محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827672856
گفت وگو با ماشاءالله شمس الواعظين پيرامون رسانه ها، روزنامه نگاران و انتخابات آتي- بخش پاياني شايعه، قوي ترين رسانه فعلي كشور است
واضح آرشیو وب فارسی:ايلنا: گفت وگو با ماشاءالله شمس الواعظين پيرامون رسانه ها، روزنامه نگاران و انتخابات آتي- بخش پاياني شايعه، قوي ترين رسانه فعلي كشور است
سليمان محمدي- مهدي تاجيك
بخش اول گفت وگو با ماشاءالله شمس الواعظين روزنامه نگار و تحليلگر سال هاي دور روزنامه هاي ايران با بررسي نقش رسانه ها و روزنامه نگاران در انتخابات و بي تاثيري رسانه ها از ديد شمس الواعظين با اندكي تعديل روز گذشته چاپ شد. سردبير روزنامه هاي جامعه، توس، نشاط و عصر آزادگان در اين بخش از اقتضائات رسانه يي انتخابات آتي سخن مي گويد؛ «محافظه كاران در انتخابات نيازي به رسانه ندارند، چرا كه در اين شرايط ديگران هم از رسانه ها استفاده مي كنند.» شمس الواعظين بر اين باور است كه هنگامي كه حريف به قواعد بازي تن نمي دهد، بد نيست از جنگ رواني استفاده كرد. سردبير كيهان آن سال ها استفاده از شايعه را به كسي توصيه نمي كند اما بر تاثير رسانه هاي غيررسمي تاكيد مي كند. تاثير اس ام اس را از تيراژ كل مطبوعات ايران در انتخابات بيشتر مي داند. ماشاءالله شمس الواعظين دوم خرداد را انقلاب خاموش مي نامد و با بازخواني برخي وقايع آن دوره با دادن هر ليست انتخاباتي از سوي روزنامه نگاران مخالفت مي كند چرا كه اين كار را وظيفه مي داند و معتقد است روزنامه نگاران، بازيگران حوزه سياست نيستند اما در اين شرايط سخت تا اطلاع ثانوي رويدادهايي از اين قبيل را طبيعي مي خواند. شمس الواعظين همچنين تحليل هايي از انتخابات آتي مي دهد و از ارتباط تحليل ها در اين حوزه با نتيجه انتخابات امريكا سخن مي گويد و ارائه تحليل هاي دقيق درباره موضع گيري رسانه هاي فارسي زبان خارج از كشور را به بعد از اعلام نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري موكول مي كند و با طرح سوالاتي از وزير ارشاد اعتراض خود را به فضاي رسانه يي موجود بيان مي كند.
---
-الان با توجه به وضعيت موجود مي توانيم بگوييم كه اصولگرايان در جريان انتخابات نياز خاصي به رسانه هاي مكتوب ندارند، اما در ميان اصلاح طلبان اين نياز وجود دارد بنابراين شما فكر مي كنيد در انتخابات آتي اصلاح طلبان به خاطر نداشتن رسانه شكست بخورند؟
درست اشاره كرديد، محافظه كار نيازي به رسانه ندارد چون اگر نياز پيدا كند ديگران هم از آن بهره خواهند برد و در نتيجه برنده خواهند شد. اما اصلاح طلبان چون تمام پايگاه هايشان را از دست داده اند و تنها رسانه ها مانده اند كه البته فاقد قدرت لازم هستند نتيجه اين معادله پاسخ شما است. ببينيد من به دشواري مي توانم توصيه هايي بكنم كه مخصوصاً در جنگ هاي رواني استفاده مي شود. اما هنگامي كه حريف به قواعد بازي تن نمي دهد، بد نيست از روش هاي جنگ رواني استفاده كرد. اصلاح طلبان در صورت انسجام اردويي قادر به بردن انتخابات هستند. نقش فرهنگ چرخش دهان به دهان كلام در اين موارد بسيار چاره ساز است. گيرنده پيام ما هنوز به رسانه هاي سنتي علاقه مند و معتقد است الان بازار جوك و اس ام اس بسيار قوي است. اكنون تاثير رسانه يي به نام اس ام اس از تيراژ كل مطبوعات ايران بيشتر است.
-تاثيرش هم بيشتر است؟
خيلي بالا است، خيلي.
-بالا است يا بيشتر است؟
خوب بيشتر است. من ترديد ندارم احمدي نژاد به وسيله رسانه اس ام اس در دل مردم رفت. در اين زمينه ترديدي ندارم. يعني رسانه يي است كه در سايه فقدان رسانه هاي رسمي قوي مي شود. البته من به عنوان كسي كه دلسوز منافع ملي هستم به دولت هشدار مي دهم به فكر بستن مجاري توليد پيام نباشد. دولت فيلترينگ را رها كند. اين كارها بچه گانه است.
-اصلاً چرا سايت هاي خبري يا سايت مراجع بسته مي شود؟ اينها به دولت ها چه ربطي دارد؟ دولت گول نزند كه ما مي خواهيم سايت هاي غيراخلاقي را ببنديم، سايت آيت الله منتظري غيراخلاقي است؟
لذا با وجود فضاي بسته مردم راه خودشان را براي گرفتن پيام و انتقال اطلاعات پيدا مي كنند. در گذشته خارجي ها مي آمدند وخبر دولت عليه ايران را در ميادين مطرح مي كردند. مردم ايران هنوز قدرت بازتوليد آن جارچي هاي گذشته را دارند. مردم ايران وقتي به هم مي رسند، اولين سوالي كه مي پرسند «چه خبر» است. دومين سوال هم «ديگه چه خبر» است. خب اين معنايش اين است كه من قدرت گيرندگي ام زياد است و به من خبر و پيام بدهيد. الان شايعه سازها خوب مي توانند شايعه بسازند. من با مطالعه مي گويم قوي ترين رسانه ملي ما تا اطلاع ثانوي رسانه شايعه است. شايعه به سرعت نفوذ افقي حيرت آوري پيدا مي كند و حتي مي توانم بگويم نفوذش از تلويزيون هم بيشتر است. شايعه قوي تر عمل مي كند چون اين معرفت كه توليد پيام در كشورها تحت سانسور است در مردم شكل گرفته است. همچنين شايعه را به راحتي مي توان ساخت اما پيام را نه.
-يعني فكر مي كنيد قوي ترين رسانه انتخابات رياست جمهوري شايعه خواهد بود؟
دقيقاً. من معتقدم اگر دولت مجاري اطلاعات را ببندد شايعه به راحتي قوي ترين رسانه مي شود. البته من به هيچ كسي اين توصيه را نمي كنم. من آدمي هستم فرزند اين حرفه كه مي گويم راه وجود دارد، خواه اصلاح طلب استفاده كند يا محافظه كار.
-به نظرتان كدام يك از طرفين مي توانند بهتر استفاده كنند؟
طبيعتاً طرف محروم.
-با اين تفاسير بايد اصلاح طلبان برنده انتخابات باشند.
ببينيد اگر قادر باشند خب بله، اما «اگر» دارد. ما بايد مشروط صحبت كنيم. اگر نامزدهاي آنها بتوانند از فيلتر شوراي نگهبان عبور كنند، اگر اصلاح طلبان بتوانند حول يك شخصيت محوري متحد شوند، اگر اين معرفت را در حوزه حريف ايجاد كنند كه خواهان حذفش نيستند بلكه خواهان رقابت سالم هستند و اگرهاي ديگر... چون اصلاح طلبان به محض پيروزي رقيب شان را هم قلع و قمع مي كنند. پس راه وجود دارد. دولت آقاي خاتمي بين مردم با اتوبوس رفت. جلوي پيامش گرفته شد و خيلي جاها دعوا و مناقشه هم شد. اما به چالش ملي تبديل شد و بالا هم رفت و يك انفجار سياسي را به همراه داشت. دوم خرداد يك انقلاب خاموش بود. ما از انتخابات بعدي هم چنين فضايي مي توانيم بسازيم. خيلي كار راحتي است. منتها نيازمند برنامه ريزي، اتحاد، دادن معرفت به مردم درباره تصحيح برخي رفتارها و... است.
-در اين وضعيت كه مي گوييم فضا بسته است و روزنامه ها تاثيري ندارند از آن طرف هم عنوان مي شود مخاطبان روزنامه ها كه غالباً نخبگان هستند با انتخابات قهر كرده اند، در اين فضا فكر مي كنيد روزنامه نگاران بايد چه موضعي بگيرند؟
ببينيد من معتقدم روزنامه نگاران بازيگران حوزه سياست نيستند. من با دادن هر ليست انتخاباتي از طرف هر روزنامه نگاري مخالفم. ما نبايد به مردم بگوييم به چه كسي راي بدهند. اصلاً وظيفه و رسالت ما اين نيست. اينها رسالت انبياست.
-پس چرا خودتان يك بار در سال (1378) اين كار را انجام داديد؟
همين، به دليل مخالفت با خروج از اجماع من به اين معادله تن دادم كه بعد هم مصاحبه كردم و گفتم با وجود اينكه اشتباه است ما اين كار را بكنيم ولي چون آن جمع راي آورده ما به اين معادله تن داديم. با اينكه تئوري دولت بود و راي هم آورد اما به لحاظ روشي غلط بود. روزنامه نگار بايد لباس احرام بپوشد ولي اگر سوال اين باشد كه آيا روزنامه نگار وظيفه دارد فرهنگ سياسي مردم را در جهت انتخاب هاي برتر در چارچوب تامين فرداي بهتر براي مردم ايران عملي كند جواب بله است. روزنامه نگار اجازه دارد از انتخابات دموكراتيك كه در چارچوب ارزش هاي واحد بشري قرار دارد جانبداري كند. پاسخ آري است چون حدود 21 وظيفه ديگر به اخلاق حرفه يي ژورناليسم در دنيا افزوده شده است. ما الان اگر با جنگ هاي ويرانگر مخالفت كنيم نمي گويند روزنامه نگار قضاوت كرده؛ ديگر جزء وظايفش است. دفاع از برابري حقوق زنان و مردان، حفظ سنت ها و آيين هاي ملي و ارزش هاي واحد بشري از اين دست وظايف من و شماست. اما تعيين مصاديق و اينكه مردم به چه كسي راي بدهند جزء وظايف ما نيست. البته اردويي چرا. بارها هم من اين كار را كردم. مثلاً اعلام مي كنم الگوي دموكراتيك يا توسعه گرايي بهتر از فلان الگوي ديگر است.
-خب الان شما مي گوييد شرايط من را مجبور كرد تن به اين كار بدهم، امروز هم روزنامه نگاري مي تواند همين استدلال را بياورد و بگويد اگر اين دولت دوباره تكرار شود، فلان مي شود، پس مجبورم اين كار را بكنم.
ببينيد، در نهايت وقتي به من مي گوييد يك وضعيتي پيش مي آيد و شرايط سخت و دشواري تحميل مي شود، من مي پذيرم و مي گويم خب طبيعي است.در ژورناليسم،تبعيت آن از اين متغيرها را طبيعي مي دانم.
-يعني به عبارتي روزنامه نگار بايد فرزند زمانه خودش باشد؟
بله، اين را طبيعي مي دانم، البته اگر به لحاظ علمي و تئوريك بررسي كنيم مي گويم نه، علمي نمي دانم ولي طبيعي مي دانم و اين حوادث رخ مي دهد، چون شما مي توانيد يقه من را بگيريد و بگوييد پس چرا شما اين كار را كرديد.
-مشخصاً در اين دوره آيا شرايط آنقدر حاد است كه اين مساله را براي روزنامه نگاران طبيعي بكند؟
من در حوزه توليد رسانه هاي داخلي اين پتانسيل را مي بينم اما در حوزه سياسي اين پتانسيل و اين سعه صدر را نمي بينم كه جغرافياي نامزدها را گسترش بدهد كه بتواند جغرافياي بازي روزنامه نگاران را هم توسعه بدهد هر چند اين مساله به لحاظ منافع ملي مي تواند خطرناك باشد، اما تصميمي است كه آقايان خواهند گرفت و ما هم بايد تماشاچي باشيم كه ببينيم چطور بازي مي كنند.
-يك بحث هم مربوط به روزنامه هاي حزبي است. بالاخره اين روزنامه ها از سياست هاي حزب دفاع مي كنند اما شايد روزنامه نگار نخواهد اين حمايت را داشته باشد، بنابراين به لحاظ اخلاقي دچار مشكل مي شود سوال اينجاست كه با توجه به استقلال حرفه يي كه روزنامه نگار بايد داشته باشد، اين كار درستي است كه انجام مي دهد و بايد تابعيت كند؟
ببينيد يك واقعيت وجود دارد، ما فرهنگ حزبي در ايران نداريم يا بسيار ضعيف است، بنابراين رسانه هاي مكتوب حزبي هم به مفهوم واقعي كلمه نداريم. الان ما دو روزنامه داريم كه به نام حزبي منتشر مي شوند، اما خصوصيات هيچ روزنامه حزبي را ندارند؛ يكي اعتماد ملي است و يكي كارگزاران. البته در طيف محافظه كاران هم داريم. كدام يك از اين روزنامه ها ستون كار توضيحي براي اعضاي حزب دارند؟ كدام فرهنگ حزبي و مرامنامه و تفسير مرامنامه را در روزنامه ها مي بينيد؟ كدام پلت فورم هاي انتخاباتي را مي بينيد كه از طرف اين احزاب در روزنامه ها طرح و روي آن بحث شود و چندين مورد ديگر از اين قبيل. پس تنها به دليل تبعيت از اين احزاب است كه عنوان حزبي مي گيرند. شايد زماني، مطبوعات ناگزير بودند زير چتر يك حزب بروند كه بتوانند مصونيت شان را افزايش بدهند، لذا ما با همين رسانه هاي به اصلاح حزبي و به واقع غير حزبي، توان ورود قدرتمندانه به صحنه انتخابات اينها را خواهيم داشت يعني اينها مي توانند تاثير بگذارند ولي همان طور كه قبلاً هم گفتم اينها تابعي از متغيرهاي ديگر هستند كه در توليد و تثبيت آن دخالتي ندارند، لذا اينها متغير پيرو هستند نه ثابت. اما فعاليت در اين روزنامه ها به ويژه در مقطع افزايش مهارت هاي حرفه يي را لازم و ضروري مي دانم چون ماهيتاً اين روزنامه ها حزبي نيستند و پيام و توليدشان هم حزبي نيست.
-نظرتان درباره رسانه هاي فارسي زبان خارج از كشور چيست. فكر مي كنيد در انتخابات پيش رو تاثير خواهند داشت؟
ببينيد اگر من بگويم نه، اشتباه كردم و اگر هم بگويم بله خيلي تاثير دارند دوباره اشتباه كردم، ولي مي توانم اين گونه بگويم كه با وجود فقدان رسانه هاي آزاد كه در جغرافياي دريافت پيام توليد مي شوند، رسانه هايي كه خارج از اين جغرافيا توليد مي شوند، شنونده و بيننده دارند. اما اينكه تاثيرشان چقدر است، بايد به نتايج يك تحقيق علمي دست پيدا بكنيم كه نمي دانم انجام شده يا خير. ولي من معتقدم بله و اين چيزي بود كه آقاي ضرغامي را وادار كرد آن حرف ها را در مجلس بزند. ما برخي از شبكه هاي تلويزيوني ايران مان، كمتر از مشتري هاي تلفني يك شركت مخاطب دارد، بينندگان برخي از برنامه هاي كانال هاي ما از اين تعداد هم كمتر است. من رسانه يي درون جام جم سراغ دارم كه تعداد شنوندگانش از 2 صدنفر تجاوز نمي كند، اين آمار خودشان است. اين اگر خطر نيست شما بگوييد چيست. كشوري با 70 ميليون جمعيت، داراي هشت ميليون فارغ التحصيل دانشگاهي و نخبگان و گروه هاي مرجع و... توليد روزنامه هاي يوميه اش يك ميليون نسخه شده است، آقايان بگويند چرا. آقاي وزير ارشاد اين را پاسخ بدهد، اصلاً پاسخ دهد خودش چرا موفق نبوده. كيهان را با 440 هزار نسخه تيراژ روزانه از بنده تحويل گرفته، الان تيراژش به مراتب كمتر است، در حالي كه آن دوره جمعيت ايران به 45 ميليون هم نمي رسيد. بسم الله بيايند جواب بدهند، چطور از ما پاسخ مي خواهند. خودشان كه حكومت مي كنند نمي خواهند پاسخ دهند. چرا رسانه هاي ملي ما تاثير گذاري شان كاهش پيدا كرده، چرا توليد پيام در كشور دچار اختلال شده، چرا موازنه بين رسانه هاي درون مرزي و برون مرزي به نفع توليد كنندگان پيام خارج از كشور به هم ريخته است، تعداد مطالعه كنندگان روزنامه ها كاهش وحشتناكي داشته است؛ كاهش توليدات سينمايي، كتاب، گالري هاي تعطيل و... پاسخگوي اينها وزير ارشاد است، پاسخ بدهند، ما مي شنويم.
-در نهايت فكر مي كنيد رسانه هاي خارج از كشور چه موضعي مي گيرند، تحريم را به بحث مي گذارند يا مي آيند در انتخابات ايران دخيل مي شوند؟
ببينيد جريان تحريم در داخل و خارج و همه جا از مد افتاده است. جريان تحريم هيچ چيز جز تحريم در دست ندارد كه ارائه كند، خيلي زشت است كه ما به مردم ايران بگوييم شما نقش نداريد و زشت تر از آن اينكه بگوييم وقتي نقشت را ايفا مي كني اثر ندارد. خب اين معني اش اين است كه برو بشين توي خانه ات. اين هم يك نوع تحريم است. ما بايد به مردم بگوييم بياييد، وقتي نمي آييد انتخابات غيررقابتي مي شود، چرا محافظه كاران به حداقل هاي انتخاباتي تكيه مي كنند و در مورد حجم بالاي مشاركت هميشه ترديد مي كنند، چون در مشاركت بالا، بازي عوض مي شود، افزايش فرهنگ سياسي و فرهنگ مشاركتي مردم جزء وظايف اجتناب ناپذير و غير قابل چانه زني رسانه هاي حرفه يي است. ما وظيفه داريم فرهنگ سياسي مردم را بالا ببريم، پس فرهنگ تحريم براي آكتورهاي سياسي است و رسانه ها حق ندارند اين كار را بكنند.
-فكر مي كنيد رسانه هاي خارجي در انتخابات ايران شريك مي شوند؟
من در اين انتخابات پس از اعلام نامزدها خواهم گفت چه اتفاقي مي افتد، الان نمي توانم پيش بيني كنم. پيش بيني اوضاع انتخابات خيلي سخت است. چون پاره يي از معادلات مربوط به سياست هاي خارجي مي شود، پاره يي مربوط به كسي است كه وارد كاخ سفيد مي شود و... برخلاف چيزي هم كه بين مردم شايع است و بي توجهي كه مردم ايران به سياست خارجي دارند، حكومت ايران به شدت نگاهش به خارج از كشور است در نتيجه بايد ديد افق آن طرف چگونه شكل مي گيرد تا ببينيم در حوزه ملي مان چه اتفاقي مي افتد.
يکشنبه 24 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايلنا]
[مشاهده در: www.ilna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 303]
-
گوناگون
پربازدیدترینها