تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اى مردم اگر در يارى حق كوتاهى نمى كرديد و در خوار ساختن باطل سستى نمى نموديد، كسان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816508245




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

میرزا محمد حسن آشتیانی


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: زادگاه و دوران كودكی
آشتیان یكی از شهرهای استان مركزی است كه با وسعتی برابر 520 كیلومتر مربع، بین شهرستان‌های تفرش، قم و اراك واقع گردیده است. این دیار از دیرباز مهد دانشورانی بوده است كه در عرصه‌های گوناگون علمی و فرهنگی، فروزندگی داشته‌اند و در جهت ارزشهای دینی و دفاع از حقیقت، گام‌های مؤثری برداشته‌اند.[1]
یكی از رجال این شهر، میرزا جعفر فرزند محمد نام دارد كه در سال 1248 هـ . ق صاحب فرزندی گردید كه نامش را محمد حسن گذاشت. محمد حسن سه ساله بود كه پدر پارسایش از دنیا رفت.[2]
پس از رحلت پدر، مادری پاكدامن و مشتاق معارف دینی وی را تحت تربیت‌های سازنده خود قرار داد. پس از آن كه محمد حسن به سن تمییز رسید، مادرش او را جهت فراگیری قرآن، حساب و سواد فارسی نزد معلمان و مربیان فرستاد. در این مدت، ذهن كنجكاو محمد حسن مشاهده كرد مربیانش در خصوص مباحث علم نحو با یكدیگر به گفت و گو مشغول‌اند، او با دیدن وضع، مشتاق فراگیری علوم و معارف دینی گردید و در حدود سال 1261 هـ . ق در حالی كه نوجوانی 13 ساله بود، عازم بروجرد گردید.[3]
تحصیلات
موقعی كه محمد حسن به بروجرد گام نهاد، حوزه علمیه این شهر به دلیل تدبیر و مدیریت توأم با ابتكار ملا اسدالله بروجردی، آن چنان توسعه علمی و اشتهار اجتماعی را به دست آورده بود كه به یكی از معروف‌ترین و بزرگترین حوزه‌های ایران تبدیل شده بود.
وی 4 سال نزد ملا اسدالله بروجردی، ادبیات و فقه و اصول را یاد گرفت و به تدریس آنها پرداخت. او در سن كم، به تدریس مطوّل می‌پرداخت. شماری از طلاب سالخورده نیز در درس او شركت می‌كردند. محمد حسن به موازات تحصیل نزد ملا اسدالله بروجردی و تدریس در مدرسه علمیه این شهر، محضر علامه سید شفیع جاپلقی را غنیمت شمرد و حدود 18 ماه در محضر این عالم محقق به فراگیری معارف تشیع اشتغال داشت.[4]
عزیمت به نجف
محمد حسن 17 بهار را با تحمل مشكلات فراوان سپری كرد و در سال 1365 هـ . ق برای تكمیل تحصیلات، رهسپار نجف اشرف گردید. او در مسیر راه، بر اثر گزیدگی حشرات، دچار بیماری سختی شد و با سیمای رنجور و بدنی متورم، ‌وارد كربلا شد و پس از زیارت سالار شهیدان، این شهر را به قصد اقامت در نجف ترك نمود. وی وقتی به محلی به نام «خان جضغان» رسید و دیدگانش متوجه حرم مولای متقیان گردید، موجی از هیجان و شورو شعف روح و ذهنش را تحت تأثیر قرار داد. محمد حسن در گوشه‌ای از حرم امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ نشست و برای رهایی از مشكلات گوناگون، به پیشگاه مقدس آن امام همام متوسل گردید. با عنایت و كرامت نخستین امام، در مدتی كوتاه كسالت وی برطرف شد، زخم‌هایش التیام یافت و سلامتی خویش را به دست آورد. محمد حسن هنگام خروج از صحن مطهر حضرت علی ـ علیه السلام ـ، با یكی از همشهریان خود به نام شیخ علی نقی آشتیانی ملاقات كرد كه بیش از 40 سال در نجف می‌زیست. همشهری‌اش وقتی به قیافه این جوان 17 ساله می‌نگرد، سیمای میرزا جعفر در ذهنش نقش می‌بندد و با هوشیاری و فراست در می‌یابد كه وی محمد حسن، فرزند جعفر است. محمد حسن با او به گفتگو می‌پردازد. شیخ علی نقی به او می‌گوید: خیلی مایل بودم به علوم دینی روی آوری. نامه‌ای درباره‌ات به مادرت نوشتم. اكنون حجره‌ام را با تمام وسایل آن و كتابهایم در اختیارت می‌گارم. اگر مرا به عنوان میهمان خویش پذیرفتی كه نزدت می‌مانم و در صورتی كه تمایلی به این كار نداری، می‌روم حجره‌ای دیگر برای خودم تدارك می‌نمای. آن گاه دست محمد حسن را گرفت و به حجره خود برد و خدمتگزاری او را عهده‌دار گردید.
تدریس در حوزه علمیه تهران
در سال 1281 هـ . ق آیت الله محمد حسن آشتیانی در حالی كه یك سال از رحلت استادش، شیخ انصاری می‌گذشت، به تهران رفت.
ناصر الدین شاه نمی‌خواست مردم تهران از وی استقبال كند، امّا او با استقبال باشكوه مردم، وارد پایتخت گردید.[5]
دراین موقع، وی بر فرازین قله اجتهاد نائل آمده بود. او در اصول فقه، مباحث تازه و نكته‌های پژوهشی عمیقی را مطرح كرد. طلاب به محضرش شتافتند تا از پرتو دانش او استفاده كنند. رفته رفته وی بر سایرعالمان تهران پیشی گرفت و مورد توجه طبقات گوناگون جامعه واقع گردید.[6]
آیت الله میرزا حسن آشتیانی ضمن تشكیل حوزه علمیه در تهران و پرداختن به تدریس معارف فقهی، از شرایط اجتماعی نیز غافل نبود و به مسایل جامعه توجه داشت و در حد امكانات و مقدورات، در جهت رفع مشكلات و معضلات مردم می‌كوشید. به همین دلیل، او جایگاه رفیعی در میان اهالی تهران و سایر نقاط ایران پیدا كرد.[7]
آیت الله آشتیانی علاوه بردقت و موشكافی كه در بحث‌های اجتهادی داشت، دارای ذوق خاص و بیان گیرا بود و این ویژگی بر شهرت و برتری علمی او افزود.[8] وی از هنگام ورود به ایران تا زمان رحلتش، مرجع احكام شرعی بود[9] و در چند سال آخر عمر، متولی و متصدی تمام اوقافی كه تولیت آنها با اعلم علمای تهران بود، از قبیل موقوفات مدرسه مروی گردید.[10]
شاگردان
روش علمی، شیوایی سخن و یافته‌های جدید علمی آیت الله آشتیانی و تشریح اندیشه‌های شیخ انصاری توسط او، آوازه‌اش را در سراسر ایران طنین افكن نمود. یكی از شاگردانش می‌گوید: «من گمان می‌كنم كه اگر مرحوم شیخ مرتضی انصاری زنده می‌بود، تصدیق می‌كرد كه بیانی اوفی از بیانش و تقدیری اكمل از تقریرش نمی‌شود و فضلایی كه به تدریسش حاضر بودند، در این باب تصدیق می‌كنند و دلیل بدین امر، بیان اوست مطالب مصنف را در حاشیه كبیره ...».[11]
شماری از افرادی كه در درس او شركت كردند، عبارتند از:
1. آیت الله حاج آقا حسین قمی (28 رجب 1281 ـ 14 ربیع الاول 1366 هـ . ق).
2. آیت الله سید عباس شاهرودی.
3. حاج سید نصر الله تقوی.
4. ابراهیم، فرزند ابوالفتح زنجانی.
5. سید محمد بن محمد تقی حسینی تنكابنی.
6. آیت الله میرزا محمد شاه آبادی.
7. میرزا محمد قزوینی.
8. آیت الله فیض قمی.
9. آیت الله فیاض.
10. میرزا مسیح طالقانی.
11. شیخ علی اكبر حكمی.
12. سید ابوالقاسم حسینی.
13. ملا رحمت الله كرمانی.
14. سید اسماعیل مرعشی.
15. ملا اسماعیل محلاتی.
16. شیخ علی اكبرصدر الفضلاء.
17. شیخ علی اكبر نهاوندی.
18. حاج شیخ ابوالقاسم كبیر قمی.
19. شیخ محمد تقی نهاوندی.
آثار
آیت الله میرزای آشتیانی علاوه بر مسئولیت‌های سنگین مرجعیت، تدریس، تصدی موقوفات، ارشاد مردم و حل مشكلات آنان، این توفیق را به دست آورد كه اندیشه‌های علمی و دانسته‌های فقهی و اصولی خود را تدوین كند. نوشته‌های پرارزش وی كه به صورت كتاب، رساله و حاشیه بركتابهای دیگران، به یادگار مانده است، ‌عبارتند از:
1. بحر الفوائد فی حاشیه‌ الفرائد: این اثر را وی هنگامی نوشت كه در درس شیخ انصاری شركت می‌كرد. بنا به نظر شیخ آقا بزر تهرانی، در میان 40 حاشیه كه بر«رسائل» شیخ انصاری نگاشته شده است، این اثر از همه آنها پر مایه‌تر، بهتر و مفیدتر است.[12] مدرسان حوزه های علمیه ایران، همگی اتفاق نظر دارند كه بحر الفوائد بهترین شرح بر رسائل است.[13] بحر الفوائد پس تهذیب و تنقیح، در سال 1315 هـ . ق در تهران به چاپ رسید.[14]
2. رساله فی الاجزاء: در سال 1315 هـ . ق به چاپ رسید.
3. مباحث الالفاظ: تقریر مباحث اصولی شیخ انصاری.
4. رساله فی قاعده نفی العسرو الحرج: در سال 1314 هـ . ق در تهران چاپ شد.
5. كتاب القضاء و الشهادات: برگرفته از دروس شیخ انصاری است و در موضوع خود اثری بدیع و پرنكته است. این اثر در 490 صفحه، توسط انتشارات هجرت، در سال 1363 هـ. ش منتشر شد.
6. رساله فی حكم اوانی الذهب و الفضه: در سال 1313 هـ . ق چاپ شد.
7. ازاحه الشكوك فی حكم اللباس المشكوك: در 141 صفحه، در سال 1313 هـ . ق در تهران چاپ شد.
8. رساله فی الجمع بین تصدی القرآن و الدعاء: در 139 صفحه،‌در سال 1314 هـ . ق در تهران چاپ شد.
9. رساله فی نكاح المریض: در سال 1314 هـ . ق در تهران چاپ شد.
10. كتاب الاجاره: تقریر درسهای شیخ انصاری می‌باشد.[15]
11. الخلل فی الصلاه: شرح مبحث خلل از كتاب شرایع الاسلام می‌باشد. نسخه‌ای خطی از آن به شماره 7741 در كتابخانه آستان قدس رضوی نگاهداری می‌شود.
12. رساله فی انه اذا سلّمت جماعه یكتفی بجواب واحد بصیغه الجمع ام لا.
13. رساله سؤال و جواب.
14. كتاب الوقف: تقریر درسهای شیخ انصاری است.
15. كتاب الخمس.
16. كتاب الزكاه.
17. احیاء الموات و الاجاره.
18. كتاب الرهن.
19. كتاب الغصب.
20. كتاب الصید و الذباحه.[16]
ستیز با سلطه‌گری
ناصر الدین شاه (1264 ـ 1313 هـ . ق) در سفر سوم خود به اروپا، در سال 1306 هـ . ق امتیاز انحصاری دخانیات، توتون و تنباكو را در داخل و خارج به یك شركت انگلیسی واگذار كرد و در ازای این حركت كه استقلال سیاسی ایران را تهدید می‌كرد و راه را برای سلطه بیگانگان بر مسلمانان ایران می‌گشود، مبلغی دریافت داشت. دست اندركاران خرید و فروش دخانیات نخست به اعتراض و سپس به تظاهرات علیه دولت دست می‌زنند و سپس مردم كوچه و بازار به آنان می‌پیوندند و مسئله به صورت قیام عمومی در می‌آید. نایب السلطنه، كامران میرزا كه برای ساكن نمودن مردم جلو می‌آید، كتك می‌خورد و سربازان دولتی به مردم تیراندازی می‌كنند. عده‌ای كشته می‌شوند و شاه سخت می‌ترسد. دامنه نهضت بالا می‌گیرد و مردم به علما متوسل می‌شوند كه در صدرآنها حاج میرزا محمد حسن آشتیانی قرار دارد.[17] آیت الله آشتیانی درمقام رهبری این مقاومت، كوشید علاوه بر گوشزد نمودن زیان‌های اقتصادی این قرارداد، آثار سوء فرهنگی و اجتماعی آن را به مردم یادآور شود. مردم به ندای علما پاسخ مثبت دادند و دست به قیام گسترده و عمومی زدند و كار به آنجا كشید كه فتوای تحریم تنباكو از سوی میرزای شیرازی صادر گردید و بساط سلطه را درهم نوردید.
آیت الله آشتیانی قرار داد مذكور را مخالفت مذهب اسلامی و استقلال كشور قلمداد نمود و چندین مرتبه با امین السلطان و ناصرالدین شاه ملاقات كرد و آثار سوء این قرارداد را به آنان گوشزد كرد. ولی آنان به بهانه این كه امضای شاه اعتبار دارد و طرف قرارداد، در حقیقت دولت انگلیس است،‌ به سخنان وی وقعی ننهادند.[18] در واقع، هسته اصلی مبارزه ضد این امتیاز آیت الله آشتیانی بود.[19] حاج میرزا حسن آشتیانی در آن موقع، در محلّه سنگلج و در یكی از كوچه‌های گلوبندك ساكن بود. در واقع، باید گفت بزرگترین نهضت سیاسی ایران برضد استعمار خارجی (واقعه رژی) از همین خانه آغاز شد و از همین مكان بود كه وی مقاومت در مقابل استبداد و استكبار را پی گرفت و فعالیت‌های عزت آفرین او به پیروزی شیعیان ایران و شكست بیگانگان و دولت وابسته به اجانب انجامید.[20]
به همت و پشتكاری علما، نهضت تنباكو پا گرفت و زمینه برای حركت نهایی آماده شد. علمای تهران به رهبری آیت الله آشتیانی، وقتی چنین دیدند، از میرزای شیرازی خواستند حكم خویش را ابلاغ كند. میرزا با مطالعه همه جانبه قضیه و مكاتبات فراوان با ناصرالدین شاه فتوای تاریخی خود را صادر كرد و آن را برای میرزای آشتیانی ارسال داشت. این فتوا توسط وی در ایران انتشار یافت.[21] مردم خیلی سریع از متن فتوا اطلاع پیدا كردند، هیجان عظیمی ایران را فتوا گرفت. فتوای مرجع تقلید شیعیان در عمق جانها اثركرد. امین السلطان (صدراعظم) و نایب السلطنه (حاكم تهران) به مأموران دستور داده بودند كه با تمام نیرو از نشر این فتوا جلوگیری كنند.
امین السلطان كه در این قرارداد، رشوه كلانی گرفته بود، به پیشنهاد وزیرمختار انگلیس، از ناصرالدین شاه خواست كه میرزا حسن آشتیانی را تبعید كند. شاه كه از این كار بیمناك بود، با اصرار وی تن به چنین كاری داد و حكم كرد كه میرزای آشتیانی یا باید در مجامع عمومی به منبر برود و قلیان بكشد، یا این كه از تهران خارج شود. این دستور توسط عبدالله خان ولی، در روز یك شنبه دوم جمادی الثانی 1309 هـ . ق به میرزای آشتیانی ابلاغ شد. وی در مقام اجرای حكم شاه بر می‌آید و به میرزا می‌گوید: حتماً باید قلیان بكشید و مسلمانان را به استفاده از دخانیات رخصت دهید یا این كه از تهران بیرون بروید. میرزای آشتیانی در پاسخ می‌گوید: برایم امكان ندارد كه حكم میرزای شیرازی را نقض كنم، امّا رخت خود را از این موج فتنه‌خیز بیرون كشیده، از این شهر نقل مكان می‌كنم.[22] پس از لغو امتیاز داخلی و خارجی، امین السلطان باردیگر از میرزای آشتیانی حكم جواز را می‌خواهد كه او در جواب می‌گوید: «وضع این حكم از من نیست، تا رفع آن از من و به دست من باشد. منع این حكم از حضرت حجت الاسلام (میرزای شیرازی) بوده، رفع این منع نیز موكول به جناب ایشان است.»[23]
وفات
سرانجام آن عالم مجاهد و فقیه فرزانه در تاریخ 28 جمادی الاول سال 1319 هـ . ق در 71 سالگی، در تهران هنگام قرائ زیارت جامعه كبیره بدرود حیات گفت و میهمان قدسیان گردید. پیكرش را پس از تشییعی شكوهمند و با حضور علما و مردم سوگوار در جوار بارگاه حضرت عبدالعظیم به امانت سپردند، تا پس از مدتب به نجف انتقال دهند. فرزندش، آیت الله مرتضی آشتیانی فرمود: پس از 8 ماه كه تصور می‌كردیم بدنش دیگر خشك شده و سبك گشته، از امانتگاه درآوردیم كه به عتبات ببریم، مشاهده كردیم بدنش هیچ تغییری نكرده و همان طور كه سپرده بودیم، می‌باشد و حتی این كه ران چپش ورم داشت و در موقع رحلت آن را دیده بودیم، ابداً كم نشده بود. پیكرش را به نجف اشرف بردند و در كنار قبر مرحوم حاج شیخ جعفر شوشتری دفن كردند.[24]
[1] . ر.ك: سیمای آشتیان، محسن آشتیانی.
[2] . نقباء البشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج 1، ص 389 و اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج 5، ص 27.
[3] . مجله مسجد، شماره 41، ص 67.
[4] . اعیان الشیعه، ج 5، ص 37؛ طبقات اعلام الشیعه، ج 1، ص 390 و چهل مقاله، رضا استادی، ص 597.
[5] . سیمای آشتیان، ص 49.
[6] . زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، مولف شیخ مرتضی انصاری، ص 265.
[7] . سیمای آشتیان، ص 49.
[8] . ادوار اجتهاد، محمد ابراهیم جناتی، ص 399.
[9] . فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، آذر تفضلی و مهین فضایلی جوان، ص 494.
[10] . چهل مقاله، ص 60.
[11] . علما معاصرین، ملاعلی واعظ خیابانی، ص 379.
[12] . الذریعه، آقا بزرگ تهرانی، ج 2، ص 44 و نقباء البشر، ج 1، ص 390.
[13] . مجله مسجد، شماره 41، ص 70.
[14] . مجله حوزه، شماره 65، ص 64.
[15] . شیخ آقا بزرگ تهرانی این اثر را در میان كتب علامه سید محمد بن علامه سید ابراهیم لواسانی نجفی دیده است. ر.ك: الذریعه، ج 1، ص 122.
[16] . در تدوین آثار آیت الله آشتیانی، از منابع ذیل كمك گرفته شده است: الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 1، ص 274، 309 و 527، ج 2، ص 44، ج 7، ص 248، ج 17، ص 9 و 141؛ نقباء البشر، ج 1، ص 390؛ مقدمه‌ای بر فقه شیعه، سید حسن مدرسی، ص 358؛ اعیان الشیعه، ج 5، ص 38: كشف الاستار عن وجه الكتب و الاسفار، سید احمد صفایی خوانساری، ج 4، ص 265؛ چهل مقاله، ص 599؛ سیری كوتاه در جغرافیای تفرشی، ص 250؛ مجله مسجد، شماره 41، ص 74 و 75 و مجله مشكوه، شماره 44، ص 102.
[17] . سده تحریم تنباكو، به اهتمام موسی نجفی و رسول جعفریان، ص 15 ـ 64.
[18] . تحریم تنباكو اولین مقاومت منفی در ایران، ابراهیم تیمور، ص 86.
[19] . تشیع و مشروطیت در ایران، عبدالهادی حائری، ص 132.
[20] . سیری كوتاه در جغرافیای تفرش و آشتیان، ص 251.
[21] . شرح حال رجال ایران، مهدی بامداد، ج 1، ص 335.
[22] . تاریخ دخانیه، شیخ حسن اصفهانی كربلایی، ص 154.
[23] . مجله حوزه، شماره 50 ـ 51، ص 227. به نقل از قرارداد رژی، ص 123.
[24] . اختران فروزان ری و تهران، ص 173؛ چهل مقاله، ص 26؛ كرامت صالحین، محمد شریف رازی، ص 320؛ اجساد جاویدان، علی اكبر مهدی پور، ص 257؛ فوائد الرضویه، ص 67 و منتخب التواریخ، حاج محمد هاشم خراسانی، ص 192.
منبع:اندیشه قم





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 855]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن