واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: مباني اعتقادي انتظار فرج به روايت پايگاه اطلاع رساني «مهدويت»
گروه وبلاگ و IT: پايگاه اطلاع رساني «مهدويت» در آخرين بهروزرساني خود به بررسي مباني اعتقادي انتظار فرج پرداخته كه بخشي از آن در مطلب پيش رو از نظر ميگذرد.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران(ايكنا)، پايگاه اطلاعرساني «مهدويت» در مطلب اخير خود آوردهاست: مهدويت به خاطر ابعاد متعدد آن از منظرهاى مختلف و زواياى گوناگون قابل بررسى است و مىتوان آن را از جنبههاى اعتقادى، تاريخى، روانشناختى، تربيتى و اجتماعى مورد كنكاش و بررسى قرار داد.
نوع رويكرد به مسئله و تعيين حوزه بحث و زاويه ديد براى اتخاذ روش مناسب با آن حوزه و به دست آوردن نتايج صحيح و پرهيز از اشتباه ضرورتى تام دارد.
در ادامه اين متن نوشته شده: آنچه در اينجا ارايه مىشود، نگاه به مهدويت از منظر اعتقادى است، اين نگاه، حوزهاى وسيع و پردامنه را در برمىگيرد و نسبت به ديگر رويكردها به خاطر مبنا و ريشهاى بودن آن از نقشى مهمتر و اهميتى دو چندان برخوردار است.
مهدويت و اعتقاد به امام زنده غايب برخاسته از ريشهها و پايههاى مستحكمى است كه ما از آن، به مبانى اعتقادى ياد مىكنيم، بدون اين پايهها و ريشههاى عميق برخاسته از براهين عقلى و نقلى، هيچ رويشى شكل نمىگيرد و دوامى نمىآورد و بدون ترديد مهمترين و ريشهاىترين مساله همان مباحث امامت و ضرورت آن است.
نويسنده پايگاه اطلاع رساني مهدويت ميافزايد: با توجه به اعتقاد شيعه به مسئله امامت، و توجه بهاين نكته كه شيعه اين مسئله را در آغاز راه خود قرار دادهاست و در اين راه رنجهاي بسياري برده است، تا آنجا كه به اعتراف برخى محققان آنقدر كه در اين راه شمشير كشيده شد و جانفشانى شد، به طوري كه در هيچ برههاى از زمان و در مورد هيچ يك از ديگر آموزههاى دين، شمشير زده نشده و جانفشانى نشدهاست.
اين جانفشانى و اهتمام، از آنجا برخاسته كه به گفتهى قرآن، امام مكمل دين و متمم همهى نعمتهايى است كه خداوند در هستى قرار دادهاست. رسول صلى الله عليه و آله آنقدر كه به اين امر سفارش مىكرد به هيچيك از امور ديگر سفارش نمىكرد و آنقدر كه براى اين مهم از اولين روزهاى دعوت علنى تا آخرين لحظات عمرش در بستر بيمارى، گام برمىداشت و اقدام مىكرد، براى هيچ كار ديگرى اقدام نمىكرد و زمينهسازى نمىنمود .
امروز و در اين نسل، ما امامت را پذيرفتهايم، ولى هنوز براى بسيارى از ما، طرح امامت و در نتيجه، بحث امام زمان (عج) گنگ و مبهم مىباشد و به صورت ميراثى از آن پاسدارى مىشود، ميراثى كه هنوز عمق و ضرورتش را نچشيدهايم.
اگر ما جايگاه امامت را بشناسيم و ضرورتش را لمس كنيم، بر اساس همان ضرورت، وجود امام زمان (عج) را احساس مىكنيم و از زير بار اشكالها آزاد مىشويم، بر اساس همان ضرورت و احساس به عشقى از امام مىرسيم.
آن هم نه عشقى ساده و سطحى، كه عشق شكل گرفته و جهتيافته و تبديل شده به حركت و به سازندگى مهرههايى كه اينحكومت سنگين و بلند به آن احتياج دارد.
با پذيرش اعتقاد به خدا و ضرورت وحى و رسالت، به امامت مىرسيم، با پذيرش و اثبات اين نكته كه خدايى هست و ما محتاج اوييم (يا ايها الناس انتم الناس الفقراء الى الله (فاطر،15)) ازحكم و خواستهى او مىپرسيم و به ضرورت وحى و دين و اضطرار به رسول و حجت مىرسيم.
در هر حال با اين بينش از استمرار و ارتباط انسان، به اضطرار و ضرورت وحى، معاد و رسول مىرسيم و با رسول پيوند مىخوريم و به همان دليل كه به وحى و رسول محتاجيم، به امام و حجت هم محتاجيم كه امامت ادامهى رسالت است.
از منظر ضرورت امامت توجه به اين نكته الزامي است كه امام شؤونى دارد كه از جملهى آنها پيشوايى و رهبرى جامعه است.
حكومتى كه مىخواهد پاسدار امنيت و رفاه باشد، مىتواند با شورا و انتخاب مردم مشخص شود، اما حكومتى كه هدف هدايت، رحمت، ميزان و فرقان را دارد و تمامى نسلها را در نظر مىگيرد و تمامى عوالم او را ملاحظه مىكند، پايهها و ريشههاى ديگرى را مىطلبد . پايههايى كه ريشه در درك ضرورت و اضطرار آدمى به حجت و امام دارد و با تسليم و اطاعتبه همراهى و معيت او مىرسد و از تقدم و تاخر نجات مىيابد، (المتقدم عليكم مارق و المتاخر عنكم زاهق، فمعكم معكم لا مع غيركم)
كسانى كه اينگونه اضطرار به ولى را احساس كردهاند، مىتوانند از جان و مال خود در راه اين حق عظيم و پيمان الهى بگذرند و هستى خود را فداى امام كنند و همچون ياران حسين عليه السلام جلوى او گل سرخي ظاهر شوند («فالذين بذلوا مهجهم دون الحسين عليه السلام» . زيارت عاشورا )كه بدون ولى، زندگى محدود و كور است و با او مرگ، استمرار و حيات جاويد است. (من مات على حب آل محمد مات شهيدا» . بحارالانوار، ج 65، ص 137) اين بينش، آثار زيادى دارد و نه تنها بر انتظار ما از حجت و انتظار ما براى حجت مؤثر است كه بر تربيت و اخلاق و سياست و حقوق و اقتصاد نيز تاثيرگذار است و تربيت و اخلاق ديگرى را مىطلبد كه در جاى ديگرى بايد از آن گفتوگو كرد.
دوشنبه 25 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 247]