تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835218122
شيوخ خليجفارس چگونه دلارها راخرج مي كنند؟
واضح آرشیو وب فارسی:الف: شيوخ خليجفارس چگونه دلارها راخرج مي كنند؟
منبع: اكونوميست
مترجم: حسنعلياله بيگي (با تشكر از روابط عمومي شركت تجهيزات دريايي ايران)
يادآوري الف: مرور تجربه هاي افتصادي ديگر كشورها، يكي از موضوعات مورد علاقه نخبگان و اهل نظر براي مطالعه است. قبل از مطالعه تجربه هاي اقتصادي ديگر كشورها نبايد فراموش كرد كه اولا براي مقايسه موفقيت يا ناكامي اقتصادها، بايد ملاكهاي بسيار متنوع و پيجيده موثر بر توفيق يا ناكامي هريك هر آنها را در نظر بگيريم و بعد قضاوت كنيم ثانيا هنگام مطالعه چنين متوني بجاي تحت تاثير قرارگرفتن از پيشرفتهاي ديگر كشورها يا ملامت خود، بهتر است ريشه هاي واقعي پيشرفت ديگران را تحليل كرد.
در مورد خاص كشورهاي حاشيه خليج فارس يكي از موارد مهم قابل توجه، وضعيت اين اقتصادها در رتبه بندي جهاني سهولت كسب و كارها است. لازم به يادداوري است بر اساس گزارش بانك جهاني در سال 2008، عربستان سعودي در ميان 181 كشور جهان رتبه شانزدهم از نظر سهولت كسب و كارها ور از نظر شاخص سهولت ثبت دارايي اشخاص، بهترين كشور دنيا است. رتبه ساير كشورهاي حوزه خليج فارس از نظر شاخص سهولت كسب و كار عبارت است از: بحرين هجدهم، قطر سي و هفتم، امارات چهل و ششم، كويت پنجاه و دوم و عمان پنجاه و هفتم. رتبه كشورمان در اين رتبه بندي جهاني، صدو چهل و دوم است.
از منطقه خليج (فارس) گزارشات بسياري درباره معماري هاي پرآوازه شنيده و خوانده مي شود - برج هايي فراتر از ارتفاع 600 متر، سر به آسمان مي سايند، هتل هايي كه در زير آب دريا معلق خواهند بود. در اين صورت، تعجبي ندارد اگر متوجه پژواك آرام "مركز پر درخشش درمان ديابت"، وابسته به "امپريال كالج لندن" ، در ابوظبي پايتخت امارات متحده عربي نشويم. ساختمان اين مركز از صفحات آلومينيومي، با الگويي الهام گرفته از شكل هندسي يك كريستال انسولين و مشبك كاري به سبك "مُشَربيّه"(Musharabiya)، يادگاري از تاريخ گذشته منطقه، تزيين شده است.
اين بيمارستان، تأسيس سال 2006، اكنون پذيراي مراقبت و مداواي 6000 نفر بيماري است كه يك سلسله آزمايشات و معالجات را طي يك جلسه ويزيت، از سر مي گذرانند. تقريباً 20 در صدِ جمعيت بومي امارات متحده از ديابت رنج مي برند،كه از اين نظر، بعد از كشور جزيره ايِ "نائورو"(Nauru) در جنوب اقيانوس آرام، داراي رتبه دومِ جهاني است. سه كشوري كه در اين رتبه بندي بعد از امارات قرار مي گيرند سه عضو ديگر از اعضاء GCC ، يعني عربستان سعودي (16.7%)، بحرين (15.2%)، و كويت (14.4%) مي باشند.
اين بيماري، نتيجه ناخوشايند دگرگونيِ اقتصادي اين منطقه مي باشد. قبل از سال 1961، ابوظبي فاقد حتي يك جاده تسطيح شده بود. از آن زمان تا بحال، اين امرنشين از تحول شگفت انگيزي برخوردارگرديده است - از "صيد مرواريد" به "امور صنعت نفت" ، از "سوق= بازار در فضاي باز" به "مركز خريد=Mall " و از "شن و ماسه" به " شيشه". اين ثروت و رفاه با خود شيوه زندگيِ پشت ميز نشيني و كم تحركي و رژيم غذاييِ سرشار از گلوكز را به ارمغان آورده، كه شايد موجبِ فعال شدن استعداد و زمينه ژنتيكيِ بيماري ديابت در اعراب شده است. مشتري هاي فروشگاه هاي بزرگ در دوبي از جانب يك باشگاه ورزشي و پياده روي، بنام "Mall Workers" ، در مجاورت مراكز خريد، دعوت به نام نويسي مي شوند، كه تضمين مي دهد، ثبت نام شدگان بيش از ارزش كارت اعتباريِ خود از تمرينات بدني و ورزش هاي ارائه شده بهره مند خواهند شد.
"بيماري ديابت" استعاره مناسبي از مشكلات فعلي كشور هاي GCC است. ساختارهاي توليدي و مالي منطقه تلاش مي كنند دلارهاي نفتي را جذب نمايند – همانند اندوخته شدن ِ گلوكز در جريان خون. مخاطراتِ فراروي اين سازمانها، از نظر اقتصادي، هم ارزِ نارسايي كليوي، در بيماران ديابتي مي باشد: تورم، بخش غيرنفتي ميان تهي، نيروي كار جوان و رو به رشد و نيازمنديِ دائمي به كارگران خارجي براي تكميل و اجراي امور.
شش ملت عضو GCC ، كه قطر و عمان را نيز در بر مي گيرد، طبق اطلاعات ارائه شده توسط مؤسسه بين المللي امور مالي(IIF) ، در سال 2007 ، از طريق صادرات نفت 381 و گاز 26 ميليارد دلار عايدات داشته اند.
براساس برآورد "مؤسسه جهانيِ مك كينزي"، اگر بهاي نفت در حدود بشكه اي 100 دلار ثابت بماند، اين كشور ها تا سال 2020 از اين درآمد تصاعديِ غيرمنتظره تقريباً 9 تريليون دلار گردخواهند آورد: مبلغ هنگفتي متناسب با بنيه مالي كشور هاي مزبور، كه در سال 2007 توليد ناخالص داخليِ مركبي بالغ بر 800 ميليارد دلار داشته اند.
البته تمام اين ثروت كلان جذب نمي شود ."IIF" تخمين مي زند، اين كشورها در سال 2007 به حجم سهام دارايي هاي خارجي خود 215 ميليارد دلار افزوده اند. اين اندوخته ميان بانك هاي مركزي منطقه،صندوق هاي مالي مستقل و سلاطين و حكام ثروتمند كشور هاي مزبور تقسيم مي شود. براساس برآورد"IIF" ، تا پايان سال گذشته اين اندوخته ها بالغ بر 1.8 تريليون دلار، و طبق نظرِ "براد سِتسِر" (Brad Setser) از "شوراي روابط خارجي"(Council on Foreign Relations) و "راشل زيِمبا"(Rachel Ziemba) از مؤسسه "آر جي اي مانيتور"(R G E Monitor) رقم 4/2 تريليون دلار دقيق تر است.
اين قدرت اقتصادي نگراني هايي را برانگيخته، بخصوص كه بعضي ازصندوق هاي كوچكتر، افزون بر سپرده هاي بانكي، اوراق قرضه دولتي و خريد سهامِ در وضعيت اقليت، در سرمايه گذاري هاي نه چندان گمنامي دست به معاملات مخاطره آميزي زده اند. در ماه مارس، دولت ابوظبي طي نامه هايي خطاب به وزراء اقتصاد و دارايي كليهكشورها، انگيزه ها و دلايل سرمايه گذاري هاي خود را تشريح نمود. در نامه مزبور توضيح داده شده بود كه صندوق هاي موجود در اين كشور، صرفاً در رابطه با افراد متمول فعاليت دارند.
اين ادعايي معقول و موجه است. بنا به تلقي آقاي "ستسر" و خانم "زيِمبا"، اگر كشورهاي حوزه خليج(فارس) اكنون يك ابرقدرت اقتصادي به حساب مي آيند، پس قدرت پيش رانش آنرا نيز داشته اند. مازاد دلار هاي آنها بيش از آنكه با تدبير قبلي باشد،تصادفاً اندوخته شده اند. دولت هاي منطقه، كه از بهاي ارزان نفت،در دهه1990 خاطره ناخوشايندي دارند، در باورِ دوام قيمت هاي بالاي نفت،ديرانگيز بودند. و لذا حجم عايدات نفت از تواناييِ اين كشورها در بكارگيري آن پيشي گرفت.
ليكن، رفته رفته تمايلات ميهني كشورهاي مزبور كار خود را كرده و رسيدگي به مال ومنالِ به چنگ آمده، آغاز شد. طبق اصلاع رساني نشريه "ميد"، شش عضو GCC پروژه هايي به ارزش 9/1 تريليون دلار را اعلام و يا آغاز كرده اند، كه 43% بيش از سال قبل مي باشد. عظمت و ابهت سرمايه گذاري هاي خارجي كشورهاي خليج(فارس) ممكن است كنجكاوي و نگراني هايي را برانگيزد. اما آنچه بيشتر قابل توجه مي باشد، مقدار بودجه اي است كه اين دولت ها اكنون سعي مي كنند صرف كشورهاي خود نمايند.
خيابان عريضي در بيابان
احتمالاً هيچ كس دوبي را به اتهام اندوختن ثروت خود، به جاي به رخ كشيدن و جولان دادن با آن، موردسرزنش قرار نمي دهد، زيرا براي افرادي كه هتل هاي پنج ستاره آنهارا راضي نمي كند، هتل بادبان شكلِ "برج ال عرب"، تنها هتل هفت ستاره دنيا را پيشنهاد مي كند. ميهمانان بوسيله بالگرد يا رولزرويس به هتل وارد مي شوند، در اتاق هاي خود تلويزيون هاي 42 اينچ پلاسما تماشا مي كنند، و از بين 13 متكاي موجود، براي خوابيدن، بالش مناسب را انتخاب مي نمايند.
دوبي با استفاده از ثروت خود نمايشگاهي از جنبه هاي رفاه و آسايش را ايجاد كرده، چرا كه اقتصاد اين اميرنشين در حال حاضر روي افراد پولدارِ خراّج حساب باز كرده است. با مالكيت فقط درصدِ اندكي از ذخائر نفت امارات متحده عربي، دوبي در ايجاد زمينه و جلب ديگران به مشاركت در سرمايه گذاري، كاركشته و صاحب تجربه شده است. اكنون كه همسايه هاي محتاطتر، همچون عربستان سعودي و ابوظبي، مشتاق سرمايه گذاري بيشتر در وطن خود هستند، هنر جسارت و تهور را از دوبي مي آموزند.
كمتر استاد راهنمايي مفيدتر و خبره تر از شركت "اِعمار" (Emaar) مي توان يافت- يكي از سه شركت بزرگِ گستران گرِ (به عبارتي بساز و بفروش) دوبي اين شركت بجهت دست اندر كار بودن در ساخت "برج دوبي"، مرتفع ترين برج دنيا، شهره خاص و عام است. در سال 2006، فعاليت جنبي اين شركت در عربستان سعودي - در ساخت يك كلانشهر در ساحل درياي سرخ، 100 كيلومتري شمال شهر جده- اضافه درآمدي معادل 55/2 ميليارد ريال (680 ميليون دلار)براي آن به ارمغان آورد. "شهر اقتصادي ملك عبداله" (King Abdullah Economic City = KAEC) (مقرر شده در سال 2016 تكميل گردد.) در خود بيش از دو هزار كارخانه و جمعيتي معادل دو ميليون نفر را جاي خواهد داد. استراحتگاه هاي آن داراي 22500 اتاق خواهد بود، و بندرگاه آن، بندر اسلامي جده را،كه سالانه محموله هايي معادل 20 ميليون واحدكانتينر هاي 20 فوتي و 300 هزار نفر زائرِ عازم مكه را مي پذيرد و جابجا مي كند، تحت الشعاع قرار خواهد داد.
طي شكوفايي اخيرِ بهاي نفت، به فرمان دولت، شهر هاي جديدي، همچون "يَنبُع"(Yanbu) و "جوبَيل"(Jubail) به وجود آمدند. اما "اِعمار" ثروت خود را از بركت سرمايه گذاران محلي، در يك پيشنهاد فروش عام سهام با تعهد زائد(oversubscribed) گردآوري نموده است.]سهام در اين اصطلاح بدين معناست كه بيش از مقدار عرضه، تعهد شده اند[يكي از منتقدان امور اقتصادي مي گويد، يك چنين "غوغا و جار و جنجالِ بازار سهام" براي عربستان تازگي داشت. در حقيقت، بخش خصوصي پيش از اين هرگز ساخت و ساز شهري در اين حد و اندازه را در دست اقدام نداشته است.
در بالاي دروازه وروديِ كارگاه، عكسي از ملك عبداله آويزان شده كه با رأفت به پايين نگاه مي كند. اين گذرگاه سرپوشيده مشعر است بر ابتداي يك جاده 17 كيلومتري با درختان نخلي كه قادر نيستند منطقه خالي و خاكيِ كيلومترها گسترده در هر دو طرف جاده را بپوشانند. شن و ماسه اي كه توسط باد جابجا مي شود، در طول اين جاده تشكيل برجستگي هاي سرعت گير مانندِ طبيعي را مي دهد. در جايي كه جاده به دريا مي رسد، عمليات ساختماني آغاز شده است. يك دستگاه كوبشگر در درياكنار، آبشاخه اي را ايجاد نموده و قلوه سنگ ها را تلق و تلوق كنان از طريق لوله اي به درون دريا سرازير مي كند. كارگر ها فرصتي را بدست مي آورند و به نماز مي ايستند، و همچون درختان نخل كه در برابر باد تكان مي خورند، در پيشگاه خداوند سرِ تعظيم فرود مي آورند.
شركت اِعمار سرمايه خود را با پيش فروشِ(off-plan) املاك و مستغلات رويايي (يعني، قبل از اينكه ساخته شوند) بدست ميآوَرَد، و عايدات حاصل را در راستاي تبديل "نقشه ها" به "واقعيت" بكار مي گيرد. اين الگو، از بركت ويژگيهاي برازنده نشان تجارتيِ "اِعمار" و عملكرد دولت، در دوبي بخوبي قابل اجرا و اثرگذار است. در عربستان سعودي،خريداران محتاط ترند و هيئت دولت خيلي كاربُر و زيرك نيستند. شركت اِعمار اخيراً موافقت كرده كه مكاني صنعتي را به يك شركت سعودي- فرانسويِ سازنده مواد ليزانه (Lubricants) و يك سرمايه گذاريِ مشتركِ آلومينيوم سازي، از ابوظبي و دوبي اجاره دهد. اما پادشاه عربستان در بازديدي كه در ماه اوت سال گذشته، از كارگاه ساختماني مزبور بعمل آورده بود، بنظر مي رسيد از پيشرفت كار خيلي راضي نبوده است. موعد مقررِ پايان پروژه، از سال2026 به 2016 تغيير يافت. در فوريه سال جاري، ايجاد يك منطقه صنعتي خيلي بزرگتر بنام "شهر سُدَير"(Sudair City) كه اكثر بودجه آن توسط دولت تأمين خواهد شد، به اطلاع همگان رسيد.
شركت اِعمار با يك افزايش هزينه ديگر، كه در سرتاسر منطقه همه جاگير است، نيز، روياروي مي باشد : صعود هزينه نيروي انساني و مواد و مصالح ساختماني. سيمان، فولاد، و حتي شن و ماسه رو به گراني است و كمبود مهندس مشهود است. تورم، در ماه فوريه به 8.7% رسيد، و براي شهروندان عربستاني، كه مقامات بانك مركزي آن همچون روحانيون ِ آن جامعه محتاط مي باشند، شوكي به حساب مي آيد. در عمان نرخ تورم به11.1% رسيد كه در 18 سال اخير بي سابقه است. در امارات و قطر، نيز، دو رقمي بودن نرخ تورم، منطقي بنظر مي رسد.
در پسِ اين اعداد و ارقام، سه دليل و اجبار اقتصادي نهفته است : نخست، افزايش جهانيِ قيمت هاي فرآورده هاي اصلي، بويژه مواد غذايي، به واسطه تقاضاي فزاينده و عرضه نامطلوب ومتشنج. دليل دوم، سقوط ارزش دلار آمريكااست، كه پول در گردش تمام كشورهاي خليج (فارس)، باستثناء دينار كويت، ثابت نگه داشته شده اند. و سومين اجبار اقتصاديِ مورد نظر كمتر شناخته شده است. و آن ترقي بهاي كالاهاي غيرمبادله اي، عمدتاً خانه و مسكن و مكانهاي اداري، كه محققاً نتيجه قابل انتظارِ شكوفايي نفت مي باشد، و حتي امكان دارد به كشورهاي مزبور در جذب ثروت هاي جديدشان كمك نمايد.
قيمت هاي بالاي مواد غذايي حتي مي تواند سخت جان ترين مصرف كنندگان را نيز به ستوه آورَد. "سامح مُصَبْحَه"(Sameh Musabha) ، كه رقابت چهار نفر از شتر هاي توانمندش را در زمين مسابقه شترسواري، در اميرنشين كوچك امارات، يعني رأس الخيمه به نظاره نشسته، مي گويد، هزينه علوفه مرغوب براي شترها، طي هشت ماه، بيش از دوبرابر افزايش يافته است. و اضافه مي كند، "در حال حاضر همه چيز گران است. در" "مركز خريدِ دو-درهم"" (Two-Dirham Plaza) ، در همين نزديكي، الان قيمت اقلام بسياري 5 برابر شده است."
در عين حال، سقوط ارزش دلار قيمت بسياري از اقلام وارداتي را ، كه بر حسب واحد هاي پوليِ غير دلاري فاكتور مي شوند، نيز بالا برده است. كارگران خارجي شديداً گله مندند، پولي كه در حوزه خليج فارس بدست ميآورند، وقتي براي خانواده شان ، به هندوستان، پاكستان يا انگلستان مي فرستند، خيلي كمتر از قبل كفاف معيشت آنها را مي دهد. تثبيت نرخ برابري ارز، بانكهاي مركزي كشورهاي GCC را وادار كرده دنباله رو بانك مركزي دولت فدرال آمريكا باشند، آنهم در موقعيتي كه شيوه و سياست اقتصادي آنها كاملاً متفاوت مي باشد.
آيا احتمال دارد پول در گردش خود را با نرخ هاي مستحكمتر و پر رونق تري برابريِ مجدد نمايند يا همه باهم ترك تثبيت نرخ خواهند نمود؟ در ماه دسامبر 2007 ، در نشستي،كشورهاي GCC اين ايده را رد كردند، و بر اين عقيده بودند كه تعويض تركيب نرخ فعلي احتمال دارد هدف عاليِ اتحاد اقتصاد پوليِ مورد نظرِ سال 2010 را به مخاطره اندازد. و طبق اظهار نظر "جان اسفكياناكيس"(John Sfakianakis) ، مشاور ارشد امور مالي بانك سعودي- انگليسيِSABB ،در رياض، اكراه عربستان سعودي از تضعيف دلار، يعني پولِ در جريانِ نزديكترين پشتيبانش، دليل قوي تري براي اتخاذِ اين تصميم بوده است. اما نخست وزير قطر بر اين باور است كه پول در جريان كشورش حدود 30% كمتر از ارزش واقعي اش قيمت گذاري شده، و لذا هنوز احتمال عدم پذيرش تصميم متخذه را براي خود محفوظ مي داند.
كشتي هاي دَهو رؤيت نمي شوند
حتي اگر دلار از ثبات مورد نظر برخوردار بود، بي ثباتي قيمت ها در منطقه دور از ذهن نمي بود. اين بدان دليل است كه اگر قرار است كشور هاي خليج (فارس) دلار هاي نفتي خود را جذب نمايند، مكانيسم قيمت گذاري هم بيكار نخواهد نشست.
هنگامي كه يك كشور صادر كننده مواد مولد انرژي، دلار هاي نفتي خود را در بانك مركزي مبادله مي كند،پرداخت ها و هزينه هاي داخلي افزايش مي يابد.
اما اگر اقتصاد داخلي مسامحه و كم كاري را پيشه خو سازد، در راستاي پاسخگويي به تقاضاهاي جديد و فزاينده براي كالا و خدماتِ بيشتر، نمي تواند معجزه نمايد. در عوض، قيمت ها ، متناسب با قيمت كالاهايي كه از خارج وارد مي شوند،افزايش مي يابد. طبق مطالعات انجام شده توسط سه نفر از اقتصاددانان "صندوق بين المللي پول"(IMF) ، دو برابر شدن بهاي نفت، در نهايت،نسبت به كالاهاي قابل مبادله، منتج به افزايشِ 50 در صديِ بهاي كالا هاي غيرقابل مبادله(همچون مسكن) خواهد شد.
اين حالت نشان دهنده تورم مي باشد. اما افزايش قيمت ها بمحض اينكه دو عملكرد مفيد را به انجام رساندند، بايد به تدريج نقصان يابند : عوض كردنِ مسير تقاضا از كالاهاي خارجي ، و افزايش ارائهكالا و خدماتي كه بايد در داخل كشور توليد شوند.
اين اقتصاد كلان در سرتاسر امارات متحده عربي اثربخش و قابل رؤيت است. در خور قديميِ دوبي، كشتي هاي ته پهنِ "دَهو" كه در رديف چهارتايي مهار شده اند، در پشت محموله هاي انباشته شده در بارانداز، از نظر دور و غيرقابل رؤيت مانده اند. قطعات يدكي خودرو از آلمان، تمرهنديِ بدون هسته از ميانمار و برنج باسماتي از پاكستان، توسط جرثقيل هاي كوچكِ ساخت چين، در حال تخليه شدن مي باشند. در همين اثنا، هزينه مسكن، يعني خدماتي كه بايد در محلِ توليد به مصرف برسد، در حال افزايش شديد است. در دوبي در سال 2006 اجار بها 30% و در 2007 مجدداً 17% افزايش يافته است. دولت سعي كرده در سال جاري افزايش اجاره بها را در حد 5% ثابت نگه دارد، اما صاحبان مسكن، مستأجرهارا به هربهانه و دستاويزي بيرون كرده و موقع اجاره مجدد، 30 تا 40% افزايش اجاره بها را اِعمال مي كنند. اجاره بهاي ساختمانهاي اداري و بازرگاني در دوبي، اكنون تقريباً معادل اجاره بهاي چنين مكان هايي در قلب "مانهاتان ِ" نيويورك مي باشد.
شترچران جواني از بنگلادش
برخي از كالا و خدمات را نمي توان وارد نمود، اما نيروي كار مورد نياز براي توليد آنها قابل وارد كردن مي باشد. در كشور هاي خليج(فارس)، مهاجرت در ثبات اقتصاد كلان، تقريباً همچون ابزاري به كار گرفته شده، و دستمزدها را در حالت متعادل نگه مي دارد. افراد جوان كم سواد و ناوارد از مناطق روستائي پاكستان توسط خطوط هواپيمايي به رياض، پايتخت عربستان سعودي وارد مي شوند، كه در گذرنامه هاي خود بجاي امضاء از اثر انگشت استفاده نموده اند. از روي گردونه چمدان ها، محموله هاي پرتقالي را كه با خود آورده اند برمي دارند تا قبل از يافتن شغلي، همچون رانندگي كاميون تا كار در كارخانه هاي سراسرِ پادشاهي، آنها را فروخته و گذران ِ زندگي نمايند. در دوبي كارگراني از جنوب آسيا، در اتوبوس هاي زرد رنگي كه كودكان آمريكايي را در ايالات متحده به مدرسه مي برند، از قرارگاه هاي كارگريِ ايجاد شده در صحرا تا محل كارشان آمد و شد مي نمايند. در كارگاه هاي ساختماني، كارگران با نشان هايي نصب شده بر جلو سينه، با صف در حركت بسوي كار هستند.
كشور هاي خليج (فارس) مدتهاست پذيرفته اين صفِ كارگران خارجي پايان ناپذير است. اما بعضي از شركتهاي ساختماني اكنون تلاش مي كنند نيروي انساني كمربسته و در دسترس بيابند. كارگران اين جرأت را پيدا كرده اند كه تقاضاي دستمزدهاي بالاتر و بهتري بنمايند. در هجدهم ماه مارس صدها كارگر در اميرنشين شارجه، در اعتراض به ميزان دستمزدهاي پرداختي، در يك اردوگاه كارگري خودرو ها و ساختمانهاي اردوگاه را به آتش كشيدند. در ماه فوريه 45 نفر از بنّاهاي هندي به اتهام اعتراضات خشونت آميز به زندان و اخراج از كشور محكوم شدند.
مهاجران بعضاً از طرف كشور هاي خود حمايت مي شوند. دولت هندوستان از دولت بحرين براي شهروندان شاغل خود در آن كشور تقاضاي پرداخت حداقل دستمزد قانوني را كرده بود، كه اين درخواست باعث رنجش شديد دولت بحرين گرديد. اما خودِ بحرين در بهسازيِ بازار نيروي كار، كه در راستاي گرانتر كردن نيروي كار خارجي طراحي گرديده، پيشقدم شده است. از اول جولاي شركت ها موظف خواهند بود در برابر استخدام هر كارگر خارجيِ ثبت شده در دفاترشان، ماهانه ده دينار (26 دلار) عوارض بپردازند، باضافه مخارج اخذ رواديد،معادل 200 دينار (520 دلار) براي هر كارگر خارجي.
اين عملكرد ضد و نقيض نسبت به كارگران خارجي در سراسر كشورهاي GCC اِعمال مي شود. متولين بومي اين كشورها مايلند از منافع و فرآورده هاي حاصل دسترنج كارگران مهاجر بهره مند شوند، اما از طرفي دوست ندارند با رقابت هايي كه مهاجران عامل آن هستند روبرو گردند. 60 درصدِ كارهاي خصوصي در منطقه GCC توسط خارجي ها انجام مي شود ( در امارات بالاي 90%). حتي آقاي"مصبحه" پيشگفته، براي چراي شترهاي خود يك شاگرد جوان ِ اهل بنگلادش را به استخدام درآورده است.
در عوض، بسياري از اتباع اين كشورها در جستجوي مشاغل دولتي و قرار گرفتن در فهرست حقوق بگيران ِ رو بتزايد دولتي هستند، كه بودجه آن بوسيله دلار هاي نفتي تأمين مي شود. اما ميدان هاي نفتي بحرين در حال ته كشيدن و خشك شدن بوده و مخازن عميق عربستان بين جمعيت بسيارش(25 ميليون نفر)] كه سريعتر از درآمدهاي نفتي آن كشور، در حال رشد است[به نسبت ناچيزي توزيع مي شود. اين كشور با فقر خيلي بيگانه نيست. در بخش قديمي جده، خانه هاي مرجاني زيبا روبه ويراني گذاشته اند. زنان سالخورده نظرِگربه هاي ولگردي را كه در ظروف زباله شهر در جستجوي پس مانده مواد غذايي هستند، به خود جلب مي نمايند.
دولت هاي سعودي و بحريني از عهده استخدام هر شهروندِ جوياي كار برنمي آيند. اما "دستمزدهاي حاصل از دلار هاي نفتي" هنوز سايه بلند خود را گسترده، و انتظارات و هزينه هاي فزاينده زندگي را باعث گرديده است. در جاهاي ديگر دنيا، بخش خصوصي در راستاي جذب نيروي كار ، با دولت رقابت نموده و پرداخت هاي قابل مقايسه اي را پيشنهاد مي كنند. اما در كشور هايGCC صاحبان مشاغل خصوصي به جاي اين كار، مهاجران را به كار مي گيرند. اين رويكرد، بسياري از سعوديها و بحريني ها را در بلاتكليفي قرار مي دهد. آنها نه مي توانند روي مشاغل دولتي حساب باز كنند، و نه به دستمزدهاي پايينِ بخش خصوصي قانع مي باشند.
افراد بيكار و بيعارِ داراي گواهينامه
طبق برآورد مؤسسه "مك كينزي"، ساختار توليدي و ماليِ GCC ، براي استخدام تمام شهروندان جوانِ فارغ التحصيلِ دبيرستان ها و دانشگاه هاي خود، نيازمند ايجاد سالانه 280 هزار شغل مي باشد. اما علي رغم داشتن كوچكترين نسبت تقريبيِ تعداد دانش آموز به تعداد معلم درجهان، بسياري از فارغ التحصيلان با اندك مهارتهاي مورد نيازِ بازار كار، وارد جامعه مي شوند. يك واكنش در برابر معضل اشتغال ، وادار كردن شركت ها به استخدام شهروندان مي باشد. يعني تحميل سهميه اي تحت عنوان "عماني كردن"(Omanisation) و يا "سعودي كردن"(Saudi-isation) ( جايگزين كردن بيگانگان با پرسنل تعليم ديده عماني / عربستاني). اما اين اقدام، وجدان كارِ نيروهاي محلي و روحيه مهاجرين را تضعيف مي كند. براساس برآورد "مك كينزي" 25 درصد كاركنان بومي در بحرين، عربستان و امارات متحده براي حضور و پذيرش كار كوتاهي مي كنند.
واكنش ديگر به اين مشكل، ترويج صنايع جديد ( سواي صنعت نفت،كه تعداد بسيار قليلي را استخدام مي كند، و ساخت و ساز، كه دستمزد بسيار ناچيزي را مي پردازد.) مي باشد. عربستان سعودي در زمينه خصوصي سازيِ مخابرات و آزادسازي خطوط هواپيمايي و راه اندازي خدمات مالي - اقتصادي، پيشرفت هايي داشته است. همچنين، اين كشور، به شهر هاي اقتصادي خود بسيار اميدوار است، كه "شهر اقتصادي ملك عبداله =KAEC " يكي از 6 شهر از اين نوع مي باشد. بعضي ديگر از اين قبيل شهرها عبارتند از : "شهر دانش و اقتصاد"(Kowledge-Economic City = KEC)، در نزديكي شهر مقدس مدينه، و ديگري شهري بنيان نهاده شده براساس صنايع فولاد، مس، آلومينيم و ديگر صنايع سنگين در "جيزان"، و شهر ديگر در ارتباط با مشاغل مربوط به كشاورزي در شهر "حايل" ، كه 90 درصد غلات و يك سوم سيب زميني كشور را توليد مي كند. قرار است در تمام اين شهر ها تا سال 2020 رويهمرفته 3/1 ميليون شغل ايجاد شود.
متأسفانه طرح هاي دگرگون سازي منطقه، فاقد تنوع و تمايز زيادي مي باشند. به عنوان مثال، علاوه بر دو كارخانه ذوب آلومينيوم، كه از قبل در دوبي و بحرين در حال بهره برداري هستند، بيش از يازده كارخانه ديگر از اين نوع در شُرُف احداث مي باشد. آقاي "اسفكياناكيسِ پيشگفته، حدس مي زند كه دولت هاي GCC همگي از يك گروه از مشاوران، نظرات و صلاحديدهاي مشابهي را دريافت كرده اند ( كه اين همه كارخانه آلومينيم سازي در دست ساخت است). در گزارشي تهيه شده توسط بانك ملي كويت آورده شده، اين كشور ها در اتخاذ شيوه "من هم همينطور = تقليد از ديگران" (me-too) در توسعه صنعتي بي تقصير نيستند، چرا كه اين شيوه باعث افزايش مخاطره اضافه ظرفيت نه تنها در توليد آلومينيوم بلكه در صنعت پتروشيمي و املاك ومستغلات، نيز، مي شود.
در كشور هاي كوچك خليج فارس، همچون كويت و قطر، چگونگي امور اقتصادي نسبتاً متفاوت است. عايدات سرانه سال گذشته دولت هاي اين دو كشور به ترتيب حدوداً بالغ بر60 و 90 هزار دلار مي شده است. البته، اين منابع تا ابد قابل دوام نخواهند بود. اما اين بدانمعني نيست كه آنها نيازمند ايجاد تنوع در توليدات خود هستند. بلكه با سرمايه گذاريِ درآمدهاي حاصل از فروش مواد مولد انرژيِ خود در يك دامنه گسترده اي از دارايي ها مي توانند زمينه هاي درآمد هاي خود را تنوع بخشند. در درازمدت، يك مجموعه دارايي هاي تنوع يافته متشكل از سهام، اوراق قرضه و بهادارِ دولتي و املاك و مستغلات به احتمال قوي و در هر صورت، بهتر از نفت جواب خواهد داد.
آخر و عاقبت اوضاع اقتصادي اين كشورها آنچنان است كه در سال 1930، در يكي ار آثار "جان مِينارد كينِس"(John Maynard Keynes) ، با نام "امكانات اقتصادي براي نوادگان ما"(Economic Possibilities for Our Grandchildren) ، مجسم شده است. در عصر شكوفايي و فراوانيِ رفاه و ثروت، تلاش بر سرِ حصول اطمينان از اشتغال شهروندان، دستخوش چالشِ به كار مشغول كردن ِِ آنان شده است! چگونه مي توان ملتي را از روآوردن به تن پروري و فرار از كار پيشگيري نمود؟
ابوظبي در حال تجربه آينده جالب توجه تري است. در ماه فوريه، اولين كلنگ "مؤسسه علوم و فن آوريِ مصدر"، به عنوان نخستين گام در نوآوريِ ترويج فن آوري هاي مربوط به انرژي قابل تجديد(از آغاز فرايند تا فرآوري و توليد)، به زمين زده شد. اين نوآوري در يك "زيست شهر= شهرسبز"(eco-city) كوچك پياده خواهد شد، كه در آن از شهروندان دعوت خواهد شد در مصرف انرژي صرفه جويي نموده و خودرو هاي خود را فراموش نمايند.
برق مورد مصرف مراسم كلنگ زنيِ اين پروژه توسط 24 سامانه صفحات انرژي خورشيدي، در طرح هاي گوناگون تأمين مي شد، كه هركدام را يك شركت توليدي ساخته بود. قرار بود اين شركت ها در مناقصه خدمات رساني به اين شهر رقابت نمايند. در دفتر كارگاه اين پروژه، كنتور برق برعكس (روعقب) مي چرخد.( يعني نه تنها از برق شبكه شهري استفاده اي نميشود،بلكه اضافه برق توليد خود را يا ذخيره مي كند و يا به شبكه شهري وارد مي كند.) و اين مثالِ پيش از انتظار و مناسبي براي فرازجوييِ شهر "مصدر" مي باشد كه علاوه بر تأمين برق مورد نياز خود، تواناييِ اعطاء برق به شبكه برق رساني كشوري را نيز دارد. در كشوري كه شديداً مشتاق رانندگي و پاي بند حفاري چاه هاي نفت است، طرح "مصدر" فرايندي متهورانه و شايد آرمان گرايانه باشد. اين عملكرد، كوششي است كه بيش از شباهت داشتن به تنوع بخشيِ اوضاع اقتصادي، شبيه زير و رو كردن آنست. آيا اين يك كار عبث و ابلهانه است؟ مزيت ابوظبي در اين راستا اينست كه اين امير نشين پول انجام اين كار را دارد. و اين پولي نيست كه در صورت شكست خوردن طرح مزبور، خيلي باعث نگراني گردد%.
يکشنبه 24 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 436]
-
گوناگون
پربازدیدترینها