واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: حوالی خیابان نیاوران پشت چراغ قرمز بودم که این زن جوان به سمت من آمد و از من خواهش کرد تا او را به خیابان اصلی برسانم. میگفت عجله دارد و باید هرچه سریعتر به خانه برود. مرد مدیرعامل ادامه داد: من هم دلم به حالش سوخت و او را سوار بر خودروام کردم.
وطن امروز: شکارهای زن 25 ساله که به کمین رانندگان خودروی مدل بالا مینشست با جسارت مدیرعامل یک شرکت به ایستگاه آخر رسید. این زن تبهکار از ترس طعمههایش برای آبروریزی استفاده میکرد تا به اخاذیهای میلیونی دست بزند.
غروب بود که زن جوانی به نام «پروانه» در خیابان نیاوران وانمود میکرد که منتظر تاکسی است تا اینکه خودروی بنزی پشت چراغقرمز ایستاد و این زن خود را به راننده آن رساند و ادعا کرد عجله دارد و میخواهد به سمت خانهاش برود.
وی گفت هر چه منتظر تاکسی ایستاده کسی او را سوار نکرده است، به همین خاطر با خواهش و تمنا از راننده بنز خواست تا او را به مقصد برساند.
راننده بنز وقتی خواهش و التماسهای زن جوان را دید او را سوار بر خودرویش کرد تا به خیابان اصلی برساند. هنوز مسافتی طی نشده بود که زن جوان با تهدید به راننده بنز گفت، چنانچه پول در اختیارش قرار ندهد، با جیغ و فریاد آبرویش را میبرد و میگوید که برایش مزاحمت ایجاد کرده است.
مرد راننده مات و مبهوت ماند. آرام به زن جوان گفت که مرد آبروداری است و همسر و فرزند دارد، به همین خاطر برای اینکه زن جوان آرام گیرد و آبروریزی راه نیندازد، یک تراول 50 هزار تومانی در اختیارش قرار داد و از او خواست که از خودرویش پیاده شود. زن جوان این بار به مرد راننده اعتراض کرد و گفت کسی که خودروی میلیونی سوار میشود باید 50 هزار تومان پول در جیبش باشد!
ماجرا به جایی ختم شد که زن جوان با تهدید 3 تراول 50 هزار تومانی باجگیری کرد و همزمان با این اتفاق، مرد راننده با دیدن مامور گشت پلیس به سرعت از خودرویش پیاده شد و به سمت پلیس رفت. مرد راننده در حالی که بشدت مضطرب بود ماجرای اخاذی زن توطئهگر را افشا کرد و دقایقی بعد دستبند اتهام بر دستان زن باجگیر زده شد و هر دو به دادسرا انتقال یافتند.
توطئه زنانه
راننده بنز میلیونی که مدیرعامل یک شرکت خصوصی است وقتی در شعبه سوم دادسرای الهیه حاضر شد پرده از باجگیری زن توطئهگر برداشت.
وی گفت: حوالی خیابان نیاوران پشت چراغ قرمز بودم که این زن جوان به سمت من آمد و از من خواهش کرد تا او را به خیابان اصلی برسانم. میگفت عجله دارد و باید هرچه سریعتر به خانه برود. مرد مدیرعامل ادامه داد: من هم دلم به حالش سوخت و او را سوار بر خودروام کردم.
در بین راه مدعی شد که نامش پروانه است. رفتارهای عجیبی داشت، به او گفتم که من همسر و فرزند دارم. در همین لحظه او با صدای بلند گفت: اگر پول در اختیارش قرار ندهم جیغ و فریاد راه میاندازد و از من به اتهام مزاحمت شکایت میکند. میگفت فریاد میزنم و میگویم که تو میخواهی مرا بدزدی و... به او گفتم آرام باشد و 50 هزار تومان پول در اختیارش قرار دادم اما این کافی نبود، چون این زن میگفت کسی که بنز میلیونی دارد فقط 50 هزار تومان باید پول داشته باشد؟! این زن با تهدید 150 هزار تومان از من پول گرفت. ترسیده بودم هر چه به او میگفتم از خودروام پیاده شود، تهدید به آبروریزی میکرد و پول بیشتری از من میخواست تا اینکه در یک لحظه پلیس را دیدم. دل به دریا زدم و به سرعت از خودرو پیاده شدم و به سمت پلیس رفتم و... .
پس از شکایت مرد مدیرعامل، زن توطئهگر نزد دادیار عبدی خود را بیگناه دانست و مدعی شد که همه حرفهای مرد جوان دروغ است.
این زن گفت: این مرد با تهدید مرا سوار خودرواش کرد و میخواست مرا بدزدد اما من با داد و فریاد از دیگران کمک خواستم که ناگهان دیدم به سمت پلیس رفت. این در حالی است که تراولها در کیف زن جوان کشف شد و مرد مدیرعامل گفت: اگر این زن بیگناه است و من مقصرم چرا باید با پای خود نزد پلیس میرفتم؟!
همه شواهد علیه زن توطئهگر بود اما حاضر نشد به باجگیری اعتراف کند به همینخاطر پروندهاش برای تحقیقات گسترده در اختیار پلیس آگاهی قرار گرفت و زن توطئهگر روانه بازداشتگاه شد.
منبع: تابناک
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 337]