محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826528520
سید ابوالقاسم دهكردی
واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: ولادت
گروهی از سادات محترم كه نسبشان به عبدالله فرزند امام سجاد ـ علیه السلام ـ منتهی میشود از گذشتههای دور در شهر كرد اصفهان، كه نام قدیمش «دهكرد» بود، رحل اقامت افكنده بودند. سید محمد باقر دهكردی در زمره این افراد به شمار میرفت. او با زهد و پرواپیشگی، روزگار میگذرانید و مورد احترام مردم آن دیار بود. ماه رجب برای سید محمد باقر، حرمت و فضیلت ویژهای داشت و به توصیه اجدادش در این ایام به روزهداری، ذكر و دعای بیشتری میپرداخت و با این برنامه، روح و روان خویش را در جویبار معنویت شست و شو میداد.
او با گرامیداشت ماه رجب و شعبان، به استقبال ماه بابركت رمضان میرفت، در روز شنبه، غرّه رجب سال 1272 هجری (مطابق با 1234 هـ. ش) شوق و هیجان سید محمد باقر دو چندان شد، زیرا دراین روز خجسته صاحب فرزندی شد كه به نام جدش، او را ابوالقاسم نامید.[1]
سید محمد باقر، از همان ایام كه ابوالقاسم كودكی بیش نبود، در اندیشه آیندهای پربار برای او بود تا در سایه تلاش و پرورشهای اخلاقی، طریق هدایت را در نوردیده و به سوی كمال گام بردارد و به نشر حقایق اسلامی مبادرت ورزد. پرورش یافتن در دامان مادری متدین و پدری پرهیزگار و خوش خو، نخستین مكتب تربیتی ابوالقاسم بود. او در این فضای باصفا، در كنار رشد جسمانی، با فضیلتهای دینی خو گرفت و شور و اشتیاق فراگیری دانش اسلامی در اعماق وجودش جوانه زد و با این شیوههای پرورشی به دنیای نوجوانی پا نهاد و خواندن، نوشتن و مقدمات علوم اسلامی را آموخت.[2]
سید ابوالقاسم از محضر آخوند ملا محمد حسن اصفهانی مشهور به كوهی، دایی خود ... كه پرورش یافته مكتب حكیم سبزواری[3] بود، استفاده كرد. شاید تأثیر آموزشها و توصیههای این عالم فاضل بود كه او را به حكمت و فلسفه راغب نمود.
اساتید وی در اصفهان
سید ابوالقاسم این توفیق را به دست آورد كه از دوران نوجوانی به حوزه علوم آل محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ روی آورد و برای ادامه تحصیل به مدرسه صدر اصفهان برود و پایههای علمی خویش را در فقه و اصول و ادبیات عرب استحكام بخشد و از استادان پرآوازه آن عصر بهرههای وافر ببرد. در آن زمان، حوزه علمیه اصفهان به شیوهای تازه اداره میگردید، یعنی همراه با فقه و اصول، حكمت و فلسفه در آن تدریس میشد، و مشاهیری در این عرصه چراغ معرفت را روشن نگاه میداشتند. این حوزه از نظر فقهی و فلسفی در بین حوزههای از نظر فقهی و فلسفی در بین حوزههای علمیه شیعه موفقیت ویژهای داشت و این امتیاز مربوط به زمانی است كه حوزه علمیه قم رونق نگرفته بود. آنچه سید ابوالقاسم جوان و تشنه علم و فضیلت را مسرور میساخت، مدرسان مطلع و مسلط بر علوم اسلامی و در عین حال پارسا و پرهیزگار بود. شادمانی این جویای معارف دینی موقعی رو به فزونی نهاد و لبخند رضایت بر لبانش نشانید و غبار خستگی و دوری از خویشاوندان را از ذهن و دلش بر گرفت كه علمای این حوزه ضمن تدریس و تحقیق، به گشودن معضلات اجتماعی ـ سیاسی و ترویج معروف و نهی از منكرو اصلاح جامعه و پاسداری از ارزشها مبادرت میورزیدند. سالهایی كه سید ابوالقاسم در اصفهان به تحصیل اشتغال داشت، عصر شكوفایی آن حوزه به شمار میرفت. او این تحرك، پویایی و جنب و جوش ویژه را مغتنم شمرد و در مسیر كسب معارف گام برداشت و با حرص و ولع فراوان و اخلاصی شایسته تحسین، دروس سطح را نزد ابوالمعالی كرباسی، آقا میرزا محمد حسن نجفی و حاج شیخ محمد باقر مسجد شاهی آموخت.
1. ابوالمعالی كرباسی (1247 ـ 1315 هـ . ق.) كوچكترین فرزند فقیه پرآوازه، محمد ابراهیم كرباسی است. ابوالمعالی در تقوا و تهذیب نفس بسیاراستوار بود و سیره اخلاقی او روش زندگی اصحاب معصومین را در اذهان تداعی میكرد. میرزا ابوالمعالی دانشمندی محقق بود و در مسائل فقهی، اصولی و رجالی مهارت فراوان داشت. او مسایل علم اصول را در تألیفات و افاضات خود، ماهرانه تجزیه و تحلیل كرده است. دامان تربیت پدری چون حاجی كرباسی، ترك متابعت هواهای نفسانی، مجاهدات پرمشقت او در كسب توشههای تقوا و همت بلندش در اكتساب علوم و معارف، موجب دست یابی او به مقام شامخ علم و اجتهاد گردید و موفق شد در فقه و اصول آثاری گران قدر به نگارش درآورد.[4] او این افتخار را داشت كه شاگردانی چون علامه آیت الله سید محمدباقر درچهای و آیت الله العظمی حاج آقا سید حسین بروجردی را تربیت نماید و شخصیتی چون آیت الله نائینی را پرورش دهد.[5] یك بار كه صحبت از میرزا ابوالمعالی شد، آیت الله بروجردی فرمود: روحانیتی داشت كه انسان سیر نمیشد و مجلس او به جلسات حضرت رسول اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ شباهت داشت.[6] عالم عابد و زاهد سالك، مرتضی طالقانی موقعی كه به اصفهان عزیمت كرد، در مجلس پر فیض او حضور یافت.[7]
2. میرزا محمد حسن نجفی كه سید ابوالقاسم دهكردی در فقه شاگرد او بود، از علمای بزرگ و فقیهان ناموری به شمار میرود كه در غایت زهد و تقوا زندگی میكرد و مردم به لحاظ این ویژگیها به او ارادت میورزیدند.
میرزای شیرازی آن چنان به وی اعتماد داشت كه هرگاه اهل اصفهان از او میپرسیدند كه به چه كسی در مسایل شرعی و موازین فقهی مراجعه كنند، میفرمود: به میرزا محمد حسن نجفی. جمعی از خواص مقلد وی بودند و ایشان امام جماعت مسجد ذوالفقار بود و عمر گرامی خود را در تحصیل، تدریس، تألیف و جواب استفتاءات گذرانید. سید ابراهیم قزوینی (صاحب ضوابط)، شیخ مرتضی انصاری و میرزای شیرازی از استادان وی هستند. این فقیه زاهد در یازدهم ربیع الاول 1317 هـ . ق. به سرای باقی شتافت.[8]
3. حاج شیخ محمد باقرمسجد شاهی، دیگر معلم سید ابوالقاسم دهكردی است كه محدث قمی او را چنین وصف كرده است: «از علمای بزرگ، عالم به احكام شرعی، كامل در علوم اسلامی و مردی الهی و ربانی».[9]
حاج شیخ محمد باقر، مقدمات علوم را در اصفهان آموخت و پس از رحلت پدر، بنا به توصیه مؤكد مادرش، نسیمه خاتون معروف به حبابه (دختر علامه فقید شیخ جعفر كاشف الغطاء) به نجف مهاجرت كرد و سالها در آن مكان از فقیهان بزرگ و مراجع تقلید استفاده علمی نمود تا خود به مقام اجتهاد رسید و با كسب اجازه اجتهاد و روایت از استادان خویش به اصفهان بازگشت و به تدریس پرداخت.
اقدامات و خدمات این فقیه فرزانه در سال قحطی 1288 هـ . ق. مبارزات وی با حكومت وقت، اهتمامش در امر به معروف و نهی از منكر و كوشش او برای رفع بدعتها، ضلالتها و اضمحلال فساد و تباهی ـ كه از ناحیه افراد مرتد و پیروان فرق ضالّه صورت میگرفت ـ شهرت این عالم ربانی را فزونی بخشید؛ تا جایی كه پس از ارتحال حاج سید اسدالله بیدآبادی (1290 هـ . ق.) مرجع و ملجأ مردم قرار گرفت و دیگر علمای شهر با آن همه مقامات علمی، تحت الشعاع وی قرار گرفتند و حوزه درسش مجمع علما، فضلا و مجتهدین گردید.[10]
اجازه روایی
راه روایی مرحوم دهكردی از طریق علامه میرزا محمد هاشم اصفهانی به شیخ انصاری میرسد و طریق این شخصیت درخشان جهان تشیع، در روایت حدیث، به معصوم میرسد.[11]
از همین رو، امام خمینی (ره) در آغاز كتاب اربعین، در خصوص سید ابوالقاسم دهكردی و سه نفر دیگر از مشایخ اجازه خود میفرمایند: «طریق این چهار نفر به شیخ انصاری میرسد و ما طرق دیگری هم داریم كه به شیخ انصاری منتهی نمیشود و در این جا آن طرق را ذكر نكردیم.»[12]
و در جای دیگر در این باره فرمودهاند:
«اخبرنی اجازه مكاتبهً و مشافههً عده من المشایخ العظام و الثقات الكرام و منهم السید العالم الثقه الثبت السید ابوالقاسم دهكردی الاصفهانی عن السید السند الامجد الآقا میرزا محمد هاشم الاصفهانی عن العلامه الانصاری.»[13]
مكتب معرفت
بعد از ملاصدرا (قله فلسفه اسلامی در ایران) در مكتب فلسفی اصفهان گروهی، اهل ذوق و عرفا كوشیدند میراث علمی این حكیم را به شاگردان خود انتقال دهند. میراث این مكتب در قرون دوازدهم و سیزدهم هجری توسط میرابوالقاسم مدرس خاتون آبادی (متوفا: 1202 هـ . ق.) از آقا محمد بیدآبادی (متوفا: 1198 هـ . ق.) به آقا ملا علی نوری اصفهانی (متوفا: 1246 هـ . ق.) رسید كه بزرگترین مدرس فلسفه ملاصدرا در اصفهان بود و حدود 10 سال به این تلاش علمی اشتغال داشت و شاگردان برجستهای چون ملا اسماعیل اصفهانی واحد العین (نویسنده حاشیه بر «شوارق الآلام» ملا محمد جعفر لنگرودی (شارح «مشاعر» ملاصدرا)، میر سید رضی لاریجانی، آقا محمد رضا قمشهای، ملا عبدالله زنوزی و حاج ملا هادی سبزواری از حوزه درس او برخاستند و آن امانت علمی را به مشاهیر بعد از خود تحویل دادند.[14]
یكی از برجستهترین تربیت یافتگان حوزه درسی میرزا حسن نوری و ملا اسماعیل واحد العین، حاج اسماعیل درب كوشكی (دركوشكی) است. پدر وی، محمد جعفر در علوم اسلامی آگاهیهایی داشت.
ملا اسماعیل از علمای معقول و بزرگان حكما و مدرسین فلسفه و عرفان به شمار میرود كه سید ابوالقاسم دهكردی محضرش را درك كرد و نزد وی با عالیترین اندیشههای فلسفی و معارف عرفانی آشنا گردید.
ملا اسماعیل درب كوشكی پس از عمری خدمات علمی، در روز جمعه 15 شوال سال 1304 هـ . ق. به دار بقا شتافت و در تخت فولاد اصفهان رو به روی سكوی اژهای مدفون گردید.[15]
یكی از شخصیتهایی كه سید ابوالقاسم دهكردی در مكتب اصفهان از وی استفاده كرد، آخوند ملا محمد باقر فشاركی متوفی به سال 1314 هـ . ق استاد میرزای شیرازی است، كتاب عنوان الكلام از او است.[16]
به سوی سامرّا و نجف
گرچه استادانی سترگ در اصفهان كه از نظر اندوختههای علمی، ابتكارات و شیوههای آموزش و وارستگی، از مرواریدهای اقیانوس معارف حوزههای علمی شیعه به شمار میآمدند، ولی گویی روح پرتكاپو و ذهن پویای سید ابوالقاسم نمیتوانست در پرتو این فروغها قانع شود.
سرانجام، عزم سفر نمود و پس از تحمل سختیها به عراق رسید و در سامرّا پس از زیارت ستارگان درخشان آسمان ولایت و امامت، به حوزه درسی میرزای شیرازی راه یافت و در حلقه شاگردان میرزای شیرازی راه یافت و در حلقه شاگردان این فقیه بزرگ در آمد.
او به خوبی دریافت كه دنیای اسلام نیازمند تحصیل و تحقیقی است تا مسلمین را از بند استعمار برهاند و استكبار جهانی را در انزوا قرار دهد و چنین دانشی را استادش دارا بود و مشاهده میكرد كه او ضمن آن كه در میدان اندیشه و تفكر، خستگی نمیشناسد و اكثر اوقاتش در تحقیق و تدریس میگذرد و شاگردان را مجذوب خود میكند، از توطئههای ابر قدرتها هم غافل نیست و درصدد آن است كه مسلمین را از خواب غفلت بیدار كند و آنان را علیه طوفان استعمار بسیج نماید. بدین گونه، رفتار و تدریس و تربیت میرزا باعث گردید كه هر كدام از شاگردانش هم چون انوار فروزان ظلمتها را از بین برده، بخشی از دنیا را به عطر جان بخش علم و درایت خویش معطر گردانند.
محضر پرفیض ـ شاگردان
سید ابوالقاسم دهكردی در حدود سال 1309 هـ . ق. پس از افزایش اندوختههای علمی و ارتقا به مقامات فقهی و اصولی در حوزههای علمیه سامرا و نجف كه حدود هفت سال طول كشید، به اصفهان در سن 37 سالگی بازگشت و در مدرسه صدر این شهر به تدریس و تحقیق و نیز تربیت طلاب پرداخت و ضمن این برنامهها با تهذیب نفس و پارسایی، مدارج معنوی را طی كرد و با ملكوت انس گرفت و با ارتزاق از عالم معنویت به افكار بلندی در حكمت و عرفان رسید و از بزرگترین علمای عصر خود قلمداد گردید. بسیاری از فضلای اصفهان كه حتی خود مشغول تدریس بودند، وقتی از مقامات والای علمی و معنوی این عالم ربانی مطلع شدند به محضرش شتافتند.
وی هم چنین از مشایخ اجازه حضرت آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی به شمار میرود.
در همان روزهایی كه دهكردی تازه از نجف آمده بود، فقیه عارف و حكیم ادیب، آیت الله حاج آقا رحیم ارباب (1297 ـ 1396 هـ . ق.) به محضرش شتافت و از عطر این گل بوستان علوی بهرهمند گردید.[17]
آیت الله سید محمد رضوی كاشانی از مشاهر و مفاخر علمای شیعه در اصفهان، محضر دهكردی را مغتنم شمرد و به كسب اجازه از وی موفق گردید.[18] آیت الله حاج شیخ مرتضی مظاهری فرزند محمد حسن بن محمد ابراهیم كرونی نزد آیت الله دهكردی تلمذ نمود و موفق شد در علوم دینی به تألیفات متعددی همت بگمارد و در سنگر وعظ و خطابه، به هدایت مردم بپردازد و خود، شاگردان فاضل تربیت كند.[19]
آیت الله سید محمد رضا خراسانی جرعههایی از اندیشه سید ابوالقاسم دهكردی را به كام ذهن خویش فرو ریخت. وی تحصیلات را تا مرز اجتهاد ادامه داد و پس از فوت سید علی نجف آبادی، مرجعیت كلی یافت و رئیس حوزه علمیه اصفهان گردید. چون رضا خان تصمیم به تعطیلی مراكز حوزوی گرفت و از روحانیان خواست لباس خود را كنار بگذارند، این عالم ربانی به بسیاری از اهل علم و فضل كه شایستگی داشتند، پیغام داد: «در خانههای خود بنشینید و لباس خود را تغییر ندهید، من به عون الهی و یاری امام زمان ـ علیه السلام ـ زندگانی شما را تأمین میكنم.» همین پیشنهاد، مایه دلگرمی و اطمینان خاطر آنان شد و به تحصیلات ادامه دادند و هر یك عالمی بزرگوار و مدرسی برجسته شدند و پس از فرار رضاخان از ایران، حوزه علمیه اصفهان را دایر نمودند.[20]
آقا سید عباس دهكردی (معروف به صفی)، فقه، اصول و حكمت را در اصفهان نزد آیت الله دهكردی فرا گرفت.
وی در مسجد یزدآباد و مسجد كرمانی اقامه جماعت مینمود و به ارشاد و تبلیغ مشغول بود، تا آن كه در سال 1394 هـ . ق. در اصفهان وفات یافت و در تخت فولاد مدفون گردید.[21]
حاج سید كمال الدین نور بخش دهكردی، فرزند آقا سید محمود پس از آن كه مقدمات علوم و ادبیات را در شهر كرد آموخت، در اصفهان به مدرسه صدر بازار رفت و نزد عموی خویش، سید ابوالقاسم دهكردی و برخی دیگر از استادان این حوزه به فراگیری علوم اسلامی پرداخت. وی مدتی در دانشگاه تهران به تدریس علوم شرعی مشغول بود. برخی كتابهای وی سالها در دبیرستانهای كشور مورد استفاده دانش آموزان بود.[22]
درس خارج فقه و اصول مرحوم آیت الله دهكردی یكی از مشهورترین دروس خارج فقه و اصول بوده و شخصیتهای دیگری چون مرحوم میرزا علی آقا شیرازی، مرحوم معلم حبیب آبادی، مرحوم آیت الله سید عبدالحسین طیب (صاحب تفسیر اطیب البیان)، آیت الله سید محمد تقی موسوی (صاحب مكیال المكارم)، آیت الله شیخ محمد رضا جرقوئی اصفهانی، آیت الله سید حسن چهارسوقی، آیت الله مرتضی دهكردی معروف به حاج آقا میرزا دهكردی، آیت الله سید محمد باقر رجایی، عالم ربانی آیت الله حسینعلی صدیقین، آیت الله مرتضی مظاهری نجفی، میرمحمد مهدی امام جمعه، ملا علی ماربینی، سید ابوالقاسم فریدنی، سید علی اكبر هاشمی، فرزند آقا حسین دهكردی، آیت الله سید احمد نوربخش دهكردی (برادرش)، آیت الله سید محمد باقر امامی (برادر زادهاش) و آیت الله سید محمد جواد نجفی (برادرزاده و داماد ایشان) از محضر ایشان در رشتههای مذكور بهره گرفتهاند.[23]
آیت الله سید ابوالقاسم دهكردی از رجال حدیث محسوب میگردید و علاوه بر امام خمینی، دانشورانی چون مرحوم آیت الله مرعشی نجفی، مرحوم آیت الله بروجردی، آیت الله سید محمد تقی موسوی احمد آبادی، حاج آقا رحیم ارباب و مرحوم معلم حبیب آبادی (صاحب كتاب مكارم الآثار) از ایشان اجازه نقل حدیث و اجتهاد دریافت كردهاند.[24]
آیت الله دهكردی تا آنجا مورد وثوق مردم در استان اصفهان، چهارمحال و بختیاری و نقاط هم جوار قرار گرفت كه اكثریت اهالی این نقاط وی را مرجع تقلید خویش قرار دادند و رساله عملیه ایشان حاوی فتاوی فقهی به نام هدایه الانام مكرر چاپ شد و در دسترس مقلدین آن فقیه عارف قرار گرفت. آیت الله دهكردی سالها امامت جماعت مسجد سفرهچی (سُرخی) واقع در خیابان چهار باغ پایین و مسجد شیخالاسلام واقع در خیابان عبدالرزاق را عهدهدار بود و در برخی ایام خصوصاً ماه مبارك رمضان به ایراد سخنرانی، موعظه و اقامه مراسم احیاء اقدام مینمود.[25]
آثار
سید ابوالقاسم دهكردی آثار ارزشمندی در علوم اسلامی از خود به یادگار نهاد كه عبارتند از:
1. منبرالوسیله كه مجلدی از آن ـ همان گونه كه اشاره شد ـ در توحید و مواعظ به نام وسیله النجاه به طبع رسیده است.[26] این كتاب اخیراً به اهتمام مجید جلالی دهكردی در قم چاپ شده است.
2. حاشیه بر تفسیر صافی.
3. حاشیه بر وافی.
4. رسالهای فقهی در قبض.[27]
5. بشارات السالكین یا واردات غیبیه.
6. جنّت المأوی در اخلاق.
7. حاشیه بر جامع عباسی.
8. ذخیرهای در ادعیه و ختومات.
9. رساله در طهارت.
10. رساله عملیه جهت مقلدین به نام هدایه الانام.
11. شرح بر شرایع، در دو مجلد در طهارت و بیع.
12. شرح فارسی بر كتب من لایحضره الفقیه.
13. الفوائد در متفرقات.[28]
14. اللمعات فی شرح دعاء سمات.
15. رساله در مباحث الفاظ.
16. حاشیه بر نخبه حاجی محمد ابراهیم كرباسی.[29]
17. نور الابصار فی فضیله الانتظار.
18. المتاجر، تقریر درس استادش مرحوم میرزا حبیب الله رشتی.
19. حاشیه بر مكاسب شیخ انصاری.
20. رسالهای در طهارت.
21. ینابیع الحكمه در تفسیر.
22. شرح بر اصول كافی، چنان چه خودشان در كتاب منبر الوسیله فرمودهاند.
23. تنقیح الاصول، تقریرات درس محقق رشتی با نظریات مؤلف در بحث الفاظ.
24. حاشیه بر رسائل شیخ انصاری.
25. شرح حدیث حقیقت كمیل بن زیاد كه در كتاب منبر الوسیله ذكر شده است.
26. الاخلاق.
27. السوانح و اللوائح (تاریخ اقامت ایشان در شیراز).[30]
وفات
سرانجام پس از هشتاد و یك سال زندگی با بركت كه هفتاد سال آن در راه كسب معارف و افزایش توشه آخرت و تقوا سپری گردید، عالم ربانی آیت الله سید ابوالقاسم دهكردی در شب یكشنبه ششم شوال سال 1353 هـ . ق. به سرای سرور شتافت و میهمان قدسیان گشت. همزمان با ارتحال وی، شهر اصفهان یكپارچه در ماتم و اندوه فرو رفت و در روز بعد پیكر پاكش از مسجد حكیم به سوی زینبیّه حركت داده شد، در این حال چنان انقلابی در شهر اصفهان ایجاد گردید كه مردم با پای پیاده در تشییع جنازه این عالم عامل حضور یافتند و آن را در سمت غربی زینبیه و در حجرهای مخصوص كه قبلاً از مالكین خریداری شده بود، دفن كردند و این برنامه بر طبق وصیت ایشان صورت گرفت. زیرا وقتی به وی گفته بودند: آیا شما را در تخت فولاد دفن كنیم؟ جواب داده بود: آن جا عالمان و صالحان هستند كه حكم نقره را دارند امّا مرا در جوار بانویی دفن كنید كه به اهل بیت انتساب دارد و حكم طلا را دارد.
در حال حاضر مسجدی به نام آن بزرگوار در كنار امامزاده زینبیّه اصفهان برپاست كه مورد توجه مردم میباشد.[31]
در میانه خیابان عبدالرزاق اصفهان كوچه بن بستی به نام شهید امیرحسین دیانی ـ كه قبلاً آیت الله دهكردی نام داشته ـ قرار دارد كه در حال حاضر منزل آیت الله دهكردی در آن واقع شده است كه به همان صورت اولیه و سبك و سیاق دوران حیات آن فقیه متقی، حفاظت گردیده است.[32]
[1] . نقباء البشر، ج 1، ص 61.
[2] . سید محمد باقرعلاوه بر سید ابوالقاسم، چهار فرزند ذكور به نامهای سید محمد نجفی، سید جواد، سید محمود و سید احمد نوربخش داشت.
[3] . تاریخ حكما و عرفا و متأخرین صدر المتألهین، ص 125.
[4] . تذكره القبور، معلم حبیب آبادی، ص 40 ـ 42.
[5] . زندگانی حكیم جهانگیر خان قشقایی، مهدی قرقانی، ص 107 و 187.
[6] . مجله حوزه، شماره 53، ص 57.
[7] . گنجینه دانشمندان، ج 6، ص 17.
[8] . دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص 226.
[9] . فوائد الرضویه، ج 2، ص 409.
[10] . تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج 1، ص 320 و 321.
[11] . میراث شهاب، شماره 16، ص 25.
[12] . پا به پای آفتاب، ج 2، ص 228.
[13] . اربعین حدیث، ص 3.
[14] . تاریخ هنری كربن، فلسفه اسلامی، ترجمه جواد طباطبایی.
[15] . دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص 48.
[16] . فوائد الرضویه، ج 2، ص 404.
[17] . ناصح صالح، ص 240.
[18] . زندگانی حكیم جهانگیرخان قشقایی، ص 128.
[19] . تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج 2، ص 321.
[20] . مدرس، مجاهدی شكست ناپذیر، ص 222.
[21] . تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج 2، ص 321.
[22] . همان، ص 332 و 333.
[23] . فصلنامه بام ایران، شماره 5 و 6، ص 8؛ مجله حوزه، مصاحبه با آیت الله طیب؛ مقدمه كتاب مكیال المكارم؛ بانو مجتهده امین، ناصر باقری بیدهندی، ص 32؛ المسلسلات فی اجازات، ج 2، ص 31؛ زندگانی آیت الله چهارسوقی، ص 132؛ شناخت سرزمین چهار محال و بختیاری، ج 2، ص 25؛ یادنامه آیت الله سید بحرالعلوم میردامادی، ص 55 و 56؛ تذكره القبور، ص 305 و آفتاب علم، ص 54 و 55.
[24] . تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، ج 2، ص 227؛ الاجازات الكبیره، آیت الله مرعشی نجفی، ص 17؛ القبسات، عادل علوی، ص 40؛ فصلنامه بام ایران، شماره 5 و 6، ص 8 و آفتاب علم، ص 36 و 37.
[25] . آفتاب علم، ص 36 و فصلنامه بام ایران. شماره 5 و 6، ص 9.
[26] . الذریعه، ج 22، ص 356.
[27] . مكارم الاثار، ج 6، ص 2007.
[28] . رجال اصفهان، ج 1، ص 200.
[29] . همان، ص 141.
[30] . ریحانه الادب، ج 2، ص 244؛ نقباء البشر، ج 1، ص 66؛ تذكره القبور، ص 93 و 94؛ المسلسلات فی اجازات، ج 2، ص 351 و آفتاب علم، ص 56 و 557.
[31] . آفتاب علم، ص 103؛ المسلسلات فی اجازات، ج 2، ص 32 و فصلنامه بام ایران، ص 8.
[32] . فصلنامه بام ایران، ص 7.
منبع:اندیشه قم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 509]
-
گوناگون
پربازدیدترینها