واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: بسيارى سؤال مى كنند كه اگر انسان براى تكامل و نائل شدن به سعادت از طريق بندگى خدا آفريده شده، وجود شيطان كه يك موجود ويرانگر ضد تكاملى است چه دليلى مى تواند داشته باشد؟ آنهم موجودى هوشيار، كينه توز، مكار، پرفريب و مصمم!
اگر اندكى بينديشيم خواهيم دانست كه وجود اين دشمن كمكى است به پيشرفت تكامل انسانها.
راه دور نرويم هميشه نيروهاى مقاوم در برابر دشمنان سرسخت جان مى گيرند، و سير تكاملى خود را مى پيمايند.
فرماندهان و سربازان ورزيده و نيرومند كسانى هستند كه در جنگهاى بزرگ با دشمنان سرسخت درگير بوده اند.
سياستمداران با تجربه و پر قدرت آنها هستند كه در كوره هاى سخت بحرانهاى سياسى با دشمنان نيرومندى دست و پنجه نرم كرده اند.
قهرمانان بزرگ كشتى آنها هستند كه با حريفهاى پرقدرت و سرسخت زورآزمائى كرده اند.
بنابراين چه جاى تعجب كه بندگان بزرگ خدا با مبارزه مستمر و پى گير در برابر «شيطان» روز به روز قويتر و نيرومندتر شوند!
دانشمندان امروز در مورد فلسفه وجود ميكربهاى مزاحم مى گويند: اگر آنها نبودند سلولهاى بدن انسان در يك حالت سستى و كرخى فرو مى رفتند، و احتمالاً
نمو بدن انسانها از 80 سانتيمتر ***** نمى كرد، همگى به صورت آدمهاى كوتوله بودند، و به اين ترتيب انسانهاى كنونى با مبارزه جسمانى با ميكربهاى مزاحم نيرو و نمو بيشترى كسب كرده اند.
و چنين است روح انسان در مبارزه با شيطان و هواى نفس.
اما اين بدان معنا نيست كه شيطان وظيفه دارد بندگان خدا را اغوا كند، شيطان از روز اول خلقتى پاك داشت، مانند همه موجودات ديگر، انحراف و انحطاط و بدبختى و شيطنت با اراده و خواست خودش به سراغش آمد، بنابراين خداوند ابليس را از روز اول شيطان نيافريد، او خودش خواست شيطان باشد ولى در عين حال شيطنت او نه تنها زيانى به بندگان حق طلب نمى رساند بلكه نردبان ترقى آنها است (دقت كنيد).
منتها اين سؤال باقى مى ماند كه چرا خداوند درخواست او را درباره ادامه حياتش پذيرفت، و چرا فوراً نابودش نكرد؟!
پاسخ اين سؤال همان است كه در بالا گفته شد و به تعبير ديگر:
عالم دنيا ميدان آزمايش و امتحان است (آزمايشى كه وسيله پرورش و تكامل انسانها است). و مى دانيم آزمايش جز در برابر دشمنان سرسخت و طوفانها و بحرانها امكان پذير نيست.
البته اگر شيطان هم نبود هواى نفس و وسوسه هاى نفسانى انسان را در بوته آزمايش قرار مى داد، اما با وجود شيطان اين تنور آزمايش داغ تر شد، چرا كه شيطان عاملى است از برون و هواى نفس عاملى است از درون! (1)
پاسخ به يك سؤال
در اينجا اين سؤال پيش مى آيد كه چگونه ممكن است خداوند ما را در مقابل چنين دشمن بى رحم و نيرومند تنها بگذارد؟ و آيا اين امر با حكمت و عدل او هماهنگ است؟
پاسخ اين سؤال را از توجه به يك نكته مى توان دريافت و آن اينكه همانگونه كه در قرآن مجيد آمده خداوند مؤمنان را با لشگريانى از فرشتگان مجهز مى كند، و نيروهاى غيبى و معنوى جهان را با آنها كه در مسير جهاد نفس و جهاد دشمن پيكار مى كنند همراه مى سازد: «اِنَّ الَّذِيْنَ قالُوا رَبُّنا اللهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ اَلاّتَخافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِىْ كُنْتُمْ تُوْعَدُوْنَ نَحْنُ أَوْليائُكُمْ فِى الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِى الآخِرَةِ»: «كسانى كه گفتند: پروردگار ما خدا است، سپس استقامت كردند، فرشتگان، بر آنها نازل مى شوند كه نترسيد و غمگين نباشيد و بشارت بر شما باد بهشتى كه به آن وعده داده شده ايد، و ما ياران و مددكاران شما در زندگى دنيا و در آخرت هستيم» (فصلت/30 ـ 31).
نكته مهم ديگر اينكه شيطان هرگز سرزده وارد خانه دل ما نمى شود، و از مرزهاى كشور روح ما بى گذرنامه نمى گذرد، حمله او هرگز غافلگيرانه نيست، او با اجازه خود ما وارد مى شود، آرى او از در وارد مى شود نه از روزن، و اين خود ما هستيم كه در را به روى او مى گشائيم، همانگونه كه قرآن مى گويد: «اِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذِيْنَ آمَنُوا وَعَلى رَبِّهِم يَتَوَكَّلُونَ ـ اِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِيْنَ يَتَوَلَّونَهُ وَالَّذِيْنَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُوْنَ»: «او سلطه بر كسانى كه ايمان دارند و توكل بر پروردگارشان مى كنند ندارد، تنها تسلط او بر كسانى است كه او را به دوستى و سر-پرستى خود برگزينند، و به او شرك مىورزند (و فرمانش را در برابر فرمان خدا لازم الاجراء مى دانند) (نحل/99 ـ 100).
اصولاً اعمال انسانها است كه زمينه هاى نفوذ شيطان را فراهم مى سازد، چنانكه قرآن مى گويد: «اِنَّ الْمُبَذِّرِيْن كانُوا اِخْوانَ الشَّياطِيْنِ»: «تبذير كنندگان برادران شياطينند» (اسراء/27).
ولى به هر حال براى نجات از دامهاى رنگارنگ او و لشگريان گوناگونش در اشكال مختلف شهوات، مراكز فساد، سياستهاى استعمارى، مكتبهاى انحرافى و فرهنگهاى فاسد و مفسد، راهى جز پناه بردن به ايمان و تقوى و سايه لطف پروردگار و سپردن خويشتن به ذات پاك او نيست همان گونه كه قرآن مى فرمايد:
«وَلَوْلا فَضْلُ اللهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانُ اِلاَّ قَلِيْلا»: «اگر فضل و رحمت الهى نبود همه شما جز گروه اندكى، از شيطان پيروى مى كرديد» (نساء / 83)
منبع:پاتوق
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 512]