واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان:
[font=arial,helvetica,sans-serif]بوشهر ..شهری میان آب و خشکی. نامی که با شنیدنش نقشه ی ایران در ذهنم نقش می بندد و مکان آن. آن پایین ها جایی که آبی دریا آغازی می شود برای بندر شدنش. نامی که در گذر زمان تغییر را پدیرفته است. تغییر یافته کلمه "بوخت اردشیر" است به معنای شهر رهایی..شهر نجات و شهری که اردشیر در آن رهایی یافت. بوشهر جانشین بندر باستانی و پر اهمیت ریشهر است که امروز آثار و بقایای آن در جنوب شبه جزیره بوشهر و در کنار محله ریشهر دیده می شود.
[/font][font=arial,helvetica,sans-serif][/font]
[font=arial,helvetica,sans-serif]بافت قدیمی بوشهر دارای چهار محله است ,که عبارتند از محله های بهبهانی ,شنبدی,دهدشتی و کوتی. نام گذاری این محلات با توجه به ساکنین اولیه آنها صورت گرفت.
[/font]
[font=arial,helvetica,sans-serif]از کوچه های باریک و بلند محله بهبهانی گذر می کنم، این کوچه ها باد را در خود اسیر می کنند . کوچه هایی که عمود بر خط ساحل ساخته شده اند. می گویند اینجا معماری اش 2آلیسم است یعنی در عین حال که درون گراست برون گرا هم است همانند مردمانش. با حضور در این بافت می توان مفهوم خانه را درک کرد ،خانه ای که بر اساس نیازهای معنوی و اقلیمی ساخته شده است.[/font]
[font=arial,helvetica,sans-serif]با عبور از خط کنار ساحل به در عمارتی می رسم:کوبه را در دستم می گیرم و آن را به در چوبی می کوبم . پیرزنی آرام از اتاق 5دری خارج می شود ،قلیانش را بر روی طارمه می گذارد ،مقنارش را از روی در 9 پر بر می دارد وآرام آرام به سمت در می آید، سلام![/font]
[font=arial,helvetica,sans-serif]
[/font]
[font=arial,helvetica,sans-serif]
وارد که می شوم در فضایی قرار می گیرم که این روزها در دانشگاه به آن فیلتر می گویند. قابی از قسمتی از خانه،هدیه ای است که معمار آن خانه در بدو ورود به من می دهد. قاب زیبایی که بر کنجکاویم می افزاید برای کشف آن.[/font]
[font=arial,helvetica,sans-serif]
[/font][font=arial,helvetica,sans-serif]
[/font]
[font=arial,helvetica,sans-serif]
حیاط،حیاطی که در دل خانه جای گرفته است،کوچک و اختصاصی که از هر عنصر زیبایی تکه ای برایمان نگه داشته است..تکه ای از آسمان، تکه از حضور همیشه باد، تکه ای از خاک و زمین، تکه ای از دریا و آتش همیشه فروزان تنور پخت نان[/font]
[align=CENTER][font=arial,helvetica,sans-serif]
[/font]
[font=arial,helvetica,sans-serif]حیاطی که فقط مختص خودمان است ،هیچ نگاهی به آن سرک نمی کشد و در یک کلام می توان گفت حریم خصوصی را بهتر از این نمی شود خلق کرد. به هر طرف که نگاه می کنم زیبایی های منحصر به فردی را پیدا می کنم .
قوس بالای درها که همانند یک چشم است پر از شیشه های رنگی . شیشه هایی که با تغییر زاویه تابش خورشید رنگ هایش را به درون خانه پمپاژ می کند و باعث فراری دادن حشرات مضری می شود که می خواهند چوب های درون خانه را تخریب کنند.[/font]
[font=arial,helvetica,sans-serif]
[/font]
[font=arial,helvetica,sans-serif]کرکره های چوبی عمودی در جلوی فضای باز خانه دیده می شود ، این جا همه چیز کنترل شده است حتی نور خورشیدش![/font][font=arial,helvetica,sans-serif]
[/font]
[align=RIGHT][font=arial,helvetica,sans-serif]درهای تو در تو ،درهایی که از همه ی اتاق ها رد می شود و آخرین بازشو آن به کوچه می رسد. هنوز هم می شود دویدن بچه ها را از این اتاق ها و درهای تو در تو تصور کرد و دید.
[/font]
[font=arial,helvetica,sans-serif] طبقه پایین جنبه خدماتی دارد،کارهایی که امروزه در خانه های ما بخش اعظمش بر دوش آشپزخانه است. اهالی خانه برای فرار از رطوبت و همین طور دید بهتر و استفاده از باد به طبقات بالاتر می رفتند. به عبارت دیگر در این معماری تقسیم فضاهای خدماتی و زندگی در ارتفاعات و طبقات صورت می گرفته است. از طریق پله های حلزونی گوشه حیاط به طبقه بالا می روم . هر کس که ساکن این خانه و در طبقه بالا بوده است،مطمئنا خوشبخت ترین ساکن آن بوده است. از نظر من پنجره ها و بازشوها در این وادی در طبقه بالا فقط پنجره نیستند،نام آنها قاب پویاست. قابی از دریا که گاهی طوفانی است ،گاهی آرام و گاهی مرموز!
[/font][font=arial,helvetica,sans-serif]
[/font][font=arial,helvetica,sans-serif] [/font][font=arial,helvetica,sans-serif]عمارت طاهری[/font]
[align=RIGHT][font=arial,helvetica,sans-serif]
تزئینات این خانه محدود به بازشوهای چوبی،کرکره ها،شیشه های رنگی،شناشیر های چوبی و...
نمی شود، بلکه ترکیب هایی که با طبیعت می سازد آن را زیبا کرده و از تزئینات آن محسوب می شود.
در عین حال که این خانه سنتی است اما طراحی مدرنی دارد. خطوط و ترکیب احجام و فضاهای خالی و پری که می سازد مصداق این سخن است . حیاط ها امروزه نقش جدا کننده فضای بیرون از خود خانه است، اما در معماری بوشهر نقش آن محفوظ است و در یک کلام حیاط دارای حیات بوده است. هیچ چیز بیهوده نبوده است . اگر آن پلکان حلزونی گوشه خانه تا به پشت بام می رفته است ، علتش این بوده که دنیای زیبایی آن بالا در انتظارمان است. فضای پشت بام که امروزه تبدیل به فضای تاسیساتی شده است، آن موقع فضایی بوده است که کف آن سقف طبقه زیرین بوده و سقف آن آسمان و دید آن به وسعت دریا. و شب ها مکانی بوده است که ساکنان خانه را به ضیافت ستاره ها دعوت می کرده تا قلیانی بکشند ، تا ناخدا از صید بگوید و بی بی از گبه بافی اش.
شناشیر های چوبی بهترین فضای ارتباطی است . در عین حال که عملکرد دارد ، زیباست. شاید بتوان نام آن را تغییر داد...شناشیر راهرویی است در آسمان که چوبی است و مشرف به حیاط و یا کوچه.[/font]
[font=arial,helvetica,sans-serif]
[/font]
[font=arial,helvetica,sans-serif]با حضور در این خانه و مقایسه ان با خانه های فعلی بوشهر ، تمام مفهوم های خانه در ذهنم جا بجا می شود.
پیرزن به اتاق آب انبار می رود ،مقنارش را از سرش در می آورد، باد بوی موهای او را با خودش می آورد ،بویی به رنگ حنا
لباسهایش را می شوید ،او رخت هایش را در طبقه بالا روی شناشیر به باد می سپارد....[/font]
[font=arial,helvetica,sans-serif]
[/font]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3992]