واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: شیخ ابوالقاسم جعفر بن حسن بن یحیی بن سعید حلی، معروف به «محقق» صاحب كتابهای بسیار در فقه، از آن جمله شرایع، معارج، معتبر، المختصر النافع و غیره است محقق حلی با یك واسطه شاگرد ابن زهره و ابن ادریس حلی سابق الذكر است درالكنی و الالقاب ذیل احوال ابن نما می نویسد: «محقق كركی در وصف حلی گفته است اعلم اساتید محقق در فقه اهل بیت (ع) محمد بن نمای حلی و اجل اساتید او ابن ادریس حلی است».
ظاهرا مقصود كركی این است كه اجل اساتید ابن نما ابن ادریس است، زیرا ابن ادریس در 598 درگذشته است و محقق در 676 درگذشته است قطعا محقق حوزه درس ابن ادریس را درك نكرده است و در ریحانه الادب می نویسد:.
«محقق حلی، شاگرد جد و پدر خویش، و سید فخار بن معد موسوی و ابن زهره بوده است این اشتباه است» زیرا محقق ابن زهره را كه در 585 درگذشته است درك نكرده است، بعید نیست كه پدر محقق شاگرد ابن زهره بوده است.
او استاد علامه حلی است كه شرح حال او بعدا خواهد آمد در فقه كسی را بر او مقدم نمی شمارند در اصطلاح فقها، هر گاه «محقق» به طور مطلق گفته شود، مقصود همین شخص بزرگوار است فیلسوف و ریاضی دان بزرگ، خواجه نصیر الدین طوسی با او درحله ملاقات كرده است و در جلسه درس فقهش حضور یافته است كتابهای محقق مخصوصا كتاب شرایع در میان طلا ب یك كتاب درسی بوده و هست و فقها زیادی كتب محقق را شرح كرده یا حاشیه بر آن نوشته اند[1].
ولادت و تحصیلات او:
شیخ نجم الدین جعفر بن الحسن بن یحیی بن سعید هذلی حلی، یكی ازبزرگترین و نامورترین فقیهان عصر خویش، و دارای عظمت و اعتبار خاص در میان مجتهدان می باشد، به حدی كه وقتی كلمه «محقق» را بدون قرینه و نشانه ای در میان فقها ذكر می كنند، شخصیت تحقیقی و علمی او مورد نظر است.
او در سال 602 هجری در شهر تاریخی حله قدم به عرصه وجود گذارد و ازهمان سنین كودكی به تحصیل مقدمات علوم متداول عصر خویش پرداخت ادبیات عرب را كه زبان مادریش بود به خوبی فرا گرفت هیات و ریاضیات و منطق و كلام رابه مقدار لازم تحصیل نمود و در تمام این رشته ها با توجه به هوش سرشار خود تبحركامل یافت آنگاه فقه و اصول را پیش پدر دانشمندش حسن بن یحیی و از محضرفقهای مشهور حله مانند ابن نما و سید فخار موسوی، شاگردان فقیه نامی ابن ادریس حلی تكمیل نمود سپس به تدریس علوم و فنون اندوخته اش همت گماشت او درسایه قریحه سرشار و فكر مواج و وسعت نظری كه داشت، به تحكیم مبانی فقه شیعه و اساس مكتب اجتهاد پرداخت او با حسن تقریر و دقت نظر و تعمق كم نظیر، درس می گفت و دانشجویان رشته های مختلف می توانستند از محضر او استفاده كنند اوفقه را بر پایه استدلال محكم بنا نهاد و در تحقیقات خود به آرا دیگران نیز توجه داشت و در توسعه ابعاد آن كوشش می كرد او در علم و فضل و جلالت قدر و تحقیق نمونه بود و در اوایل جوانی اشعاری چند سروده است، ولی به سفارش پدرش آن رشته را دنبال نكرد.
استاد چهارصد مجتهد نامدار:
علامه حلی در اجازه نامه ای كه به خاندان زهره داده، درباره او نوشته است: «كان هذا الشیخ افضل اهل عصره فی الفقه» (این بزرگ فقیه ترین مردم روزگار خویش بوده است).
علامه نوری او را این چنین می ستاید:.
«كشف كننده حقایق شریعت با ظریف ترین نكته هایی كه تا كنون هیچ انس وجنی با آنها انس و آشنایی نداشته است او رئیس علما و فقیه حكما، آفتاب درخشان فضلا، ماه چهارده شبه (بدر) عرفا و نام و دانش او بازگو كننده قصه جزیره خضرا و وارث علوم پیشوایان معصوم (ع) و حجتهای حق بر جهانیان می باشد او برافرازنده پرچم تحقیق بر جهانیان می باشد، خداوند متعال اشعه رحمت آشكار و پنهان خود را نثار قبر او كند و در بهشت جایگاه شایسته و مكان عالی به او عنایت فرماید»[2].
صاحب تاسیس الشیعه می افزاید:
«انگشت قلم، عاجز از بازشماری اوصاف اوست او كتاب شرایع الاسلام داردكه به مثابه قرآن فقه است كتاب معروف النافع، المعتبر، و دیگر المعارج در اصول فقه دارد و در علم كلام، رسالات و تالیفاتی دارد كه در فهرست كتابهای مفصل آمده است و از مجلس عالی درس او بیش از 400 مجتهد آگاه كه شرح حال آنان در علم رجال آمده است فارغ التحصیل گردیده اند و چنین موفقیتی تا كنون بر احدی نصیب نگردیده است وفات او در حله در ماه ربیع الاخر سال 696 رخ داده است و بر قبرشریف او در حله قبه بلندی قرار دارد كه هم اكنون مورد تبرك و زیارت علاقمندان قرار می گیرد»[3].
ابن داود تقی الدین حسن بن علی بن داود حلی شاگرد مجاز و دست پرورده او در الرجال ص 83 درباره او می نویسد:.
«المحقق الموفق الامام العلامه و احد عصره» (یكتای عصر خویش و گویاترین اهل زمان و منطقی ترین آنان، فردی كه حضور ذهن سریع داشت) [4].
دستخط مبارك محقق حلی بر روی نسخه ای از النهایه شیخ طوسی (ره).
از اشعار او:
یا راقدا و المنایا غیر راقده
و غافلا و سهام الدهر ترمیه.
بما اغترارك و الایام مرصده.
والدهر قد ملا الاسماع واعیه
اما ارتك اللیالی قبح دخلتها.
و غدرها بالذی كانت تصافیه
رفقا بنفسك یا مغرور ان لها.
یوما تشیب النواصی من دواهیه[5] اساتید او:.
1. پدرش شمس الدین حسن حلی.
2. ابن زهره.
3. ابوحامد نجم الاسلام محمد حلبی.
4. ابن نما، محمد بن جعفر حلی.
5. شیخ الشرف شمس الدین ابوعلی فخار بن معد موسوی.
6. سید مجد الدین علی بن حسن عریضی.
7. تاج الدین حسن بن علی بن دربی.
شاگردان او:
تعداد شاگردان او در مقاطع مختلف زندگی خویش بیش از 400 نفر بوده است از جمله می توان:.
1. علامه حلی خواهر زاده اش.
2. ابن داود حلی.
3. ابن ربیب آدمی.
4. سید غیاث الدین عبدالكریم بن احمد بن طاوس.
5. سید جلال الدین مجد بن علی بن طاوس.
6. جلال الدین مجد بن الشیخ الامام ملك الادبا.
7. شیخ صفی الدین عبدالعزیز بن سرایای حلی.
8. عزالدین حسن ابی طالب یوسفی (صاحب كشف الرموز فی شرح النافع).
9. جمال الدین ابوجعفر محمد بن علی كاشی.
10. مختصر الدین محمد حلی پسر علامه حلی.
11. رضی الدین علی بن یوسف حلی برادر علامه حلی.
12. شیخ جلال الدین محمد بن شمس الدین محمد كوفی و بسیاری دیگر.
تالیفات او:
آثار قلمی و فكری محقق بسیار عمیق و انشا او بسیار روان می باشد و كتابهای متعددی از او انتشار یافته است كه صاحب ریحانه الادب چهارده جلد از آنها را به این ترتیب نام می برد كه برخی از آنها هنوز هم از كتابهای درسی حوزه های علمیه به شمار می آیند:.
1. استحباب التیاسر لا هل العراق.
2. تلخیص الفهرست كه ملخص فهرست شیخ طوسی است.
3. شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام.
4. شرح نكت النهایه (در فقه امامیه).
5. الكهنه در منطق.
6. مختصر المراسم، تلخیص «مراسم» سلا ر.
7. المسائل الغریه.
8. المسائل المصریه.
9. المسلك فی اصول الدین.
10. معارج الاحكام در اصول فقه.
11. المعتبر فی شرح المختصر.
12. النافع فی مختصر الشرائع.
13. نكت النهایه.
14. نهج الاصول الی علم الاصول.
شرح اجمالی برخی از كتابهای او چنین است:.
1. شرائع الاسلام: یكی از تالیفات وی كتاب مشهور شرائع الاسلام است كه ازنظر لفظ و معنی، یكی از بهترین كتابهای فقه شیعه است معروف است كه دارای 15هزار مساله فقهی است و از سوی فقها و مجتهدین عالیقدر مورد توجه خاص قرارگرفته است و شروح و تعلیقه ها و توضیحات متعددی بر آن نگاشته اند كه كتاب جواهر در 43 جلد بزرگ نمونه ای از آن است و به برخی از زبانهای زنده جهان (فارسی روسی فرانسوی آلمانی اردو) نیز ترجمه گردیده است و در دانشكده هاو مراكز قضایی مورد استفاده می باشد.
2. المختصر النافع: یكی دیگر از آثار فقهی او این كتاب مفید و گزیده شده ازشرائع می باشد این كتاب به علت اختصار و فراگیرندگی آن مورد توجه محافل علمی و تحصیلی قرار گرفته است و كتاب «ریاض» از سید علی طباطبایی اصفهانی (1161/1231)، شرح آن می باشد و استاد محمد تقی دانش پژوه در پیشگفتار ترجمه خویش بیش از 40 شرح را بر آن كتاب نام برده اند و كه با تصویب دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه، از طرف وزارت مصر در قاهره در 5000 نسخه چاپ و در اختیار دانشجویان رشته فقه اهل سنت دانشگاه الازهر قرار داده شده است و محتویات آن مورد اعجاب و توجه دانشجویان و فضلای آن خطه واقع گردیده است.
3. المعتبر: یكی دیگر از كتابهای فقهی محقق، معتبر در شرح مختصر است وكتاب «نكت النهایه» در دو جلد و در پاسخ مسائلی كه در نجف از او پرسیده اند، كتاب «المسلك فی اصول الدین» در كلام، كتاب الكهنه در منطق، كتاب المعارج در اصول فقه می باشد.
محقق و خواجه نصیر الدین طوسی:
از زمانی كه محقق در حله حوزه گرمی داشت و شاگردان متعددی درمحضرش به كسب فیض اشتغال داشتند، بین النهرین و شهر بغداد توسط هلاكو خان مغول به سال 656 فتح شد بعد از فتح بغداد، حكیم معروف خواجه نصیر الدین طوسی كه به عزم سیاحت به حله كه آن روز حوزه شیعه بود وارد شد، به مجلس درس محقق درآمد محقق خواست به احترام خواجه درس را ترك گوید، ولی خواجه اصرار می ورزند كه او درس را ادامه دهد در اثنا درس رشته سخن به اینجا كشیده شد كه برای مردم عراق مستحب است به هنگام نماز گزاردن كمی به جانب دست چپ قبله متمایل شوند و خواجه به سخن او ایراد گرفت و گفت: «مستحب بودن میل به دست چپ (تیاسر) معنی ندارد چون اگر تمایل و انحراف از قبله باشد، حرام است معنی ندارد» محقق در پاسخ گفت: «هیچكدام نیست بلكه مقصود از تیاسر و تمایل به دست چپ از خود قبله به طرف قبله است» و با این توجیه خواجه قانع شد سپس محقق در این زمینه كتابی نوشت و برای خواجه فرستاد و مورد تحسین او قرار گرفت» [6].
گفتار مرحوم افندی در این مورد:
صاحب ریاض العلما در شرح حال محقق، این برخورد را این چنین توجیه می كند:.
«شاید قبله های مساجد بغداد از آغاز انحراف داشته است و پیشوایان معصوم (ع) به علت حكومتهای ظلم نتوانسته اند به صورت صریح به این امر تصریح كنند به این ترتیب با كنایه مردم را ارشاد نموده اند.
ولی این توجیه با توجه به نوع آزادیهایی كه در مسائل علمی وجود داشته است، تطابق نمی كند و قبله خود یكی از موضوعات علمی است كه با ارائه صحیح راههای علمی آن قابل حل است و نیاز به تقیه ندارد»[7].
این سخن صاحب ریاض عاری از واقعیت می باشد قبله یكی از مواردحساسی است كه اگر از راه منطقی و عقلانی قدم برداشته شود، شاید موجب خونریزیها شود.
رحلت:
محقق عالیقدر به سال 676 در روز پنجشنبه در سن هفتاد و چهار سالگی بعداز یك عمر پربركت كه در تالیف و تصنیف و تربیت شاگردان فاضل صرف نمود، به جهان باقی شتافت و در حله به خاك سپرده شد در علت مرگ او گویند او از اشكوب بالای خانه اش به زمین افتاده و در دم درگذشته است آرامگاهش هنوز هم زیارتگاه شیعیان می باشد، و مرحوم سید حسین بروجردی صاحب نخبه المقال در ماده تاریخ او سروده است:
ثم ابوالقاسم نجم الدین
ابن الحسین بن نجیب الدین.
هو المحقق الجلیل المعتمد.
مولده «بتر» و عمره «نكد»[8]
(بتر 602، نكد 74).
برخی گفته اند: «زبده المحققین رحمه اللّه» (676) ماده تاریخ اوست كه به قاعده حساب اعداد، حرف «ه» آخر كلمه «زبده» به ملاحظه صورت خط عدد 5 حساب می نمایند[9].
[1] . آشنایی با علوم اسلامی، ص 299.
[2] . تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام، ص 305.
[3] . همان مدرك، ص 306.
[4] . مجله مكتب اسلام، سال سوم، شماره اول، ص 64 65، مقاله آقای دوانی.
[5] . ترجمه: «ای خواب آلوده در حالی كه مرگ و میرها خوابی ندارد و ای غافلی كه تیرهای روزگار همیشه او را هدف گرفته اند، فریب و مغرور بودن تو از چیست ؟
در صورتی كه روزگار مراقب توست و ندای آن گوشها را پر كرده است به خودت دلسوزی و مهر داشته باش، از آن رو محبت داشته باش كه پیشانیها ازشدت آلام پیر می گردد» ریحانه الادب، ج 5، ص 234.
[6] . ریاض العلما، ج 1، ص 104.
[7] . همان مدرك.
[8] . ریحانه الادب، ج 5، ص 236.
[9] . ریحانه الادب، ج 5، ص 235.
منبع:اندیشه قم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 811]