واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: فرار مالياتي ايراني ها
محمد قاسم رضاييہ : اگر مبناي فرهنگي جامعه مبتني بر همكاري عمومي و تشريك مساعي در پرداخت هزينه هاي عمومي دولت باشد، مشكلي به نام فرار از پرداخت ماليات در جامعه مطرح نخواهد بود. فرار از پرداخت ماليات نتيجه مستقيم پايين بودن سطح فرهنگ مالياتي در جامعه است كه عوامل ديگر اجتماعي به طور مستقيم يا غيرمستقيم اين مساله را تشديد مي كنند و تا جايي كه فرار از پرداخت ماليات يك امتياز باشد سيستم مالياتي نمي تواند تاثير چنداني بر جاي گذارد. ترفند مالياتي به معني توسل به شگردهايي جهت پرداخت ماليات به مبلغي كمتر از ميزان حقه آن است. به عبارتي ديگر، استفاده از الفاظ، عبارات و به ويژه مفرها و گريزگاه هاي قانون (حق الزحمه، كارمزد، حق العبور و ...) به منظور يافتن راه هايي كه مودي بتواند مالياتي را نپردازد يا آن را كمتر از ميزان حقه بپردازد. به اين ترتيب مودي مالياتي، ظاهر قانون را حفظ مي كند و احتمالاً درآمدي را هم پنهان نمي كند كه بتوان كار او را گريز از ماليات دانست.تاكنون راه هاي عمومي و مشترك متعددي براي ارتكاب به فرار مالياتي در ايران گزارش شده است كه عبارتند از:
1- نگهداري دو دسته دفاتر و مدارك براي ثبت معاملات
يك دفتر براي خود مؤدي كه دخل و خرج وي را به درستي نشان مي دهد و دفتر ديگر براي ارائه به ماموران مالياتي جهت تشخيص و رسيدگي ماليات.
2-انجام كار قاچاق با وجه نقد
البته داشتن چندين كار براي يك شخص، جرم نيست. ولي در بسياري موارد درآمد حاصل از مشاغل اضافي و فرعي به صورت نقدي دريافت مي شود و از پذيرفتن چك خودداري مي شود، در نتيجه هيچگونه ثبت قانوني صورت نمي گيرد و مقداري از درآمدها از چشم ماموران مالياتي به دور نگه داشته مي شود.
3-انجام معاملات پاياپاي
من اتومبيل شما را تعمير مي كنم در صورتي كه شما يك جعبه پرتقال به من بدهيد. وقتي شما مبالغي را به صورت كالا به جاي پول دريافت مي كنيد، در واقع يك معامله مشمول ماليات انجام داده ايد ولي آن را گزارش نكرده ايد.
4-كمتر گزارش كردن انعام ها (پاداش ها)
انعام هايي كه به كارگران هتل ها، رستوران ها يا پاركينگ ها پرداخت مي شود، همگي مشمول ماليات است. فقط دريافت كنندگان اين پاداش ها و انعام ها مي دانند چه مقدار دريافت كرده اند و غالباً كمتر از ميزان دريافتي واقعي گزارش مي كنند.
5-معاملات نقدي
پرداخت هاي نقدي كه بابت خريد كالاها و خدمات انجام مي شود، وظيفه ماموران مالياتي را جهت رديابي و كشف آنها و اخذ ماليات مربوطه دشوار مي كند. عوامل ديگر همچون، حضور سهامداران افتخاري در شركت ها جهت پايين آوردن ماليات، بالا بردن بهاي قيمت تمام شده كالاي فروش رفته، تغيير و جابه جايي محل فعاليت هر سال يك بار جهت شناسايي ماموران مالياتي، دادن آدرس صوري در هنگام تاسيس، انحلال و ثبت مجدد شركت ها به صورت متوالي، تاسيس دو شركت با اسامي مختلف ولي با موضوع فعاليت يكسان، خريد و ثبت دارايي هاي ثابت شركت به صورت شخص حقيقي و ... راه هايي هستند براي فرار از پرداخت ماليات. پذيرش عمومي فرار مالياتي در طول زمان تغيير يافته است. در گذشته فرار از ماليات از طريق سرمايه هاي پنهان شده در حساب هاي بانكي در خارج صورت مي گرفت ولي در حال حاضر اين فرار توسط مثلاً يك تعميركاري صورت مي گيرد كه مبلغ قابل توجهي از درآمد خود را به صورت غيررسمي دريافت مي كند و مانع گزارش آن به ماموران مالياتي جهت محاسبه ماليات متعلقه مي شود. يك احساس عام وجود دارد كه همه اين كار را انجام مي دهند.سيستم مالياتي هر كشور بر مقدار زمان مصرف شده براي كار و نوع كاري كه افراد انتخاب مي كند اثر مي گذارد. به عنوان مثال، نرخ هاي نهايي مالياتي بسيار بالا، احتمال دارد افراد را تشويق و تحريك كند كه مشاغلي را انتخاب كنند كه داراي فرصت هاي زيادي براي فرار از ماليات باشند. اين نوع مشاغل در اقتصادي به نام اقتصاد زيرزميني شكل مي گيرند. اين نوع اقتصاد هم شامل فعاليت هاي اقتصادي مجاز و قانوني است كه مي توان آنها را به آساني از ديد ماموران مالياتي مخفي داشت (مثل تعميرات در منزل) و هم شامل كاري كه في نفسه جنايي و غيرقانوني است (نظير سرقت و اعمال خلاف قانون.)فرضي كه در بيشتر تصميمات عمومي وجود دارد اين است كه وجود اقتصاد زيرزميني چيز بدي است و بايد سياستگذاري ها چنان باشد كه ميزان آن را كاهش دهد ولي در هر صورت اقتصاد زيرزميني باعث افزايش رفاه اجتماعي مي شود ولي بايد گفت رهاكردن اقتصاد زيرزميني به حال خود، زماني مطلوب است كه عاملان اقتصاد زيرزميني از عاملان اقتصاد عادي فقيرتر باشند. متاسفانه كارهاي عملي و تجربي كمي روي مسائل مربوط به فرار مالياتي انجام شده است. هنوز معلوم نشده است كه جرايم سنگين بيشتر، مانع از فرار مالياتي مي شوند يا حسابرسي ها و دقت هاي پياپي ماموران مالياتي و همچنين مسلم نيست كه حسابرسي انجام شده در گذشته، احتمال وقوع تقلب توسط افراد خاطي را كاهش دهد. گاهي براي بعضي از افراد، تجربه حسابرسي آنچنان منفي است كه آتش آنان را در مبادرت به تقلب و گول زدن ماموران مالياتي در آينده، شعله ورتر مي كند. احتمال كشف تقلب بستگي به مقدار بودجه اي دارد كه براي سازمان امور مالياتي در نظر گرفته مي شود. اگر سازمان مالياتي بودجه كلاني داشته باشد مي تواند موارد متعددي از تقلب و فرار مالياتي را كشف و به دام اندازد. به هرحال، اگر سازمان مالياتي بودجه كافي براي كشف و مبارزه با فرار مالياتي نداشته باشد به طوري كه احتمال كشف بسيار پايين باشد ولي چنانچه جريمه به حد كافي بزرگ و قابل توجه باشد، هزينه نهايي تقلب (براي موديان) همچنان بالا خواهد بود. اگر تنها يك متقلب در هر سال به دام انداخته شود و به خاطر جرمش در ملاء عام به شدت مجازات شود، هزينه هاي مورد انتظار فرار مالياتي مانع ارتكاب بسياري از افراد خواهد شد. نوشته هاي نظري درباره فرارمالياتي و نتايج عملي در كشورهاي صنعتي حاكي از آن است كه با تركيبي مناسب اجرا و اعمال مجازات ها و با داشتن يك ساختار مالياتي اداره كردني، فرارمالياتي را مي توان به سطوح كمتري، كاهش داد. اما اين كار شدني نيست و موارد زير بعضي از دلايل اين مدعا هستند:
الف- اگر فرار مالياتي گسترده باشد و بعضي از متخلفان، شهروندان ثروتمند و بزرگ ترين شركت هاي تجاري باشند آنگاه اعمال جرايم سنگين و گسترده از لحاظ سياسي بسيار مشكل خواهد بود. ب - فرار مالياتي را در صورتي مي توان حذف كرد يا به نحو چشمگيري كاهش داد كه فساد در مديريت مالياتي حذف شده يا به طور قابل توجهي كاهش يابد و اين امر از لحاظ مالي و شايد سياسي بسيار پر هزينه است. ج- مديريت مالياتي هزينه بر است و درجه كارايي وظايفي چون تشخيص، وصول و حسابرسي بستگي به مقدار پولي دارد كه براي اين منظور صرف مي شود.
*كارشناس امور مالياتي
دوشنبه 25 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 765]