محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826051871
نگاهي به الگوي موازنه در ترتيبات جديد امنيتي خليج فارس (قسمت دوم)
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نگاهي به الگوي موازنه در ترتيبات جديد امنيتي خليج فارس (قسمت دوم)
خبرگزاري فارس: در اين گزارش ضمن اشاره به پيمانهاي منطقهاي كه عموماً تك بعدي و ناكارآمد هستند، كوشش شده است تا با ترسيم وضعيت امنيتي حاكم بر منطقه، الگويي مناسب براي ترتيبات امنيتي همه جانبه و فراگير ارائه شود.
الف:شاخصه هاي ترتيبات امنيتي
ترتيبات امنيتي به شرايطي گفته مي شود كه:
1. تعبير واحدي از امنيت و ناامني در بين اعضاء منطقه مورد بحث وجود داشته باشد و تلقي آنها از امنيت يكسان باشد و امنيت يكي مساوي امنيت ديگري و ناامني يكي مساوي با ناامني ديگري باشد.
2. در راستاي هماهنگي مصاديق امنيتي و ناامني، هدف هاي معين و مشخص امنيتي وجود داشته باشد.
3. بازيگران معين باشند و هر بازيگر نقش مشخصي داشته باشد
4. طرح و برنامه هاي هماهنگ امنيتي وجود داشته باشد
5. مديريت بر عوامل كنترل داشته باشد ، يعني اينكه عوامل و عناصر موجود در محيط امنيتي، عوامل قدرت و يا ضدقدرت تحت كنترل باشند و ميزان مديريت و كنترل عوامل قدرت بيش از ميزان عدم مديريت پذيري آنها باشد.
6. تحولات و روندها در منطقه تحت كنترل باشند
7. عوامل همكاري زا برعوامل كشمكش آفرين و تضادساز غلبه داشته باشند
بنابراين هرگاه در سيستمي ويژگي هاي فوق وجود داشته باشد مي توان مدعي شد كه در آن سيستم ترتيبات امنيتي وجود دارد.
ب:شاخصه هاي وضعيت امنيتي
وضعيت امنيتي به شرايطي گفته مي شود كه:
1. مصاديق امنيت و ناامني براي كشورهاي ذينفع مساوي نيست و چه بسا متضاد باشد
2. هدف يا هدفهاي معين و سازگار امنيتي وجود ندارد. يعني دامنه اهداف در حوزه امنيت متنوع است
3. بازيگران كاملاً معين نباشند يعني اينكه بازيگران پنهاني باشند كه عوامل قدرت را در اختيار دارند و از آن استفاده مي كنند، اما چندان آشكار نيستند و يا اينكه نقش هاي معيني ندارند و ممكن است چند نقش و چهره داشته باشند و نتوان گفت كه در وضعيت كنوني با كدام چهره معين و مشخص بازي مي كنند.
4. طرح و برنامه معين وجود نداشته باشد و در طرحهاي دسته جمعي هماهنگي نيز وجود نداشته باشد و يا اينكه هريك از بازيگران يك يا چند طرح خاص خود را داشته باشند كه الزاماً با هم هماهنگي هم ندارند.
5. همه عوامل قدرت تحت كنترل و مديريت نباشند يعني عواملي از قدرت در منطقه وجود داشته باشند كه تحت كنترل بازيگران آن محيط نباشند
6. عوامل تضادساز و كشمكش آفرين بر عوامل همكاري زا غلبه كنند.
7. تحولات و روندها كاملاً مديريت و هدايت پذير نباشند.
با توجه به تعاريف فوق ومقايسه آن با شرايط موجود در خليج فارس شرايط فعلي را نمي توان نمونه اي از ترتيبات امنيتي قلمداد كرد. بلكه آنچه كه اكنون در منطقه حاكم است وضعيت امنيتي است زيرا كه فاقد اغلب مؤلفه هاي لازم است كه در تعريف ترتيبات امنيتي اشاره شد. اما اين امر به معني آن نيست كه ما در منطقه خليج فارس نمي توانيم ترتيب امنيتي داشته باشيم.
ج :الگوهاي ترتيبات امنيتي
براي شناخت الگوي مناسب براي ترتيبات امنيتي خليج فارس ابتدا لازم است به الگوهاي امنيتي موجود اشاره شود
1- مدل هژمونيك
اينكه ما و يا هر كشور ثالث ديگري عنصر مسلط هژمون در منطقه خليج فارس باشد و بتواند هر نوع ترتيب امنيتي كه با منافع خود سازگاري دارد براي منطقه تعريف و آن را اعمال كند.
2- مدل بلوك هاي زير منطقه اي
در اين مدل، منطقهي امنيتي به چند بلوك زير منطقه اي تقسيم مي شود و هر بلوك متناسب با شرايط منطقه اي، ترتيبات خاص خود را دارد اما مجموعه اين چند بلوك با هم توافقات و ترتيبات خاص را دارند.
3- مدل سلسله مراتبي
در اين الگو قدرت سلطه آمريكا به عنوان يك قدرت فرامنطقه اي به صورت دو فاكتو (واقعيت موجود) به رسميت شناخته مي شود ودر ادامه قدرتهاي منطقه اي به صورت سلسله مراتبي تعريف مي شوند.
4- مدل موزاييكي
مدل موزاييكي هم يك الگوي ديگري از مدل بلوك هاي زير منطقه اي است اما به صورت جزء تر
5- مدل موازنه
مدل موازنه قوا مدلي بر اساس مزيت هاي نسبي است. مدلي است كه در آن مي توان غلبه عنصر خارجي را به رسميت نشناخت، اما وجود آن را در مناسبات به نوعي تعريف كرد. به عبارت ديگر نمي توان تأثير وجود اين عنصر را ناديده انگاشت.
الگوي موازنه
در شرايط حاضر بر اساس اين الگو وجود ايالات متحده را به عنوان عنصر بيگانه حاضر در منطقه مي توان پذيرفت اما به رسميت نشناخت. ولي در ترتيبات امنيتي آن را مورد توجه قرار داد.تحقق اين مدل الزاماً به معني حذف فوري ايالات متحده از صحنه نيست، اما مي توان به گونه اي طراحي كرد كه به هضم آن بيانجامد واز وضعيت پيش آمده به عنوان يك فرصت استفاده كرد.
بر اساس آنچه كه در تعريف ترتيبات امنيتي اشاره شد، واقعيتهايي در صحنه وجود دارد كه بر تعاملات اثر مي گذارد. مثل اينكه جوهر و مبناي نگرشي ما به مباني امنيتي با ديگر كشورها و قدرتهاي منطقه متفاوت است.مبناي اصلي ما در نگرشمان به ترتيبات امنيتي يك مبناي ايدئولوژيك است. و اين امر ممكن است براي ديگر قدرت ها پذيرفته نشود. مثلاً عربستان اگرچه براي شكست ايران در جنگ عراق 30 ميليارد دلار هزينه كرد، اما اكنون حاضر است بسيار بيشتر هزينه كند تا تفكر شيعه در لبنان و جهان عرب به پيروزي نرسد
با توجه به وجود اين تضادها در سطح كشورهاي منطقه ، الگوي موازنه مناسبترين الگو است زيرا در مدل موزانه ماهيت وجودي قدرتها به رسميت شناخته مي شود و طرفين ظرفيتها، قدرت و توان يكديگر را به رسميت مي شناسند.
آنچه كه در اين الگو ريشه تعامل است شوق به همزيستي مسالمت آميز نيست بلكه نگراني از فنا و تهديد متقابل است كه عنصر اصلي اين موضوع بازدارندگي است.
بازدارندگي تمهيد شرايط و ابزاري است كه بدون بكارگيري زور نظامي دشمن را از ورود به عرصه متنازع منصرف كند.
بازدارندگي سطوح و لايه هاي مختلف دارد
بازدارندگي ضربه اول- بازدارندگي ضربه دوم -بازدارندگي متعارف- بازدارندگي غير متعارف- بازدارندگي استراتژيك- بازدارندگي هم سطح و بازدارندگي غير هم سطح. اينها نسبت مستقيم دارد با سطح تهديد
ايران يكي از پديده هاي نادر تاريخ است كه همه سطوح متنوع تهديد را دارد، هم از سطوح تهديدات راهبردي كه پيشرفته ترين نسل موشكها است كه از سوي آمريكا عليه آن هدف گيري شده تا جريانها و اشرار داخلي و بايد به تناسب اين تهديدات توان بازدارندگي داشته باشد تا بتواند موازنه سازي كند.
آنچه كه در اين ميان مزيت نسبي، است همان سطح غير متعارف و غير همسطح است و آن قدرت تضادسازي است كه عناصر متنوع در اين عرصه به دليل ادغام منافع سطوح استراتژيك دشمن مي تواند تمام مؤلفه هاي قدرت دشمن را تحت تأثير قرار دهد. به همين دليل ايران در سيستم ترتيبات امنيتي خود نيازمند توانمنديهاي متنوع غير همسطح است كه با آن بتواند ترتيب امنيتي مناسب را ايجاد كند.
اما اين ترتيب بايد يك ديپلماسي قوي و غير همسطح را در اختيار داشته باشد كه با ادغام آن با سه سطح موازنه استراتژيك، متعارف و غير متعارف بتواند از مسير اثبات توانمندي خودكشورهاي منطقه را مجاب به تمكين و مدارا نموده و به جاي اعتماد سازي، معتمد سازي كند.
در اين الگو معتمد سازي به معناي اين است كه كشورهاي مؤثر در صحنه معتمد يكديگر باشند به طور مثال به جاي برداشت ايدئولوژيك از دين به سمت برداشت بنيادين اصولي از دين رفته و بر اين اساس گفتمان مشترك ايجاد شود. در اين حالت ايدئولوژي كشورهاي مختلف در جاي خود محترم و بايد هريك به ديگري احترام بگذارند. اما براساس اصول بنيادين ديني معتمد ديني يكديگر باشند.
مزيت ها ي ايران در الگوي موازنه
براي تحقق الگوي موازنه ايران 8 مزيت نسبي دارد
1- مزيت انرژي- هيچ كشوري در منطقه خليج فارس نيست كه مجموع مزيتهاي انرژي ايران را در عرصه هاي نفت و گاز يكجا داشته باشد.
2- مزيت بازار كه براي تمام كشورهاي منطقه مهم است
3- مزيت ترانزيت: ترانزيت عنصر فوق العاده استراتژيك است
4- مزيت امنيت سازي: حفظ اين توان كه ما مي توانيم شرايط را به هم بزنيم و يا به هم نزنيم
5- مزيت فرهنگي
6- اقتدار نظام اسلامي و انسجام ملي
7-فرسودگي نيروهاي نظامي آمريكا و شكست راهبردهاي آمريكا در منطقه
8 –عمق استراتژيك
شرط موفقيت در اين الگو اين است كه با اتكاء به مزيتهاي نسبي و ديپلماسي فعال ارتباط برادرانه اي با كشورهاي اسلامي همجوار ايجاد شود كه در مرحله اول معتمد هم باشند. اما اين واقعيت را نيز بايد بدانند كه در صورت اينكه قصد خيانت داشته باشند پيامد سختي را بايد تحمل كنند
موانع در تنظيم ترتيبات امنيتي
الف) مخالفتهاي خارجي
وابستگي قدرتهاي فرامنطقهاي به منابع سرشار نفت خليج فارس و نگراني آنها از رشد اسلامگرايي موجب شده است كه آنان تحولات دروني اين منطقه را به دقت رصد نمايند، لذا تحقق هر نوع ترتيب جديد امنيتي كه به نوعي استقلال خاصي براي منطقه و كشورهاي درون آن به همراه داشته باشد با مخالفتهايي از سوي آنان مواجه خواهد شد. به همين دليل خواهان نهادينه شدن نظامي برون سيستمي هستند كه بتوانند تحولات منطقه را هدايت و كنترل و در آن نفوذ داشته باشند. و لذا با هر گونه ترتيبات امنيتياي كه درون سيستمي باشد مخالفت خواهند كرد. اين كشورها با توسل به اين كه نفت، ماده مورد نياز تمامي كشورهاي جهان است و حدود يك چهارم نفت مورد نياز دنيا از تنگه هرمز ميگذرد، مدعي ميشوند كه بايستي كشورهاي قدرتمند در جهت تضمين امنيت انرژي مشاركت و نظارت داشته باشند.
ب)مقاومت احتمالي دولتهاي منطقه
كشورهاي حوزه جنوبي خليج فارس هر كدام به دليلي با تحقق ترتيبات امنيت منطقهاي با الگوي مورد انتظار ايران مخالفند و مقاومتهايي از خود نشان ميدهند كه ريشه همه اين مخالفتها ترس از قدرت گرفتن يكي از رقباي منطقهاي است.
عربستان از اينكه ايران و عراق در منطقه قدرت بگيرند بسيار بيم دارد، لذا به دنبال الگوي امنيتي در خليج فارس بدون مشاركت ايران و عراق است كه در قالب آن بتواند اين دو كشور را كنترل كند. از طرفي شيخنشينهاي حاشيه جنوبي خليج فارس آمريكا را حامي خود در منطقه ميدانند و معتقدند كه فقدان حضور آمريكا با عقب افتادگي آنها و تهديد امنيت ملي آنها از سوي قدرتهاي منطقهاي يكي است. دليل اين نگرانيها بيشتر از دو مساله ناشي ميشود:
1- دامن زدن به اختلافات فرقهاي به ويژه شيعه و سني در منطقه توسط قدرتهاي فرامنطقهاي.
2- نگراني كشورهاي عربي از اثرپذيري مردمشان از تفكرات انقلاب اسلامي
ج) ناامن بودن عراق و مبهم بودن آينده اين كشور
عراق به عنوان يكي از بازيگران بزرگ منطقه بايستي به طور حتم در ترتيبات امنيتي منطقه لحاظ شود و در معادلات مورد توجه قرار گيرد، اما نا امن بودن عراق و ابهام در آينده اين كشور ميتواند روند انعقاد پيمان دفاعي - امنيتي مشترك را با مشكل يا حداقل تاخير بلند مدت مواجه كند.
د) حضور نظامي آمريكا در عراق و خليج فارس
حضور آمريكا در ترتيبات امنيتي كنوني منطقه چالش بزرگي در راه برقراري روابط دفاعي ايران با كشورها اين حوزه محسوب ميشود، چرا كه آمريكا هم ميخواهد مانع از قدرت گرفتن ايران در منطقه شود و هم جايگاه خود را در منطقه حفظ كند و از اين پس نيز در معادلات حضور داشته باشد. انجام مانورهاي نظامي مشترك با كشورهاي حاشيه خليج فارس در پوشش پيمانهاي دفاعي مشترك دو جانبه با اهداف سياسي گوناگون، همگي در راستاي همين موضوع ارزيابي ميشود.
ه) وجود منازعات مرزي بين كشورهاي منطقه
يكي از عوامل موثر در ايجاد چالش در منطقه، وجود اختلافات مرزي ميان كشورهاي همسايه است. اين اختلافات كه مهمترين آن موضوع جزاير سهگانه و اختلاف ميان ايران و امارات است ميتواند نقش مهمي در درگيريهاي لفظي و كدورت روابط طرفين داشته باشد. حركت اخير آقاي احمدينژاد در سفر به امارات و به نوعي تلاش براي جدا نمودن بحث اختلافات مرزي از مسايل كلان منطقه در همين راستا قابل تحليل است. لذا هر گونه تلاش براي كمرنگ نمودن بحث جزاير سهگانه و خارج شدن آن از دستور كار هميشگي شوراي همكاري خليج فارس ميتواند گامهاي مفيدي تلقي شود.
و) ذهنيت نامناسب شكل گرفته بر اساس تجربيات تلخ گذشته
وقوع دو جنگ متوالي و طولاني در خليج فارس، خريد و انباشت تسليحات گوناگون ناشي از سوء ظن كشورها به هم، روند ترديدآميز صلح خاورميانه، مشكلات عراق، تروريسم و حركتهاي افراطي مدعيان اسلامگرايي، تبليغات منفي و گسترده غرب عليه تداوم فعاليتهاي هستهاي ايران، عدم موفقيت رژيمهاي امنيتي تحميلي بر منطقه و ... همگي موجب شدهاند كه يك ذهنيت منفي در تعدادي از كشورهاي خليج فارس در مورد پيمانهاي منطقهاي شكل بگيرد و لذا برخي از كشورها تضمينهاي عيني قدرتهاي بيگانه را به تلاش براي رسيدن به يك پيمان منطقهاي ترجيح دهند.
راهكارها براي تحقق ترتيبات امنيتي
مهمترين راهكارهايي كه ميتواند احتمال دستيابي به انعقاد پيمان دفاعي - امنيتي منطقهاي را تقويت كند عبارتند از:
الف) تأكيد بر مشتركات ديني و فرهنگي
تاكيد بر انسجام اسلامي و ملزومات آن كه در پي تاكيدات مقام معظم رهبري مورد توجه بيشتري قرار گرفته، ميتوانند يكي از زمينةهاي اصلي تقويت، تفاهم و اعتمادسازي ميان كشورهاي مسلمان منطقه باشد. هر گونه تفاهم در مسائل فرهنگي و مراودات بين طرفين ميتواند زمينهساز همكاريهاي بيشتر در حوزه سياست باشد و به نوعي مقدمهاي براي انعقاد پيمانهاي امنيتي منطقهاي تلقي شود.
ب) تضمين امنيت تأمين انرژي جهان
يكي از موانع اصلي در روند شكلگيري ترتيبات امنيتي، دخالت كشورهاي بيگانه براي اطمينان از حفظ منافع خود، خصوصاً در بحث انرژي و حركتهاي اسلامي است، لذا مناسب است در روند مذاكرات دو يا چند جانبه بر سر ترتيبات امنيتي، بحث امنيت صدور انرژي و تلاش براي ايجاد اعتماد بر سر آن نيز مورد توجه قرار بگيرد و از اين طريق نظر مساعد كشورهاي ديگر براي شكلگيري اين ترتيبات و تضمين اينكه در اين شرايط خللي به امنيت صدور انرژي وارد نخواهد شد جلب شود. موضعگيري مشترك در مورد حركتهاي گروههاي افراطي و صدور بيانيههاي مشترك كه نشاندهنده تلاش كشورهاي منطقه عليه اين كشورها است نيز در همين راستا ارزيابي ميشود.
ج) همكاريهاي اقتصادي زيربناي همكاريهاي امنيتي
رفت وآمد گروههاي دوستي - پارلماني بين طرفين، تقويت ارتباطات فراتر از دستگاه رسمي ديپلماسي كشور مانند اجلاس بينالمجالس و همچنين برگزاري نشستهاي كارشناسي در جهت بسترسازي براي توسعه روابط اقتصادي حايز اهميت است در اين راستا مناسب است كه همكاريهاي اقتصادي و فرهنگي، به عنوان زيربناي اصلي و بسترسازي مناسب براي همكاريهاي امنيتي مورد توجه قرار بگيرند.
اتخاذ سياستهاي نفتي مشترك، استراتژيهاي واحد بازاريابي، گسترش همكاريهاي علمي و فرهنگي ميان كشورهاي عضو منطقه، سرمايهگذاريهاي هماهنگ در بخش صنايع مادر، ايجاد مناطق آزاد تجاري و ... كه در نهايت ميتوانند منجر به گسترش همكاريهاي اقتصادي چند جانبه واتحاديههاي سياسي و اقتصادي شوند نيز مورد توجه قرار بگيرند.
د) اتخاذ سياست چند جانبهگرايي در سطح منطقهاي و بينالمللي
استفاده از تريبونهاي بينالمللي در كنار تلاش جهت همكاريهاي اقتصادي براي جهتدهي به افكار عمومي بينالمللي و به منظور احقاق حقوق نقض شده كشور، از نكاتي است كه جهت حفظ منافع ملي كشور در منطقه ضرورت دارد. در همين زمينه تاكيد بر نقش بازيگران غيردولتي، به ويژه سازمانهاي فراملي كه داراي شخصيت مستقل از دولتهاي متبوع خود هستند نيز ميتواند در تنشزدايي منطقهاي و جهاني موثر باشد.
ه) اطمينان به مشاركت منصفانه در نظام تصميمگيري
يكي از نگرانيهاي كشورهاي منطقه در انعقاد اين پيمانها، سوءاستفاده از اين پيمانها به نفع يك يا گروهي از اعضاست. برخي كشورها از اين بيم دارند كه تصميمسازيها در اين زيرسيستم منصفانه نباشد و از طرف ديگر برخي از كشورهاي منطقه (مانند عربستان) به دنبال آن هستند كه در راس هرم تصميمسازي منطقه قرار بگيرند. اين مساله نميتواند به انعقاد پيماني قوي بيانجامد.
و) اتخاذ رويكرد فرامنطقهگرايي از جانب ايران به عنوان اهرم فشار
يكي از رويكردهاي امنيتي ايران در منطقه، توجه به بندرهاي درياي عمان و اقيانوس هند براي كاستهشدن از بار تهديدات خليج فارس و تنگه هرمز است به علاوه هر گونه روابط امنيتي ايران در حوزه درياي عمان و اقيانوس هند ميتواند اهرم فشاري در مقابل دعوت از نيروهاي خارجي از سوي شوراي همكاري خليج فارس يا كشورهاي منطقه تلقي شود. در اين مورد نيز لازم است تفاهم لازم ميان كشورهاي منطقه براي توجه به منافع ملي همديگر شكل بگيرد.
ز) تلاش در حل اختلافات ميان كشورهاي منطقه
يكي از تاكتيكهاي مناسب براي اعتماد سازي در منطقه، تاكيد بر مذاكرات ديپلماتيك، ايفاي نقش دولت ميانجي و تلاش براي حل و فصل منازعات و ستيزهاي منطقهاي در خصوص شكافهاي قومي و ديني است. اين تاكتيك ميتواند نوعي اعتبار براي جمهوري اسلامي به منزله كشور صلحطلب، طرفدار گفتگو و مروج روح همكاري و تفاهم و برادري در منطقه به ارمغان بياورد.
ح) همكاري ابتدايي كشورهاي مشتاق
اتخاذ سياست «همه يا هيچ» در ترتيبات امنيتي خليج فارس و تاكيد بدون انعطاف بر آن ميتواند يكي از عوامل اصلي تاخير در رسيدن به اهداف جمهوري اسلامي ايران براي تشكيل اين ترتيبات باشد. براي اين منظور پيشنهاد ميشود در ابتدا كشورهاي مشتاق و علاقمند به شكلگيري پيمانهاي امنيتي به نوعي تفاهم اوليه را حاصل كرده و در ادامه به صورت گروههاي متشكل از كشورهاي مختلف، درصدد جلب نظر كشورهاي محافظهكارتر براي پيوستن به اين پيمانها برآيند، از سوي ديگر برگزاري مانورهاي مشترك دو جانبه ميان كشورهاي همسايه با رويكردهاي تدافعي و ترغيب كشورهاي ديگر براي شركت در آنها نيز در همين راستا ارزيابي ميشود.
فرصتهادر ترتيبات جديد امنيتي
انعقاد پيمان دفاعي - امنيتي كشورها را با وضعيت جديدي مواجه ميكند كه در آن با فرصتها ي زيادي روبرو ميشوند كه لازم است كه با شناخت آنها، اوضاع را مديريت كنند..
الف) تامين منافع واقعي و بلندمدت كشورهاي منطقه در امنيت درون سيستمي
ب) ارتقاي جايگاه منطقهاي و بينالمللي ايران
مهمترين هدف جمهوري اسلامي ايران در سند چشمانداز توسعه بيستساله، ارتقاي جايگاه منطقهاي است و بزرگترين مانع در برابر دستيابي به اين هدف حضور نظامي - اطلاعاتي آمريكا در منطقه ميباشد. به نوعي ايالات متحده با افزايش حضور نظامي و فيزيكي خود در اين منطقه، قصد كنترل كامل تحركات و ايجاد محدوديت در ديپلماسي منطقهاي ايران را دارد. در نتيجه تحقق ترتيب جديد امنيتي چه به صورت فراگير بين تمامي كشورهاي حوزه خليج فارس و چه به صورت دو جانبه يا چند جانبه ميتواند فضاي محدود كنوني كه زاييده حضور نظامي آمريكا در منطقه است را بشكند و تا حدي موجب تقويت جايگاه منطقهاي و بينالمللي ايران شود.
ج) زمينهاي براي حل اختلافهاي مرزي
كشورهاي حاشيه خليج فارس در بسياري از موارد اختلافهاي مرزي دارند كه بالقوه به اندازه بحران سالهاي 1990-1991 كويت مهم هستند. انعقاد پيمانهاي دفاعي - امنيتي مشترك با كشورهاي همسايه در حوزه خليج فارس ميتواند براي اين كشورها اين امكان را فراهم كند تا براي حل اين مسائل از روشهاي مسالمتآميز گامهاي موثري را بردارند.
.............................................................................................
منبع: فصلنامه مطالعات سياسي، شماره 27
دوشنبه 25 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 217]
-
گوناگون
پربازدیدترینها