محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828704951
شهریور 57 در تاریخ معاصرایران ومصر و رابطه آنها
واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: شهریور سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۸م) برای دو کشور ایران ومصردو حادثه همزمان را در برداشت،یکی تظاهرات ۱۶و۱۷شهریور(جمعه سیاه) وکشتار مردم به دست رژیم پهلوی برای ایران و دوم جریان مذاکرات کمپ دیوید بین مصرو اسرائیل درامریکا، برای مصر. ما در این نوشتار سعی داریم این دو اتفاق همزمان را بررسی کنیم وسپس با طرح روابط محمدرضا پهلوی و محمدانورسادات بین دوحادثه فوق ارتباطی برقرار سازیم.
حسین شهمرادی
۱- حوادث شانزدهم وهفدهم شهریور
در پی سرعت گرفتن حرکت انقلابی مردم ایران در سال 56 و گسترش دامنه انقلاب و تظاهرات مردمی در شهرهای مختلف در سال 57، جمشید آموزگار مجبور به استعفا شد. شاه وامریکا به خوبی درک کردند که تنها هماورد رژیم، نیروهای مذهبی هستند؛ به همین جهت به فکر دولتی افتادند که بتواند نیروهای مذهبی را راضی کند. شاه وامریکا به گمان خود میپنداشتند که جعفر شریف امامی به دلیل سوابق پدرانش میتواند با روحانیت رابطه برقرار کند.[1] به همین منظور وی را که از سران فراماسونری و 15 سال رییس مجلس سنا بود به قصد کنترل اوضاع ، وحفظ قدرت رژیم، مأمور تشکیل کابینه جدید کردند. رژیم شاه با این تغییر و تحول و اعلام سیاست آشتی ملی و احترام به روحانیت، سعی داشت اوضاع را کنتر ل کرده و از خشم و نفرت عمومی بکاهد؛ اما، هوشیاری حضرت امام خمینی (ره) باعث شد که ایشان طی پیامی خطاب به ملت ایران نقشه رژیم را رسوا و مردم انقلابی را بیش از پیش آگاه و خروشان نمایند.در 13 شهریور 1357 که مصادف با روز عید فطر بود راهپیمایی تاریخی و عظیمی برپا شد.روحانیون این تظاهرات را تجربهی موفقی ارزیابی کردند[2] وتصمیم گرفتند که تظاهرات در روز 16 شهریور ماه بار دیگر تکرار شود. صبح روز 16 شهریور سیل جمعیت از گوشه گوشهی تهران جاری شد. به گزارش کیهان، تهران یکپارچه تعطیل و تظاهرات بود. صدها هزار تظاهرکننده در خیابانهای تهران راهپیمایی کردند. راهپیمایان برای سربازان دست تکان میدادند و گل پرتاب میکردند. ناظران تعداد رهپیمایان را تا یک میلیون نفر تخمین زدند. طول صفهای راهپیمایان به چند کیلومتر میرسید.[3] ابتدا مأموران کوشش کردند جلو راهپیمایی را بگیرند.، اما بعد راه را باز کردند و به دنبال جمعیت به حرکت درآمدند. صدها موتورسوار با شعار و تابلو جلوی جمعیت حرکت میکردند.شهید محلاتی که در آن روز از طرف جامعه روحانیت مسئول ستاد برگزاری راهپیمایی بوده است، چنین گزارش میکند: ارتش با وسایل زرهی در سراسر خیابان انقلاب فعلی مستقر شده بود. با این حال ملت از شمیران حرکت کردند به طرف پایین. ما رابط داشتیم که مرتب به ما خبر میدادند.هنگام ظهر آیتالله بهشتی در خیابان انقلاب نزدیک پیچ شمیران به نماز ایستاد، خبر آوردند آخر صف حدود چهارراه قصر است. بعد از نماز، جمعیت را به طرف میدان شهیاد (آزادی) حرکت دادیم. شعارها را کنترل میکردیم. شعارها از جلو تعیین میشد. عصر به میدان آزادی رسیدیم. قرار شد آیتالله بهشتی برای جمعیت صحبت کند و آقای ناطق نوری که لباسش را عوض کرده و لباس شخصی پوشیده بود، قطعنامه را بخواند. به روایت آقای ناطق نوری، نزدیک به غروب بود که جمعیت به میدان آزادی رسید. کامیونهای ارتشی داخل میدان آزادی استقرار یافته بودند، مردم به ویژه خانمها با شعارهای خود سربازان و درجهداران را منقلب کردند و آنها را به گریه انداخته بودند.[4] آیتالله بهشتی تصمیم گرفت برای جمعیت سخنرانی کند. از او دعوت کردند روی یک اتومبیل پارکشده برود، وی این اقدام را بدون اجازه صاحبش غاصبانه شمرد و امتناع کرد. بشکهای پیدا کردند و ایشان روی آن ایستاد و سخنرانی کرد. آقای ناطق نوری همچون تحت تعقیب بود، با لباس شخصی و عینک دودی قطعنامه را قرائت کرد.بنا بر گزارش ساواک، تظاهرات این روز از منطقه قیطریه، ونک، پهلوی (ولیعصر) ژاله و مناطق جنوب شهر شروع شد و جمعیتها در شاهرضا (انقلاب) و آیزنهاور(آزادی) به هم پیوستند و ساعت 30 : 18 به میدان شهیاد (آزادی) رسیدند.[5]
طبق این گزارش مردم در خیابان آیزنهاور مرتباً اعلام میکردند که جمعیت فردا صبح در خیابان شهدا ـ نامی که تظاهرکنندگان به خیابان ژاله دادهاند ـ اجتماع کنید. سردمداران رژیم از حرکت مردم چنان به وحشت افتاده بودند که جرأت به تأخیرانداختن یک روز حکومت نظامی را برای مطلع کردن مردم نداشتند.به همین منظور سپهبد مقدم برای جلوگیری از تکرار راهپیمایی از شاه درخواست برقراری حکومت نظامی کرد. و سرانجام با موافقت شاه، تصویب شورای امنیت و هیأت دولت، حکومت نظامی به تصویب رسید و با فرمان شاه ارتشبد اویسی فرماندار نظامی تهران شد. نیمههای شب دولت اطلاعیهای تنظیم کرد که رادیو در اخبار صبحگاهی آن را قرائت کرد، امّا اکثر مردماز آن بیخبر بودند؛ خصوصاً که آن روز جمعه بود و روزنامه صبح هم منتشر نمیشد. دولت در این اطلاعیه با اشاره به اطلاعیهی 15 شهریور که تظاهرات را در معابر عمومی ممنوع اعلام کرده بود و اشاره به راهپیمایی 16 شهریور اعلام کرد «تنها برای جلوگیری از خون ریزی تظاهرات غیرقانونی و ضدملی آنان تحمل شد.»[6] فرماندار نظامی تهران به سپهبد بدرهای فرمانده گارد جاویدان دستور داد تا واحدهایی از گارد را به فرمانداری نظامی منتقل کند. بدرهای فرمان اعزام واحدهایی را به سرلشکر امینی افشار فرمانده لشکر 1 گارد جاویدان صادر کرد و یگانهایی از لشکر در میدان و خیابان ژاله (شهدا) مستقر شدند. ارتشبد اویسی با صدور اولین اطلاعیه فرمانداری نظامی اعلام کرد: « به منظور ایجاد رفاه مردم و نحوه نظم از ساعت 6 صبح روز 17 شهریور ماه مقررات حکومت نظامی را به مدت شش ماه« به اجرا میگذارد. مردم صبح زود بیخبر از حکومت نظامی در دستههای بزرگی از خیابانهای فرحآباد، شهباز و میدان خراسان به طرف میدان ژاله حرکت کردند. در نزدیکی و خود میدان کامیونهای مملو از نظامیان ایستاده بودند، ولی مردم بیاعتنا به راه خود ادامه میدادند.ساعت نزدیک 30: 7 صبح بود که جمعیت در میدان ژاله و خیابانهای منتهی به آن مستقر شدند. یکی از فرماندهان نظامی با بلندگو به مردم اخطار کرد که حکومت نظامی است، چرا تجمع کردهاید؟ یکی از روحانیون مردم را به نشستن دعوت کرد. جمعیت روی زمین نشست، ولی ظواهر امر نشان میداد که نیروهای فرمانداری نظامی قصد متفرق کردن مردم را ندارند. راه عبور را از چهار طرف بر روی مردم بستند. ناگهان صدای رگبار از خیابانهای منتهی به میدان بلند شد و همین که جمعیت از چهار طرف به سوی میدان هجوم آوردند، نیروهای مستقر در میدان نیز از چند سو مردم را به رگبار مسلسل بستند. در مدت چند ثانیه صدها نفر در خاک و خون غلطیدند[7].
فرماندار نظامی در اطلاعیه شماره 4 خود ضمن متهمکردن مردم ، اعلام کرد در واقعه 17 شهریور 58 نفر کشته و 205 نفر مجروح شدهاند. دو روز بعد دادگستری اعلام کرد تعداد کشتهشدگان به 95 نفر رسید. گر چه تعداد شهدای آن روز رسماً اعلام نشد، ولی آگاهان آمار وحشتناکی را از شهدای 17 شهریور ارائه کردهاند. پارسونز سفیر انگلیس تعداد شهدا را«صدها نفر» ذکر کرده است. سولیوان سفیر آمریکا نیز گزارش میکند که در میدان ژاله »بیش از دویست نفر از تظاهرکنندگان کشته شده بودند.»[8] جان دی . استمپل که خود از مسؤولین رده بالای سفارت ایالات متحده آمریکا در ایران بود، بعدها کتابی منتشر کرد. وی در کتاب خود درباره واقعه میدان شهدا مینویسد: بلادرنگ پس از آغاز برخورد در میدان ژاله ، مجروحین حادثه به سه بیمارستان واقع در ناحیه روانه شدند. منابع پزشکی کشته شدگان را بین 200 تا 400 نفر برآورد کردند[9]. در ابتدا دولت مدعی شد که مقتولین 58 نفر بودهاند اما در عرض یک هفته این رقم به 122 نفر افزایش یافت که به این رقم بین 2000 تا 3000 زخمی نیز افزوده گردید. در نیم روز 8 سپتامبر (17/6/57) رقم مقتولین اعلام شده از طرف مخالفین 400 تا 500 نفر بود، اما طی 24 ساعت تا حدود 1000 نفر بالا رفت ... قبرستان بهشت زهرا تنها محل رسمی دفن مردگان در تهران به کنترل مخالفین درآمد و نیز تحریکات قابل توجهی درباره ثبت ارقام قبور مقتولین از هر دو طرف به عمل آمد پزشکانی که مدت 36 ساعت کار کرده بودند عقیده داشتند که رقم 300 تا 400 کشته و 3000 تا 4000 مجروح که در بیمارستانها و مراکز درمانی درمان سرپایی شدهاند برآوردی منطقی است.علیایحال رژیم پهلوی در این روز مردم بیگناه را به خاک و خون کشید. عده زیادی از مردم توسط دژخیمان رژیم به شهادت رسیدند این حادثه نقطه عطفی جهت افزایش خشم و اعتراض عمومی مردم و رسوایی بیش از پیش رژیم گردید و در تاریخ ننگین ستمشاهی به عنوان جمعه سیاه و جمعه خونین برای همیشه باقی ماند.
۲- مذاکرات صلح کمپ دیوید[10]
پیمان کمپ دیوید مهمترین رخدادی بود که پس از چند جنگ مهم و دوره ای فرسایشی میان جهان عرب و رژیم اسرائیل روی داد و نقطه عطفى در روابط اعراب و رژیم صهیونیستى بود. انور سادات رئیس جمهور مصر و جانشین جمال عبدالناصر در اوایل دهه هفتاد میلادی و در سال 1972 میلادی مستشاران نظامی شوروی را از مصر اخراج کرد . پس از جنگ1973 و گرایش شدید سادات به غرب و آمریکا، رفته رفته موضوع صلح با رژیم صهیونیستى نیز مطرح شد و در سال 1975سادات قرارداد سینا را با رژیم صهیونیستى منعقد ساخت. و در یک اقدام غیر منتظره براى مردم اعلام کرد که حاضر است براى دستیابى به یک صلح پایدار میان مصر و اسرائیل به بیت المقدس سفر کند و باب مذاکرات را با سران رژیم اسرائیل بگشاید این اقدام سادات به قدرى غیر قابل باور مىنمود که بسیارى از مردممصر و جهان عرب هم تصور چنین چیزى را نداشتند.پیشنهاد سادات در حالى مطرح
می
گردید که هنوز بیش از سهسال و اندى از آخرین جنگ اعراب و اسرائیل نمىگذشت وجنگندههای رژیم اسرائیل صدها نفر غیر نظامی را در جنوب لبنان به خاک وخون کشیده بودند و بگین با خونسردی تمام دربرابر این جنایت بزرگ گفت :«از کشته شدن غیر نظامیان متأسفم ،اما معذرت نمیخواهم »[11] سادات در کمالِ ناباورىِ مردم کشورهاى عرب ومسلمان در ۱۹ نوامبر ۱۹۷۷ به سرزمین اشغالى مسافرت نمود و بگین دشمن سرسخت فلسطینیان و مسلمانان را در آغوشگرفت ودر برابر پارلمان اسرائیل «کنست» به ایراد سخنرانی پرداخت. امریکا از سفر سادات به اسرائیل حمایت کرد و کارتر این اقدام را بسیار شجاعانه ، غیر منتظره ، سازنده وگامی به سوی حرکت صحیح خواند.سادات سفر به اسرائیل را بخشی از جهت گیری استراتژیک خود در نزدیک شدن به امریکا به عنوان یک عامل تعیین کننده برای برقراری موازنه قدرت در خاورمیانه میدانست.[12] متعاقب این سفر، سفرهاى دیگرى از جانب مقامات مصر و اسرائیل به این دو کشور انجام شد که مقدمات تهیهیک قرارداد صلح را آماده کردند. مذاکرات صلح درسپتامبر 1978 در محل کمپ دیوید پس از دوازده روز مذاکرات مخفی و با میانجیگری ایالات متحده پیگیری و نهایی شد. (همزمان با برگزاری مذاکرات در کمپ دیوید حوادث ۱۶و۱۷ شهریور در ایران اتفاق افتاد.) مناخیم بگین و انورسادات، با حضور جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا درکاخ سفید ودر تاریخ ۲۶ مارس ۱۹۷۹ توافق کمپ دیوید[13] به امضا نهایی رساندند. درمتن این پیمان مصر ورژیم اسرائیل به این توافق رسیدند که در ازای به رسمیت شناختن این رژیم از سوی مصر ،اسرائیل صحرای سینا را در چند مرحله به مصر باز گرداند .همچنین در این پیمان انجام مذاکرات بین مصر ، اردن وفلسطینیها در مورد دستیابی به یک مصالحه پیش بینی شده بود و مصر متعهد شد نیروی بسیار کمی در صحرای سینا داشته باشد و نیروهای پاسدار صلح بینالملل دریک منطقه غیر نظامی که از مدیترانه تا شرمالشیخ گستردگی دارد مستقر شود و عبور آزاد اسرائیل از کانال سوئز مورد تأیید مصر قرار گرفت وتنگه تیران وخلیج عقبه رسماً به عنوان آبراه بینالملل شناخته شد.[14]پیمان کمپ دیوید اولین پیمان صلح میان طرفین جنگ اعراب و اسرائیل بود که به صلح میان مصر و اسرائیل انجامید. .دو کشور پس از عقد عهد نامه صلح، اقدام به برقرارى روابط سیاسى و مبادله سفیر نمودند وروابط خود را به طور چشمگیرى گسترش دادند؛ از جمله باید از قرارداد فرهنگى بین دو کشور که در سال 1980 بهامضا رسید نام برد. مصر اولین رژیم عرب بود که موجودیت رژیم اسرائیل را به رسمیت شناخت وبا امضای پیمان کمپ دیوید از جامعه عرب جدا شد و شکافی میان عربها به وجود آورد.
۳- روابط محمدرضا پهلوی و محمدانور سادات ویژیگیهای مشترک
با مرگ جمال عبدالناصر، معاون وی انورسادات، قدرت را در دست گرفت. در پی مرگ عبدالناصر، به دستور شاه، هویدا ـ نخست وزیر وقت ایران ـ در مراسم تشییع جنازه ناصر در قاهره شرکت کرد و زمینه توسعه روابط آتی را فراهم آورد. سادات نیز در پاییز 1350ش. به تهران آمد و شرایط سیاسی برای ازسرگیری همکاریها و مناسبات دو کشور مهیا شد. محمدرضا پهلوی، پادشاه ایران و محمد انور سادات، رئیس جمهور مصر، در خارج از محدوده دیپلماتیک، با یکدیگر دوستان صمیمی و نزدیک بودند.
۳-۱- ارتباط با بلوک غرب وامریکا
ایران که بعد از کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲ به متحد استراتژیک امریکا در منطقه تبدیل شده بود ودر بازی ابرقدرتها که بصورت دوقطب شرق وغرب بود به در چارچوب ابرقدرت غرب عمل میکرد. اما مصر قبل از روی کار آمدن انورسادات وبخصوص در دوره جمال عبدالناصر در چارچوب ابرقدرت شرق یعنی شوروی عمل میکرد. با روی کار آمدن انور سادات در اوایل دهه هفتاد میلادی نشانههای ازگرایش به غرب در رفتار سیاسی وی دیده میشد. سادات در سال 1972با اخراج مستشاران نظامی شوروی از مصر تمایل خود به غرب را نشان داد. پس از جنگ197۳، این گرایشات شدید سادات به غرب وبخصوص به آمریکا، بیشتر مشخص شد. این رویکرد مشترک، سبب تحکیم هرچه بیشتر روابط دو دولت شد.
۳-۲- روابط با اسرائیل
یکی از نقاط اشتراک فکری و استراتژیکی انور سادات و محمدرضا پهلوی، علاقه به ایجاد رابطه مسالمت آمیز با اسرائیل بوده است، بعد از آنکه محمدرضا پهلوی در منطقه با رژیم اسرائیل روابط استراتژیک برقرار کرد. محمدرضا شاه یکی از مشوقان اصلی سادات به برقراری رابطه با اسرائیل بود. سادات مانند شاه ایران مشتاق رابطه با اسرائیل بود، هرچند که درآن دوره به اقتضای شرایط سیاسی جرأت علنی ساختن این اشتیاق را نداشت. به قدرت رسیدن سادات باعث شد تا دولت مصر در جنگ رمضان (1352ش.) علیرغم خشم و کینه ضدصهیونیستی مردم و بسیاری از نیروهای مسلمان ارتش مصر تمایلی به ادامه آن نداشته باشد. بر این اساس این جنگ بلافاصله با اعلام آتش بس سازمان ملل و پذیرش آن از سوی سادات و در حالی که تمامی صحرای سینا در اشغال صهیونیستها بود، خاتمه یافت. چهار سال پس از جنگ رمضان، هنگامی که سادات در پاییز 1354 ش. در ناباوری ملتهای مسلمان به اسرائیل سفر کرد، شاه ایران بعد از کارتر دومین رئیس کشوری بود که این سفر را مورد حمایت قرار داد. شاه از مشوقان سادات در این سفر و در تلاشهای قاهره برای صلح با صهیونیستها بود. هنگامی که سادات در 25 خرداد 1355 به تهران آمد، شاه تلاش کرد تا وی را به برقراری رابطه سیاسی با رژیم صهیونیستی متقاعد سازد. مقامات قاهره بعدها به حمایتهای شاه از سادات در ایجاد روابط با صهیونیستها اذعان کردند. به همین دلیل سفر سادات به بیتالمقدس که یکسال بعد صورت گرفت و همچنین پیمان کمپ دیوید که متعاقب آن در امریکا منعقد شد، از ابتدای شکلگیری تا مراحل نهایی آن، مورد حمایت شاه قرار داشت. به همین دلیل بود که پس از امضای این پیمان، حسنی مبارک از سوی سادات برای ارائه گزارشی به شاه ایران وارد تهران شد.
۴- تبریک انور سادات به مناسبت سرکوب حادثه ۱۷شهریور
مذاکرات صلح بین اسرائیل و مصر و با میانجیگری ایالات متحده درسپتامبر 1978 در محل کمپ دیوید در هشتاد کیلومتری واشنگتن در حال برگزاری بود. اردشیر زاهدی سفیر ایران در امریکا، به عنوان نماینده شاه در مذاکرات حضور داشت . همزمان با برگزاری مذاکرات در کمپ دیوید حوادث ۱۶و۱۷ شهریور در ایران اتفاق افتاد.خبرفاجعهی قتلعام مردم در میدان ژاله به سرعت در جهان پیچید و سیاستمداران، دولتمردان، خبرگزاریها ومحافل بین المللی را وادار به عکسالعمل نمود. همانطور که گفتیم همزمان روسای جمهور امریکا، مصر و اسرائیل در کمپ دیوید مشغول مذاکرات سازش بودند. با اطلاع از حوادث ایران ابتدا این انور سادات بود که با شاه تماس گرفت ومراتب همدردی وپشتیبانی خود را از شاه به وی اطلاع داد[15]وبابت موفقیت شاه در سرکوب تظاهرات ۱۷شهریور به وی تبریک گفت .و سپس جیمی کارتر رئیس جمهور امریکا طی تماس تلفنی خمایت خود را از شاه اعلام کرد.[16]
پی نوشتها
[1] - روحالله حسینیان،یکسال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی،۱۳۸۷ ص ۳۷۶
[2] - همان
[3]- همان، ص۳۹۴
[4] - همان، ص۳۹۵
[5] - همان، ص۳۹۶
[6]- همان، ص۴۰۱
[7] - همان، ص ۴۰۳
[8] - همان، ص۴۰۴
[9] -جان.دی استمپل، درون انقلاب ایران، ترجمهی دکتر منوچهر شجاعی، تهران: موسسهی رسا،۱۳۷۷،ص۱۶۸
[10]- کمپ دیوید نام منطقه ای ییلاقی در ایالت مریلند آمریکا واقع در شمال شرقی واشنگتن پایتخت این کشور است. این منطقه تفریحگاه تابستانی رؤسای جمهور آمریکاست.
[11]- مبانی سیاسی وفرآیند تکوین ،نشریه روزنامه جمهوری اسلامی ایران ،۱/۱۰/۱۳۷۲ ،ص ۲
[12] علی جزینی، نقش سوریه در روند صلح خاورمیانه سازش اعراب واسرائیل ،تهران: موسسه انتشارات آذریون ،۱۳۷۷ ،ص ۶۱
[13]- همان، ص ۶۲
[14] - همان ، ص ،۶۳
[15] - ویلیام سولیوان، مأموریت در ایران ، ص ۱۱۵
[16] - روحالله حسینیان، پیشین، ص ۴۰۶
منبع :
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 251]
-
گوناگون
پربازدیدترینها