واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: نقش پررنگ دانشگاه در تعاملات سياسي آسيب شناسي غفلت از «نخبه پروري سياسي» در جامعه امروز - 2
« نخبه پروري سياسي يكي از راه هاي استمرار فضاي مطالبه در دانشگاه ها است، رسانه ها بايد به طور جدي به معرفي نخبگان علمي، اجتماعي و سياسي بپردازند، اما تشكل هاي دانشجويي نيز بايد با پرورش نخبه هاي سياسي فضاي مباحثه و استدلال را گسترش دهند و با محكم كردن پايه هاي فكري و سياسي دانشجويان و تقويت روحيه و اميد در آنان محيط را به گونه اي شكل دهند كه مجموعه دانشجويي در سال هاي آينده نيز همواره در اين فضا تنفس و در جهت اهداف بلند و آرمان هاي والا حركت كند...»
بخش هايي از سخنان رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي را مي خوانيد كه سال گذشته در ديدار با صدها نفر از دانشجويان نخبه، برترين هاي كنكور و فعالان تشكل هاي سياسي، فرهنگي دانشگاه ها بيان شده است.
پس از بيان اين سخنان حكيمانه مقام معظم رهبري بود كه توجه دانشجويان و اساتيد و مسئولان دانشگاه ها بر نخبه پروري سياسي متمركز شد و همگان دريافتند كه اين مسئله يكي از نيازهاي ضروري و اجتناب ناپذير جامعه دانشگاهي ما است، بر همين اساس تلاش و تكاپوي خاصي در نهادهاي رهبري و تشكل ها و انجمن هاي دانشجويي در دانشگاه هاي سراسر كشور به وجود آمد و هر كدام به نوعي براي پاسخ به اين دغدغه رهبري كوشيدند اما بايد اذعان داشت كه تاكنون نتيجه اي ملموس از اين فعاليت ها در سطح دانشگاه ها ديده نشده و از طرفي هم وزارت علوم ارتباط و تعامل دوسويه خوبي نيز با جنبش هاي دانشجويي برقرار نكرده و به همين دليل است كه موضوع نخبه پروري سياسي پس از گذشت يك سال از طرح آن توسط مقام معظم رهبري هنوز در حاشيه قرار گرفته و به يك گفتمان قالب در سطح دانشگاه ها مبدل نشده است.
نقش دانشگاه در عرصه سياسي
اگر مروري بر تاريخ سياسي كشور اسلاميمان داشته باشيم به خوبي درخواهيم يافت كه منشأ اغلب نهضت هاي تحول آفرين و جريان ساز به نوعي ريشه در جنبش هاي دانشجويي داشته است.
از كودتاي 28 مرداد 1332 و روي كار آمدن دولت دكتر محمد مصدق و موضوع ملي شدن صنعت نفت تا سال هاي اول دهه 1350 و قالب شدن گفتمان جديدي كه دكتر علي شريعتي منادي آن بود و دانشجويان مسلمان و نخبه ايراني را به ميدان زنده و پويايي در عرصه سياسي فرا مي خواند و تا پيدايش، ظهور و به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي در سال 1357 و وجود دانشجويان پيرو خط امام(ره) همگي مويد اين نكته است كه جنبش هاي دانشجويي در عرصه سياسي هميشه سرنوشت ساز بوده و حرف هاي زيادي براي گفتن دارد و هيچگاه نمي توان و نبايد از نقش تأثيرگذار و جريان ساز جنبش هاي دانشجويي در مناسبات سياسي غافل شد.
دكتر نعمت الله محسني فر، از كارشناسان علوم اجتماعي و استاد دانشگاه مي گويد: «وقتي كه عملكرد جنبش هاي دانشجويي در ايران را بررسي مي كنيم متوجه مي شويم كه كارنامه پرباري در عرصه فعاليت هاي سياسي در قبل و بعد از انقلاب اسلامي دارند، گرچه اين فعاليت ها در برهه اي از زمان با فراز و نشيب هايي همراه بوده اما در كل هنگامي كه كارنامه فعاليت سياسي در دانشگاه ها را در تجزيه و تحليل كارشناسانه قرار مي دهيم درمي يابيم كه هيچگاه نبايد از اين جنبش ها غفلت كرد بلكه به دنبال برنامه ريزي و ارايه راهكاري باشيم تا حركت هاي دانشجويي بتواند به سمت اصلاح جامعه حركت كند و از اقدامات احساسي بپرهيزد.»
اين استاد دانشگاه به سخنان رهبر معظم انقلاب مبني بر نخبه پروري سياسي اشاره مي كند و مي گويد: «چون يكي از اصلي ترين كاركردهاي جنبش دانشجويي فعاليت در عرصه سياسي است، پرداختن به موضوع مهمي همچون نخبه پروري سياسي آنهم با توجه به شرايط كنوني كشورمان بسيار ضروري به نظر مي رسد و بايد در دانشگاه ها به شناسايي و معرفي نخبگاني بپردازيم كه از يك طرف در عرصه سياسي داراي ايده و انديشه اي نوين، خلاق، اميدواركننده و حركت هاي رو به جلو باشند و از طرف ديگر به درك حقيقي انقلاب اسلامي و آرمان هاي والاي آن رسيده باشند.»
دكتر محسني فر مي گويد: «يكي از تلاش هاي ما بايد اين باشد كه دانشجوي امروزي كه نه در دوران انقلاب حضور داشته و نه دفاع مقدس را درك كرده، را با آن آرمان ها و ارزش ها آشنا كنيم، چرا كه يك نخبه سياسي دانشجويي در صورتي كه انقلاب و دستاوردهاي آن را درك نكند هر آن امكان دارد كه بازيچه دست دشمنان قرار بگيرد و خود به خود در برابر انقلاب و آرمان و ارزش هاي آن بايستد.»
نشانه هاي يك نخبه سياسي
نزديك به سه دهه از استقرار نظام مقدس جمهوري اسلامي در ايران مي گذرد. در اين مدت چالش هاي زيادي در باب علوم انساني به وجود آمده است. همه اين چالش ها نيز ناشي از يك تلاش اساسي بوده است كه در راستاي بومي كردن علوم انساني و سازگاري منطقي و علمي آن با تحولات خارجي صورت گرفته است. اما با اين حال خارج نمودن علوم انساني و علوم سياسي از نفوذ غرب و دنياي استكبار و ايراني و اسلامي كردن جهاني آن به صورتي كه تضاد علمي و تخصصي ايجاد نكند از جمله مهمترين دغدغه و وظيفه ساختار آكادميك و آموزشي ايران بوده است.
«عليرضا عسكري» كارشناس علوم سياسي و استاد دانشگاه در گفتگو با سرويس گزارش روز كيهان مي گويد: «يك نخبه سياسي نشانه ها و ويژگي هاي خاصي دارد كه از جمله آنها تعهد به معيارهاي ارزشي جامعه است، به عنوان مثال اگر يك نخبه سياسي به انقلاب اسلامي و آرمان هاي امام(ره) و رهبري پايبند نباشد نه تنها از خط انقلاب و دغدغه هاي مدنظر مردم و كشور خارج مي شود بلكه خود به خود در خدمت دشمنان ميهن اسلامي قرار مي گيرد و دستاوردهاي مهم كشور را با چالش جدي و اساسي روبرو مي سازد.»
اين استاد دانشگاه مي گويد: «به عقيده من اولين درس مهمي كه بايد يك نخبه سياسي به خوبي آن را حفظ كند شناخت روح حقيقي و واقعي انقلاب و دلايل و چگونگي شكل گيري آن و ضرورت حفظ و تداوم آرمان هاي اصلي و محوري نظام جمهوري اسلامي است.»
وي مي گويد: «حال زماني كه يك دانشجوي ايراني به اين شاخصه ها دست پيدا كرد و آن را با تمام وجود شناخت آن وقت است كه در دفاع از آن آرمان ها در مناسبات سياسي داخلي و خارجي حاضر به ذره اي عقب نشيني نخواهد بود و هرگونه نقد و نظري هم كه درباره مديران كشور از سوي نخبگان سياسي دانشجويي مطرح مي شود ديگر رنگ و بوي اپوزيسيون نخواهد داشت و به كام دشمن و به نفع دشمنان مردم و كشور تمام نمي شود، بلكه آن نقدها و تحليل ها خود به بهترين راهكار براي اداره كشور مبدل خواهد شد.»
پرورش استعدادهاي سياسي
«فريبا احساني مقدم» از دانشجويان كارشناسي ارشد رشته علوم اجتماعي مي گويد: «با توجه به اينكه جنبش هاي دانشجويي در كشورمان از پشتوانه هاي محكم تاريخي برخوردار است اما بايد اذعان داشت به اندازه اي كه به پرورش نخبگان علمي توجه كرده ايم نيمي از آن را به پرورش استعدادهاي سياسي نپرداخته ايم، و در واقع مطرح شدن نخبه پروري سياسي از سوي رهبر معظم انقلاب تاكيدي به جا و به موقع بود تا به اين مهم بپردازيم و همچنان كه براي نخبگان علمي برنامه، راهكار و بودجه اي خاص در نظر مي گيريم براي نخبگان سياسي در سطح دانشگاه ها نيز اين چنين عمل كنيم.»
وي مي گويد: «در سال هاي گذشته برخي احزاب و جريان هاي تندرو سياسي با شناخت استعدادها و توانمندي هاي جنبش دانشجويي و براي پيگيري اهداف خاص به دنبال مصادره تشكل هاي دانشجويي به نفع خود بودند و حتي در بسياري از دانشگاه ها موفق شدند تا از صداقت نهفته در روح دانشجويي سوءاستفاده كرده و تشكل هاي دانشجويي را از واقعيت بيني خارج كرده و در خط پياده نظام خود درآورند، حال اگر ما در زمان حاضر به نخبگان سياسي دانشجويي به درستي بها بدهيم قطعا ديگر در دانشگاه ها شاهد چنين لغزش هايي از سوي جنبش هاي دانشجويي نخواهيم بود.»
«سعيد رستمي فرد» از دانشجويان مديريت فرهنگي در دانشگاه علمي- كاربردي نيز در اين باره مي گويد: «به عقيده من بايد در وهله اول هدف و انگيزه نخبه پروري سياسي را مورد تجزيه و تحليل قرار دهيم و ببينيم ضرورت وجودي آن چيست، چون اگر مي خواهيم از غرب الگوبرداري كنيم و در قالب اپوزيسيون در دانشگاه ها هميشه با همه چيز ساز مخالف بزنيم كه اين مسئله با اهداف اسلامي و انقلابي ما سازگار نيست اما اگر الگوي ما امام(ره) و رهبري و مباني اصل انقلاب است كه بايد تمام اين مسايل را بر مبناي واقعيت عيني آن ببينيم، به عنوان مثال در سالهاي گذشته راديوهاي بيگانه و بلندگوهاي شيطان مكرر از برخي تشكل هاي دانشجويي ما تعريف و تمجيد مي كردند و در رسانه هاي خود حتي با برخي از فعالان دانشجويي به مصاحبه مي پرداختند و عليه ارزش ها و باورهاي انقلابي موضع مي گرفتند و فضاي دانشگاه ها را به سمت جنجال و تنش پيش مي بردند، حال اگر در فضاي دانشگاه نخبگاني سياسي تربيت كنيم كه متعهدانه و دلسوزانه به فكر دفاع راستين و همه جانبه از دستاوردهاي 30 ساله مردم در طول دوران انقلاب باشند قطعا موفق خواهيم شد تا موضوع نخبه پروري سياسي را به خوبي محقق كنيم.»
اين دانشجو مي گويد: «فضاي امروز دانشگاه ها براي پرورش نخبگان سياسي بسيار مساعدتر و مناسب تر از سال هاي گذشته است، چرا كه امروزه ديگر از آن حال و هواي احساسي و عجولانه و اقدامات غيرمنطقي در دانشگاه ها خبري نيست و جنبش هاي دانشجويي ما بسيار آگاهانه و هوشيارانه با مسايل و مشكلات پيش روي جامعه برخورد مي كنند و ديگر از شعارهاي زنده باد و مرده باد خبري نيست.»
استقبال دانشجويان از رشته هاي سياسي
بنا بر آمارهاي موجود به طور متوسط سالانه حدود 800 نفر ورودي دانشجويان رشته هاي سياسي هستند كه اين آمار از يك طرف نشان توجه و اقبال دانشجويان به اين رشته است، اما از طرف ديگر با توجه به در نظر گرفتن نياز كشور متوجه مي شويم كه تعداد قابل توجهي از اين دانش آموختگان هيچ وقت مورد استفاده در امور سياسي جامعه قرار نمي گيرند و بعضا در جايگاه غيرتخصصي به كار گمارده مي شوند.
يك كارشناس علوم سياسي مي گويد: «بايد به گونه اي برنامه ريزي در كشور وجود داشته باشد كه كادرهاي مديريتي كشورمان از ميان دانشجويان رشته هاي سياسي و نخبگان انتخاب شوند، اما متأسفانه مي بينيم كه هنوز براي به كارگيري فارغ التحصيلان رشته هاي سياسي برنامه خاصي تدارك ديده نشده و اغلب در مشاغلي اشتغال دارند كه هيچگونه سنخيتي با رشته تحصيلي آنها ندارد.»
نخبه گرايي در جمهوري اسلامي
تا زمان تشكل بنياد ملي نخبگان و معاونت علمي رياست جمهوري، نخبگان در كشورمان در چارچوب تعاريف رايج و غربي آن تعريف مي شدند و قالب مشخصي براي تعامل آنها وجود نداشت.
در سال 1385 به منظور تحقق بخشيدن به تأكيد مقام معظم رهبري در «استفاده صحيح و مناسب از ظرفيت هاي علمي نخبگان در راستاي توسعه همه جانبه كشور» و در اجراي ماده 4 اساسنامه بنياد ملي نخبگان درباره تعريف نخبه و احراز استعدادهاي برتر و نخبگي افراد، آيين نامه احراز نخبگي با هدف منطقي كردن و تعريف شاخص هاي علمي، استاندارد سازي معيارها و فرآيندهاي شناسايي و معرفي نخبگان و استعدادهاي برتر، تصويب شد.
در ماده 2 اين آيين نامه نخبه پروري چنين تعريف شده است: «نخبه به استناد ماده 4 اساسنامه بنياد به فرد برجسته و كارآمدي اطلاق مي شود كه اثرگذاري وي در توليد و گسترش علم و هنر و فناوري و فرهنگسازي و مديريت كشور محسوس باشد و هوش، خلاقيت، كارآفريني و نبوغ فكري وي در راستاي توليد و گسترش دانش و نوآوري موجب سرعت بخشيدن به رشد و توسعه علمي و اعتلاي جامعه انساني كشور گردد.»
با سرلوحه قرار دادن تعريف كلي فوق از نخبگان، مي توان نخبه سياسي را چنين تعريف كرد: «نخبه سياسي به شخصي اطلاق مي شود كه پديده هاي سياسي را در دو سطح داخلي و بين المللي بررسي كند و با نگاه آينده نگرانه، حوادث سياسي را پيش بيني و در بالاترين سطح مورد نظر، راهكاري جهت مديريت هوشمندانه وقايع به منظور ارتقاي زندگي بشري ارايه دهد.»
اما در حوزه پژوهش و تحقيق و نشر آثار سياسي در كشورمان آنچه كه در اولين نگاه به چشم مي خورد ترجمه هاي بسيار و تأليفات محدود مي باشد.
چرا كه اكثر كتب علوم سياسي در ايران حداكثر ترجمه اي نه چندان دقيق و خوب از آثار نويسندگان غربي است و متأسفانه استفاده غيردقيق از اصطلاحات علوم سياسي و واژه سازي ناهنجار و غيرمرتبط فضايي ابهام آميز را ايجاد كرده است.
با اين حال لازم و ضروري به نظر مي رسد تا در كنار توجه به نخبه پروري سياسي به گسترش آثار تأليفي در داخل كشور اهتمام كنيم و كتب ارزنده اي را به دست چاپ و نشر بسپاريم كه ضمن آشنايي نخبگان با ادبيات سياسي روز جهاني، آنها را منطبق با نياز جامعه پيش ببرد.
يکشنبه 24 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 252]