واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: پاورقي سير تمدن غرب

فرانسه تنها يكي از كشورهاي دنياي غرب است كه مباني نظم قديمي آن مورد چالش قرار گرفت.
هر چند بعضي از تاريخنويسان از عبارت «انقلاب دموكراتيك» در مورد تحولات اواخر قرن هيجدهم و اوائل قرن نوزدهم ياد كردهاند، احتمالاً مناسبتر است كه به جاي استفاده از عبارت «حركت دموكراتيك» حركت آزاديخواهي براي انتقال قدرت و حقوق سياسي به بورژوازي كه «مالكان سرمايه» ناميده ميشوند و كساني هستند كه در كنار حكومت اشراف باسواد شدند و از طريق مؤسسات سرمايهداري تجاري، صنعتي و مالي به ثروت دست يافتند، به كار گرفته شود.
فرانسه در سالهاي قبل از انقلاب، و در طول انقلاب شاهد اقدامات اصلاحي و شورش در مستعمرات آمريكاي شمالي، بريتانيا، جمهوري هلند، بعضي از شهرهاي سوئيس، و هلند و اتريش بود.
شرح موفقيتهاي انقلاب آمريكا و فرانسه مركز بحث اين بخش است.
تمام امتيازات رو به انحطاطي كه خصوصيت نظام قديم اروپا بود به وسيله انقلاب فرانسه در سال 1789 از بين نرفت. تحولات انقلابي عصر، خصوصاً در فرانسه، باعث به وجود آمدن آرمانهاي جديد آزاديخواهي و سياسي ملي شد كه در شعارهاي انقلابي فرانسه، «آزادي، برابري، و برادري» متبلور بود. اين تحولات فرانسه را منقلب كرد و سپس از طريق فتوحات ناپلئون به ساير نقاط اروپا سرايت كرد.
پس از شكست ناپلئون، نيروهاي ارتجاعي سعي در بازگرداندن نظم سابق داشتند و در برابر فشارهاي اصلاحات مقاومت ميكردند.
شروع عصر انقلابي: انقلاب آمريكا
زماني كه 13 مستعمره بريتانيا در امتداد سواحل شرقي عليه كشور مادر دست به شورش زدند، عصر انقلابي شروع شد. به رغم اختلافاتي كه بين اين مستعمرات وجود داشت. آنها راههايي را براي ايجاد حكومتي براساس اصول آزاديخواهي يافتند كه بر كشورهاي اروپايي «دنياي قديم» اثر گذاشت.
تجديد سازمان، مقاومت و شورش
علل بلافصل انقلاب آمريكا ريشه در عكسالعمل انگلستان نسبت به پيروزي خود بر فرانسه در جنگ 7 ساله (1763 ـ 1765) داشت كه در آمريكا به نام جنگ فرانسه با بوميان معروف بود.
سياستهاي سلطنتي بريتانيا نسبت به مستعمرات آمريكايي پس از سال 1763 به شدت تغيير كرد.
به نظر مستعمرهنشينان آمريكايي كه براي زمينخواري حريص بودند، سرزمينهاي غرب اوهايو و درههاي مي سي سي پي كه از سوي فرانسويان به انگلستان تسليم شد، سرزمينهاي مستعدي براي توسعه بودند. در اين زمان انگليسيها از ترس درگيري با قبايل بومي زيادي كه در آنجا سكونت داشتند، خريد زمين در غرب ناحيه آپالاچي را ممنوع كرد.
از اين گذشته، آنها زماني تصميم به اعمال اين سياست گرفتند تا بتوانند با اقدام فرانسه در اعزام 10 هزار نيرو به مستعمرات براي باز پس گرفتن كانادا كه يك امر كاملاً غيرمنتظره از نظر مستعمرهنشينان در زمان صلح بود، مقابله كنند، اما اين عمل بسيار پرهزينه بود.
سياستگذاران انگليسي در طول جنگ فرانسه و بوميان دريافتند كه آمريكاييها، به پاس دفاع انگلستان از آنها در مقابل فرانسه و متحدان بومي آنها، زماني كه بدهيهاي ملي انگلستان رو به افزايش بود، مشاركت نسبتاً كمتري در هزينههاي جنگ داشتهاند.
در زماني كه آمريكاييها به طور متوسط هر نفر در سال يك شيلينگ ماليات پرداخت ميكردند، ماليات سرانه هر انگليسي به 26 شيلينگ رسيده بود. بنابراين پرداخت بخشي از هزينه ارتش آمريكاي شمالي توسط آمريكاييها عادلانه به نظر ميرسيد.
به نظر ميرسيد كه يك مقررات تجاري استعماري جديد، بهترين وسيله براي كسب عوايد جديد از مستعمرات باشد، اما هر چند اين مقررات مفيد بود، ولي بيش از 30 هزار پوند كه تنها به اندازه يك دهم هزينه سالانه ارتش بريتانيا در آمريكاي شمالي بود، جمعآوري نشد.
در سال 1765، پارلمان قانون حق تمبر را كه براساس آن يك ماليات قانوني بر اسناد رسمي، روزنامهها، آلماناكها، بروشورها، طاسِ بازيِ نرد و ورقِ بازي اعمال ميشد، مجدداً به جريان انداخت.از نظر پارلمان، اين ماليات كاملاً يك راه منطقي براي جمعآوري 60 هزار پوند ديگر در سال بود، اما با وجودي كه نرخ اين ماليات پائينتر از نرخ موجود در بريتانيا بود، عكسالعمل مستعمرات با خشم همراه بود.
شورش عليه مأموران مالياتي و افسران تمبر با تحريم كالاهاي انگليسي همراه بود. صادرات انگلستان به آمريكا از سال 1764 تا 1765، 14 درصد كاهش پيدا كرد. پارلمان بدون اين كه از حق قطعي خود قانونگذاري «براي محدودكردن تمام جنبههاي زندگي مستعمرات و مردم آمريكا» بگذرد، قانون تمبر را لغو كرد.
يکشنبه 24 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 142]