تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 1 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):با احمق مشورت نکن و از دروغگو یارى مجو و به دوستى زمامداران اعتماد مکن.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812074441




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نکاتی ناب در روزه و رمضان


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: نهمین ماه، ازماه های سال قمری، ماه رمضان می باشد. این ماه همیشه با وصف (مبارک) توصیف می شود؛ مثلاً همان طورکه در مورد ماه رجب و شعبان گفته می شود، رجب المرجب وشعبان المعظم درمورد این ماه گفته می شود:رمضان المبارک .این عنوان ،جزء مشهورترین اوصاف وعناوین ماه شناخته شده است.

«معنی برکت و مبارک»

درکتاب لسان العرب به نقل ازابن عباس آمده است :معنی برکت فراوانی درهرچیز خیر است.(1) راغب اصفهانی نیز آنرا به معنای ثبوت واستقرار خیر الهی در چیزي می داند.(2) اما مبارک به آنچه که درآن خیر فراوان وجود دارد و از بروز و صدور می یابد گفته می شود. زجاج می گوید:مبارک آن چیزی است که ازآن خیرفراوان درآید.(3) راغب نیز آنچه که خیروفایده الهی در آن ثبوت واستقرار داشته باشد ، مبارک می داند.(4)
«هدف ونقش ماه رمضان»
انسان دارای دو بُعد می باشد یکی بُعد زندگی مادی وحیوانی ودیگری زندگی انسانی و بُعد معنوی وروحانی. هرکدام ازاین دوبعد و جنبه ی انسان ،نیازهای متناسب باخود را دارند که در صورت برآورده نشدن ،ازبین می رود. یعنی همان طورکه جسم انسان نیاز به غذا ،آب واکسیژن وبرای شادابی و طراوت نیاز به ورزش دارد،روح انسان نیز نیاز به غذا دارد که در صورت برآورده نشدن ،همچون جسم از بین می رود. انسان در تمام طول سال بیشتر ،نیاز های جسمش را برآورده می کند وکمتر به روحش توجه می کندمثل کسی که ورزش پرورش اندام وزیبایی اندام کارمی کند اگر فقط به یکی از بازوان خود توجه كند و به ديگري كاري نداشته باشد يكي بازوانش عضله می آورد و بزرگ و حجیم می شود و اما آن دیگری بسیار باریک وکم حجم است که در صورت مسابقه شکست او حتمی است و اما ماه رمضان فرصت مناسبی است برای برآورده کردن نیازهای روحی و توجه به روح زيرا از یک طرف با ممنوع شدن خوردن و آشاميدن آمیزش جنسی که درطول سال باعث می شود فکرانسان متوجه جسم ونیازهای او باشد. انسان کمتر به این مسائل می اندیشد واز طرف دیگر با تشویقی که از طرف دین شده نسبت به دعا و مناجات ومخصوصاً خواندن قرآن که خواندن یک آیه ی آن برابر است با یک ختم قرآن درماه های دیگر باعث می شود که فکر انسان فقط و فقط معطوف به برآورده کردن نیازهای روح و غذای روح باشد . وغذا ی روح همان دعا و مناجات و تلاوت قرآن می باشد واین است رمز مبارک بودن ماه مبارک رمضان که علاوه بربرکات مادی که برای بشر دارد برکت زیادی برای روح انسان دارد.

فلسفه روزه

روزه یکی ازاحکام انسان ساز الهی است که دارای آثارو فوائد فراوانی است که علم محدود بشر هنوز به همه ی آثار و فلسفه ی کامل آن پی نبرده. اما آگاهی نداشتن از همه آثار و فوائد آن باعث نمی شود که از انجام آن سرباززند و عصیان ورزد . چون این اطاعت کورکورانه نیست بلکه اطاعتی مبتنی برعلم و یقین است زیرا مسلمان می داند که خداوند برهمه چیزآگاه است واز همه چیز اطلاع دارد. از سوی دیگر می داندکه خداوند خیر و سعادت وکمال بندگان را می خواهد . نقص ونیازی در ذات او نیست تا از اعمال ما سودی ببرد یا ضرری ازاو دفع شود. پس برهرچه فرمان دهد خیر و سعادت ما در آن است وکمال و ترقی ما بدان بستگی دارد و از هرچه نهی کند وباز دارد به دلیل این است که برای مازیان بخش است وبه منافع مادی و معنوی ما لطمه می زند .در برسی سود و زیان یک دستور الهی تنها نباید به فواید جسمی و بهداشتی یا حداکثر آثار اجتماعی آن توجه کرد. زیرا آثار بسیارمثبتی نیز برای روح انسان دارد.
به این نکته نیز باید توجه کردکه در هنگام انجام فرمان الهی نباید به قصد آن آثار و فوائد، آن دستور را انجام داد (نه به قصدانجام فرمان الهی) زیرا چنین عملی قبول نیست وآن هدف عالی و برتر اسلام را که تسليم در برابر فرمان الهی است را تأمین نکرده و در حقیقت تسلیم تشخیص خود بوده نه خداوند پس بنده باید فرمان الهی راتنها به قصد رضای الهی و به قصد قربت انجام دهد و به تبع اگر آثاري نيز داشت به آن آثار نيز مي رسد ولي اگر انسان روزه را بدون قصد ، قصد قربت انجام دهد. تنها فواید جسمی آن را می بردو از فوایدکثیر روحی آن محروم می شود .

الف)فواید جسمی وبهداشتی

فواید جسمی و بهداشتی روزه برکسی پوشیده نیست بصورتی که درطب قدیم وعلم پزشکی جدید یکی از راه های مؤثر درمان ،امساک می باشد که امروزه ازآن به رژیم غذایی تعبیر می شود. دستگاه گوارش بدن انسان از فعال ترین دستگاه های بدن است که باسه وعده ی غذایی که معمولأً مردم مصرف می کنند تقریبأ در تمام طول شبانه روز مشغول به کار هضم وتحلیل وجذب ودفع می باشد. روزه باعث می شود که این اعضا ازیک سو استراحت کنند و از فرسوده گی مصون بمانند ونيروی تازه بگیرند وازسوی دیگر چربی های هضم نشده ناشی از خوردن غذاهای مختلف که در نقاط مختلف بدن و یا در خون همراه با قند ذخیره شده و محل مناسبی برای رشد و تکثیر میکروبها مي باشد با روزه هضم شده وازبین می رود وبدین ترتیب روزه مواد اضافی وزاید بدن را هضم کرده ومی سوزاند ودر حقیقت بدن در هنگام روزه خانه تکانی می کند. الکس سوفورین دانشمند روسی در کتاب خود می نویسد. (5) درمان ازطریق روزه فایده ی ويژه اي براي درمان كم خوني ،‌ضعف روده ها ، التهاب بسيط و مزمن ، بيماري هاي جلدي، بيماري هاي كليه، كبد و بيماري هاي ديگر دارد. معالجه از طريق امساك اختصاص به بيماري هاي فوق ندارد، بلكه بيماري هايي كه مربوط به اصول جسم انسان است و با سلول هاي جسم آميخته شده همانند: سرطان، سل و طاعون را نيز شفا مي بخشد. در حديث معرفي پيغمبر اسلام (ص) مي فرمايد: « صُومُو تَصِحُّوا : روزه بگيريد تا سالم شويد. و در حديث معروف ديگر نيز از پيغمبر (ص) رسيده است : « المِعدَه بيتُ كلِ داءٍ وَ الحِميَهُ رأسُ كلِ دواءٍ: معده خانه ي تمام دردها است و امساك بالاترين داروها».
بديهي است كه شخصي روزه دار طبق دستور اسلام به هنگام افطار و سحر نبايد در خوردن افراط و زياده روي كند تا از اين اثر بهداشتي نتيجه كامل بگيرد در غير اين صورت ممكن است نتيجه بر عكس شود.

ب) فوايد اجتماعي

1-نظم و انضباط
نظم و انضباط و تقسيم اوقات از عوامل مهم موفقيت و پيشرفت در كارها مي باشد كه در روح تعليمات اسلامي وجود دارد ولي با كمال تأسف غربيها و اروپاييها بعضي از تعليمات و دستورات اسلامي را از اسلام گرفته و به آن افتخار كرده؛ خود را به واسطه ي همين تعليمات،‌انسان متمدن مي دانند و بر عكس مسلمين كمتر از آن استفاده كرده و كمتر به آن عمل مي كنند. امير مؤمنان در اولين فراز از وصيت خود به فرزندانش مي فرمايد: اُوصيكُما وَ جَميعَ وُلدي وَ أََهَلي وَ مَنْ بَلَغُه كِتابي بِتَقوي اللهِ و نظمِ أَمرِكم: شما و همه فرزندان و بستگانم و هر كس كه وصيت من به او برسد را به تقوي و نظم در كارها سفارش مي كنم. اصولاً فرايض اسلامي نشانگر توجه اسلام به نظم و انضباط است . هر يك از نمازهاي پنج گانه را بايد در وقت مخصوص بجا آورد، حج را بايد در مكان خاصي و زمان معيني انجام داد و روزه ي رمضان را نيز بايد با ديدن هلال ماه رمضان شروع نمود و با ديدن هلال ماه شوال تمام كرده و هر روز بايد از سپيده دم آغاز و به مغرب خاتمه داد و با توجه به اين كه ماه رمضان، ماه قمري است طبعاً در تمام فصول سال گردش مي كند و گاهي در روزهاي بلند تابستان و گاهي در روزهاي بلند تابستان و گاهي در روزهاي كوتاه زمستان قرار مي گيرد و در همه ي حالات و تمام فصول بايد دقت كرد و لحظه ها و ثانيه ها را نيز محاسبه نمود براي سحري خوردن و افطار نمودن.
2-همدردي با فقراء
برانگخيتن حس همدردي نسبت به فقرا و تهي دستان و ايجاد حس برابري از ديگر آثار روزه است. انسان هايي كه در رفاه و ناز و نعمت به سر مي برند از ياد فقراء غافل هستند؛ روزه آنها را از غفلت خارج مي كند و به ياد فقراء مي اندازد تا به ياري و كمك آنها بشتابند. در ماه رمضان از سويي كمك به فقرا و اطعام و انفاق سفارش بيشتري شده نسبت به ماه هاي ديگر و از سوي ديگر انسان روزه دار با روزه گرفتن رنج فقر و طعم گرسنگي را مي چشد؛ و احساساتش تلطيف و تحريك مي شود و ثروتمند به فقير نزديك مي شود و احسان و انفاق به فقراء در جامعه فزوني مي يابد. در كتاب فروع كافي آمده كه « وَ هُوَ شَهْرُ رَمَضان شَهْرُ المُواسات»(6) ماه مبارك رمضان ماه مواسات است. مواسات يعني سهيم و شريك ساختن برادران مسلمان در رزق و روزي،‌رمضان را به همين جهت ماه مواسات ناميده اند. تا مسلمانان به احسان نسبت به هم بپردازند و با تمرين اين صفت ارزنده انساني، جامعه را از حسد و كينه برهانند و برادر وار، در كنار هم از نعممتهاي الهي بهره مند شوند زيرا انسان هاي تهي دست كه حتي در تهيه ي مايحتاج اوليه ي خود مثل غذا و لباس دچار مشكل هستند وقتي مي بينند كه عده اي خانه هاي آنچناني و ماشينهاي گران قيمت و آخرين سيستم را دارند دچار عقده و كينه اي نسبت به ثروتمندان مي شوند و حتي گاهي نسبت به خدا هم العياذ بالله بدبين مي شوند و با لحن بدي از خدا شاكي مي شوند. اما سهيم ساختن آنها در رزق و روزي از طرف توانگران و ثروتمندان باعث مي شود كه اين عقده و كينه ها به مهرباني و صفا و صميميت تبديل شود. در هنگام روزه فقير و ثروتمند به طور يكسان طعم گرسنگي و تشنگي را مي چشند و اين خود نوعي تسكين و آرامش است كه فقراء مي بينند كه اغنيا نيز هم چون آنها در پيشگاه خدا يكسانند و بايد يك ماه طعم گرسنگي و تشنگي و رنج فقر و بي چيزي را تحمل كنند هم چون حج كه در آنجا نيز همه بايد لباس هاي دنيا را كه نشانگر اختلاف طبقاتي است را از تن خارج كنند؛ و لباس هاي آخرت را بپوشند كه فقير و غني يكسان مي شوند و هيچ تفاوتي بين آنها ديده نمي شود. در نماز جماعت نيز فقير و غني در كنار هم و در يك صف قرار مي گيرند براي اقامه نماز و هيچ امتيازي براي اغنياء وجود ندارد.
حمزه بن محمد مي گويد به امام حسن عسكري نامه نوشتم و پرسيدم: لِمَ فَرَضَ اللهُ اَلصَّومَ؟ چرا خداوند روزه را واجب كرده است ؟ امام در جواب فرمودند: لِيَجَد الغَنّيُ مَضَضَ الجوعِ فَيَحَّن عَلي الفَقيرِ: تا ثروتمند درد گرسنگي را دريابد و به فقير توجه كند. (7). در روايتي از امام صادق (ع) ،هشام بن حكم درباره ي علت روزه از امام سؤال مي كند: عَن هشِامِ بنِ الحَكمِ قالَ: سأََلتُ ابا عبداللهِ عَنْ علهِ القيامِ قالَ: « اَمَّا للعِلَّهُ في الصيامِ لِيَستَويَ به الغَنيُّ وَ الفَقيرُ و ذلكَ لِأَنَّ الغَنيَّ لم يَكُنْ لِيجدَ مسَ الجوع فَيَرحَمَ الفقير، لِأَنَّ الغَنيَّ كُلَّما اَرادَ شيئاً قِدَرُ عَليهِ فأَرادَ اللهُ عَزَّوَجلَّ اَن
يُسَوّي بَينَ خَلقِهِ و اَنْ يُذيقَ الغَنيُّ مَسَ الجُوعِ و الْأَلَمِ لِيَرقَّ عَلَي الضَّعيفِ وَ يَرْحَمَ الجائعَ»(8) هشام نقل مي كند كه درباره ي دليل روزه از امام سؤال كردم، امام فرمود: علت روزه گرفتن آن است كه به سبب آن توانگر و تهي دست برابر شوند، زيرا توانگر رنج گرسنگي را نمي داند تا به تهي دست رحم كند، چون توانگر هر گاه چيزي بخواهد مي تواند آن را فراهم آورد، لذا خداي عزوجل خواست تا ميان بندگانش برابري و همدردي ايجاد كند و رنج گرسنگي و سختي را به توانگر بچشاند تا بر ناتوان دل بسوزاند و به گرسنه رحم نمايد. براي كمك كردن به فقرا توصيف حال آنها براي ثروتمندان كافي نيست زيرا با روزه گرفتن كشيدن رنج فقر و طعم گرسنگي براي اغنيا جنبه ي حسي و عيني پيدا مي كند و آنها را از غفلت خارج مي نمايد. درست مثل انساني كه در خواب هست. انساني كه در حال خواب به سر مي برد به غير از قلب و بعضي از اعضاء بدن كه به طور غير ارادي كار مي كنند بقيه ي اعضاء هيچگونه فعاليتي ندارند و به انساني كه در حال خواب است هر چه گفته شود،‌نمي شنود. عرفا معقتدند انسان در راه سير و سلوك إِلي الله بايد صد منزل و صد مرحله را طي كند تا سر به منزل مقصود برسد و اولين مرحله آن را يقضه مي دانند. يقضه يعني بيداري و كسي كه اين اولين منزل را طي كرد بقيه ي منازل را آسان تر طي مي كند. روزه در حقيقت موجب بيداري انسان ها خصوصاًٌ اغنياء مي باشد.

ج)فوايد معنوي و روحي

1-صبر
هر كس در زندگي فردي و اجتماعي خود براي رسيدن به هدفي مبارزه مي كند. و براي رسيدن به آن هدف با مشكلات و موانع و سختي هايي روبروست، بدون صبر، پيروزي بر مشكلات و سختيها محال است، صبر يعني شكيباييو پايداري در مقابل سختيها .مجمع البحرين نيز آن را حبس النفس عن اظهار الجزع مي داند يعني نگهداشتن خود از اظهار بيتابي و جزع. و روزه بر پايداري آدمي مي افزايد و اراده را توانا مي سازد. عزيزترين انسان ها در طول تاريخ انبياء و اولياء هستند اين عزيز ترين انسان ها را شكنجه هاي سختي دادند جسمشان را شكستند ولي نتوانستند روح آنان را به اسارت در بياورند. اين عزت از كجا به دست مي آيد. چطور مي شود كه انساني در زير سخت ترين فشارها و شكنجه ها دست از آرمان حقش برندارد، دست از اصالت هايش بر ندارد. اين مقاومت، يعني صبر در راه خداست. هر كس عزيز شده از كانال صبر بوده. قرآن كريم راجع به بني اسرائيل مي فرمايد: وَ تَمَّت كَلِمَهُ رَبِّكَ الحُسني عَلي بَني اسرائيل بِما صَبَروا(9) بني اسرائيل بر فوعونيان پيروز شدند از رهگذر صبر در راه خدا. حضرت مسيح فرمودند: انّكم لاتدركون ما تحبون الا بصبركم عل ما تكرمون.(10) نمي توانيد به آنچه آرزو داريد برسيد مگر اينكه بر آنچه كه برايتان سخت است صبور باشيد.

حوزه هاي صبر

نكته اي كه در اين گفتار بايد گفته شود اين است كه كجاها بايد صبر كرد و كجاها جاي مقاومت است. از روايات و احاديث استفاده مي شود كه حوزه ي صبر سه جا مي باشد.
1-صبر بر معصيت
يكي صبر بر معصيت است. يعني مقابل گناه ايستادن و گناه را نيز نبايد در يك عرصه و زمينه محدود كنيم. گناه در همه عرصه ها مفهوم دارد چه در زمينه ي اخلاقي و چه در زمينه ي سياسي و چه در زمينه ي اقتصادي صبر بر گناه اين است كه آنجا كه زمينه گناه فراهم است و انسان نيز قدرت و توانايي انجام گناه را دارد، خدا را در نظر بگيريد و خود را به گناه آلوده نكند، اما اگر قدرت انجام گناه را نداشته باشد مثل انساني كه كور است و چشم ندارد چنين فردي اگر نگاه به نامحرم نكند هنر نيست و صبر بر گناه در مورد او معنا ندارد از روايات استفاده مي شود كه اين مهمترين قسم صبر است در روايتي از علي (ع) است كه فرمود: الصَّبرُ اِمّاصَبرُ عَلَي المُصيبهِ اَوْ عَلَي الطاعَهِ اَوْ عَنِ المَعصيهِ. صبر ، يا صبر بر مصيبت است يا صبر بر طاعت و يا صبر بر طاعت وَ هذا القِسمُ الثالثُ اَعلي دَرَجَهً مِنَ القِسمَينِ الاوَلين. (11) صبر بر معصيت از صبر بر از صبر بر مصيبت و صبر بر طاعت سخت تر است. چرا صبر بر معصيت از صبر بر مصيبت و صبر بر طاعت ارزشش بيشتر است؟ زيرا صبر بر طاعت هميشگي نيست و مقطعي است و همينطور صبر بر معصيت هميشگي نيست، بلكه مقطعي است. مصيبت گاهي هست اما صبر بر معصيت هميشه و در همه ي مكان ها هست و هميشه آدمي در معرض معصيت است. حوزه ي اين صبر از حوزه هاي ديگر گسترده تر است به همين جهت جهاد با نفس مي شود جهاد اكبر. شيطان هميشه و در همه ي مكانها تهاجم مي كند. ثُمَّ لاتَينَّهم مِنْ بَيْنِ اَيْديهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ اَيْمانِهِم وَ عَنْ شَمائِلِهِم(12). به همين جهت تا دم مرگ نبايد از كينه و مكر شيطان در امان بود و تا دم مرگ خدا را بندگي و پرستش كرد. وَ اْعبُدْ رَبَّكَ حَتّي يَأتيكَ اليقينُ(13) خدا را تا آمدن مرگ پرستش كن اين قسم صبر كردن عزت است، يعني اگر آدم در مقابل معصيت نتواند بايستد؛ ولو نامدارترين فرد باشد ذليل ترين فرد خواهد بود. علي (ع) فرمود: عبد الشهوه اذل من عبد الرق(14) بنده ي ***** از برده ي زر خريده بيچاره تر است. اينجا يك روايت هست در باب بهشت و جهنم از امام محمد باقر (ع) كه فرمود: الجنه محفوفه با المكاره و الصبر : بهشت پيچيده شده به سختي ها و صبر بر سختي ها فمن صبر علي المكاره في الدنيا دخل الجنه: كسي كه سختي ها را در دنيا به جان بهشتي مي شود و جهنم مخفوفه با للذات و الشهوات اما جهنم پيچيده شده از لذت ها ، تا بخواهي اطراف جهنم كيف است و لذت ؛ فمن اعطي نفسه لذتها و *****ها دخل النار(15) كسي كه به كيفش بچسبد، به *****ش بچسبد ، وارد جهنم مي شود.

الف- جزع نمودن

يكي برخورد همراه با جزع است ، اِنَّ الاِنسانَ خُلِقَ هَلُوعاً(16) انسان حريص آفريده شده . اِذا مَسَّهُ الشَّرُ جَزوعاً هنگامي كه شر و بدي به او برسد جزع به راه مي اندازد. وَ اذا مَسَّهُ الخيرُ مَنوعاً هنگامي كه خيري به او برسد فقط مي خواهد مال خودش باشد، انحصار طلب است ، نمي خواهد اين خير به ديگران برسد جزع امري است غير از گريه كردن، گريه كردن هنگام مصيبت ،اشكالي ندارد، زيرا گريه امري است طبيعي ، داغ است مصيبت دل انسان را مي سوزاند، اشكش جاري مي شود. فقه ما يك مسئله اي داريم كه مشخص كرده معناي جزع را ، امام خميني در تحريم الوسيله مسئله اي را بيان مي كند كه مورد اتفاق اكثر فقهاست و آن اين است كه : يجوز الكاء علي الميت ، گريه كردن بر ميت جايز است . بل قد مستحب عند اشتداد الحزن بلكه گاهي گريه كردن مستحب است هنگامي كه حزن و اندوه انسان شديد باشد، ولكن لا تقول ما يسخط الرّب ، ولي نبايد چيزي بگويد كه مورد خشم و غضب پروردگار واقع شود. بنابراين جزع يعني خارج شدن از اعتدال و گفتن سخناني كه موجب خشم و غضب پروردگار است. اما مؤمنان در مقابل مصائب برخورد صبورانه دارند.
دومين حوزه ي صبر : صبر بر طاعت
صبر بر طاعت يعني صبر بر انجام وظايفي كه خدا به عهده ي انسان گذشته كه در روايات از آن تعبير به صبر بر طاعت شده . انجام هيچ كدام از تكاليف و وظايف بدون صبر امكان پذير نيست هيچ وليي از اولياي خدا به جايي نرسيده مگر اين كه از دولت سحر استفاده كرده و اين صحرخيزي جز با صبر امكان پذير نيست. در رأس همه ي اوليا پيغمبر است و اولياء هر چه دارند از پيغمب دارند به پيغمبر ما گفته مي شود كه : « لا و من الليل فتجهد به نافله لك عمي ان يبعثك ربك مقاما محموداً»(17) اگر شما پيغمبر ما هم هستي مقام شايسته مي خواهي ، اين مقام شايسته از دولت سحر است.
سومين حوزه ي صبر : صبر بر مصيبت
صبر بر مصيبت يعني صبر بر مصائبي كه در زندگي بر انسان وارد مي شود چه مصائب مالي و چه مصائب جاني ، بايد به پشيمان را نسبت به دنيا عوض كنيم ، بعضي گمان مي كنند، دنيا جاي خوشي است دنيا جاي راحتي است قرآن كريم اين بينش را نادرست مي داند. قرآن اين دنيا را جاي سختي مي داند مي فرمايد: لقد خلقنا الانسان في كبد(18) ما انسان را در سختي خلق كرديم و آفريديم. خداوند براي تربيت انسان هم برنامه تكويني دارد و هم برنامه ي تشريحي و در هر دو سختي را قرار داده، در برنامه ي تشريعي روزه را واجب كرده كه روزه، خصوصاً در روزهاي تابستان همراه با سختي است جهاد را واجب كرده كه در واقع بذل جان و نثار كردن جان است؛ به خاطر همين سفارش شده كه ، كودكان را نازپرورده بار نياوريد. امام كاظم علیه السلام مي فرمايد: تستعجب عرامه الصبي في صغره ليكون حليماً في كبره مستحب است بچه را با سختي رسد رشدش بدهيد تا در آينده بردبار باشد.
ناز پرورده تنعم نبرد راه به درست
عاشقي سيره ي رندان بلاكش باشد
انسان ها در مواجه شدن با مصائب سه نوع برخورد مي كنند.

ب) برخورد صبورانه :

برخورد صبورانه يعني برخورد متين داشتن ، يعني نقطه ي مقابل جزع، يعني سخن خلاف عقل نگفتن ، سخن خلاف شرع نگفتن ، اين مصيبت كه مي گوييم منظور هر نوع بلايي است كه به انسان برسد چه مالي و چه جاني . برخورد صبورانه اين است كه انسان آن را باور و تحمل كند.
حق تعالي گرم و سرد و رنج و درد
بر تن ما مي نهد اي شير مرد
خوف وجوع و نقص اموال بدن
جمله بَهر نقد جان ظاهر شدن
راز اين كه مصيبتها براي انسان سنگين تمام مي شود اين است كه مصيبتهاي ديگر را فراموش كرده است. اگر انسان اعتقادات خود را يادآوري كند. تحمل مصيبتها برايش آسان مي شود. روايتي از امام سجاد (ع) است كه حضرت فرمود: مِسكينُ بن ادمٍ اين فرزند آدم بيچاره است. لَهُ في كُلِّ يومٍ ثلاثُ مصائبَ لا يعتبر بِواحدْ مِنْهُنَّ وَ لَوْ اِعْتَبَرَ لَهانَتْ عَليهِ المَصائِبُ الدُنيا وَ اَمرُ الدُنيا. اين انسان هر روز سه مصيبت جان گذار مي بيند و اگر عبرت بگيرد از اين مصيبتها ، مصيبتهاي دنيا براي او ناچيز مي شود. فَاَماَ المُصيبهُ الأوُلي فاليوم الذي يَنْقُصُ مِنْ عُمرِهِ مصيبت اول كم شدن يك روز از عمر اوست وَ اِنْ نالَهُ نُقصانٌ في مالِهِ اِغْتَمَّ بِهِ وَالدَّرْهُمُ يَخْلُفَ عَنْهُ وَ الْعُمْرُ و لا يَردُّهُ شيئيٌ اگر مال او را بزنند و كم شود ناراحت مي شود و گريه مي كند. در حالي كه مال جبران مي شود و جايگزين مي شود ولي عمر رفته را چيزي بر نمي گرداند. و الثانيهُ اَنَّهُ يَسْتَو في رزقُهُ مصيبت دوم اين كه هر روز رزقش را به تمام از اين دنيا مي گيرد فَاِنْ كانَ حلالاً حُوسِبَ عَليهٍ وَ اِنْ كانَ حَراماً عُوقِبَ عَليهِ پس اگر حلال باشد از او حساب مي كشند و اگر حرام باشد، او عقوبت و عذاب مي شود و الثالثهُ اعظمُ مِنْ ذلكَ مصيبت سوم از آن دو مصيبت بزرگتر است . قيل و َ ماهِيَ ؟ قالَ ما مِنْ يَومٍ يَمسي اِلّا وَ قَدْ دَني مِنَ الاخِرهُ مَرحلهٌ لا يَدري عَلَي الجَنَّهِ اَمْ عَلَي النّارِ . هر روزي كه از او مي گذرد به قيامتش نزديك مي شود قيامتي كه آدم نمي داند. چه كاره است بهشتي است يا جهنمي ؟ امام سجاد (ع) مي فرمايد: اگر اينها را آدم باورش بشود مصيبتهاي دنيا چيزي نيست.(19)
منبع:سایت ایرانیان





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 379]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن