تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816448912
سید اسماعیل صدر
واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: ولادت
سید اسماعیل صدر در سال 1258 هـ . ق در اصفهان دیده به دنیا گشود.
هنوز شش بهار از زندگی سید اسماعیل نگذشته بود كه اندوه از دست دادن پدر، وی را غمگین و ماتم زده ساخت. برادر بزرگترش، سید محمد علی، معروف به «آقا مجتهد» سرپرستی و تربیت او را به عهده گرفت و در این راه از هیچ ت***** مضایقه نكرد.
تحصیل
سید اسماعیل از همان كودكی شروع به تحصیل كرد و صرف، نحو، بیان، منطق و مقداری از فقه و اصول فقه را از برادرش آموخت. او 14 ساله بود كه برادرش مهربانش را كه حق بزرگی بر گردنش داشت، از دست داد. سید اسماعیل پس از آن، در درس پسر خالهاش، شیخ محمد باقر فرزند شیخ محمد تقی اصفهانی (نویسنده كتاب هدایه المسترشدین) شركت كرد و از شاگردان خاص وی گردید.
مهاجرت به نجف
شیخ محمد باقر اصفهانی، استاد سید اسماعیل در سال 1281 هـ . ق. برای انجام مراسم حج رهسپار مكه گردید. سید اسماعیل صدر نیز بار سفر بست و اموال و داراییهای خود را به برادرانش سپرد و به نجف اشرف مهاجرت كرد تا در درس شیخ مرتضی انصاری شركت كند، امّا پس از ورود به نجف شهر را ماتم زده یافت و مشاهده نمود كه در مساجد و محافل مختلف، مراسم ترحیم و عزاداری برای فوت شیخ انصاری برپاست. وی كه از این حادثه بسیار ناراحت شده بود، پس از شركت در مراسم، در درس شیخ راضی بن شیخ محمد شركت كرد و در زمره شاگردان وی در آمد. وی هم چنین در درس شیخ مهدی آل كاشف الغطاء و میرزا محمد حسن شیرازی شركت میكرد.[1]
مهاجرت به سامرّاء
وقتی زمزمههای مهاجرت میرزا محمد حسن شیرازی به سامرا شنیده شد، سید اسماعیل نیز خود را آماده كرد و در ركاب میرزای بزرگ، به سامرا رفت و در كلاس درس او شركت كرد.
در سال 1307 هـ . ق. كه سید اسماعیل در سامرا به سر میبرد، شیخ موسی آل شراره، عالم بزرگ جبل عامل «لبنان» از دنیا رفت و مردم آن منطقه از سید اسماعیل صدر دعوت كردند كه به آن جا برود و سرپرستی امور آنان را عهدهدار گردد، امّا سید اسماعیل صدر این پیشنهاد را نپذیرفت و هم چنان در محضر میرزا محمد حسن شیرازی باقی ماند.
میرزا محمد حسن شیرازی در سالهای پیری به علت مسئولیت سنگین مرجعیت و رهبری جهان شیعه، از تدریس علوم حوزوی ناتوان مانده بود. او به سه تن از شاگردان بارزو برجسته خود: سید اسماعیل صدر، میرزا محمد تقی شیرازی و محمد اصفهانی فشاركی، دستور داد تا به تدریس بپردازند. سید اسماعیل صدر حدود 10 سال پیش از رحلت میرزا محمد حسن شیرازی، به تدریس اشتغال داشت.
مهاجرت به كربلا
دو سال از رحلت میرزا محمد حسن شیرازی گذشته بود كه سید اسماعیل صدر همراه پسر عمویش، سید حسن صدر به سبب موقعیت علمی مناسبی كه در كربلا فراهم آمده بود، به حوزه علمیه كربلا راه یافت و كانون درس حوزوی كربلا را گرمتر ساخت. وی تا اواخر عمرش در كربلا، به تدریس مشغول بود.[2]
استادان
سید اسماعیل صدر از محضر عالمان بسیاری استفاده نمود كه به شرح حال تعدادی از آنان اشاره میشود:
1. سید محمد علی، معروف به آقا مجتهد: وی برادر بزرگتر و اولین استاد سید اسماعیل است، در سال 1250 هـ . ق. به دنیا آمد. او نوه دختری شیخ جعفر كاشف الغطاء است. او تألیفاتی نیز دارد و در 12 سالگی، كتاب البلاغ المبین فی احكام الصبیان و المجانین را نگارش نمود. برخی اجتهاد وی را در سنین نوجوانی تأیید كردند. حاج میرزا حسن، امام جمعه اصفهان هنگامی كه سید محمد علی 7 ساله بود، به او گفت: «آقا مجتهد است». بدین سان، سید محمد علی به «آقا مجتهد» معروف شد. استعداد و طبع شعر داشت و اشعاری به زبان فارسی نیز میسرود.
سید محمد علی در 30 سالگی دار فانی را وداع گفت و در كنار قبر پدرش، به خاك سپرده شد. سید بهاء الدین و سید محمد جواد پسران او هستند.[3]
2. شیخ محمد باقر اصفهانی، فرزند شیخ محمد تقی اصفهانی (نویسنده كتاب هدایه المسترشدین): وی در سال 1235 هـ . ق. در اصفهان به دنیا آمد. او پس از تكمیل مقدمات در محضر عالمان اصفهان، ادامه تحصیل داد. پدر خود را در سالهای نخست جوانی از دست داد. مادرش كه دختر شیخ جعفر كاشف الغطاء بود، عهدهدار تربیت وی گردید. شیخ محمد باقر برای ادامه تحصیل به نجف رفت و فقه و اصول را در محضر دائیاش، شیخ حسن كاشف الغطاء (نویسنده كتاب انوار الفقاهه)، شیخ محمد حسن نجفی (نویسنده كتاب جواهر الكلام) و شیخ مرتضی انصاری فرا گرفت و به درجه اجتهاد نائل آمد.
بازگشت او به اصفهان با فوت سید اسدالله بن سید محمد باقر اصفهانی، از عالمان سرشناس اصفهان (متوفا: 1290 هـ . ق) و برخی از فقیهان اصفهان، مقارن بود. لذا زعامت و كرسی تدریس و فتوا به وی منحصر گشت. او حدود شرعی و قصاص را اجرا میكرد و در مسجد شاه اصفهان نماز جماعت میخواند.
سید اسماعیل صدر، سید كاظم طباطبایی و شیخ الشریعه اصفهانی از مشهورترین شاگردان او هستند. وی تألیفاتی نیز از خود به جای گذاشت، كه برخی از آنها عبارتند از:
الف. رسالهای در حجیت ظنّ طریقی، كه با حاشیه پدرش بر كتاب معالم به چاپ رسیده است.
ب. لبّ الاصول.
ج. لبّ الفقه.
وی در سال 1301 هـ . ق. به نجف برگشت و در همان جا فوت كرد. نوهاش در كتاب «حلی الدهر العاطل فی من ادركته من الافاضل» به شرح حال وی پرداخته است.[4]
3. شیخ راضی بن محمد، معروف به فقیه عراق: وی فقه را نزد دائیهایش، شیخ علی و شیخ حسن (فرزندان شیخ جعفر كاشف الغطاء) فرا گرفت.
شیخ راضی علاقه وافری به شیخ حسن داشت، به طوری كه بیشتر تحصیلاتش را نزد وی فراگرفت.
شیخ راضی مدتی در درس شیخ محمد حسن نجفی (نویسنده جواهر الكلام) شركت میكرد.
كتابی در زمینه فقه نگاشت كه ناپدید گشت و باعث تأسف اهل علم و فضل گردید. وی نزدیك به 7 سال در روستای «حسكه» سكونت داشت، تا این كه در سال 1266 هـ . ق به اصرار علمای عراق، به نجف بازگشت.
آخوند خراسانی، سید اسماعیل صدر، شیخ فضل الله نوری و سید محمد كاظم طباطبایی یزدی از شاگردان او بودند.
شیخ راضی در آخر شعبان سال 1290 هـ . ق. 9 سال بعد از فوت شیخ مرتضی انصاری، در نجف اشرف در گذشت.[5]
4. شیخ مهدی آل كاشف الغطاء، فرزند شیخ علی كاشف الغطاء و نوه شیخ جعفر كاشف الغطاء: وی در سال 1226 هـ . ق. در نجف به دنیا آمد و تحصیلات خود را در همان جا به پایان رساند. شیخ مرتضی انصاری احترام فوق العادهای برای او قائل بود؛ تا جایی كه در بیشتر امور شرعی و عمومی، او را بر دیگران مقدم میداشت. وی پس از رحلت شیخ انصاری، مركز حلّ و فصل امور گردید و عده زیادی از مسلمانان قفقاز، تهران، اصفهان، تبریز و عراق از وی تقلید كردند.
وی ادیب، شاعر و سخنوری توانا بود. عدهای از شاگردان او عبارتند از: شیخ حسن مامقانی، سید اسماعیل صدر، شیخ فضل الله نوری و عبدالله مازندرانی.
الخیارات در شرح بحث خیارات كتاب شرایع، كتاب البیع و رسالهای در باب روزه از آثار اوست. وی دو مدرسه علمیه برای طلاب علوم دینی در نجف و كربلا ساخت و آرامگاه جدّش، شیخ جعفر كاشف الغطاء را تعمیر كرد.
وی در شب سه شنبه 24 صفر سال 1289 هـ . ق. در نجف اشرف رحلت نمود.[6]
5. میرزا محمد حسن شیرازی: میرزای شیرازی نیازی به معرفی ندارد.
مرجعیت
گروهی از مردم بعد از وفات میرزای مجدد محمد تقی شیرازی (متوفا: 1338 هـ . ق.) نزد سید اسماعیل صدر آمدند و از وی تقاضا كردند رساله عملیه خود را در اختیار همگان قرار دهد و مرجعیت تقلید را بپذیرد، امّا او این پیشنهاد را نپذیرفت و تنها رساله عملیهاش را برای مشتاقان منتشر ساخت. عده زیادی در ایران، عراق و دیگر كشورهای اسلامی از وی تقلید میكردند.[7]
منادی وحدت
یكی از عوامل شكست مسلمانان در مقابل دشمنان بیگانه، نداشتن وحدت كلمه و اتحاد است. عدم رعایت این اصل مهم در صحنه زندگی اجتماعی مسلمانان، باعث عدم اعتماد به یكدیگر و شكست آنان در مقابل دشمن میگردد.
عالمان بیدار و آگاه شیعه همواره بر وحدت مسلمانان در مقابل بیگانگان و متجاوزان اصرار داشتند و خود منادی این حركت عظیم بودند.
دولتهای غربی كه به دنبال تجزیه و تصرف كشورهای اسلامی بودند، شروع به تهاجمات فرهنگی، سیاسی و نظامی علیه دولت عثمانی كردند. اگر چه دولت عثمانی یك حكومت ایدهآل اسلامی نبود، امّا حفظ آن در مقابل كفار مهاجم، در آن مقط حساس زمانی، از ضروریات محسوب میشد.
تصمیم گیری درست و به موقع عالمان دینی میتوانست مسیر این جنگ را تغییر دهد. به همین منظور، حاج آقا نور الله اصفهانی كه یكی از چهرههای سرشناس مبارزه با بیگانگان بود، همراه سید اسماعیل صدر، آخوند خراسانی، شیخ الشریعه اصفهانی و شیخ عبدالله مازندرانی، طی اعلامیهای خطوط سیاسی ـ فكری وحدت اسلامی را تبیین و ترسیم نمودند. متن اعلامیه به شرح زیر است:
«چون دیدیم كه اختلاف فرقههای پنج گانه مسلمین، اختلافاتی كه مربوط به اصول دیانت نیست، موجب انحطاط دول اسلام و استیلاء اجانب شده، به جهت حفظ كلمه جامع دینیه و دفاع از شریعت محمدیه، فتاوای مجتهدین عظام كه رؤسای شیعه جعفریه هستند با مجتهدین اهل سنت، اتفاق نموده بر وجوب تمسك به حبل اسلام. چنان كه خداوند عزوجل در آیه شریفه فرموده: «واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرّقوا» و اتفاق شد بر وجوب اتحاد تمام مسلمین در حفظ بیضه اسلام و نگهداری جمیع مملكتهای اسلامی از عثمانی و ایرانی از تشبثات دول بیگانه و حملههای سلطنتهای صلیبیه. متحد شد رأی ما جمیعاً برای حفظ حوزه اسلامیه بر این كه تمام قوت و نفوذ خود را بر این خصوص مبذول داریم.»[8]
تألیفات
از سید اسماعیل صدر آثار بسیاری به یادگار نمانده است. تنها رساله علمیه وی كه حاشیهای بركتاب «انیس التجار»، نوشته ملا مهدی نراقی است و در زمینه احكام بازرگان نگارش یافته، به چاپ رسیده است.
هجرت
سید اسماعیل صدر در سال 1281 هـ . ق. به مكه مشرف شد و اعمال پر فضیلت حج را به جای آورد. او پس از بازگشت به نجف، مریض شد و برای رفع كسالت، به اصفهان سفر كرد. وی در اصفهان، به مناسبتهای مختلف، منبر میرفت و با استعدادی كه در این زمینه داشت، مردم را ارشاد و راهنمایی میكرد و روز به روز بر محبوبیتش افزوده میشد. او در سال 1294 هـ . ق. تصمیم گرفت از اصفهان عزیمت كند و به نجف بازگردد. وی در سال 1300 هـ . ق. به خراسان سفر كرد و مرقد منوّر امام هشتم شیعیان را از نزدیك زیارت كرد.[9]
عالمی فرهیخته
وی در علوم عقلی و نقلی، اطلاعات بسیاری داشت و در مسائل علمی، دقت نظر زیادی به خرج میداد. او در فتواهای خود، بسیار احتیاط میكرد و همه جوانب را میسنجید. وی به مباحثه دو نفره یا چند نفره علاقهای وافر داشت و دیگران را نیز به این كار توصیه میكرد و میگفت: «استفاده من از این مباحثه كمتر از استادان نیست؛ زیرا این قسم مباحثه، هم درس خواندن است و هم درس دادن و بحث كردن».[10]
شاگردان
1. شیخ عبدالحسین كرخی،معروف به «كاظمی» و «آل یاسین».
2. میرزا محمد حسین نائینی.
3. سید ابوالقاسم دهكردی.
4. محمد هادی بیرجندی معروف به «هادوی».
5. شیخ موسی بن محمد جعفر كرمانشاهی.
6. محمد حسین طبسی.
7. غلام حسین مرندی حائری.
8. میرزا علی نجل.
9. سید علی سیستانی، پدر بزرگ حضرت آیت الله سید علی سیستانی.
10. سید حسین بن سید ابراهیم فشاركی اصفهانی.
11. سید محمدرضا پشت مشهدی كاشانی.
12. شیخ محمد علی ابن شیخ عباس هروی (هراتی) خراسانی.[11]
اجازه نقل روایت
عدهای از عالمان دینی از وی اجازه نقل حدیث داشتند كه عبارتند از:
1. سید محمود مرعشی
وی در سال 1260 هـ . ق. در نجف اشرف به دنیا آمد.
وی علاوه بر این كه فقیهی اصولی بود، در علم رجال نیز متخصص به شمار میآمد و در نسب شناسی سادات، تبحر فراوان داشت و كتابهای زیادی از شجره نامه سادات علوی در اختیارش بود. وی در علم یونانی نیز سررشته داشت. از صفات اخلاقی او میتوان به خوش رویی و وقار اشاره كرد. این عالم فرزانه در سال 1338 هـ . ق. در نجف اشرف به لقاء الله پیوست. از وی دو فرزند به یادگار ماند: 1. سید مرتضی كه در علم روایت مهارت داشت. 2. آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی كه یكی از مراجع معاصر بود.[12]
2. محمد باقر بیرجندی
وی شاگرد میرزا حبیب الله رشتی، میرزای شیرازی و میرزا حسین نوری بود. وی از مشایخ روایت آیت الله مرعشی نجفی نیز میباشد. از فتواهای اوست:
الف. وجوب عینی نماز جمعه.
ب. وجوب بقاء بر تقلید میت اعلم.
القاء المكائد فی اصلاح المفاسد، انوار المعرفه (در علم كلام)، بدایه المعرفه (اصول فقه) و رسالهای در ردّ فرقههای صوفیه، خصوصاً فرقه گنابادیه، از آثار اوست.
وی در دوازدهم ذی حجه سال 1352 هـ . ق. در 77 سالگی در بیرجند وفات یافت.[13]
3. آیت الله شیخ محمد علی شاه آبادی، استاد اخلاق امام خمینی (ره).
4. میرزا ابوطالب موسوی شیرازی، نویسنده كتاب اسرار العقائد.
5. احمد شاهرودی.
6. محمد حسین بن محمد خلیل امامی شیرازی (متوفا: 1329 هـ . ق).[14]
وفات
سید اسماعیل صدر در اواخر عمرش به كاظمین مهاجرت كرد. وی در 80 یا 81 سالگی در روز سه شنبه 12 جمادی الاولی سال 1338 هـ . ق. چشم از دنیا فروبست و به ملكوت اعلی پیوست.
تاریخ دقیق وفات این عالم بزرگ مشخص نیست. بنابر نقل كتاب ریحانه الادب، تاریخ وفات وی سال 1337 هـ . ق. است و بنابر نقل اعیان الشیعه، تاریخ وفات وی سال 1339 هـ . ق. میباشد.
جمعیت بسیاری در تشییع جنازه آیت الله سید اسماعیل صدر شركت كردند. بدن مطهر وی را در اتاقی كه در پایین رواق مطهر حرم كاظمین قرار داشت، به خاك سپردند.
پس از وفات این عالم متقی در بلاد اسلامی مراسم ترحیم برگزار شد.[15]
[1] . معارف الرجال، محمد حرزالدین، ج 1، ص 115.
[2] . معارف الرجال، ج 1، ص 115 و اعیان الشیعه، ج 3، ص 404.
[3] . دائره المعارف تشیع، ج 2، ص 224.
[4] . همان، ج 2، ص 223 و معارف الرجال، ج 1، ص 94.
[5] . معارف الرجال، ج 1، ص 308 ـ 313.
[6] . همان، ج 3، ص 96 ـ 100.
[7] . معارف الرجال، ج 1، ص 115 و اعیان الشیعه، ج 3، ص 404.
[8] . حاج آقا نور الله اصفهانی، موسی نجفی، ص 42.
[9] . معارف الرجال، ج 1، ص 115 و گلشن ابرار، ج 1،ص 292.
[10] . ریحانه الادب، ج 3، ص 421.
[11] . معارف الرجال، ج 1، ص 117.
[12] . همان، ج 2، ص 396 ـ 298.
[13] . ریحانه الادب، ج 1، ص 304.
[14] . گلشن ابرار، ج 2، ص 602 و اعیان الشیعه، ج 3، ص 404.
[15] . معارف الرجال، ج 1، ص 117؛ اعیان الشیعه، ج 3، ص 403 و ریحانه الادب، ج 3، ص 422 و 423.
منبع:اندیشه قم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 337]
-
گوناگون
پربازدیدترینها