نقد بر بازي JUST CAUSE2

واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: آیا تا به حال شده است که نام GTA را شنیده باشید؟ همانطور که معلوم است، حتما شنیده‌اید و نیازی به توضیح نیست که این بازی، یکی از سری بازی‌های پرطرفدار به شمار می‌رود که سبک آن اکشن/ماجراجویی است. بسیاری از بازیسازان که فروش خوب این مجموعه را دیدند، به تقلید از این بازی پرداختند. نمونه آن هم شرکت Konami که بازی واقعا افتضاح Crime Life را روانه بازار کرد که جز جریحه دار کردن سبک کار دیگری انجام نداد. پس از آن بسیاری از بازیسازان هم تلاش کردند اما در این بین شاید فقط یکی از همه یک سر و گردن بالاتر بود و نمی‌خواست تقلید کند. نام این بازی Just Cause بود که سبکی مشابه داشت، اما نسبت به بازی‌های دیگر پتانسیل بالاتری داشت و در آن نوآوری وجود داشت. بازی در یک ایالت جنگلی گرمسیری بزرگ به نام San Esperito انجام می‌شد که در آن شما در نقش یک مامور CIA وارد جنگل می‌شدید و ماموریت می‌یافتید که فردی به نام Manuel Noriega را از قدرت به زیر بکشید.

نام شخصیت اول ریکو رودریگوئز بود. ریکو را می‌توان تلفیقی از James Bond ،Jason Bourne ،Rambo ،Tony Montana ،Max Payne و صد البته Antonio Bandreas نامید. ریکو واقعا هرکاری را می‌توانست انجام بدهد و توانایی‌های او پایان پذیر نبودند. مثلا می‌توانست از فاصله های بالا برای نجات دادن خودش چتر باز کند، ماشین‌ها را روی هوا بدزدد، با یک تیر پنج نفر را بکشد و ... البته تمام این‌ها مربوط به گیم پلی بازی بود که واقعا خوب طراحی شده بود. البته شاید خیلی واقع گرایانه نبود اما برای بازیباز خیلی دلپذیر بود. گرافیک بازی هم بسیار خوب بود مخصوصا بر روی کامپیوتر که عالی کار شده بود و جلوه‌های ویژه هم تقریبا بی نقص کار شده بودند. در کل بازی بسیار قشنگ بود و می‌توانست به یکی از بزرگترین بازی‌های زمان خود تبدیل شود اما وجود باگ‌های زیاد در بازی از این امر مانع شد. تقریبا پس از شش ماه، اعلام شد که قرار است نسخه دوم بازی هم ساخته شود و برای زمستان 2009 عرضه شود. بعد از گذشت تقریبا یک سال و شش ماه ظاهرا استودیو سازنده بازی یعنی Avalanche Studios تجربه بیشتری کسب کرده و قول یک بازی بسیار بهتر را به بازیبازان داده است.

داستان بازی دوم چندین سال بعد از وقایع نسخه اول رخ می‌دهد. جایی که در آن ریکو در سواحل آمریکای جنوبی در حال آفتاب گرفتن و تفریح کردن است و سعی دارد از گذشته خود و این که یک مامور CIA بوده است بگریزد. اما این تفریح او بزودی و با تلفن یک همکار قدیمی به نام Maria Kane به پایان می‌رسد و ریکو مامور می‌شود که به جزیره Panau برود و یکی از دوستان و مربیان خودش به نام Tom Sheldon را بکشد. جزیره Panau هم توسط یک فرد دیکتاتور به نام Baby Panay اداره می‌شود که او هم در اصل بازیچه دست مربی ریکو است. همانطور که مشاهده می‌شود داستان بازی عمق بیشتری به خود گرفته است و یکی از مشکلات عمده داستان بازی اول این بود که عمق لازم را نداشت و در بازیباز هیچ گونه انگیزه برای ادامه داستان ایجاد نمی‌کرد و این خود بدترین مسئله بود که بازیباز را زده می‌کرد اما خوشبختانه در این نسخه، داستان عمق بهتری پیدا کرده است. البته این تنها یک دورنمای کلی بود و سازندگان قول یک داستان پیچیده با جزئیات بیشتری را داده‌اند. خوشبختانه در داستان بازی از نوعی تناقض هم استفاده شده است که مثلا ریکو می‌خواهد از موقعیتی که در آن قرار دارد فرار کند یا او باید کسی را که نمی‌خواهد بکشد و بسیاری موارد دیگر که در بسیاری از داستان‌های دیگر هم استفاده شده است و موفقیت آن‌ها را تضمین کرده است.

گیم پلی بازی بیشترین تغییر نسبت به نسخه قبل را داشته است و تقریبا می‌توان گفت به طور کامل تغییر کرده و پیشرفت چشم گیری داشته است. مراحل قابل گشت بازی اول طبق ادعای سازندگان در حدود 1000 کیلومتر مربع بوده است و آن‌ها اعلام کرده‌اند محیط‌های قابل گشت نسخه دوم بسیار بیشتر از نسخه اول خواهد بود که کمی بعید بنظر می‌رسد. البته این مقیاس بیان شده بسیار بزرگ شده و بر حسب مقیاس واقعی، بازی S.T.A.L.K.E.R رکورد دار است. بر اساس گفته‌های طراح ارشد بازی یعنی آقای Peter Johansson محیط‌های بازی از سه قسمت جنگلی، برفی و ساوانا تشکیل خواهند شد. در نسخه اول تعداد ماموریت‌های اصلی که داستان را ادامه می‌داد در حدود 21 ماموریت بود اما این بار تعداد ماموریت‌های اصلی به بیش از 50 می‌رسد و این یعنی بیشتر از دوبرابر و البته از تعداد ماموریت‌های فرعی بی مورد نسخه اول که در حدود 300 ماموریت بود کاسته شده است. در ماموریت بیشتر بر این تاکید شده است که یک اکشن ناب و کلاسیک و نفس گیر به بازیباز عرضه شود. چیزی مانند بازی مکس پین که در آن تخریب زمین و زمان جزء الویت‌هاست و هیجان زیادی را به همراه دارد. در یکی از تریلرها که ریکو به دنبال یک زن پژوهشگر اسیر و البته زیبا به نام Tan است نشان داده می‌شود که فرد مورد نظر در یک منطقه باز با حفاظ توری آهنی است و ریکو می‌تواند به راحتی وارد ساختمان‌ها شود اما مجبور می‌شود که تمام تانکرهای سوخت آن منطقه را برای جلوگیری فرار گروگانگیران منفجر کند و در این بین مزدورین هم برای کشتن او حاضر می‌شوند و ریکو هم با یک خمپاره همه را به خاکستر تبدیل می‌کند که خیلی جالب است و همه چیز منفجر می‌شود.

گذشته از این ها خود ریکو توانایی‌هایی دارد که او را به یک فرد ویژه تبدیل می‌کند و در واقع این توانایی‌های ریکو هستند که پیکره گیم پلی را تشکیل می‌دهند. اول از همه باید این نکته درج بشود که ریکو همچنان چتر جادویی خود را بهمراه دارد! این چتر که در نسخه اول کاربرد بسیاری داشت در این نسخه هم بصورت بی نهایت حضور خواهد داشت و هرجا که نیاز باشد، ریکو آن را به پرواز در خواهد آورد و آقای یوهانسون در این باره می گوید: صرفنظر از محیط‌های زیبای بازی و لذت دیدن آن‌ها شما هر جا که خواستید می‌توانید به پرواز در بیایید و هر موقع که خسته شدید از یک بلندی پرواز کنید و از مناظر لذت ببرید. البته راه‌های دیگری هم برای پرواز وجود دارد و آن هم هوک ریکو است که او را به یک رقیب برای مرد عنکبوتی تبدیل می‌کند. این هوک که تقریبا همه کار انجام می‌دهد در نسخه اول هم برای گرفتن ماشین‌ها در هوا استفاده می‌شد و با این که استفاده از آن باگ‌های بسیاری را به همراه داشت، کار با آن لذت بخش بود. این هوک در نسخه دوم پیشرفت کرده و شما می‌توانید با آن موتور، اتومبیل و حتی هلی کوپتر را هم بدزدید. البته این وسیله برای رفتن به نقاط بلند هم استفاده می‌شود. لازم به ذکر است که یک سیستم جدید برای این وسیله تحت عنوان Grappling Hook ساخته شده که بسیار بهتر از نسخه اول عمل می‌کند. علاوه بر این‌ها ریکو قابلیت‌های تیراندازی بهتری پیدا کرده و مانند مکس پین به این طرف و آن طرف می‌پرد بدون این که هدف گیریش ضعیف شود. البته آن صحنه آهسته‌های مکس حضور نخواهند داشت و صرفا تیراندازی ریکو بهتر شده. همچنین یک سیستم هدفگیری جدید برای مبتدیان تحت عنوان Hybrid Aiming ساخته شده است که به بازیباز کمک می‌کند نقاط حساس حریف را سریعتر پیش بینی کند و آن‌ها را از کار بیندازد.

ریکو علاوه بر توانایی‌های خودش از امکانات خوبی نیز بهره می‌برد. در بازی بیش از 100 نوع وسیله نقلیه مختلف وجود خواهند داشت و علاوه بر این بیش از 50 نوع اسلحه در اختیار ریکو خواهد بود. برای تنوع هم نوعی سیستم BlackMarket به بازی اضافه شده است که در آن شما می‌توانید انواع معامله‌ها را درباره سلاح و وسیله نقلیه و نیروی پشتیبانی انجام دهید و علاوه بر آن بیش از 2000 قطعه برای اسلحه و ماشین‌ها قرار داده شده است به این صورت که می‌توانید ماشین‌ها و اسلحه را تقویت کنید. غیر از آن ریکو به وسایل دیگر مانند دوربین‌های مخصوص و اسلحه‌های جالبی دسترسی دارد که از جمله آن‌ها می‌توان به RPG و C4 اشاره کرد که در بازی اول حضور نداشتند. اما به بحث آزادی و گشت و گذار که می‌رسیم آقای یوهانسون بیان می‌کند که شما آزادید هرکار که دوست داشتید بکنید. در مقابل شما هیچ محدودیتی وجود ندارد. شما آزادید که بکشید، آزادید که بگردید، آزادید که بدزدید و آزادید که هر کاری بکنید اما این آزادی انواع خود را دارد که تاکتیک‌های شما تعیین کننده آن‌ها هستند. شما می‌توانید تاکتیک‌های مختلف را امتحان کنید اما مطمئنا از تعداد کمی از آن‌ها نتیجه می‌گیرید و باید خلاقیت خود را بکار بیندازید. برای مثال حمله کردن با هلی کوپتر به یک پایگاه نظامی که با سیستم دفاعی موشکی پشتیبانی می‌شود، کار درستی نیست و به راحتی خود را به کشتن می‌دهید.

اما بهتر نیست از کنار دیوار منطقه با چتر داخل شوید یا با هوک خود مانند مرد عنکبوتی به داخل بروید؟ تاکتیک‌های بازی بسیار متنوع هستند و حتما لازم نیست که شما یک کار را بکنید. برای مثال در همان پایگاه نظامی، شما می‌توانید با خمپاره دروازه را بشکنید و وارد شوید، از دور سربازان را بکشید یا آن‌ها را به بیرون بکشید تا راحت‌تر مبارزه کنید، یا این که با چتر به وسط آن‌ها بروید و شروع به کشتن بکنید. شما آزادید ولی این آزادی به این معنا نیست که هر کاری نتیجه می‌دهد و بله این مسئله درست است که چیزی با عنوان نشدن در بازی وجود ندارد. هیچ کسی یا چیزی در بازی نمی‌تواند مانع شما بشود و این آزادی بی حد و حصری است که ما آن را طراحی کرده‌ایم. آقای یوهانسون در مورد محیط‌های بازی توضیح می دهد که ما در درجه اول سعی کردیم که محیط پوشیده از اشیایی باشد که استفاده داشته باشند و لزوما این اشیا در نبردها کارایی ندارد ولی در کل مفید هستند. البته استفاده آن‌ها در نبردها هم بعنوان سنگر است، اما مثلا منفجر کردن تانکرها یا افتادن سنگ و اشیا به دشمن ضربه خواهد زد. طبق گفته‌های آقای یوهانسون، هوش مصنوعی بازی بازنویسی شده است. اینبار دشمن فعال‌تر از گذشته خواهد بود و از محیط به نفع خود استفاده خواهد کرد و همینطور نخواهد ایستاد که شما او را نابود کنید. بلکه با تدبیر خوب سعی در نابودی شما خواهد کرد. آقای یوهانسون بیان کرده است که دشمنان بسیار سنگر می‌گیرند و حتی اگر نتوانند سنگر خود را پیدا کنند از Cover Fire استفاده خواهند کرد. در کل بخش گیم پلی بازی تغییرات بسیاری کرده است که به نفع بازی بوده است.

گرافیک بازی هم به لطف موتور Avalanche 2.0 بسیار عالی طراحی شده است. بازی اول مشکلات بسیاری در طراحی اتومبیل‌ها، بخصوص موتورها و کمی مشکل سایه زنی داشت که نه تنها در این نسخه رفع شده است، بلکه بسیار هم پیشرفت کرده است. در عکس‌ها و تریلرهای نمایش داده شده، سایه زنی‌ها به عالی‌ترین شکل ممکن انجام گرفته است. همانطور که در بالا ذکر شد، بیشتر مناطق بازی را جنگل‌ها می‌سازند و طراحی جنگل کار بسیار سختی است. اما سازندگان این کار را به بهترین نحو ممکن انجام داده‌اند و اغراق نیست اگر بگوییم جنگل‌ها واقعی هستند! اما در عوض طراحی صورت شخصیت‌ها جای کار بیشتری دارد. بخصوص صورت ریکو که واقعا کشیده به نظر می‌رسد و چانه‌اش بیش از حد دراز شده و کمی هم از نسخه اول جوانتر به نظر می‌رسد. همینطور برای صورت‌های دشمنان که کمی مصنوعی به نظر می‌رسند. البته تا زمان عرضه بازی زمان بسیاری باقی است و امید می‌رود که این مشکلات حل شود. افکت‌ها بسیار بهتر و عالی‌تر طراحی شده‌اند و یک تحول در زمینه طراحی افکت به شمار می‌آیند. بخصوص افکتهای انفجار و دود که خیلی زیبا طراحی شده‌اند. افکت انفجار با نورهای رنگارنگ و زبانه‌های آتش بسیار عالی تزیین شده است. افکت دود هم شاید برای اولین بار به صورت کاملا 3 بعدی طراحی شده است. در تمام بازی‌های موجود در حال حاضر(حتی Crysis) افکت دود به شکل یک تکسچر ساده بدون بعد طراحی شده است اما این افکت در Just Cause 2 به صورت تماما 3 بعدی طراحی شده و کمی هم رنگ آتش به هنگام پرتاب خمپاره به آن اضافه شده است که آن را بسیار قشنگ‌تر می‌کند. همچنین این افکت در دود اگزوز ماشین‌ها هم به کار گرفته شده است که زیاد جلب توجه نمی‌کند. در کل بخش گرافیک تا حد 70 درصد پیشرفت داشته و خیلی زیبا کار شده است.

شرکت سازنده با موفقیت خوب نسخه اول، چشم به میزان فروش نسخه دوم دوخته است تا شاید نسخه سومی هم در کار باشد. ولی این موضوع کمی بعید بنظر می‌رسد و باید دید که آیا ریکو می‌تواند در زمستان سال 2009 عدالت را در پانائو بر قرار کند یا خیر.

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]

[مشاهده در: www.freedownload.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 454]