واضح آرشیو وب فارسی:الف: رسانه ها در دو دقيقه
اعتماد ملي
سرمقاله: «به بهشت نمي ماند»
مهدي كروبي دبيركل حزب اعتماد ملي در نشست مجمع نمايندگان ادوار مجلس با انتقاد از سخنان محمود احمدي نژاد در جمع كارگزاران نظام جمهوري اسلا مي، پرسيد كه «آيا ما در يك بهشت برين زندگي مي كنيم؟» اين پرسش دغدغه بخش وسيعي از صاحب نظران، رجال سياسي و كارشناسان امروز ايران است. محمود احمدي نژاد به گونه اي ماهرانه شرايط كشور را در جمع كارگزاران و البته ديگر مجامع بيان مي كند كه آدمي از خود مي پرسد، ايشان از كدام جامعه سخن مي راند؟ آيا ما از واقعيات اجتماعي به دور هستيم يا رئيس جمهور در فاصله 3 ساله حضور در كاخ رياست جمهوري كاملا ايزوله و بي خبر از جامعه شده اند؟يا اگر مي دانند در جامعه چه مي گذرد، طرح اين سخنان را به چه چيز ديگري بايد نسبت داد؟اوضاع كشور از نظر اقتصادي بسيار بغرنج و طاقت فرسا شده است. دهك هاي پايين جامعه در نتيجه بي سياستي دولت نهم نه حتي سياست هاي غلط و فقدان برنامه در زير سخت ترين فشارهاي ناشي از تورم و نقدينگي افسارگسيخته قرار دارند. اين مهم مورد اذعان متوليان دولت نهم نيز است. دولت نهم كه براي آوردن نفت بر سر سفره هاي مردم و تغيير در وضعيت معيشتي فرودستان جامعه آمده بود، گويا در نتيجه اقدامات بي برنامه خويش سفره تهيدستان را تنگ تر و حوزه ثروت اغنيا را فراخ تر نموده است.خانواده اي كه با حقوق ماهيانه خويش امكان تامين مثلا نيمي از نيازهاي خود را داشتند، اينك از تامين يك چهارم آن نيز ناتوانند.حوزه فشارها به روستاها نيز كشيده شده است...
به نظر مي رسد دولت نهم و رئيس آن ترجيح مي دهند چشمان خود را بر واقعيات بسته با سياست انكار، ماه هاي پايان دوران رياست جمهوري را به پايان برسانند اما گويا مردم در اين انكار با دولت همراه نيستند. واضح است كه وضعيت مردم در نتيجه سياست هاي اين دولت هيچ شباهتي به بهشت برين ندارد. ممكن است به چيز ديگري شبيه شده باشد،
كارگزاران
سرمقاله: «بلور اعتماد و آماج سنگ بي صداقتي»، احمد پورنجاتي
هنوز برخي مقامات و مسوولان كشور ما ترجيح مي دهند چشم بر واقعيت ها صرف نظر از چند و چون و اندازه آنها ببندند و اگر آنها را انكار نمي كنند در فروكاستن ابعاد و فراواني و ميزان اهميت آنها مي كوشند و از همه مهم تر و خطرناك تر، در برابر هرگونه انتقاد و هشدار، با چهره اي خشمگين و زباني سرزنش كننده و وجداني كژتاب، تذكر دهندگان را به تازيانه اتهام هاي ناروا نوازش مي دهند. بيت الغزل ديدگاه حضرات اين است كه: «بيان اين مسائل در افكار عمومي موجب تضعيف دولت و نظام و غيره است و طعمه شيرين براي كام دشمن و نيز بيش از آن كه موجب اصلاح امور شود به شبهه افكني و خدشه دار شدن اعتماد مردم نسبت به نظام و مسوولان مي انجامد.» و بر اين اساس براي «انتقاد كردن» ده ها شرط و التزام و ملاحظه وضع مي كنند، سستي اين سخن آشكار است اما از ريشه معرفت شناسانه آن نبايد غافل شد كه به گمان اين قلم بسيار هولناك تر از اصل سخن است. اين نگرش كه براي حفظ آرامش و اعتماد مردم نسبت به حاكميت و نظام و نيز براي پيشگيري از سو ء استفاده دشمن، نبايد همه واقعيت ها را به مردم گفت، نبايد برخي انتقادها و بي صداقتي ها را در قلمرو افكار عمومي علني كرد ريشه در «مباح شمردن دروغ مصلحتي» از يك سو و «صغير و ناآگاه تلقي كردن مردم» از سوي ديگر دارد. برآيند اين دو ريشه معرفتي چيزي جز قيموميت مردم نيست.
جام جم
يادداشت: «بهترين گزينه » مهدي فضائلي
اصرار لجاجت آميز آقاي رحيم مشايي بر سخن خويش از سويي و سكوت رئيس جمهور كه روزي محو اسرائيل را خواستار شده بود و همچنين همراه كردن آقاي رحيم مشايي در چند برنامه مهم با خود، همزمان با تنش ايجاد شده بواسطه اين اظهارات، منتقدان اصولگرا و حتي برخي حاميان دولت در مجلس را به واكنش هاي پرحرف و حديث از جمله سوال از رئيس جمهور و پيشنهاد انحلال معاونت سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و آوردن اين مجموعه زيرنظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي واداشت؛ واكنش هايي كه ابهامات جدي در خصوص ابعاد كارشناسي و مطابق مصلحت بودن آنها وجود دارد... حال چه بايد كرد؟
گزينه 1، (بد): آقاي مشايي يا رئيس جمهور حاضر به اصلاح موضع خود نشوند، اما نمايندگان مجلس بخاطر مصالح بالاتر از اقدامات خود صرفنظر كنند.
گزينه 2، (بهترين): آقاي رحيم مشايي اظهارات خود را تصحيح كرده و عذرخواهي كند و رضايت دوستان انقلاب را به خشنودي صهيونيست ها ترجيح بدهد و يا رئيس جمهور نارضايتي خود را از اظهارات وي اعلام دارد و نمايندگان مجلس نيز اقدامات خود را درخصوص سوال از رئيس جمهور و انحلال معاونت، متوقف و هر دو دوشادوش هم توانشان را در جهت حل مسائل اساسي كشور به كار گيرند.
در هر حال، اصولگرايان دولت و مجلس بدانند، ادامه وضعيت كنوني «بدترين» گزينه است.
كيهان
سرمقاله: «نسبت ثبات و تغيير در اقتصاد ما» سعدالله زارعي
در مورد حذف سوبسيدها يك نكته انحرافي نيز وجود دارد، يارانه هايي كه دولت براساس تعهد برنامه چهارم درصدد حذف آنهاست به دو سه قلم- شامل يارانه هاي انرژي و يارانه نان- محدود مي شود ولي موضوع حذف يارانه ها به گونه اي طرح مي شود كه گويا قرار است همه چيز آزاد شود. اگر نگاهي به وضع ارائه كالا و خدمات در كشور بياندازيم درمي يابيم در كمتر موردي است كه نقش حمايتي دولت به نوعي در آن آشكار نباشد. امروز خدمات بهداشتي و درماني، خدمات آموزشي و تحصيلي، خدمات جاده اي، هوايي و دريايي، خدمات فرهنگي و مذهبي- مساجد، راديو تلويزيون، مطبوعات، كتب، سينما، تئاتر و... - و ده ها صنف خدمات ديگر با كمك هاي مختلف دولت ارائه مي گردند و قرار نيست هيچكدام از آنان از چتر حمايت دولت محروم گردند.طرح تحول اقتصادي دولت البته بايد از شكل «طرح دولت» خارج شود و به سرعت به «طرح نظام» تبديل گردد.جالب اين است كه عمده كساني كه روياروي طرح دولت ايستاده اند و آن را خلاف مصالح كشور معرفي كرده و عواقب آن را يك سره زيانبار معرفي مي نمايند از يك سو خود طي سالهاي گذشته بر لزوم تحول اساسي در بنيانهاي اقتصادي كشور سخن گفته و همين 7 شاخص كلان طرح تحول دولت را لازمه تحول برشمرده اند و از سوي ديگر عملكرد اجرايي آنان در دهه هاي گذشته، كشور را نيازمند تحول بنيادين اقتصادي كرده است.
اعتماد
ارتباط خاتمي و مشايي از ديد همسر الهام
فاطمه رجبي همسر سخنگوي دولت در يادداشت جديدي به بهانه اظهارات اسفنديار رحيم مشايي، سيدمحمد خاتمي را مورد حمله قرار داد. همسر غلامحسين الهام حرف هاي مشايي را «تكرار دست و پا شكسته افاضات محمد خاتمي و هم پالكي هايش» توصيف كرده است. مشايي معاون محمود احمدي نژاد رئيس سازمان ميراث فرهنگي، رئيس مركز مطالعات جهاني شدن و پدر عروس احمدي نژاد است كه اخيراً به مردم اسرائيل ابراز دوستي كرده است.
خراسان
بيانيه كرسنت يا بيانيه ايران؟
جهان مدعي شد: گفته مي شود، در جلسه شركت اماراتي كرسنت با طرف ايراني، مديرعامل اين شركت اماراتي با اطلاع از جنجال ايجاد شده در مورد اين قرارداد، در كمال گستاخي بيانيه از پيش تنظيم شده خود را به علي كردان تحويل مي دهد و مي گويد: اين بيانيه را از طرف دولت ايران منتشر كنيد، تا افكار عمومي مانع از اجراي قرارداد نشوند،
جمهوري اسلامي
افزايش استفاده از نام مجعول خليج عربي در امارات
اخيراً استفاده از نام مجعول خليج عربي در مطبوعات امارات افزايش يافته است. روزنامه اماراتي البيان روز پنجشنبه از نام مجعول «خليج عربي» به جاي خليج فارس استفاده كرد. اين روزنامه در خبري مربوط به زلزله قشم در صفحه اول خود در نقشه تنگه هرمز و حوزه قشم نام خليج عربي را به جاي خليج فارس چاپ كرده است. مطبوعات امارات در هفته هاي اخير در تمامي مطالب خود نام خليج فارس را حذف و به صراحت از خليج عربي استفاده مي كنند. قبلاً مطبوعات امارات بدون ذكر پسوند خليج فارس از آن به عنوان خليج ياد مي كردند، ولي در هفته هاي اخير و پس از گشايش دفاتر دريايي ايران در جزيره ابوموسي به طور گسترده از نام خليج عربي براي خليج فارس استفاده مي كنند.
يکشنبه 24 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]