واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: ولادت
روز جمعه 29 ماه مبارك رمضان سال 1272 هـ . ق. بود كه نوزادی زیباروی، از خانوادهای روحانی، در شهر مقدس كاظمین چشم به جهان گشود. پدرش او را حسن نامید.[1]
مراحل تحصیل
سید حسن صدر كه در دامان خانوادهای فقیر، امّا با تقوا و فضیلت رشد كرده بود. به سفارش پدر، شروع به تحصیل علم نمود. پدرش استادانی فرزانه برای فرزندش انتخاب كرد. هنوز پانزده بهار از عمر پربركتش نگذشته بود كه صرف و نحو و بیان و معانی و بدیع را كاملاً فرا گرفت. سپس علم منطق را فراگرفت. همت بلند و عزم راسخ سید حسن و نظارت همیشگی پدر در ادامه تحصیل وی باعث شد كه در هیجده سالگی فقه و اصول را از بزرگترین استادان كاظمین، كه پدرش نیز یكی از آنان بود، فرا گیرد.
اقامت در نجف
سید حسن صدر به امر پدر، به نجف اشرف مهاجرت نمود تا هر چه بیشتر از علوم و معارف الهی بهرهمند گردد. وی هفده سال در حوزه علمیه نجف، حكمت، كلام، فقه، اصول و سایر علوم اسلامی را فرا گرفت. و در فقه و اصول مجتهد شد.
مهاجرت به سامرا
آیت الله العظمی سید محمد حسن شیرازی در سال 1291 هـ . ق. از نجف به سامرا هجرت كرد. عده بسیاری از شاگردان او نیز به آن جا مهاجرت كردند. سید حسن صدر نیز در سال 1297 هـ . ق. برای بهره بردن از محضر مرجع بزرگ شیعه، به سامرا مهاجرت نمود و مدت هفده سال در آن اقامت گزید. وی ضمن استفاده از درس آیت الله شیرازی، خود نیز به تدریس پرداخت. بیان شیوا و گیرایش توجه همه را به وی جلب كرد. مرجع شیعیان نیز ارادت و عنایت خاصی نسبت به وی ابراز میداشت. دو سال از رحلت آیت الله سید محمد حسن شیرازی گذشته بود كه ـ در سال 1314 هـ . ق. ـ سید حسن صدر همراه پسر عمویش، سید اسماعیل صدر به زادگاهش كاظمین بازگشت.[2]
اساتید
سید حسن صدر علم صرف و نحو را از علامه باقر بن محمد حسن آل یاسین و علامه سید باقر بن الحیدر (متوفا: 1290 هـ . ق.) علم معانی و بیان و بدیع را از شیخ علامه عطار و علم منطق را از شیخ محمد بن الحاج كاظم و میرزا باقر سلماسی فرا گرفت. او حكمت و كلام را از پدرش، شیخ محمد باقر شكی، شیخ محمد تقی بایكانی؛ شیخ عبدالنبی نوری طبرسی و محمد تقی گلپایگانی (متوفا: 1293 هـ . ق.) فراگرفت؛ فقه و اصول را نیز از پدرش، عبدالحسین بن نعمه الطریحی (متوفا: 1295 هـ . ق.) و میرزای شیرازی؛ اخلاق را از ملاحسینقلی همدانی و علوم غریبه را نزد شیخ عبدالحسین هندی فرا گرفت.[3]
استادان وی، همگی از بزرگان حوزه بودند، امّا به عنوان نمونه، به زندگی دو استادش اشاره میشود:
1. میرزای شیرازی: وی در نیمه جمال الاول سال 1230 هـ . ق. در اصفهان دیده به دنیا گشود. وی تحصیلاتش را از اصفهان آغاز كرد. در سال 1295 هـ . ق. در 29 سالگی عازم نجف اشرف شد. و پس از سالها تحصیل، از صاحب جواهر گواهی اجتهاد مطلق گرفت. مرجعیت شیعه بعد از شیخ مرتضی انصاری به او سپرده شد. وی فقیهی با درایت بود كه قاطعانه در مقابل نقشههای شوم استكبار ایستاد و نقشههای آنان را نقش بر آب كرد. وی در سال 1312 هـ . ق. در سامرا درگذشت.[4]
2. ملا حسینقلی همدانی: او سالها از محضر شیخ انصاری استفاده كرد. وی فقهی آراسته به اخلاق دینی و حكیم و عارفی بریده از دنیا بود. او در تهذیب نفس بسیار كوشید و از مقام و ریاست دوری گزید. هر روز صبح در خانهاش اخلاق و عرفان درس میداد. بسیاری از تشنگان حقیقت در درس او شركت میكردند. او نماز جماعت را درخانهاش به پا میداشت. وی در سال 1311 هـ . ق. كه برای زیارت قبر سید الشهداء ـ علیه السلام ـ به كربلا رفته بود، به دیار باقی شتافت و در حجره چهارم، در صحن شریف به خاك سپرده شد.[5]
شاگردان
علامه محمد جواد بلاغی (متوفا: 1313 هـ. ش) [6]، شیخ مرتضی آل یاسین كاظمی و بسیاری از فرزانگان جزو شاگردان سید حسن صدر بودند.
سید حسن صدر از كارشناسان علم حدیث بود و به همین سبب، به محدث كاظمینی مشهور بود. كسانی كه وی از آنها حدیث نقل كرده است، دو گروهند: گروه اول: كسانی هستند كه بدون اجازه كتبی از آنان حدیث نقل میكرد، كه عبارتند از: میرزا حسن شیرازی (متوفا: 1312 هـ . ق.) میرزا حبیب الله رشتی (متوفا: 1313 هـ . ق.)، محمد حسن بن هاشم كاظمی (متوفا: 1308 هـ . ق.) محمد ایروانی (متوفا: 1306 هـ . ق.)، محمد حسن آل یاسین كاظمی و سید هادی صدر (متوفا: 1316 هـ . ق.). گروه دوم، عالمانی كه به او اجازه كتبی برای نقل حدیث دادهاند، كه عبارتند از: شیخ ملا علی بن خلیل رازی (متوفا: 1297 ه.ق.) سید مهدی قزوینی حلی، میرزا محمدهاشم بن زینالعابدین اصفهانی (متوفا: 1318 ه.ق.)
سید حسن صدر محدث بزرگی بود. او به عده زیادی اجازه كتبی نقل حدیث داده است كه به نام برخی اشاره میشود: آیت الله شیخ محمد حسین غروی اصفهانی (متوفا: 1321 هـ. ش)، علامه سردار كابلی (متوفا: 1331 هـ. ش)، سید شرف الدین عاملی (متوفا: 1337 هـ. ش)، شیخ آقا بزرگ تهرانی (متوفا: 1348 هـ. ش)، شیخ عباس قمی (متوفا: 1319 هـ. ش)، آیت الله ابوالحسن اصفهانی (متوفا: 1325 هـ. ش)، شیخ هادی آل كاشف الغطاء، ابوالحسن نقوی، سید رضا هندی، میرزا محمد علی اردوبادی نجفی (متوفا: 1380 هـ . ق) میرزا هادی خراسانی، شیخ آقا رضا اصفهانی (متوفا: 1322 هـ . ق).[7] نویسنده كتاب نقد فلسفه كه در اصفهان سكونت داشته است و سید صدر الدین صدر.
در عرصه فرهنگ
1. پیمان مقدس: جرجی زیدان، تاریخ نویس معروف (متوفا: 1914 م) در كتاب (تاریخ آداب اللغه العربیه) كه در چهار جلد منتشر شد، نوشت: «شیعه طایفهای كوچك بود كه آثار قابل اعتنایی نداشت و اكنون شیعهای در دنیا وجود ندارد.» وقتی این خبر به سید حسن صدر رسید، با شیخ آقا بزرگ تهرانی و محمد حسین كاشف الغطاء هم پیمان شد تا به معرفی شیعه بپردازد. علامه سید حسن صدر درباره فعالیتهای علمی شیعه و نقش آنان در تأسیس و تكمیل علوم اسلامی تحقیق كرد و كتاب معروف خود را به نام تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام، تألیف كرد، كه در سال 1370 هـ . ق در 445 صفحه به چاپ رسید. شیخ آقا بزرگ تهرانی با تألیف الذریعه الی تصانیف الشیعه در 29 جلد به معرفی آثار و تألیفات شیعه در علوم مختلف پرداخت. علامه شیخ محمد حسین كاشف الغطاء نیز نقدی بر تاریخ آداب اللغه العربیه نوشت.[8]
2. غیرت دینی: فعالیتهای فرهنگی وهابیت روز به روز گسترش مییافت. علامه سید حسن صدر برای دفع این فتنه، كتابی تحت عنوان «رساله الشریفه فی الردّ علی فتاوی الوهابین» نگاشت.[9]
3. گنجینه جاویدان: كتابخانهای ماندگار، علامه سید حسن صدر علاقه بسیار شدیدی به خرید و جمعآوری كتاب داشت. این علاقه به قدری شدید بود كه برای خرید یك كتاب از هزینههای ضروری زندگی چشم پوشی میكرد. وی كتابهای قدیمی و خطی را جمع آروی میكرد و اگر كتابی بدون نام مؤلف بود، آن قدر تحقیق و تفحص میكرد تا نویسنده را بشناسد. اكنون كتابخانهاش شامل بیش از 1000 جلد كتاب نفیس است.[10]
نویسنده پرتلاش، علامه سید شرف الدین میگوید: من از آیت الله سید حسن صدر شنیدم كه وی در ایام جوانی شبها را (معمولا) برای مطالعه بیدار بود و در روز، خواب قبل یا بعد از ظهر را نمیشناخته، خودم نیز مشاهده كردم او در سالهای پیری، شب و روز در كتابخانه اش قلم به دست راست و كاغذ در دست چپ، مشغول تحقیق و تألیف بود. به جرأت میگویم كه آن بزرگوار یك چهارم عمرش را خوابید و باقی عمرش را بیدار بود؛ برعكس عموم مردم كه فقط یك چهارم عمرشان را بیدارند.[11]
آثار
از آثار وی 82 كتاب به یادگار مانده است برخی از آنها را ذكر می كنیم.[12]
1. اصول دین و اخلاق: الدرر الموسویه فی شرح العقائد الجعفریه، وی در این كتاب، ضمن تبیین اصول دین، امامت را از منابع اهل سنت اثبات میكند.
2. سبیل الصالحین: این كتاب هفت راه سیر و سلوك و عبادت خدا را بیان میكند.
3. احیاء النفوس بآداب ابن طاووس. این كتاب درباره ارتباط بنده با خدا و بنده با اولیاء الله و بنده با ملائكه و مردم بحث میكند.
4. سبیل الرشاد فی شرح نجاه العباد.
5. تبیین مدارك السداد للمتن و الحواشی من نجاه العباد.
6. تحصیل الفروع الدینیه فی فقه الامامیه.
7. المسائل المهمه.
8. المسائل النفسیه.
9. حاشیه بر العروه الوثقی.
10. حاشیه بر غایه القصوی.
11. حاشیه بر نجاه العباد.
12. حاشیه بر تبصره.
13. حاشیه بر فصول فارسی.
14. الغالیه لاهل الانظار العالیه، این كتاب در تحریم ریش تراشی است و به عربی و فارسی چاپ شده است.
15. تبیین الرشاد فی لبس السواد علی الائمه الامجاد، این كتاب كه به زبان فارسی چاپ شده، در مورد پوشیدن لباس سیاه برای عزاداری اهل بیت است.
16. نهج السداد فی حكم اراضی السواد.
17. الدر النظیم فی مسأله التتمیم، در موضوع تكمیل آب كر با آب متنجّس.
18. لزوم قضاء مافات ـ من الصوم ـ فی سنه الفوات.
19. تبیین الاباحه (در این كه نماز خواندن با اجزاء حیوان مشكوك) جائز است.
20. ابانه الصدور: در مورد ارث.
21. كشف الالتباس عن قاعده الناس (درباره قاعده الناس مسلطون علی اموالهم).
22. الغرر فی نفی الضّرار و الضرر: درباره بحث حكومت و ورود.
23. احكام الشكوك الغیر منصوصه (روایاتی كه در شك در ركعات نماز بناء را بر اكثر میگذارند).
24. رساله فی حكم الظن بالافعال و الشك فیها.
25. الرسائل فی اجوبه المسائل: جواب به استفتائات.
26. سبیل النجاه فی المعاملات.
27. تعلیقه علی رساله التقیه لشیخنا الانصاری.
28. تعلیقه علی مباحث المیاه من كتاب الطهاره للشیخ الانصاری.
29. الرساله فی حكم ماء الغساله.
30. رساله فی تطهیر المیاه.
31. رساله فی مسأله تقوی العالی بالمسافل.
32. تعلیقه مسبوطه علی ما كتبه الشیخ الانصاری فی صلاه الجماعه.
33. رساله فی شروط الشهاده علی الرضاع.
34. رساله فی بعض مسائل الوقف.
35. رساله فی حكم ماء الاستنجاء.
36. رساله فی الماء المضاف.
37. رساله وجیزه فی روایه الاخفات فی التسبیحات فی الركعتین الاخیرتین.
38. من الناسك فی المناسك (حدیث).
39. شرح وسائل الشیعه الی احكام الشریعه.
علامه شرف الدین میگوید: این كتاب، كتابی است كه نظیر آن تألیف نشده است. این كتاب شامل علم فقه، حدیث، اصول و علم رجال است كه چند جلد آن منتشر شده است.
40. محاسن الرسائل فی معرفه الاوائل.[13]
وفات
هشتاد و دو سال از عمر این اسوه تقوی گذشته بود كه حالش دگرگون شد و مریض گشت. وی را به منزل پسرش واقع در محله كرخ بغداد بردند، تا كار مداوا راحتتر انجام شود. امّا هنگام سفر آخرت فرا رسیده بود. وی هنگام غروب خورشید روز پنج شنبه 11 ربیع الاول سال 1354 هـ . ق. چشم از دنیا فرو بست و به دیار یار شتافت.
[1] . شیعه و پایه گذاری علوم اسلامی ص 5، ترجمه تاسیس الشیعه سید حسن صدر، ص 1، و گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، ج 6، ص 303.
[2] . شیعه و پایهگذاری، ص 5 ـ 8 و ص 4 ـ 11 و 10 ـ 11؛ علمای معاصرین، ملا علی واعظ تبریزی، ص 171، 170؛ صیام وقایع الایام، ملا علی تبریزی، ص 664، معارف و معاریف، سید مصطفی خمینی، ج 6، ص 661، اعیان الشیعه، ج 5، ص 325 و گنجینه دانشمندان، ج 6، ص 304.
[3] . شیعه و پایه گذاری علوم اسلامی، ص 6 و 5 و تأسیس الشیعه، ص 5 و 1 ـ 2.
[4] . ریحانه الادب، ج 3، ص 425.
[5] . تأسیس الشیعه، ص 5.
[6] . گلشن ابرار، ج 2، ص 543.
[7] . تأسیس الشیعه، ص 22 ـ 23 و ص 25؛ گلشن ابرار، ج 2، ص 580، ص 625 و 655؛ معارف الرجال، ج 1، ص 249؛ علمای بزرگ شیعه از كلینی تا خمینی، ص 338 و شیعه و پایهگذاری علوم اسلامی، ص 17 ـ 18.
[8] . شیخ آقا بزرگ تهرانی، محمد رضا حكیمی، ص 22 ـ 23.
[9] . تأسیس الشیعه، ص 20.
[10] . همان، ص 21 و 22 و اعیان الشیعه، ج 5، ص 325.
[11] . علمای معاصرین، ص 170.
[12] . همان، ص 172.
[13] . تأسیس الشیعه، ص 21ـ 14؛ اعیان الشیعه، ج 5، ص 326 و الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 19، ص 370.
منبع:اندیشه قم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 791]