تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):بى گمان شيعيان ما دل هايشان از هر خيانت، كينه،وفريبكارى پاك است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798613701




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آیت الله سید شرف الدین عاملی


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: تولد و تكامل
سید عبدالحسین شرف الدین در یكی از روزهای سال 1290 ق در شهر كاظمین دیده به جهان گشود.[1] وی در دامان پر مهر مادر پاكدامن و مهربانش «زهرا صدر» و تحت نظارت پدر عالم و روحانی‎اش «سید یوسف شرف الدین» پرورش یافت. یك ساله بود كه پدرش تصمیم گرفت برای گذراندن مراحل عالی تحصیل به نجف اشرف مهاجرت كند و به این ترتیب، سید عبدالحسین به همراه پدر و مادر راهی آن دیار شد. شش سال داشت كه در نجف اشرف به مكتب خانه گذاشته شد تا قرآن را از معلمان متدین و عالم فرا گیرد. در هشت سالگی و پس از بازگشت خانواده به جبل عام، در محضر پدر عامل و روحانی خود، به خواندن ادبیات عرب پرداخت و سالها به فراگیری صرف، نحو، لغت، معانی، بیان، بدیع، شعر، انشا، تاریخ و خط مشغول شد و با تمرین و ممارست، معلوماتش را به كمال رسانید. پس از آن كه در ادبیات، منطق و اصول فقه معلومات لازم و ضروری را كسب كرد در محضر پدر به تحصیل فقه پرداخت و با عزمی جزم، كتابهای فقی نجاه العباد، المختصر النافع فی فقه الامامیه و شرایع الاسلام را به نحو شایسته‎ای فرا گرفت.[2] سید علاوه بر این كتابها در زمینه‎های ادبیات، تاریخ، تفسیر، فقه، اصول، منطق، اخلاق، اعتقادات و ... با شور و شوق جوشانی به مطالعات دامنه دار و عمیقی دست زد، استعداد درخشان خویش را پروراند و به دانستنیهای سرشاری نائل آمد. در همین سالها بود كه وی به پیشنهاد پدر و مادر، با دختر عموی خویش پیمان زناشویی بست.[3]
در سال 1310 ق به همراه مادر، همسر و برادرش رخت سفر به عراق بر بست و در پی توصیه پدر بزرگش آیه الله سید هادی صدر و دیگر آشنایانش، به همراه خانواده‎اش به سامرا رفت. شرف الدین پس از گفتگو و تبادل نظر با دایی فرزانه و عالم خود آیه الله سید حسن صدر، تحصیلات فقهی و اصولی خویش را در نزد دو استاد معروف حوزه علمیه سامرا، شیخ حسن كربلایی (متوفی 1322 ق) و شیخ باقر حیدر (متوفی 1333 ق) آغاز كرد.[4] هم چنین هر صبح جمعه، وی با شور و رغبت وصف ناپذیری، پای درس اخلاق حكیم الهی آیه الله شیخ فتحعلی سلطان آبادی حضور می‎یافت[5] و دل عطشناكش را از آن چشمه عشق حق سیراب می‎ساخت.
پس از گذشت یك سال و در هنگامی كه مرجع تقلید شیعیان جهان آیه الله میرزای شیرازی بنا به عللی سامرا را به قصد نجف ترك كرد، شرف الدین نیز با دیگر عالمان و مدرسان حوزه علمیه سامرا،ؤ راهی نجف، دیار عشق و قبله طالبان علم شد.[6] وی برای تحصیل دوره‎های عالی فقه، اصول، حدیث، كلام و ... سالها پای درس عالمان و فقیهان بزرگ حوزه علمیه نجف از جمله:
آقا رضا اصفهانی (متوفی 1322 ق.)
شیخ محمد طه نجف (متوفی 1323 ق.)
آخوند خراسانی (متوفی 1329 ق.)
شیخ الشریعه اصفهانی (متوفی 1303 ق.)
شیخ عبدالله مازندرانی (متوفی 1330 ق.)
سید محمد كاظم طباطبایی یزدی (متوفی 1337 ق.)
میرزا حسین نوری (متوفی 1320 ق.) نشست.[7]
بازگشت
شرف الدین پس از دوازده سال تحصیل، تحقیق و مناظرات علمی و اعتقادی و در نهایت شوق و تلاش و پشتكار ویژه طلبگی، به مرتبه بلند فقاهت و اجتهاد دست یافت و از سوی فقهای طراز اول نجف، صاحب اجازات و تأییدات اجتهادی شد و در سی و دو سالگی، اجتهاد مطلق او مورد قبول و تأیید همه مجتهدان بزرگ حوزه علمیه نجف، كاظمین، كربلا و سامرا قرار گرفت. او در این مدت، در كنار تحصیلات علمی و فقهی، با جدیت تمام به فعالیتهای ادبی و تلاش در جهت تسلط كامل بر رموز بلاغت، صنایع ادبی و شیوه‎های سخنوری، نویسندگی و بحث دست زد و در این فنون نیز ممتاز گشت.
در تاریخ نهم ربیع الاول سال 1322 ق. همراه با خانواده‎اش نجف اشرف را ترك كرد و از راه دمشق رهسپاره جبل عامل شد[8] و در میان امواج خروشان احساسات و عواطف پاك هموطنانش، به وطن قدم نهاد.
ابتدا در «شحور» اقامت كرد و در كنار پدر بزرگوارش به ارشاد مردم و تدریس، تعلیم و تربیت نسل جوان همت گماشت.[9]پس از سه سال، به دعوت مردم صور، راهی آن جا شد. وی با تأسیس حسینیه صور[10] آن جا را به مركزی برای برگزاری برنامه‎های گوناگون دینی و اجتماعی تبدیل كرد.
چاووش وحدت
شرف الدین، به مثابه عالمی آگاه به زمان، روشن بین و آشنا به حقایق اصیل مكتب آسمانی اسلام، از روزگار جوانی، از اوضاع نابسامان و آشفته آن روز جوامع اسلامی و اختلافات بیهوده و تأسف بار مسلمانان رنج می‎برد. او نه تنها به اصلاح و سازندگی جوامع شیعی می‎اندیشید، بلكه از آغاز اقدامهای اجتماعی و دینی خود، در اندیشه اصلاح و عزت بخشی به همه ممالك اسلامی و ایجاد اتحاد و برادری در بین فرقه‎های مختلف مسلمانان بود. وی نیم قرن تمام با همه توانعلمی و معنوی‎اش و با قلم، بیان و عمل صادقانه‎اش، در متحد ساختن امت محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ كوشید و از هیچ سعی و تلاش دریغ نورزید.[11]
نخستین گام بلند و سنگین وی در راه وحدت امت اسلامی، تألیف كتاب گران قدر «الفصول المهمه فی تألیف الامه» بود كه در سال 1327 ق. در شهر صور به زیور طبع در آمد.[12] از این تاریخ تا پایان عمر (1377 ق.) همواره به دنبال تحقق این آرمان الهی خویش حركت كرد و به نتایج درخشان و ثمربخشی دست یافت.
در اواخر سال 1329 ق. برای دیدار از مصر و‌ آشنایی با علمای دینی، دانشمندان، متفكران و نویسندگان آن دیار و مساعد كردن زمینه ایجاد اتحاد ملت اسلام، راهی آن دیار شد. وی دریافته بود كه بهترین نقطه حركتش دانشگاه الازهر، بزرگترین مركز علمی و دینی مسلمانان اهل سنت است.
دست تقدیر شرف الدین را با مفتی بزرگ و استاد معروف دانشگاه الازهر، شیخ سلیم بِشری مالكی، آشنا كرد. ثمره این آشنایی علمی و مذهبی، مباحثات و مكاتبات شور انگیز و شگفتی زایی بود كه در تاریخ اسلام می‎تواند در راه اتحاد ملل مسلمان و دست یافتن به حقایق و وقایع تاریخ، سرمشق عالمان و متفكران مسلمان باشد.
بیست و پنج سال بعد از آن واقعه، در سال 1355 ق. شرف الدین مجموعه مكاتبات خود را شیخ سلیم را كه 112 نامه بود، به همراه مقدمه‎ای روشنگر، به صورت كتابی با نام المراجعات، در شهر صیدا به چاپ رساند.[13]
از ویژگی‎های این كتاب، كاربرد واژه‎های نو و پرمعنا، جملات كوتاه و آهنگین، تعبیرات بدیع و دلنشین و پربار كردن مطالب از اشعار و امثال عرب، افزون بر جنبه‎های علمی و استدلالی كتاب بود كه این اثر را در نوع خود بی‎نظیر ساخته است.
در مصر، شرف الدین ضمن مكاتبه با شیخ سلیم بشری، با دیگر عالمان و دانشوران اهل سنت نیز ملاقات و مباحثات علمی، دینی و فلسفی داشت و بزرگان آنان مانند شیخ محمد نجیب، شیخ محمد سلموطی، شیخ محمد عبده و شیخ عبدالكریم الكتانی ادریسی، با نوشتن اجازات و تأییدات علمی، مقام علمی و فكری شرف الدین را گرامی داشتند و از او تجلیل كردند.
دوران جهاد و مبارزه
در اواخر سال 1330 ق. وی پس از انجام رسالت خویش و فتح دلهای مخالفان، از مصر عازم لبنان شد. در آن زمان مردم لبنان نیز بسان دیگر مردم سرزمینهای اسلامی خواستار استقلال كشورشان و رهایی از زیر سلطه عثمانیها بودند.
برای اولین بار و با تأیید حركت گروههای استقلال طلب، شرف الدین وارد میدان مبارزات سیاسی و درگیریهای اجتماعی شد. در دوران جنگهای استقلال لبنان، وی در كنار مردم ماند و رهبری دینی و سیاسی و پناه دادن به مردم بی‎پناه جبل عامل را تقبل كرد. او برای شكل دادن به قیام همگانی و هماهنگ كردن حركتهای ضد فرانسوی در سرتاسر كشور، علما و رهبران جبل عامل را برای تشكیل یك كنگره عمومی در شهر وادی الحجیر ـ در مرز لبنان و سوریه ـ فرا خواند و در ضمن سخنرانی در این كنگره، علیه فرانسویان فتوای جهاد داد.[14] در پی جستجوی فرانسویان برای دستگیری شرف الدین، وی ابتدا به جبل عامل و سپس به دمشق هجرت كرد. و در اجتماعات سیاسی، علمی و دینی دمشق حضور یافت. چون آوازه علمی و سیاسی‎اش آفاق كشورهای اسلامی را پر كرده بود، هر جا می‎رفت قدر می‎دید و بر صدر می‎نشست. او علما، دانشمندان، سیاستمداران، روشنفكران و مبارزان را راهنمایی می‎كرد و راه درست مبارزه سیاسی را به آنان نشان می‎داد. فرانسویان كه به شرف الدین دست نیافتند، خانه و كتابخانه‎اش را آتش زدند و بسیاری از آثار خطی او را سوزاندند![15]
شرف الدین علاوه بر فعالیتهای سیاسی و اجتماعی در دمشق، به اوضاع تبعیدیان مسلمان لبنانی و غیر لبنانی رسیدگی می‎كرد. او و دیگر مبارزان لبنانی، مدتی را در دمشق گذراندند، تا این كه فرانسویان توطئه طلب و تجاوزكار، دامنه تجاوزات خود را گسترش دادند و خاك سوریه را نیز اشغال كردند. شرف الدین به همراه خانواده‎اش به فلسطین رفت و در شهر «حیفا» سكنی گزید. چندی بعد در سال 1338 ق. با لباس مبدل و برای دومین بار عازم مصر شد. وی علاوه بر حضور در مساجد و محافل علمی، سیاسی و ادبی بر حضور در مساجد و محافل علمی، سیاسی و ادبی هر روز با افراد و گروههای مختلفی دیدار و گفتگو می‎كرد و اكثر سخنانش در نشریات آن روز مصر به چاپ می‎رسید.
در یكی از سخنرانیهای پرشور خود جمله پرمحتوا و عمیقی گفت كه حقیقت وحدت اسلامی را بیان می‎كرد. سید رشید رضا، عالم و نویسنده مشهور مصری كه در آن محفل حضور داشت، آن جمله را با خط درشتی در مجله خود «المنار» چاپ كرد و آن جمله این بود:
شیعه و سنّی را روز نخست، سیاست (و مطالع سیاسی) از هم جدا كرده است و اكنون نیز باید سیاست (و مصالح سیاسی اسلام و مسلمانان) آن دو را در كنار هم بنشاند و متحدشان كند.[16]
شرف الدین مدتی در مصر ماند. سپس بر آن شد تا در نزدیك‎ترین نقطه لبنان حضور یابد، و از نزدیك برای آزادی كشور و ملتش ت***** شایسته را به انجام رساند.
وقتی وارد بیروت شد، فرانسویان خواستند مقدمات عزیمت او را به شهر صور زودتر فراهم كنند، ولی شرف الدین در بیروت توقف كرد تا برای آزادی دیگر مبارزان و آزادیخواهان مهاجر، تبعیدی و متواری، با حاكمان مذاكره و گفتگو كند. به هر تقدیر، با آزادی و بازگشت دیگر مبارزان و آزادیخواهان موافقت و عمل آمد و شرف الدین با خیالی آسوده، آهنگ صور كرد.
روز بازگشت شرف الدین به وطن، از ایام بیادماندنی تاریخ لبنان است. مردم مبارز و مسلمانی كه حدود یك سال از نعمت حضور عینی رهبر دینی و انقلابی خود محروم بودند، به هنگام بازگشت شكوهمند او، تمام احساسات درونی خویش را با شور و هیجان و تظاهرات و شعر و خطابه اظهار می‎كردند.[17]
شرف الدین مردانه با استیلای بیگانگان غربی به مخالفت برخاست و تا خروج آخرین عمال آنان از لبنان و به رسمیت شناختن استقلال این كشور در سال 1945 م مبارزه كرد. در دورانی كه او با سلطه فرانسه در لبنان مبارزه می‎كرد فلسطین تحت سیطره انگلستان قرار داشت و هنوز مسأله فلسطین به صورتی كه بعد از سال 1948 م. مطرح شد، در نیامده بود، ولی زمینه آن آماده می‎شد. در این دوران، شرف الدین مهاجرت یهودیان جهان به خاك فلسطین را برای آینده آن كشور خطرناك می‎دانست و به همین جهت، همواره خطر یهودیان صهیونیست را برای فلسطین تذكر می‎داد.[18]
سفرهای زیارت
حج سال 1340 ق. از باشكوه‎ترین مراسم حج بود كه تاریخ به یاد دارد. حضور شرف الدین در این كنگره عظیم جهانی مسلمانان، جلوه و صفای دیگری به آن داده بود. به تقاضای ملك حسین، نماز جماعت در مسجد الحرام به امامت شرف الدین برپا شد. به احتمال زیاد این اولین نماز جماعتی بود كه به امامت یك عالم شیعه در مسجد الحرام برگزار می‎شد.[19]
پس از پایان مراسم حج، شرف الدین به هموطنانش و در میان مشایعت، احترام و اكرام دولتمردان عربستان، به جبل عامل عزیمت كرد.
در اواخر سال 1355 ق. پا در ركاب سفر نهاد و به عراق رفت. ابتدا وارد بغداد شد و سپس برای زیارت امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ عازم نجف، كاظمین، سامرا و كربلا شد.
در واپسین روزهای سال 1355 ق. مقارن 1315 ش. شرف الدین از عراق راهی ایران شد تا مرقد هشتمین پیشوای شیعیان حضرت ابو الحسن علی بن موسی الرضا ـ علیه السلام ـ را زیارت كند. در تهران عده زیادی از علما، روحانیون و شخصیتهای علمی و دینی از او استقبال كردند. هم چنین مردم دیندار، عالمان شهر به دیدار و زیارت او شتافتند و به اكرام و احترام همت گماشتند.
شرف الدین از تهران به قم عزیمت كرد تا مرقد پاك حضرت فاطمه معصومه ـ علیها السلام ـ، دخت والا گهر امام موسی كاظم ـ علیه السلام ـ را زیارت كند و از نزدیك با حوزه علمیه و علما و فقهای قم كه به سختی تحت فشار اختناق و استبداد رضا خانی بودند، آشنا شود. پس از این زیارت و دیدار، رخت سفر به دیار خراسان كشید و عازم شهر شهادت، مشهد مقدس شد و بوسه بر آستان قدسی حضرت امام رضا ـ علیه السلام ـ زد ... و به آرزوی دیرین خویش دست یافت.
سفر شرف الدین به ایران، نزدیك به یك ماه طول كشید و در اوایل سال 1356 ق. به وطن خود بازگشت.[20]
سرچشمه‎های هدایت
شرف الدین برای مقابله با وضع آشفته و نابسامان فرهنگی و آموزشی در لبنان كه در اثر گسترش و تحكیم سلطه خیانت آمیز استعمارگران غربی در این دیار به وجود آمده بود، تصمیم به اصلاح دستگاههای آموزش و پرورش جامعه خود گرفت. وی تصمیم گرفت مدرسه‎ای در صور بسازد. در این كار از تمام كسانی كه امكان كمك مادی داشتند، دعوت به همكاری كرد.
ابتدا در سال 1357 ق. مدرسه‎ای ابتدایی برای آموزش و پرورش دانش آموزان مسلمان با نام المدرسه الجعفریه بنا نهاد. این مدرسه به طور رایگان اداره می‎شد و علاوه بر تعلیم درسهای جدید، از درسهای معارف و اخلاق اسلامی نیز بهره می‎جست.[21]
شرف الدین در مقام یك مصلح دلسوز و آگاه، باشگاه مجلل و زیبای نادی الامام الصادق ـ علیه السلام ـ را تأسیس كرد تا بدین طریق از شركت جوانان در محافل دشمنان و بدخواهان جلوگیری كند. علاوه بر آن، مسجدی در نزدیكی مدرسه جعفریه و باشگاه امام صادق ـ علیه السلام ـ ساخت تا دانش آموزان و كسانی كه به باشگاه می‎آیند، فرائض دینی خود را در مسجد انجام دهند.[22]
شرف الدین خوب می‎دانست كه دختران امروز، مادران فردایند و در تربیت فرزندان مسلمان نقشی اساسی دارند. با احساس این نیاز و پس از تهیه مقدمات، در سال 1361 ق. مدرسه دختران «الزهرا» را تأسیس كرد. پس از مدتی، مخالفان سیاسی او كه از دست نشاندگان فرانسه بودند، با توسل به زور و كمك دولت وابسته لبنان و سربازان دولتی، مدرسه الزهرا را بستند! اما شرف الدین بدون هیچ ترس و یأسی، كلاسهای آن سال را در خانه خود برپا كرد و تا آخر ادامه داد و سال بعد، مجدداً مدرسه بازگشایی شد و در كنار مدرسه جعفریه، كار خود را آغاز كرد.[23] بعدها دانشكده جعفریه را نیز تأسیس كرد.[24]
شرف الدین به اندازه توان مادی خویش همواره در جهت رفع نیاز فقرا و مستمندان می‎كوشید. خانه‎اش در صور پناهگاه تهیدستان و حاجتمندان بود. وی در ادامه راه اصلاح و سازندگی اجتماعی خویش، مؤسسه خیریه‎ای را به نام «انجمن نیكوكاری و احسان» به همین منظور در سال 1365 ق. تأسیس كرد.[25] تأسیس این مؤسسه از كارهای بسیار درخشان، كارساز و اساسی شرف الدین در سالهای آخر عمرش بود.
اجتهاد در مقابل نص
كار علمی و تحقیقی مهم دیگری كه شرف الدین در واپسین سالهای عمرش به انجام آن موفق شد نوشتن كتاب مشهور و شگفت انگیز النص و الاجتهاد بود. این كتاب یكی دیگر از آثار وحدت آفرین شرف الدین است.
در این كتاب، وی حدود صد مورد اجتهاد در مقابل نص (اعمال نظر شخصی در مقابل كلام صریح پیامبر) را كه خلفا، حاكمان و برخی از بستگان آنان، در زمان رسول خدا یا بعد از رحلت آن حضرت مرتكب شدند، براساس كتابهای معتبر اهل سنت بر می‎شمارد و در مورد هر یك، نظرات علمی، تحقیقی و منتقدانه خود را بیان می‎كند.[26]
نوشتن چنین كتاب ارزشمندی، در ادامه راه اصلاح و سازندگی فرهنگی امت جدش، آخرین كار جاودان و حسن ختام یك عمر تلاش او برای خوشبختی و سعادت و وحدت مسلمانان جهان محسوب می‎شود.
در انتهای راه
شرف الدین هیچ گاه ناتوانی‎های جسمی و بیماریهای مربوط به دوران سالخوردگی را بهانه قرار نداد و شانه از زیر بار مسؤولیت‎های شرعی و اجتماعی خالی نكرد. هنگامی كه در بیمارستان بیروت بستری بود، هر روز مردم بسیاری از اقشار مختلف و از همه شهرهای لبنان، برای عیادتش می‎آمدند.
روزها در بیم و امید و اضطراب می‎گذشت تا این كه در صبح روز دوشنبه 8 جمادی الثانی سال 1377 ق.، آن شعله فروزان و آن چشم همیشه بیدار، پس از 87 سال درخشش خیره كننده خاموش شد.
خبر درگذشت شرف الدین در دنیای اسلام، انعكاس غم انگیزی داشت و مردم صور برای همیشه در حسرت دیدن دوباره آن چهره درخشان الهی و امید دلها، سوختند.
سرانجام دو روز پس از وفات و تشییع مجلل و چشمگیر در بیروت، بغداد، كاظمین و نجف، پیكر پاك شرف الدین در سمت جنوبی صحن امام علی ـ علیه السلام ـ و مجاور آرامگاه استادش، فقیه بزرگ سید محمد كاظم یزدی به خاك سپرده شد.[27]
آثار
گفتیم كه بسیاری از آثار خطی شرف الدین، در كشاكش مبارزه و هجرت، به دست فرانسویان به آتش كشیده شد و از بین رفت. با این حال، آثار قلمی كم نظیر و جاودانی از او مانده است كه از شاهكارهای علمی و دینی و ادبی و تاریخی و پر افتخار تشیع بلكه جهان اسلام به شمار می‎رود.
ما در این جا به معرفی اجمالی[28] آنها می‎پردازیم:
1. الفصول المهمه؛ به فارسی هم ترجمه و تحت عنوان «در راه تفاهم» چاپ شده است.
2. الكلمه الغراء فی تفضیل الزهراء، درباره بانوی بانوان عالم حضرت فاطمه زهراست.
3. المراجعات، درباره این كتاب سخن گفتیم. شایان ذكر است كه این كتاب در سال 1365 ق. در حالی سید خود حیات داشت به قلم فرزانه بزرگ علامه «حید قلی سردار كابلی» به فارسی ترجمه و در تهران چاپ شد.
4. النص و الاجتهاد، دربارهاین كتاب هم سخن گفتیم. به قلم علی دوانی به فارسی هم ترجمه و تحت عنوان «اجتهاد در مقابل نص» چاپ شده است.
5. ابوهریره، كتابی است تحقیقی درباره ابوهریره.
6. المجالس الفاخره فی مأتم العتره الطاهره، مقدمه‎ای بوده است بر كتابی به همین نام در چهار جلد، كه در آتش افروزی فرانسویان فرهنگ ستیز، سوخته و فقط همین مقدمه مانده است.
7. فلسفه المیثاق و الولایه، بحثی پیرامون میثاق الهی ازلی.
8. اجوبه مسائل جار الله، پاسخی است علمی و مستند به 20 سؤال كه «موسی جار الله» از علمای شیعه كرده بود.
9. مسائل فقهیه، مسائلی است براساس فقه مذاهب اسلامی.
10. كلمه حول الرؤیه، در مسائل اعتقادی.
11. الی المجمع العلمی العربی بدمشق، پاسخهایی است علمی به تهمتهایی كه مجمع علمی دمشق در آن ایام نسبت به شیعه روا داشته بود.
12. ثبتُ الاَثبات فی سلسله الرواه، رساله‎ای است در ذكر استادان و مشایخِ مؤلف از علمای مذاهب اسلامی.
13. مؤلفوا الشیعه فی صدر الاسلام، درباره مولفان و كتاب نویسان شیعه از عصر نبوت تا عصر امام هادی ـ علیه السلام ـ.
14. زینب الكبری.
15. بُغیه الراغبین فی احوال آل شرف الدین، كتابی است ادبی، تاریخی و رجالی در شرح حال عالمان خاندان شرف الدین و صدر.
فرود
سالها باید كه تا یك سنگ اصلی، ز آفتاب
لعل گردد در برخشان، یا عقیق اندر یمن
عمرها باید كه تا یك كودكی از روی طبع
عالمی نیكو شود، یا شاعری شیرین سخن
قرنها باید كه تا از لطف حق پیدا شود
بو سعیدی در خراسان یا اُویسی در قَرُن
حكیم سنائی
[1] . نقباء البشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج 3، ص 1080؛ حیاه الامام شرف الدین فی سطور، شیخ احمد قُبیسی، ص 31؛ الامام السید عبدالحسین شرف الدین قائد فكر و علم و نضال، شیخ عبدالحمید الحر، ص 13.
[2] . حیاه الامام شرف الدین، ص 31؛ الامام عبدالحسین شرف الدین، ص 76 و 77.
[3] . حیاه الامام شرف الدین، ص 130.
[4] . همان، ص 32؛ الامام السید عبدالحسین شرف الدین، ص 89.
[5] . حیاه الامام شرف الدین، ص 32.
[6] . همان، ص 33.
[7] . شرف الدین، محمد رضا حكیمی، ص 53.
[8] . نقباء البشر، ج 3، ص 1081؛ حیاه الامام شرف الدین، ص 80.
[9] . الامام السید عبدالحسین شرف الدین، ص 88.
[10] . حیاه الامام شرف الدین، ص 85.
[11] . شرف الدین عاملی، چاووش وحدت، به قلم همین نویسنده، ص 73 و 74.
[12] . نقباء البشر، ص 1082.
[13] . برای اطلاع بیشتر به المراجعات و یا ترجمه‎های آن، به قلم آقای محمد جعفر امامی تحت عنوان «رهبری امام علی» و دیگری به قلم مرحوم مصطفی زمانی به نام «مذهب و رهبر ما» مراجعه شود و نیز به كتاب ارزشمند «شرف الدین» اثر استاد محمد رضا حكیمی، ص 129ـ132.
[14] . النص و الاجتهاد، شرف الدین، مقدمه سید محمد صادق صدر، ص 14 و 15.
[15] . همان، ص 32.
[16] . النص و الاجتهاد، ص 14؛ شرف الدین، ص 175.
[17] . حیاه الامام شرف الدین، ص 115.
[18] . ر.ك: شرف الدین، ص 226ـ228.
[19] . المراجعات، شرف الدین، مقدمه شیخ مرتضی آل یاسین، ص 19.
[20] . حیاه الامام شرف الدین، ص 109.
[21] . همان، ص 88.
[22] . النص و الاجتهاد، ص 33.
[23] . شرف الدین، ص 225.
[24] . حیاه الامام شرف الدین، ص 91.
[25] . همان، ص 101.
[26] . لنص و الاجتهاد، شرف الدین، ص 132ـ137.
[27] . نقباء البشر، ج 3، ص 1085 و 1086؛ النص و الاجتهاد، ص 39.
[28] . برای آشنایی بیشتر با آثار به جا مانده و از بین رفته شرف الدین، علاوه بر آثار چاپی او ترجمه‎های آنها، مراجعه شود به: شرف الدین، ص 103ـ139 و النص و الاجتهاد، مقدمه.
منبع:اندیشه قم





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 495]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن