جايگزيني هم براي آنها پيدا نشده است.
همين چندي پيش بود كه شبكه اول سيما در برنامه شبانه خود سريال «روزي روزگاري»، «امر ا... احمدجو» را پخش مي كرد و از شنيدن صداي استاد روي تصوير زنده ياد «منوچهر حامدي» لذت مي برديم. و حقا كه چقدر صداي بم خوش لحن وي روي چهره حامدي نشسته بود، به طوري كه به هيچ وجه نمي شد اين صدا را جدا از شخصيت «تاجر» تصور كرد.
***
بيوگرافي
عطاء ا... كاملي متولد 1309 تهران است. وي در رشته حقوق تحصيل كرد و موفق به اخذ مدرك كارشناسي آن شد. به طور كاملاً اتفاقي در يكي از قسمتهاي دوبله در سال 1335 شركت كرد و به واسطه صداي خاص و خوش آهنگش وارد اين عرصه تازه شكل يافته در آن زمان شد و از آن سال با مهارت تمام اين حرفه را تا آخر عمر پربارش ادامه داد.
طبق معمول وي گويندگي را در ابتدا با گفتن نقشهاي كوچك آغاز كرد. يكي از دوبله هاي اوليه وي در نقش اصلي، حرف زدن به جاي «كري گرانت» در شاهكار هيچكاك «شمال از شمال غربي» است كه اين فيلم در همان سالهاي آخر دهه 30 دوبله شد. صداي جوان و خام و شكل نگرفته وي در آن فيلم به سختي قابل تشخيص و شناسايي است.(اين فيلم در دهه 50 دوباره به صورت بهتري با صداي جليلوند دوبله شد). اما با مرور زمان وي به درك و شناخت بيشتري از ابعاد يگانه صدايش دست پيدا مي كند تا نوبت به دوبله فيلم معروف حماسي كوبريك، «اسپارتاكوس» مي رسد.
«محمد علي زندي» مدير دوبلاژ اين كار كه از دوستان نزديك وي بود فيلم را به كاملي جوان و جوياي نام و نشان مي دهد و به او مي گويد كه يكي از نقشهاي اصلي اين فيلم پرستاره را براي گويندگي انتخاب كند. كاملي بعد از چند بار ديدن فيلم نقش اصلي آن يعني خود «اسپارتاكوس» را با بازي «كرك داگلاس» برمي گزيند و با گويندگي عالي و پرحس خود با آن فيلم، صدايش براي اين بازيگر برجسته هاليوودي جاودانه مي شود.
عطاء ا... كاملي داراي صداي مردانه آهنگين و زنگدار بسيار زيبايي بود و در رده گويندگان صدا بم درجه اول مثل «ايرج ناظريان»، «حسين عرفاني»، «نصرا... متقالچي»، «منوچهر اسماعيلي» و «چنگيز جليلوند» قرار مي گيرد.
وي علاوه بر داشتن جنس صداي عالي براي دوبله، در فن بيان و بويژه نحوه تلفظ كلمات هم استاد بود و نوعي گويش منحصر به فرد داشت و كلمات را خيلي فاخر و كوبنده ادا مي كرد. وي از آن دسته گويندگاني بود كه صدا را از ته حلق بيان مي كرد و اين كار را طوري انجام مي داد كه صدا همراه با حجم خاص تارهاي صوتي اش بسيار پرطنين مي نمود؛ نوعي تحكم و غرور هم در آوايش بود كه در مجموع كيفيت كارش را استثنايي و يگانه جلوه مي داد.
وي در دوبله به جاي بازيگران ايراني و خارجي بسياري حرف زده است، اما در اين ميان صداي پرصلابت و با ديسيپلين وي روي چهره مردانه و قاطع «كرك داگلاس» بسيار خوش مي نشست. از اين رو بعد از گويندگي موفقش در «اسپارتاكوس»، وي گوينده ثابت «داگلاس» شد و در بسياري از فيلمها به جاي وي صحبت كرد.
شماري از فيلمها از اين قرارند: «هفت روز در ماه مه»، «جدال در اكي كرال»، «2 هفته در شهر ديگر»، «راهي زيبا براي مردن»، «وقت ملاقات بيگانه ايم»، «سازش»، «برادري»، «شمارش معكوس»، «نوري برفراز دنيا»، «باغ وحش شيشه اي» و... .
آخرين فيلم «داگلاس» با صداي وي كه در سالهاي اخير براي برنامه سينما يك دوبله شده، «كوره راه هاي افتخار» بود كه وي طبق معمول با تسلط جاي داگلاس حرف زده است.
نكته قابل ذكر اينكه اكثر نقشهاي داگلاس در اين فيلمها نظامي بوده و از آنجا كه خود كاملي هم زماني سرهنگ بوده است، صداي با شخصيت وي و تحكم گفتاري اش همراه با كمي شوخ طبعي با درونمايه نقشها كاملاً هماهنگ و آرماني است. از ديگر بازيگران برجسته كلاسيك با صداي وي مي توان به اين موارد اشاره كرد: «گري كوپر»، (درخت اعدام)، «برت لنكستر»، (دره انتقام)، «ويليام هولرن»، (تپه وداع)، «رابرت استاك»، (سقوط تبهكاران-نوشته بر باد)، «شون كانري»، (پنجه طلايي)، «همفري بوگارت»، (هرچه سخت تر باشد زمين مي خورد)، «استيفن بوير» و (سقوط امپراتوري رم).
كاملي در اواسط دهه 40 رو به مدير دوبلاژي مي آورد و در اين عرصه هم آثار درخشاني از خود برجاي مي گذارد كه 3 نمونه معروف آن دوبله فيلمهاي «لورنس عربستان»، دوبله اول و «پرنده شيرين جواني» و «بيليارد باز» دوبله اول است.
همچنين وي در دهه 50 كه دوبله تلويزيوني باب شده بود شماري از بهترين شاهكارهاي تاريخ سينما را با مهارت تمام دوبله كرد. آثاري همچون: «شاهين مالت»، «داشتن و نداشتن»، «بهترين سالهاي زندگي ما» و «دشمن مردم» از اين جمله اند كه همگي دوبله هايي ماندگار دارند و نكته جالب اينجاست كه خود وي در هيچ كدام نقشي را نگفته است.
كاملي بيشتر در نقشهاي مثبت حرف مي زد، اما صدايش اين قابليت را داشت كه با افزودن پي رنگي از خباثت و سردي در نقشهاي منفي هم تأثير گذار بوده و آن نحوست لازم را داشته باشد كه در اين بين گويندگي وي به جاي «فتحعلي اويسي»، (سرب- ناخدا خورشيد)، «احمد هاشمي»(قرق) ، نرسي گرگيا و منوچهر حامدي قابل اشاره است.
استاد همچنين بعد از انقلاب شماري از بهترين سريالهاي خارجي را هم دوبله كرده است. در اين زمينه مديريت دوبلاژهاي وي در سريالهاي ماندگاري چون «در برابر باد»، «اسكيپي» و «پوآرو» قابل ذكر است كه همه جزو شاهكارهاي دوبله در سريالها مي باشد و البته در سريال پوآرو خودش هم به جاي «سربازرس جپ» حرف زده است.
از ديگر نقش گوييهاي ماندگار وي مي توان به حرف زدن به جاي «سرگرد راينهارت» در سريال «ارتش سري» اشاره كرد كه وي اين نقش را با تسلط و مهارتي ستودني گفته است، به طوري كه نسل جوان و علاقه مند به دوبله بخصوص در دهه 70 بيشتر از آنكه صداي وي را روي «كرك داگلاس» بشناسد روي چهره بازيگر گمنام انگليسي «ترنس هارديمن» مي شناسد.
هنوز هم تلفظ جادويي عبارت «سرگرد راينهارت» با صداي وي در ذهنمان مانده است «كاملي» به زبانهاي انگليسي و فرانسوي تسلط كامل داشت و بخصوص تلفظ عبارات و كلمات را بسيار شيرين و درست و اصولي ادا مي كرد و همين باعث شد وي اولين آنونس گوي فيلمهاي سينمايي خارجي در ايران شود و بسياري از تيتراژها و ميان نويس ها و نرشين هاي فيلمهاي خارجي را بگويد.
استاد اين اواخر بسيار كم كار شده بود و مشخصاً با بيماري مهلك سرطان استخوان دست و پنجه نرم مي كرد. حقيقتاً دلمان براي شنيدن صداي زيبا و منحصر به فردش تنگ شده بود، اما فقط گاهي در آنونس هاي تبليغاتي صدايش را مي شنيديم. اما اين چهره ماندگار دوبله با اين همه كارنامه درخشان و صداي بي مانندش با آفريدن هزاران خاطره خوش و لذت بخش براي دوستداران تصوير و صدا روي در نقاب خاك كشيد. بله، عطا ا... كاملي هم رفت، همان طور كه پيشتر از وي، بزرگان ديگري چون «ايرج ناظريان»، «ژاله كاظمي»، «عزت ا... مقبلي» ،«ايرج دوستدار»، «حسن عباسي»، «پرويز نارنجيها»، «بدري نوراللهي»، «حسين معمار زاده»، «خسرو شايگان»، «حميد قنبري»، «آذر دانشي»؛ «ساسان سلطاني»، «فرشيد فرزان»، «حسين رحماني»، «كاووس دوستدار»، «منوچهر نوذري» و... رفتند. آيا براي اين بزرگان جانشيني پيدا خواهد شد؟
دوشنبه 25 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 193]